هادي جاهدنيا از رزمگاه ليبرتي
فضيحت رسواي رژيم آخوندي در استفاده از «شاكي مرده»
ز روي
دوست دل دشمنان چه دريابد چراغ
مرده كجا شمع آفتاب كجا
در بررسي تاريخ حكام مستبد ايران از دوران صفويه تا قاجاريه و پهلوي، «اسلام پناهي»
يكي از شگردهايي بوده كه براي مردمفريبي اين حكام مستبد به هنگام مواجهشدن با قيامها
و در آستانه سرنگوني, به آن پناه ميبردند که آخرين نمونه آن در زمان شاه, زيارت فرح
پهلوي از حرم ائمه در عراق بود و اين شگرد در فرهنگ روشنفكران ايراني به «اسلام پناهي»
مستبدين معروف است.
ولي در رژيم آخوندي كه خامنه اي خود را خليفه و وليفقيه مسلمين جهان ميداند,
ديگر جايي براي استفاده از اين شگرد باقي نگذاشته است و دجالگرانه اين قانونمندي را
از «اسلام پناهي» به «مرده پناهي» استحاله كرده است.
و بهطور خاص از دوران جنگ ضدميهني تا به حال طي ساليان صنعت «مرده پروري» و استفاده
از مردگان و تشيع استخوانهاي پاسداران و يا دفن وسايل و يا اشيايي نامشخص و گمنام
در تابوتها، تحت عنوان سردار، پاسدار و بسيج و يا سربازان گمنام... در گورستانها
و دانشگاهها و... يكي از شعبدههاي حكومت جهل و جنايت آخوندي براي سرپوش گذاشتن بر
جنايات و اهرمي براي پيشبرد سركوب بوده است.
استمرار و اصرار رژيم آخوندي براي آن بهعنوان يك قانون، بهظاهر صنعت نون و آب
دهي براي بقاي رژيم پوسيده طي اين ساليان بوده است.
در مرحله جديد كه رژيم در بنبست تضادهاي دروني ناشي از شكست مذاكرات اتمي، بركناري
و نفرت انگيز بودن قره نوكرانش در عراق و سوريه (مالكي و اسد)... و تحريمها و رسوايي
بينالمللي و بحران اقتصادي و گراني و... در وحشت از سرنگوني به دست مجاهدين و آتش
زير خاکستري كه هر از چندگاهي, بهصورت قيام و تظاهرات مردم بهجانآمده سر باز ميكند،
ضربه كاري ديگري در فرانسه از مقاومت دريافت كرد.
همچنان كه در اطلاعية 12 آذر شوراي ملي مقاومت آمده است: «حكم منع تعقيب عدالت
فرانسه در 16 سپتامبر 2014 در پرونده 14ساله 17 ژوئن، صدها هزار صفحه لجن پراكني و
جعل اكاذيب و برچسبهاي گوناگون رژيم ولايتفقيه و مزدوران و شاهدان و پشتيبانان آن
عليه مقاومت ايران را خاكستر كرد و به باد داد».
از اين رو در مقابله با پيروزي مجاهدين در بستن پرونده ننگين 17 ژوئن، رژيم آخوندي
كه با اين پروژه عليه مقاومت با سرمايهگذاريهاي كلان و با پرداخت دلارهاي نفتي آن
را پيش برده بود، با رأي دادگاه پاريس مبني بر قرار منع تعقيب و بسته شدن اين پرونده
ضربه استراتژيكي خورده و قافيه را باخته است، از اين رو در آخرين فرصت استيناف براي
اين پرونده، فيثاغورثهاي نظام از روي فلاكت و بدبختي, چاره را در استفاده از صنعت
«مردهپناهي» ولي از نوع «شاكي مرده» آنهم در دادگاههاي كشور فرانسه يافتند؛ غافل
از اين كه «هرگردويي گرد است, ولي هرگردي گردو نيست» و اين بار طرف حساب آنها «امت
نالان»؟! و آنهم تحت سلطه ديكتاتوري آخوندي در ايران نيستند بلكه حريف «مجاهدين» هستند
كه طي اين ساليان هر جا كه صحنهاي براي نبرد حقوقي و دادخواهي بوده است, در هر دادگاهي
همواره پيروز ميدان بوده و دماغ رژيم و مزدوران آن را به خاك سياه ماليدهاند.
خليفة ارتجاع يك اشتباه محاسبه كوچكي داشت آنهم در ارزيابي خود از حريف بود، البته
در قدم اول اين حربة زنگزده و لورفتة رژيم، شايد توانست وكيل فرانسوي استخدامي رژيم
را بفريبد ولي اكنون كمتر از سه ماه مجاهدين با ارائه سند، آنچنان كه در اطلاعيه آمده
است «... مأموري را كه 9 سال پيش به طرز مشكوكي با الگوي سعيد امامي به قتل رسانده
بود، دوباره براي مقابله با مجاهدين و مقاومت ايران و زنده نگهداشتن پرونده 17 ژوئن
به ميدان فرستاد! گواهي رسمي فوت مأمور مزبور در اكتبر سال 2005 بهمنظور انتقال بيش
از يکميليون و چهارصد هزار پوند دارايي او (فقط در انگلستان) ضميمه اطلاعيه حاضر است»,
به دادگاه بار ديگر فضيحت رسواي رژيم آخوندي را در مجامع حقوقي دنيا افشا كرد و بدين
ترتيب نهتنها رژيم در اين رابطه شكست خورد بلكه تمسخر دنيا را نيز به اين شعبدهبازيهاي
نفرتانگيز برانگيخت.
و البته اين بار به قول معروف رژيم «هم چوب را خورد و هم پياز را» يعني علاوه بر
اين فضيحت همانطور که در اطلاعيه آمده است وكلا فاش كردند كه اين بهاصطلاح «عضو سابق
مجاهدين», مسعود خدابنده، مأمور رژيم ايران است كه چندين بار بهعنوان شاهد، اطلاعات
غلط در اختيار قاضي تحقيق قرار داده است. يك تحقيقات مستقل جداگانه نيز مشخص ميسازد
كه او مأمور وزارت اطلاعات ايران است.
به اين ترتيب دوضرب مأمور چند بار مصرف شدة و سوختة خود را بار ديگر افشاء و رسوا
نمود و افكار عمومي را براي پيگيري خواسته بهحق دادخواهي و محاكمه عوامل و مزدوران
سرويس جاسوسي رژيم در كشور فرانسه مورد توجه و پشتيبان خود قرار داد.
حال بايد به مدعي خلافت مسلمين جهان، خامنهاي دژخيم گفت دوران تاجوتخت و پادشاهي
اش بسر آمده است و شعبده «مرده پناهي» هم ديگر اثر ندارد؛ و اكنون روزگار محقق شدن
شعار مرگ بر اصل ولايتفقيه هست وعدة ما در تهران! وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا
أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ
هادي جاهدنيا
رزمگاه ليترتي- آذر 1393
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر