سقوط رژیم اسد، ایران و ترکیه را رو در روی هم قرار میدهد؟
دومینوی شکستهای متوالی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در حال تکمیل شدن است. اما گویا آوار سقوط رژیم بشار اسد شرایط ایران در منطقه را بیش از قبل در تنگنا قرار داده است. به طوری که علی خامنهای حتی ترکیه را که طی سالهای اخیر کمک شایانی به دور زدن تحریمها کرده بود را هم زیر آماج حملات لفظی خود گرفت.
او بدون آنکه نام ترکیه را به زبان بیاورد، با کنایه آنکارا را مجری طرح مشترک آمریکا و اسرائیل دانست و گفت: « یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا میکند ایفا کرده، الان هم ایفا میکند - این را همه میبینند- ولی عامل اصلی توطئهگر و نقشهکش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.»
به عبارت دیگر او این بار ترکیهرا همدست ایالات متحده و اسرائیل میداند. این در حالی است که رجب طیب اردوغان از زمان حمله اسرائیل به حماس، خود را حامی این گروه معرفی میکرد.
کردهای سوریه، عرصه تقابل تهران و آنکارا
ترکیه تشکل موسوم به "نیروهای دمکراتیک سوریه" که در منطقه کردنشین سوریه فعال است و شاخه نظامی آن یعنی "یگانهای مدافع خلق" را بخشی از حزب کارگران کردستان(پکک) میداند و آنها را در فهرست "گروههای تروریستی" قرار داده است.
در همین رابطه، یکی از روزنامه های ایران نوشت: «کردهای سوریه همواره نگاه مثبتی به ایران داشته و سابقا نیز ارتباطاتی میان دو طرف برقرار شده است.» او افزود: «ایران میتوان از کردهای سوریه به عنوان حافظ منافع خود در سوریه جدید و نیز اهرم فشار علیه ترکیه بهره بگیرد. ایران میتواند با حمایت از کردهای سوریه فشارها را بر آنکارا افزایش دهد. اکنون وضعیت بهگونهای است که امکان ارتباطگیری مستقیم وجود ندارد اما از طریق اقلیم کردستان، تهران میتواند با کردهای سوریه ارتباطات عمیقی بگیرد.»
این در شرایطی است که اختلاف نظر بین واشنگتن و آنکارا در مورد حمایت از کردهای سوریه و یا به کارگیری آنها در حکومت بعدی وجود دارد.
ترکیه به دنبال ایجاد امنیت در داخل مرزهای خود
طی سالهایی که جنگ داخلی سوریه در حال انجام بود، ترکیه مقصد اصلی پناهجویان سوری فراری از جنگ محسوب میشد. به طوری که بسیاری از آنها که خواستار رسیدن به اروپا بودند، از مسیر ترکیه به آن سمت حرکت کردند. موضوعی که در نهایت به یک توافق بین ترکیه و اروپا انجامید.
علیرضا صلواتی، دانشآموخه دانشگاه فنی خاورمیانه از آنکارا، معتقد است برخلاف تبلیغاتی که علیه رجب طیب اردوغان وجود دارد و او را حامی احیای امپراتوری عثمانی میدانند، رئیس جمهور ترکیه فردی عملگرا است. او معتقد است اردوغان از حضور در سوریه چهار را دنبال میکند: «١- ایجاد منطقه حائل بین مرز ترکیه و سوریه برای محدود کردن کردها، ٢-ایجاد امنیت و جلوگیری از ورود افراط گرایی به درون خاک ترکیه، ٣- امکان بازگرداندن مهاجران و پناهجویان به سوریه و ٤- استفاده از بازار ایجاد شده برای بازسازی سوریه.»
صلواتی اضافه میکند، اگر پس از تحقق این اهداف شرایط برای نفوذ بیشتر فراهم شود، ممکن است ترکیه گامهای بیشتری برای نفوذ بیشتر بر دارد.
نکته قابل توجه در این مورد آنجاست که آنتونی بلینکن در سفر اخیر خود به ترکیه و دیدار با اردوغان، تلاش کرده تا مواضع طرفین را نزدیک کند. آن هم در شرایطی که ایران هیچ نقشی در مذاکرات پسا اسد ندارد.
آیا ترکیه چراغ سبز روسیه را داشته است؟
احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه معتقد است آنچه در سوریه رخ داد، توازن قوا را به نفع ترکیه به هم زده است. او میگوید: «ابتکار عمل این تغییر توازن با ترکیه نبود و تصمیمها از طرف آمریکا و اسرائیل گرفته شد.» او هم تایید میکند که "آنکارا تنها مجری بوده است."
به گفته وخشیته، احتمال دارد با توجه فرصتی که به وجود آمده و ضعفی که تهران گرفتار آن شده است، ترکیه تلاش کند تا هدف خود را در ارمنستان و اتصال نخجوان به آذربایجان عملی کند. موضوعی که مرز ایران و ارمنستان را از بین میبرد. به گفته او با اجرای این اقدام، نه تنها ایران «مسیر زمینی به لبنان را از دست داده است، بلکه ممکن است مسیر شمالی به سمت روسیه را هم از دست بدهد.»
وخشیته در بخش دیگری از صحبتهایش بیانگیزگی روسیهبرای دخالت در سوریه و قرهباغ را عامل شکست جمهوری اسلامی عنوان میکند. به گفته او اقدام روسیه باعث شد تا رقبای منطقهای ایران، از جمله ترکیه دست بالا را داشته باشند. او تاکید میکند: «اینکه تصور کنیم ترکیه با چراغ سبز روسیه در سوریه نفوذ کرده، کمی اغراقآمیز است. کشورهای مختلف بر اساس منافع ملی خود مدتها به تحلیل و برنامهریزی مشغولند و این اقدام چیز جدیدی نیست.»
اگرچه وخشیته میگوید شاید در سطحی کلان بین ایالات متحده و روسیه توافقی برای آینده اوکراین و سوریه صورت گرفته باشد.
در نهایت، سقوط رژیم اسد و تغییر توازن قوا در منطقه میتواند روابط ایران و ترکیه را وارد دورهای از تنشهای تازه کند. این وضعیت نه تنها بر سیاستهای منطقهای دو کشور، بلکه بر منافع اقتصادی و روابط دیپلماتیک آنها نیز تاثیرگذار خواهد بود. اگرچه ترکیه ممکن است از این تغییرات برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند، اما این رویکرد در بلندمدت چالشهایی را نیز برای آنکارا ایجاد خواهد کرد. تقابلهای احتمالی در سوریه و رقابت بر سر نفوذ در منطقه، نشان میدهد که آیندهای پیچیده و ناپایدار در انتظار دو کشور خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر