۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه

ومعرفي سمبلهاي مقاومت مريم رجوي زني كه زندگيش را وقف دفاع از خلقش نمودروزنامه لوموند عربي (باز نشر)

مريم رجوي زني كه زندگيش را وقف دفاع از خلقش نمود


روزنامه لوموند عربي
مريم رجوي در سال1953 در خانواده‌يي از طبقه متوسط متولد شد. وي فارغ‌التحصيل مهندسي معادن از دانشگاه صنعتي ”شريف ”است. خانم رجوي در دهه هفتاد و از طريق برادرش كه زنداني سياسي زمان شاه بود با مجاهدين خلق آشنا شد و فعاليتهاي خود را با تماس با خانواده شهدا و زندانيان سياسي آغازكرد، او يك آزادي‌خواه بود كه جنبش دانشجويي را عليه رژيم ديكتاتوري سلطنتي رهبري كرد خانم مريم رجوي يك دختر21ساله دارد و يكي از خواهرانش به نام ”نرگس ”در زمان شاه اعدام شد.
و در زمان خميني خواهر كوچكتر او به نام ”معصومه ”بعد از شكنجه و در حالي كه باردار بود اعدام شد. پس از مدتي همسر معصومه نيز اعدام شد.

 
 و بعد از سقوط رژيم سلطنتي، مريم به‌عنوان يكي از مسئولان بخش اجتماعي نقش مهمي در جذب دانش‌آموزان و دانشجويان و سازمان‌‌دادن اعتراضها در مناطق مختلف تهران ايفا كرد از جمله اعتراضات بهار سال1981 و تظاهرات عظيمي كه روز 20ژوئن همانسال برگزار شد. در خلال اين دوران مريم كانديد مجاهدين خلق در انتخابات پارلماني تهران بود كه به‌رغم راي‌سازي گسترده حكومت، به250هزار رأي در تهران دست يافت و به اين ترتيب واجد شرايط ورود به مجلس بود اما رژيم آخوندهاي حاكم در ايران از ورود حتي يك مجاهد به مجلس كه تنها يك كرسي پارلماني در آن داشته باشد ممانعت كرد. پس از شروع مقاومت در روز 20ژوئن سال1981 بارها پايگاه وي مورد حمله قرار گرفت اما از اين حملات نجات يافت. درسال1982 وي به پاريس مركز سياسي جنبش مقاومت، جايي كه شوراي ملي مقاومت در آن مستقر بود، منتقل شد و در آن‌جا مسئوليتهاي مختلفي را برعهده گرفت. به‌دليل تواناييها و شايستگي‌هاي ممتازي كه از خود نشان داد مريم در ماه فوريه1985 وارد رهبري سازمان شد و پس از4سال به‌عنوان دبيركل سازمان مجاهدين خلق ايران انتخاب گرديد.

 در خلال عهده‌داري اين سمت وي تسهيلات و زمينه‌هاي بسياري را براي افزايش مشاركت زنان در تمامي سطوح و بخشهاي اين مقاومت عادلانه فراگير فراهم كرد و انقلابي در تمامي فعاليتها و ديدگاههاي جنبش مقاومت انقلابي، به‌وجود آورد كه تمامي اعضايش را قادر به پايداري عظيم و ايستادگي در برابر خونخوارترين رژيم ديكتاتوري تاريخ معاصر كرد. به يمن رهبري خانم رجوي و شرايط و فرصتهايي كه وي در برابر زنان فراهم كرد، زنان مجاهد به سمتهاي مهم و خطيري در مقاومت ايران رسيدند. زنان يك سوم اعضاي بدنه ارتش آزاديبخش و اكثر فرماندهان آن و نيمي از اعضاي پارلمان در تبعيد مقاومت (شوراي ملي مقاومت ايران) را تشكيل دادند و نقش تعيين‌كننده خود را در تمام پهنه‌هاي سياسي، فرهنگي، اجرايي و اداري ايفا مي‌كنند.
 در روز 28 اوت 1993 و با توجه به شايستگيها و خدمات و صلاحيتهاي وي، شوراي ملي مقاومت ايران خانم مريم رجوي را به‌عنوان رئيس‌جمهور آينده‌ايران در دوران انتقال حاكميت به مردم انتخاب كرد تا نوك پيكان مقابله با اين رژيم شرور باشد و روح آزاديخواهي و عزم مقاومت ايران براي محقق ساختن عدالت، و سمبل وحدت ملي را نمايندگي كند.

 متعاقباً مريم رجوي در17سپتامبر1993 از تمامي سمتهايش در سازمان مجاهدين خلق كناره‌گيري كرد. وي در مورد سمت جديد خود در مقاومت ايران گفت ”من در اين سمت جديد، جديترين مسئوليتم را ايجاد همبستگي ملي و گسترش حوزه آن محسوب مي‌كنم.. جنبش مقاومت ايران تنها يك جنبش سياسي نيست بلكه يك جنبش تماماً انساني است”.
از ديدگاههاي خانم رجوي
_ دموكراسي و آزادي براي جنبش ما تنها يك التزام نيست بلكه يك ايمان است، زيرا ما يادگرفته و تجربه‌كرده‌ايم كه هرگز نخواهيم توانست اميدها و آرزوهايمان را محقق كنيم مگر پس از اين‌كه اين راه را به سوي آزادي آماده و سپس آن را نگهداري و حفاظت كنيم، بعد از آن آرزوها و اميدهاي ما خودبخود راه خود را بسوي محقق شدن خواهند يافت.
_ با بررسي موقعيتي كه زنان در هر جامعه‌يي از آن برخوردارند مي‌توان وضعيت اين جامعه و دولتش و حركت و مرحله‌يي را كه طي مي‌كنند تا به دموكراسي حقيقي برسند را يافت. اين بهترين معيار براي عمق ايمان ما به‌عنوان يك جنبش دموكراتيك است.
_ آن‌چه براي زنان ما در درجه اول اهميت است اين است كه اسارت و بندگي ابدي نيست. اگر‌چه اين شروع است اما آنها متقاعد هستند كه همه موضوع همين است، زيرا به‌محض اين‌كه اين را دريابند جرأت انقلاب و برخاستن و قيام عليه هر آن‌چه كه مي‌خواهد ما را به قيد و بند بكشد و اسيرمان سازد را پيدا مي‌كنند.
_.. براي ما كه با ارتجاع مواجه بوديم لازم بود كه خودمان و تفكرمان را از هر‌‌آنچه از خرافات و سنتهاي ذهني ارتجاع كه به همراه داشتيم، بتكانيم و اعتقاد عقب مانده آنها را كه با زن‌ستيزي و شك كردن به موقعيت انساني و توان رهبري زنان در جامعه مشخص مي‌شود را درهم بشكنيم.. اين تنها راه براي رهايي زن از قيد و بندهاي خفت‌بار تاريخي و ظلم و تبعيضي است كه حتي زنان خودشان بر خودشان گذاشته‌اند. تا اعتماد و اطمينان را در وجود آنها ايجاد كند..

_ نمي‌توان حجاب داشتن يا نداشتن را تضميني براي آزادي به حساب آورد. اين واقعيتي است كه در دوران شاه تجربه شد به‌نحوي كه واقعيت مذكور تضمين و معياري براي دموكراسي نبوده است. معيار دموكراسي در جامعه ميزان تحمل نظرات مختلف است.
بخشهايي از ميثاق آزاديهاي پايه‌يي در ايران فردا : اعلام شده از سوي خانم رجوي در16ژوئن1995
در ايران فردا زنان از حقوق اجتماعي و سياسي و فرهنگي كاملاً مساوي با مردان برخوردار خواهند بود از جمله:
1)     حق انتخاب و كانديد شدن در تمامي كارها و انتخابات و حق رأي در تمامي رفراندومها
2)     حق اشتغال و آزادي در انتخاب شغل و حق كسب هرگونه منصب و شغل عمومي و دولتي و قضايي در تمامي مراجع قضايي
3)     حق فعاليت آزادانه سياسي و اجتماعي و تردد و سفر بدون اجازه از ديگران
4)     حق آزادي كامل در انتخاب همسر و ازدواج و حق مساوي در طلاق و منع چند همسري
5)     حق آزادانه انتخاب پوشش
6)     حق استفاده بدون تبعيض از تمامي امكانات آموزشي و تدريسي و ورزشي و هنري و حق مشاركت آزادانه در تمامي مسابقات ورزشي و فعاليتهاي هنري
7)     در ايران فردا تمامي امتيازهاي جنسي و فرقه‌يي و اعتقادي لغو خواهد شد و تمامي مردم از حقوق سياسي و اجتماعي مساوي برخوردار مي‌شوند.
ازبهاي آزادي 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر