حقوق بشر= خلع حاکمیت ولایت فقیه- منشور آزادی ایران
حکومت ملایان از سال ۱۳۶۴ تاکنون با استناد به مواد سیگانهٔ حقوقبشر، ۷۰ بار توسط سازمان ملل محکوم شده است. حاکمیت ولایت فقیه با تکیه بر مماشات دولتهای غرب، نه تنها هیچ مادهیی از این منشور را مراعات نمیکند، بلکه برای دست بازداشتن در سانسور، چپاول، جنایت در داخل و خارج کشور، بهاصطلاح «حقوق بشر اسلامی» ابداع کرده است! چرا؟ زیرا مقدمه و مواد سیگانهٔ منشور بینالملل حقوقبشر، بهمثابه زهر نابودکنندهٔ کالبد و جوارح و ساختار این نظام هستند. فقط مقدمهٔ اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر کافیست تا تمامیت نظام آخوندی را بهپای میز محاکمه بکشاند، سپس خلع حاکمیت کند و صدر تا ذیل کارگزارانش را به دادگاه بینالمللی بسپارد. چنین است راهبرد و کاربرد یک منشور مادر حیات در جهان ما تا نظامی را که آسیای مرگ را بر ایرانزمین میگرداند، تعیینتکلیف حقوقی و قانونی نماید. نظامی و حاکمیتی که بیش از چهار دهه، در این مأموریت سیاسی ــ مذهبی بوده است که با حداکثر جنایت، ذخایر عشق در نهاد شهروندی و انسانی را بکاهد و بکاهد تا به بیتفاوتی و دوری از حق داشتن حقوقبشر عادت دهد.
منشور آزادی ایران
چنانکه پرتوهای مقدمه و مواد اعلامیه جهانی حقوقبشر را بر ۴۵ سال گذشتهٔ ایران بیاندازیم، علاوه بر مشاهدهٔ بالای «دار» بودن منشور حقوقبشر، شاهدیم که اساساً مشکل بنیادین مردم ایران، محرومیت از حق اولیهٔ ضرورتها و فوریتهای انسانی و مدنی است.
در حریم همین پرتو منشور حقوقبشر، شاهدیم که حق مبارزه و قیام و انقلاب برای استیفای حیات و کرامت انسانی، ضرورت مبرم و ناگزیر تکتک مردم ایران در جهت نفی تمامیت نافیان حقوقبشر در هیأت حاکمیت توتالیتاریستیِ ولایی ــ آخوندی است.
باشد که حق مبارزه برای احقاق «حقوق بشر» مردم ایران، خود، منشور بهرسمیت شناختن بینالمللی آن گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر