بارك اوباما اش كارتر را نامزد وزير دفاع آمريكا كرد. بدنبال اين معرفي
سايت حكومتي فارس وابسته به سپاه پاسداران در 15 آذر 93 با تيتر «پروفسور جنگطلب در
رأس پنتاگون؛ بازخواني مواضع وزير دفاع جديد آمريكا در مورد ايران» وحشت رژيم و
سپاه پاسداران را از وزير دفاع آمريكا بر ملا كرد و در مورد سوابق نوشت:
«وي بين سالهاي 1993 تا 1996 دستيار وزير دفاع در امر سياست امنيت بينالملل و
مسئول سياستگذاري در زمينه تعامل با كشورهاي اتحاد جماهير شوروي، امور راهبردي و سياست
تسليحات هستهيي بوده است. او پيش از آن استاد فيزيك دانشگاه آكسفورد، عضو دانشگاه
«راكفلر» و «امآيتي» بوده است.
وي همچنين استاد و رئيس دانشكده روابط بينالملل، دانش و امنيت دانشگاه هاروارد
بوده است. او علاوه بر اين، عضو هيأت سياستگذاري دفاعي، هيأت علمي دفاعي و هيأت مشاوره
امنيت بينالملل وزارتخارجه آمريكا بوده است. عضويت در شوراي روابط خارجي آمريكا و
مؤسسه «آسپن» از ديگر سوابق اش كارتر است.»
سايت حكومتي فارس در مورد مواضع اشتون كارتر مي نويسد: «كارتر كه سالها در وزارت
دفاع آمريكا فعاليت كرده، به چهرهاي نزديك به اسراييل و حامي سياستهاي سختگيرانه در
قبال ايران و برنامه هستهيي تهران معروف است. يكي از اولين اظهارنظرهاي رسمي كارتر
در رابطه با ايران، به سال 1996 بازميگردد، زماني كه وي در قامت دستيار وزير دفاع
آمريكا در نشستي كه روز 11آوريل با موضوع “اشاعه تسليحاتي: تهديد و پاسخ به آن“، در رابطه با توان موشكي ايران گفت: “ايران در
حال ايجاد توانمندياي است كه به نظر فراتر از نيازهاي صرفاً دفاعي اين كشور ميرسد.
اين ظرفيت عبارت است از توان شليك موشكهاي بالستيك كوتاهبرد مجهز به تسليحات كشتار
جمعي در منطقهيي كه ما و بسياري از كشورهاي جهان در آن منافع راهبردي داريم. اين ظرفيتي
است كه ميدانيم ايران ممكن است الآن داشته باشد و معتقديم كه دارد براي رسيدن به آن
تلاش ميكند. اين ظرفيت تهديد بالقوه روشني براي منافع حياتي ما در آينده خواهد بود،
چرا كه اين ظرفيت منابع نفتي در منطقه خليج (فارس) و همچنين دوستان ما در منطقه را
تهديد ميكند“.
كارتر اشتون سالها در زمينه انرژي هستهيي فعاليت كرده، از حاميان استفاده از تهديد
نظامي براي مقابله با گسترش تسليحات هستهيي است. تايمز اسراييل در رابطه با وي نوشته
است: “به نظر ميرسد كارتر در مقايسه با دولت، وزن بيشتري به تهديد نظامي معتبر در
مذاكرات هستهيي با ايران، ميبخشد“.
كارتر در سال 2004 در يادداشتي كه در نشريه «فارن افرز» منتشر كرد، “راهبردي روشن“ براي مقابله با گسترش تسليحات
هستهيي ارائه كرده كه بر اساس “ديپلماسي در اولويت اول و استفاده از قواي نظامي در
صورت نياز“ براي
“نابودي كامل و قابل راستيآزمايي“
برنامه هستهيي ايران و كره شمالي، تبيين شده بود. وي در همان مقاله دولت جورج بوش را بهدليل “سپردن وظيفه ايجاد مانع در مسير
تحقق اهداف هستهيي ايران به دو گروهي كه از مداخله نظامي در عراق حمايت نكردند، يعني
اروپاييها و سازمان ملل، مورد انتقاد قرار داده بود.
گزينه كنوني تصدي وزارت دفاع آمريكا دو سال بعد از آن، طي گزارشي براي انديشكده
«كارنگي» بار ديگر بر اين موضع تصريح كرده و با بيان اينكه «ديپلماسي و زور بايد بهصورت
همزمان اعمال شوند»، نوشت كه واشنگتن براي متقاعد كردن ايران به پذيرش گزينه ديپلوماتيك،
بايد از اهرمهاي فشار و «چماق» در مذاكرات بهرهمند باشد.
وي در بخشي از آن گزارش به صراحت نوشته بود كه يك مورد حمله هوايي به تأسيسات هستهيي
ايران، ميتواند «نقش مهمي در به تأخير انداختن» برنامه اتمي ايران داشته باشد، اما
براي وارد آوردن آسيب جدي به فعاليتهاي هستهيي تهران، نياز به حملات مكرر است.
در سال 2008، همزمان با روي كارآمدن «باراك اوباما»، كارتر در گزارشي كه مشتركاً
با «مايكل ماكووسكي» رئيس مؤسسه يهودي امور امنيتي بينالملل و «دنيس راس» ديپلومات
سابق آمريكايي نوشت، بر خلاف گزارش آژانس مركزي اطلاعات آمريكا (سيا) كه اذعان كرده
بود هيچ برنامه تسليحات هستهيي در ايران در جريان نيست، مدعي شد كه تهران بهدنبال ساخت سلاح هستهيي
است.
كارتر، ماكووسكي و رأس در آن گزارش تصريح كرده بودند كه راهبرد «بازدارندگي» در
برابر ايدئولوژي ايران پاسخگو نيست و سياستهاي تهران “جزو بزرگترين چالشهاي سياست خارجي“ دولت آمريكا باشد. در آن گزارش
همچنين توصيه شده است كه دولت آمريكا حضور خود در خاورميانه را گسترش داده و سامانههاي
موشكي بيشتري در منطقه مستقر كند.
اين پروفسور فيزيك در همان سال گزارش ديگري را براي مركز امنيت آمريكايي جديد نوشته
و در آن سناريوهاي پس از اقدام نظامي عليه ايران را مورد بررسي قرار داد. وي در اين
گزارش عنوان كرده بود كه اقدام نظامي براي رويارويي با ايران كافي نيست، بلكه نيازمند
“راهبردي كامل شامل المانهاي سياسي، اقتصادي و نظامي“
است.
در بخشي از آن گزارش آمده بود: “اقدام نظاميبايد بهعنوان جزيي از يك راهبرد و
نه يك گزينه جداگانه براي رويارويي با برنامه هستهيي ايران در نظر گرفته شود. اما
هر گزينه صحيحي، به هر حال بايد شامل يك المان نظاميباشد“»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر