دوشنبه
24 نوامبر 2014 بعد از ماهها مذاكرات پي
در پي در ژنو و نيويورك و مسقط و وين بين رژيم ملايان با 1+5 به توافق نهائي دوطرف دست نيافتند.
عليرغم يكبار تمديد در 20 ژوئيه 2014 قرار
بود در 24 نوامبر به توافق نهائي برسند. نه تنها به اين توافق دست نيافتند، طرفهاي
مختلف حتي نتوانستند يك اطلاعيه نيز صادر كنند و صرفا بطور انفرادي اعلام كردند كه
مذاكرات به مدت 7ماه و يك هفته تا پايان ژوئن 2015 تمديد شده است.
ايران
اسرار با آقاي حسين ذوالفقاري كارشناس هسته اي، كه مذاكرات رژيم ملايان با 5+1 را دنبال
كرده، به گفتگو نشست.
سئوال: ارزيابي شما از
مذاكرات طولاني مدت رژيم و بويژه در يكسال و نيم اخير در دولت روحاني با 5+1 چيست؟
و چرا به توافق نهائي در وين 8 منجر نشد؟
ذوالفقاري: بطور مختصر
مقدمتا بايد بگويم كه:
·
تئوري
حفظ نظام ولايت فقيه در رژيم ملايان «النصر بالرعب» بيان ميشود يعني بقاي خود را در
ترساندن و وحشت آفريني ميجويند. اين وحشت آفريني در سه مؤلفه در نظام ولايت فقيه
در اين ساليان سازمان داده شده است:
1)
سركوب
در همه ابعاد آن، اعدام، شكنجه، شلاق، قتل هاي زنجبره اي، اسيدپاشي و حمله با چاقو
به زنان ....
2)
بنيادگرائي
و تروريسم: از همان روزهاي اول روي كار آمدن خميني تروريسم و صدور ارتجاع شروع و
تا الان ادامه دارد. ازرسيدن به قدس از طريق كربلا شروع شد و الان در عراق، سوريه،
لبنان، يمن تا آمريكاي لاتين به قتل و جنايت مشغول هستند...
3)
بمب
هسته اي: سپاه پاسداران رژيم خميني از سال 1363 (1984) تاكنون بي وقفه بدنبال بمب
هسته اي است. و اگر افشاگريهاي مقاومت ايران (كه از سال 1990 تاكنون بي وفقه ادامه
داشته) نبود، بيش از دو دهه بود كه رژيم به بمب هسته اي مسلح شده بود.
·
تا
زمانيكه ولايت فقيه در ايران حاكم است، از سركوب با شاخص زن ستيزي، دخالت در
كشورها و ترور و قتل عام ملت ها و دستيابي به بمب هسته اي دست بردار (بعنوان كاكل
وحشت آفريني) نيست. هر زمان كه نتواند اين اهرمها را حفظ كند، بقايش به سر آمده
است و براساس همين ديدگاه است كه مقاومت ايران با تلاشي پيگيري در هر سه زمينه به
نبرد با ولايت فقيه برخاسته و ادامه ميدهد و از هر توافق هسته اي كه بمب هسته اي
را از دست رژيم خارج كند استقبال ميكند و آنرا يك قدم مهم شكستن دو اهرم ديگر
سركوب و تروريسم ميداند كه به شكستن طلسم اختناق منجر خواهد شد.
سئوال: از اين مقدمه شما استنباط ميشود كه
خامنه اي بهيچوجه حاضر به توافقي كه دستيابي به بمب هسته اي را مسدود كند، نيست.
پس نرمش قهرمانانه كه سال گذشته مطرح كرد و براساس آن اين مذاكرات شكل گرفت، چه
بود؟
ذوالفقاري: در باره “نرمش قهرمانه“ و بازي
اي كه را در يكسال و نيم اخير خامنه اي
اجبارا وارد آن شده بايد بگويم كه:
·
خامنه
اي در قيام مردم ايران در سال 2009 و 2010 و بويژه در اوج آن در عاشوراي آن سال
سرنگوني خودش را احساس كرد. بنابراين تمام تلاشش اين است كه زمينه قيامي ديگر
فراهم نشود.
·
در
انتخابات رياست جمهوري در سال 2013 طرح و برنامه و مهندسي انتخابات خامنه اي اين
بود كه سعيد جليلي در درجه اول و درمرحله بعدپاسدار باقر قاليباف رئيس جمهور شود.
براي رسيدن به اين هدف، تمام تلاشش خود را كرد تا آنجا كه حتي رفسنجاني را توسط
شوراي نگهبانش رد صلاحيت كرد. اما از آنجا كه در قيام 2009 طلسم ولايت او را شكسته
شده بود برخلاف 4 سال قيل كه ميتوانست سپاه را تمام عيار پشت كانديداي خودش
بياورد، اينبار سپاه بين جليلي و قاليباف شقه شده بود. لذا خامنه اي نتوانست اين
شكاف را هم بياورد و در نتيجه حسن روحاني بالا آمد و خامنه اي در وحشت از اينكه
اگر روحاني را نپذيرد دوباره مردم ممكن است فضا پيدا بكنند كه مطرح كردن تقلب در
انتخابات به خيابان بيايندد، به روحاني تن داد. (در واقع در وحشت از قيام جام زهر
را بالا برد)
·
با
حضور سعيد جليلي در صحنه انتخابات، روحاني تبليغاتي انتخاباتي اش را روي هسته اي
متمركز كرد و كليد كذائي اش چيزي جز شكستن تحريم ها از طريق مذاكرات هسته اي نبود.
·
پذيرش
روحاني بعنوان رئيس جمهور از طرف خامنه اي، الزامش “نرمش قهرمانانه“! در مذاكرات
هسته اي بود. نرمش قهرمانانه خامنه اي كه براي روحاني و تيمش تفهيم كرد، “انعطاف
تا آنجا كه به توقف بمب سازي نيانجامد“ اين مفهوم را درغالب مرز سرخ ها بطور كلي
بيان كرد.
·
روحاني
اين محدوديت را پذيرفت و تصور روحاني اين بود كه با معامله روي آنچه كه تاكنون
براي آژانس لو رفته ميتواند به يك توافق دست يابد و مابازاي آن تحريم ها را لغو
كند. تصور روحاني همانطور كه در تيرماه 92 گفت، ابتدا تحريم ها جديد متوقف ميشود و
بعد ساختار تحريم ها خواهد شكست. اما اين روند كه روحاني انتظار داشت پيش نرفت و
عليرغم بيش از يكسال از مذاكره ساختار تحريم ها شكسته نشده است.
سئوال: ممكن است توضيح دهيد كه با چه طرح و
تاكتيكي ميخواستند كه هم معامله كنند و هم بمب را حفظ كنند؟
ذوالفقاري: بدنبال سقوط شاه در فوريه 1979
رژيم آخوند، قرارداد ساخت نيروگاه بوشهر را لغو كرد و سازمان انرژي اتمي را عملا
تعطيل نمود و اعلام كرد كه نيازي به انرژي هسته اي ندارد. در جريان جنگ ضد ميهني
با عراق به استراتژي دستيابي به بمب هسته
اي براي بقاي خود رسيدند و در سال 1984 تحقيقات
بمب هسته اي را در سپاه پاسداران شروع كردند. بنابراين ساخت بمب در سپاه پاسداران
شروع شد و اين سيستم در زمان رياست جمهوري رفسنجاني به وزارت دفاع رفت و مرتب رشد
و ارتقا پيدا كرده و در حال حاضر بنام سازمان سپند به رياست پاسدار محسن فخري زاده
مهابادي يكي از سازمانهاي وزارت دفاع است. از آنجا كه هرگونه فعاليت هسته اي در
درون ارگانهاي نظامي بسادگي هدف رژيم كه بمب سازي را افشا ميكند همزمان سازمان
انرژي اتمي را رژيم فعال كرد تا در پوش آن فعاليت نظامي را بپوشاند.
نطنز، اراك، فردو كه اين روزها در مذاكرات
مطرح هستند قبل از اينكه توسط مقاومت ايران افشا شود، زير نظر مستقيم فرماندهي
فخري زاده شكل گرفت ولي بعداز افشاء، رژيم تلاش كرد كه اين سايت ها را وابسته به
سازمان انرژي اتمي معرفي كند.
مقاومت ايران از سال 1990 در دهها افشاگري،
فعاليت هسته اي در سايت هاي نظامي رژيم را افشا كرده است و بويژه بعداز افشاي نطنز و اراك در سال 2002، در مي 2003
سايت فرماندهي نظامي هسته اي مقر فرماندهي محسن فخري زاده در شيان را افشا كرد و
بدنبال آن دهها افشاگري سايت هاي نظامي را داشته است.
طرح روحاني – خامنه اي در مذاكرات سال جاري
اين بود كه تمركز مذاكرات را روي سايت هاي لو رفته كه آژانس برآنها تاكنون هم
نظارت داشته و وابسته به سازمان انرژي اتمي شناخته شده متمركز كند يعني روي سايت
نطنز، اراك و فردو. چانه زني و معامله را روي آنها قرار دهد زيرا آنها لو رفته و
تحت نظارت آژانس بوده و هرگونه تلاشي در آنها براي رفتن بسوي بمب هسته اي بطور
مخفي امكان ندارد. در اين معامله و مماشات با غرب بدنبال آن بود كه مابازاي
محدوديت هائي در اين سه سايت،
اولا ساختار تحريم ها را بشكند و از فشار تحريم
ها (كه روي تهيه اقلام مورد نياز تكميل بمب هسته اش هم تأثيرات جدي گذاشته) بكاهد
و
ثانيا با مرز سرخ كردن سايت هاي نظامي سازمان
سپند بتواند مسير رسيدن به بمب اتمي را طي كند. از نظر خامنه اي “نرمش قهرمانانه“
پذيرفتن محدوديت در غني سازي نطنز و فردو و محدوديت در راكتور آب سنگين اراك است.
اما هرگز حاضر به نرمش در مورد پاسخ به آژانس در مورد بازديد از دهها سايت نظامي
كه توسط مقاومت ايران افشا شده و آژانس تحت عنوان موارد “احتمالي نظامي“ خواهان
بازديد از آنها است (كه در گزارش نوامبر 2011 آژانس آمده است) نشده است. حتي
بازديد از سايت پارچين كه بيش از 2 سال است آژانس مرتبا تقاضاي بازديد آنرا دارد و
رژيم كاملا آنجا را منهدم و تاسيسات ديگر روي آن ساخته است را هم نميدهد زيرا وحشت
دارد كه از خرابه هاي آنهم آژانس مدركي بدست آورد.
سئوال: در يكسال گذشته چه گذشت؟برغم وعده
ووعيدهاي روحاني و برخي ازمماشاتگران مبني بر رسيدن به توافق در24 نوامبر ، چرا
اين مساله محقق نشد ؟
ذوالفقاري: بعداز توافق و اجرائي شدن “اقدام مشترك“ از 20 ژانويه 2014 قرار بود كه
توافق نهائي تا 20 ژوئيه 2014 انجام شود ولي بعداز 6 دور مذاكره كه در دور ششم
حدود 20 روز ادامه داشت توافق نهائي صورت
نگرفت و ناچار شدند كه مذاكرات را 4 ماه تمديد
نمايند. عباس عراقچي در پايان اين مذاكرات گفت كه 65 تا 70 درصد متن نهائي
نوشته شده ولي 30 تا 35 درصد باقيمانده اختلاف روي موارد اصلي است كه فاصله ها
زياد است. هر دو طرف گفتند كه حل اين اختلافات بدون يك تصميم گيري سياسي امكان
پذير نيست.
در درون رژيم گفته شد كه تيم مذاكره كننده
تا دور ششم مذاكرات اميدوار بود كه به توافق نهائي برسد اما وقتي كه متوجه شدند كه
آمريكا هرگونه توافق نهائي را به بازديد حداقل سالي چهاربار آژانس از سايت هاي
هسته اي اعم نظامي و غير نظامي مشروط ميكند، اميدواري خود را از دست دادند. زيرا
بازديد از سايت هاي نظامي بدون تصميم گيري سياسي براي كنار گذاشتن و دست كشيدن از
بمب هسته اي امكان پذير نيست و خامنه اي اين تصميم را نگرفته و همچنان خواهان
دستيبابي به بمب هسته اي است و در اين مدت فخري زاده مهابادي (پدر بمب رژيم) بي
وقفه بكارش ادامه داده است. بنابراين مذاكرات در وين، نيويورك، مسقط و بلاخره وين
8 تا 24 نوامبر به توافقي نيانجاميد و تمديد شد و در روز 23 نوامبر 2014 (يكروز
قبل از پايان مهلت توافق) حسين شريعتمداري با تأكيد گفت كه هرگز مذاكرات به توافقي
نمي انجامد و بعداز 24 نوامبر هم آنرا تكرار كرد. به اين ترتيب آن معامله اي كه
روحاني آنرا “برد، برد“ ميخواند تا اينجا به “باخت، باخت“ ختم شد.
سئوال: برخي مدعي هستند كه
تمديد مذاكرات به نفع رژيم تمام شده است ، بر چه مباني ميگوئيد رژيم باخت؟
ذولفقاري: رژيم و بويژه
باند روحاني در اين مذاكرات لااقل تا اينجا بدلايل زير بازنده هستند:
1)
روحاني
به خامنه اي وعده داده بود كه با حفظ مرز سرخ هاي خامنه اي (حفظ مسير بمب سازي)، با مذاكرات هسته اي ساختار تحريمها را ميشكند
كه در اين كار شكست خورد و ساختار تحريم ها تاكنون حفظ شده است
2)
ارزيابي
رژيم اين بود كه با انعطافهائي كه روي نطنز و فردو و اراك ميكند، در پروسه مذاكرات
ميتواند اتحاد 5+1 را بشكند ولي اين اتفاق نيفتاد.
3)
رژيم
ميخواست با اجراي اقدام مشترك ژنو بارزسي هاي آژانس از موارد نظامي را دور بزند
ولي در اين باري هم شكست خورد و گزارشات آمانو و تأكيد آمريكا روي بستن راه مخفي
رژيم به سلاح اتمي در روزهاي اخير طرح روحاني – خامنه اي را با شكست مواجه ساخت.
4)
در
تمديد مذاكرات در دورن رژيم سه تابلو مطرح بود:
1.
اعلام
كنند كه به توافق سياسي رسيدند و براي جزئيات وقت بيشتري لازم است كه ادامه
ميدهند.
2.
اعلام
كنند كه در مواردي به توافق رسيدند و نام
آنرا “عمل مشترك“ اعلام كنند و مذاكرات براي رسيدن به توافق نهائي ادامه دارد.
3.
بهيچ
توافق مشخصي نمي رسدند و ناچار همان توافقنامه ژنو را تمديد ميكنند.
رژيم بدنبال تابلو1 و بعد 2 بود و تلاش داشت در
اين توافقنامه تحريم بانكي تعليق شود و حتي در تهران آماده بودند كه براي آن جشن
بگيرند و بهيچوجه نميخواست كلمه تمديد را بياورد. اما رژيم بين اعلام شكست و تمديد
ژنو قرار گرفت و بناچار تمديد را پذيرفت.
سئوال : معمولا دريك معامله
يكي ميبازد ويكي مي برد ، به چه دليل ميگوييد اين يك باخت باخت بوده است ، آمريكا را چرا بازنده مي ناميد؟
ذوالفقاري: تا آنجائكه به سياست خارجي امريكا برمي گردد
موضوع اتمي رژيم ايران يكي از بالاترين اولويت هاي آن بوده است عليرغم اينكه جان كري وزير
خارجه آمريكا بيش از 30 روز كاريش را براي مذاكره با رژيم صرف كرد وبالاترين
مذاكره دومين مقام آمريكايي با وزير خارجه ملايان ، آنهم چند روز آن دونفره بوده
است . بصورتي كه حتي بي بي سي هم گفته بود كه در قبح مذاكرات براي رژيم ريخته است ولي
بدلايل زير تا اين نقطه اين مذاكرات برايش باخت بود:
1)
غرب
و بويژه آمريكا حساب باز كرده بود كه ميتواند از طريق ديپلماسي بمب هسته اي را از
دست رژيم خارج كند، دولت اوباما روي اين بعنوان يك پيروزي حساب كرده بود ولي يكسال
را از دست داد و به آن نرسيد.
2)
دولت
اوباما بخاطر رام كردن رژيم، از مواضع جدي عليه تروريسم و حقوق بشر رژيم در اين
مدت سرباز زد و مماشات كرد، كه نتيجه آن
داعش در سوريه و عراق رشد كرد.
3)
دولت
اوباما در يكسالي كه سنا در دست دمكراتها بود نتوانست به نتيجه برسد. در شرايط
جديد كنگره و سنا در دست جمهوريخواهان قرار گرفته، انعطاف هاي قبلي برايش مشكل
ميشود.
سئوال: بعنوان آخرين سئوال شما آينده مذاكرات را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ذوالفقاري: شكست مذاكرات 2 حقيقت را كه پيش از اين مقاومت
ايران بارها بر ان تاكيد كرده بود به اثبات رساند:
1)
ضعفها
و بحرانهاي مهلك رژيم آخوندي قيمت هر گونه توافقي كه متضمن دست كشيدن از بمب اتمي
باشد را براي رژيم سنگين تر و غير قابل قبول تر كرده است.
2)
سياست
اشتباه آمريكا و غرب در مقابل رژيم آخوندي و پروژه هاي اتمي آن به اثبات رسيد. واقعيت
اين است كه دستيابي به بمب اتمي بخشي از استراتژي رژيم آخوندها براي بقاء رژيم مي
باشد. لذا جز در شرايطي در شرايطي كه قيمت ادامه پروژه اتمي برايش سنگين تر از قيمت دست كشيدن از
آن باشد. اين شرايط در مماشات بدست نميايد در قاطعيت جهاني براي اجراي
قطعنامه هاي سازمان ملل است كه رژيم را مجبور به انتخاب ميكند.
واقعيت
اين است كه با گذشته زمان رسيدن به توافق براي رژيم ايران مشكلتر مي شود، زيرا :
1)
در 7
ماه آينده جمهوريخواهان بر كنگره تسلط
ميابند و شرايط امتياز دادن را براي اوباما بسيار سختر مي كند.
2)
ادامه
تحريم ها موقعيت باند روحاني و رفسنجاني را در اين 7 ماه تضعيف و بحران دروني رژيم
را وخيمتر ميكند بصورتي كه بايد تاكيد كرد كه بازنده اصلي بين جناحهاي رژيم تمديد مذاكرات روحاني و رفسنجاني بوده اند .
اگرچه كه رژيم دركليستش باخته است .
3)
سقوط
فزاينده و مستمر قيمت نفت و كم شدن در آمدن دولت روحاني مشكلات اقتصادي رژيم را
بيشتر و بيشتر ميكند و موضعش را در مذاكرات بالطبع پايين تر مي آورد
بنابراين شرايط يك معامله مطلوب رژيم كمتر
ميشود. و توافق نهائي درصورتي خواهد بود كه
رژيم تحت فشارهاي داخلي و بين المللي به ناگزير تن به دست شستن كامل از
سلاح اتمي بدهد. كه در اين صورت عواقب چنين ”جام زهري” از عواقب پذيرش توافق نامه
در ماه نوامبر بسيار خرد كننده تر خواهد بود.
ايران اسرار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر