گام بعدی ایران بعد از فروپاشی «محور مقاومت» چیست؟
در میان شیشههای شکسته و پرچمهای لگدمال شده، پوسترهای پاره آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روی زمین سفارت ایران در دمشق دیده میشود. عکسهای پاره حسن نصرالله، رهبر سابق حزبالله لبنان هم که ماه سپتامبر در حمله هوایی اسرائیل در بیروت کشته شد، در آنجا به چشم میخورد.
بیرون سفارت، کاشیهای فیروزهای نمای ساختمان همچنان سالم است، اما پوستر بزرگ و تخریبشده قاسم سلیمانی، فرمانده سابق و بانفوذ سپاه پاسداران که در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ به دستور او کشته شد، یادآور دیگری از ضربات سنگینی است که ایران در ماههای اخیر متحمل شده است. این وقایع سرانجام با سقوط بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و متحد کلیدی ایران در منطقه، به اوج خود رسید.
جمهوری اسلامی که تلاش میکند زخمهای خود را ترمیم کند و برای دور جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ آماده شود، بعد از این رخدادها چه خواهد کرد؟ آیا رویکردی سختگیرانهتر در پیش خواهد گرفت یا دوباره به مذاکرات با غرب روی خواهد آورد؟ و سوال دیگر این که رژیم ایران تا چه حد ثبات دارد؟
خامنهای در نخستین سخنرانی پس از سرنگونی اسد، تلاش کرد با نمایش چهرهای مقاوم و مصمم، این شکست استراتژیک را کم اهمیت جلوه دهد. او که اکنون ۸۵ سال دارد و در ۳۵ سال گذشته قدرت مطلق را در ایران در دست داشته، با چالش بزرگ جانشینی هم روبرو است.
او در سخنرانی خود ادعا کرد که ایران «مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد».
خامنهای تاکید کرد که ائتلاف تحت رهبری ایران در خاورمیانه قویتر خواهد شد. این ائتلاف که شامل گروههایی مانند حماس، حزبالله، حوثیهای یمن و شبهنظامیان شیعه عراق است، با عنوان «محور مقاومت» شناخته میشود.
رهبر جمهوری اسلامی گفت: «جبهه مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود. هر چه جنایت کنید، پرانگیزهتر میشود. هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود.»
اما پسلرزههای منطقهای کشتارهای ۷ اکتبر حماس در اسرائیل - که اگر با حمایت ایران نبود، با استقبال آن روبرو شد- جمهوری اسلامی را دچار سردرگمی کرده است.
پاسخ اسرائیل به دشمنانش چشماندازی جدید در خاورمیانه خلق کرده که در آن ایران به وضوح در موقعیت ضعف قرار گرفته است.
جیمز جفری، دیپلمات سابق آمریکایی و از مقامهای پیشین امنیت ملی که اکنون در اندیشکده «مرکز ویلسون» کار میکند، میگوید: «تمام دومینوها در حال فروپاشی است.»
او معتقد است که «اسرائیل محور مقاومت ایران را در هم شکسته و این ائتلاف اکنون با تحولات سوریه کاملا متلاشی شده است. ایران دیگر جز حوثیهای یمن، متحد واقعی دیگری در منطقه ندارد».
البته ایران همچنان از گروههای شبهنظامی قدرتمندی در عراق حمایت میکند، اما به گفته جیمز جفری «این یک فروپاشی بیسابقه برای یک قدرت منطقهای است.»
بشار اسد آخرین بار روز اول دسامبر در دیدار با وزیر امور خارجه ایران دیده شد. او در آن دیدار وعده «در هم شکستن» شورشیانی را داد که در حال پیشروی به سمت پایتخت سوریه بودند. کرملین اعلام کرده است که او اکنون پس از فرار از سوریه، به روسیه رفته است.
حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه، گفته «جرم بشار اسد این بود که در جبهه و محور مقاومت بود». اما وقتی پایان کار بشار اسد فرا رسید، جمهوری اسلامی که از فروپاشی ناگهانی نیروهایش در منطقه تضعیف و شوکه شده بود، نه توان جنگیدن برای او را داشت و نه تمایل چنین کاری را.
در عرض چند روز، تنها دولت دیگر در «محور مقاومت» و ستون اصلی آن سقوط کرد.
ایران چگونه شبکه خود را ساخت؟
ایران دههها برای ایجاد شبکهای از شبهنظامیان تلاش کرده بود تا هم نفوذ خود را در منطقه حفظ کند و هم در مقابل حملات اسرائیل بازدارندگی ایجاد کند. این تلاشها به انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ بازمیگردد.
در جنگ با عراق که اندکی پس از انقلاب رخ داد، حافظ اسد، پدر بشار اسد، از ایران حمایت کرد.
ائتلاف میان روحانیون شیعه ایران و خانواده اسد (که متعلق به اقلیت علوی، شاخهای از شیعیان هستند) به تثبیت پایگاه قدرت ایران در خاورمیانه که حکومتهای آن عمدتا سنی هستند، کمک کرد.
سوریه همچنین مسیری حیاتی برای ارسال تجهیزات و کمکهای ایران به حزبالله لبنان و دیگر گروههای مسلح منطقه بود.
ایران پیش از این به حفظ رژیم اسد کمک کرده بود. وقتی حکومت او پس از قیام مردمی سال ۲۰۱۱ و جنگ داخلی متزلزل شد، تهران سرباز، تسلیحات و سوخت برای اسد فراهم کرد. بیش از دو هزار نیرو و فرمانده نظامی ایرانی در آنجا کشته شدند، در حالی که به گفته ایران به عنوان «مستشار نظامی» به آنجا رفته بودند.
دکتر صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای اندیشکده چتم هاوس، میگوید: «میدانیم که ایران از سال ۲۰۱۱ تاکنون بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده است.»
اکنون مسیری که ایران ممکن بود بتواند از طریق آن در آینده حزبالله لبنان - و به صورت بالقوه دیگران - را بار دیگر حمایت و تامین کند، مسدود شده است.
دکتر وکیل میگوید: «محور مقاومت شبکهای فرصتطلبانه بود که به ایران عمق استراتژیک میداد و از آن در برابر حملات مستقیم محافظت میکرد. این استراتژی به وضوح شکست خورده است.»
محاسبات ایران درباره اقدام بعدی، نه تنها تحت تاثیر سقوط اسد قرار گرفته، بلکه باید این واقعیت را هم در نظر بگیرد که توان نظامی ایران در نخستین رویاروییهای مستقیم با اسرائیل، وضعیت بسیار بدتری نسبت به اسرائیل داشت.
اکثر موشکهای بالستیکی که ایران در ماه اکتبر به سوی اسرائیل شلیک کرد، رهگیری شدند، اگرچه برخی از آنها به چند پایگاه هوایی آسیب رساندند. در مقابل، حملات اسرائیل به سیستمهای دفاع هوایی و تاسیسات تولید موشک ایران آسیب جدی وارد کرد. جیمز جفری میگوید: «معلوم شد که تهدید موشکی ایران یک طبل توخالی بوده است.»
ترور اسماعیل هنیه، رهبر پیشین حماس در تهران در ماه ژوئیه نیز باعث تحقیر شدید ایران شد.
مسیر آینده جمهوری اسلامی
اولویت اصلی جمهوری اسلامی از این پس بقای خود است. صنم وکیل میگوید: «ایران به دنبال بازتعریف جایگاه خود، تقویت آنچه از محور مقاومت باقی مانده و سرمایهگذاری مجدد در روابط منطقهای برای بقا در برابر فشارهای احتمالی ترامپ خواهد بود.»
دنیس هوراک، که سه سال به عنوان کاردار کانادا در ایران خدمت کرده، میگوید جمهوری اسلامی«رژیمی مقاوم با اهرمهای قدرت فراوان است و هنوز ظرفیتهای زیادی دارد که میتواند به کار بگیرد».
او استدلال میکند که ایران همچنان دارای توان نظامی قابل توجهی است که در صورت مواجهه با اسرائیل میتواند علیه کشورهای عربی خلیج فارس از آن استفاده کند. او در مورد هر گونه نگاه به ایران به عنوان یک «طبل توخالی» هشدار میدهد.
اما ایران به شکل قابل توجهی در عرصه بینالمللی تضعیف شده است؛ در حالی که دونالد ترامپ غیرقابل پیشبینی در آستانه تصدی ریاست جمهوری در آمریکا است و اسرائیل که توانایی خود را در حذف دشمنانش نشان داده است.
دکتر وکیل میگوید: «ایران قطعا در دکترین دفاعی خود که عمدتا بر محور مقاومت متکی بود، بازنگری خواهد کرد.»
«ایران همچنین برنامه هستهای خود را ارزیابی خواهد کرد تا تصمیم بگیرد آیا سرمایهگذاری بیشتر در آن برای تضمین امنیت بیشتر رژیم لازم است یا نه.»
ظرفیت هستهای
ایران اصرار دارد که برنامه هستهایاش کاملا صلحآمیز است. اما این برنامه از زمان خروج دونالد ترامپ از توافق برجام که سال ۲۰۱۵ امضا شده بود، پیشرفت چشمگیری داشته است. این توافق فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکرد و در ازای آن بخشی از تحریمهای اقتصادی لغو میشد.
بر اساس این توافق، ایران اجازه داشت اورانیوم را تا ۳.۶۷ درصد غنیسازی کند. اورانیوم با غنای پایین میتواند برای تولید سوخت نیروگاههای هستهای تجاری استفاده شود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده که ایران اکنون به صورت قابل توجهی سرعت تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد را افزایش داده است.
ایران میگوید این اقدامات را در پاسخ به تحریمهایی انجام داده که ترامپ بعد از خروج از برجام علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد و در دوره بایدن هم، بعد از تلاش ناموفق دولت او برای احیای توافق، برجا ماند.
اورانیوم با درجه تسلیحاتی، که برای ساخت بمب هستهای نیاز است، خلوص ۹۰ درصد یا بیشتر دارد.
رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفت آنچه ایران انجام میدهد ممکن است پاسخی به شکستهای منطقهای این کشور باشد.
داریا دُلزیکووا، کارشناس اشاعه هستهای در اندیشکده خدمات متحد سلطنتی، میگوید: «این وضعیت واقعا نگرانکننده است. برنامه هستهای ایران اکنون در موقعیتی کاملا متفاوت نسبت به سال ۲۰۱۵ قرار دارد.»
برآوردها نشان میدهد که ایران در حال حاضر میتواند در صورت تصمیمگیری، در عرض حدود یک هفته اورانیوم کافی برای ساخت یک سلاح هستهای را تهیه کند، هر چند پس از آن نیاز به ساخت کلاهک و سیستم پرتاب دارد که کارشناسان میگویند ممکن است ماهها یا حتی یک سال زمان ببرد.
دلزیکووا میگوید: «ما دقیقا نمیدانیم ایران تا چه حد به دستیابی یک سلاح هستهای قابل استفاده نزدیک شده است، اما دانش زیادی کسب کرده که بازگرداندن آن بسیار دشوار خواهد بود.»
کشورهای غربی نگران این وضعیت هستند.
راز زیمت، پژوهشگر ارشد در موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل و دانشگاه تلآویو، میگوید: «بدیهی است که ترامپ تلاش خواهد کرد استراتژی فشار حداکثری خود را بار دیگر علیه ایران به کار بگیرد.»
او اضافه میکند: «اما فکر میکنم او همچنین سعی خواهد کرد با ایران وارد مذاکره شود تا این کشور را به عقبنشینی در تواناییهای هستهای خود متقاعد کند.»
با وجود خواسته علنی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل برای تغییر رژیم در ایران، زیمت معتقد است اسرائیل منتظر خواهد ماند تا ببیند ترامپ چه خواهد کرد و ایران چگونه پاسخ خواهد داد.
ایران به احتمال زیاد نمیخواهد وارد یک رویارویی تمامعیار شود.
ناصر هادیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، میگوید: «فکر میکنم ترامپ – بهعنوان یک تاجر – تلاش خواهد کرد با ایران تعامل کند و به توافق برسد.»
او اضافه میکند: «اگر این اتفاق نیفتد، او به سراغ فشار حداکثری خواهد رفت تا ایران را پای میز مذاکره بیاورد.»
او باور دارد که توافق محتملتر از درگیری است، اما هشدار میدهد: «این احتمال وجود دارد که اگر او به فشار حداکثری روی بیاورد، شرایط از کنترل خارج شود و جنگی رخ دهد که هیچیک از دو طرف آن را نمیخواهند.»
«خشم گسترده داخلی»
جمهوری اسلامی در حالی که خود را برای روند جانشینی رهبری آماده میکند، با چالشهای داخلی بسیاری نیز روبرو است.
به گفته صنم وکیل «خامنهای هر شب نگران میراث خود و انتقال قدرت سر روی بالش میگذارد و به دنبال راهی است که ثبات حکومت را حفظ کند.»
اعتراضات سراسری سال ۲۰۲۲ که پس از مرگ مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد، به شدت حکومت ایران را تکان داد.
این قیام مشروعیت نظام روحانیت را به چالش کشید و با خشونت سرکوب شد.
خشم گسترده و در حال تشدیدی نسبت به رژیم وجود دارد که منابع کشور را در درگیریهای خارجی هزینه کرده، در حالی که بسیاری از ایرانیان با بیکاری و تورم بالا دستوپنجه نرم میکنند.
نسل جوان به طور خاص بیشتر از انقلاب اسلامی فاصله گرفتهاند و بسیاری از محدودیتهای اجتماعی تحمیلی حکومت را تحمل نمیکنند. هر روز زنانی هستند که بدون پوشاندن موهای خود به خیابان میروند و با خطر بازداشت روبرو هستند.
با وجود این ناظران میگویند بعید است در ایران شاهد سقوطی مشابه سوریه باشیم.
هوراک معتقد است که تحمل رژیم نسبت به اعتراضات همچنان کاهش خواهد یافت، زیرا تلاش میکند امنیت داخلی خود را تقویت کند. قانون حجاب که از مدتها پیش برای افزایش مجازات رعایت نکردن پوشش حکومتی برنامهریزی شده بود، قرار است به زودی اجرا شود. اما او باور ندارد که رژیم در حال حاضر در معرض خطر باشد.
هوراک میگوید: «میلیونها ایرانی از حکومت حمایت نمیکنند، اما میلیونها نفر هنوز هم از آن حمایت میکنند. فکر نمیکنم جمهوری اسلامی به این زودی در معرض خطر سقوط باشد.»
اما در هر صورت حکومت ایران با خشم داخلی و از دست دادن متحد کلیدی خود در سوریه – پس از دیگر ضربههای منطقهای – روبرو است که کار حاکمان آن را بسیار دشوارتر کرده است. بی بی سی فارسی
- کارولین هولی
- خبرنگار دیپلماتیک، بیبیسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر