۱۴۰۲ دی ۵, سه‌شنبه

شرحی بر بلاهت و بی‌حیاییِ یک دیکتاتور انسان‌ستیز

 شرحی بر بلاهت و بی‌حیاییِ یک دیکتاتور انسان‌ستیز

دیکتاتورها...
دیکتاتورها...

خامنه‌ای روز شنبه ۲ دی، برگی از بلاهت و بی‌حیایی را رو کرد که در درون نظام باعث حیرت و در بیرون نظام موجد تفریح خاطر بسیار شد! ولی‌فقیه ارتجاع برای اظهارنظر درباره‌ٔ علت بروز «دیکتاتوری»، جز توسل به بزرگ‌ترین دروغ جهت جا انداختن بزرگ‌ترین دجالیت پیرامون مفهوم انتخابات، چاره‌یی نیافت. ولی‌فقیهی که خود مصدر دیکتاتوری در قانون اساسی و در سه قوه‌ٔ نظام است، به حداکثر بی‌شرمی روی آورد تا بگوید: «اگر انتخابات در کشور نباشد یا دیکتاتوری است یا هرج و مرج».

 

خامنه‌ای رودروی آینه‌ٔ تمام‌نمای نظام، چهار تودهنی قاطع دریافت کرد: هم از قانون اساسی، هم از آیین‌نامه‌ٔ انتخابات، هم از مأموریت و کارنامه‌ٔ شورای نگهبان، هم از تعریف و مأموریت سپاه پاسداران.

ــ اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، نخستین منافی دموکراسی و رأی اکثریت[موجد خطرناک‌ترین دیکتاتوری دینی] است.

ــ طبق آیین‌نامه‌ٔ انتخاباتی مصوب مجلس و شورای نگهبان نظام، نتیجه‌ٔ انتخابات عمومی باید به تأیید ولی‌فقیه برسد و اگر ولی‌فقیه تأیید نکند، رأی مردم از اعتبار خارج است.

ــ رد صلاحیت کاندیداهای فاقد هم‌سوییِ طابق‌النعل بالنعل با ولی‌فقیه توسط شورای نگهبان، تیغ دیکتاتوریِ تمامیت‌خواه و انحصارطلبی‌ست که در هیچ کشور دنیا نظیر آن یافت نمی‌شود. تیغی که حتا به درونی‌های سوگندخورده به ولی‌فقیه هم بر سر یک ایراد و انتقاد، رحم نکرده و از کاندیداتوری کنارشان گذاشته است.

ــ سپاه پاسداران، ارتش خصوصی ولی‌فقیه و تحت‌امر عقیدتی و سیاسی آن است که هیچ ربطی به قوای نظامیِ رسمی یک کشور ندارد. مأموریت اصلی‌ِ این ارگان شخصیِ ولی‌فقیه، «حراست از انقلاب اسلامی» است که همین مأموریت، موجد سلطه‌ٔ دیکتاتوریِ شخصی و ارگانیک در تعبیر از «انقلاب اسلامی» با اجرایی کردن سرکوب مخالفتها با حاکمیت و قیام‌ها برای آزادی و برابری و دموکراسی توسط این ارگان جنایت‌اندیش، جنایت‌پیشه و جنایت‌زی شده است.

 

خامنه‌ای بیش از دهه‌ها دجالیت‌گزینی و کشتن اخلاق در عمر نظام، روز ۲ دی بر شاخه نشست و بن برید. از این‌رو قبای بلاهت و بی‌حیایی را خودش برای خود برید و دوخت و پوشید. همین یک عبارت در باب بروز علت «دیکتاتوری» از زبان خامنه‌ای، کافی‌ست تا مخاطب هوشیار و ناظر بر صحنه‌ٔ سیاسی ایران دریابد که خامنه‌ای در اعماق چه بحرانی در درون و برون نظام دست‌وپا می‌زند. او آن‌قدر در قبال نمایش به‌اصطلاح انتخابات آتی، حتا نسبت به درون نظام هم مستأصل است و آینده را تاریک می‌بیند که با وجود اشراف به باسمه‌یی و نمایشی بودن تمام نمایشات گذشته، به استغاثه و خواهش برای دعوت به شرکت در یک انتخاباتی دیگر روی می‌آورد: «اگر مشکلات وجود دارد راه‌حل مشکلات انتخابات است. اتفاقاً بایستی در انتخابات شرکت کرد».

 

این همان خامنه‌ای است که در نمایش رأی جمع‌کنیِ سال ۱۳۸۴ علناً در نماز جمعه گفت که احمدی‌نژاد از رفسنجانی بیشتر به او نزدیک است. آیا آن‌موقع این موضع‌گیری خامنه‌ای نشانه‌ٔ دموکراسی بود یا اعمال دیکتاتوری و نظر به مستمعین؟

این همان خامنه‌ای است که رفسنجانی را که رقیب کاندید مورد نظر او بود، توسط شورای نگهبانی مطیع و تحت‌امر ولی‌فقیه، رد صلاحیت کرد. آیا این نشانه‌ٔ دموکراسی است یا اعمال دیکتاتوری فقاهتی؟

این همان خامنه‌ای است که وقتی احمدی‌نژاد که گماشته‌ٔ خودش در سال ۸۴ بود، در دور دوم با او دچار مشکل شد، در دوره‌ٔ بعدی رد صلاحیت‌اش کرد! اگر این اعمال گزینش‌های دیکتاتور نیست، پس چیست؟

در تمامی این موارد، معیار، تراز بودن با شخص ولی‌فقیه بوده است، نه قانون کاندید شدن. این معیار در تمام عمر نظام ملایان، شاخص مسلم دیکتاتوری فردی و قاتل دموکراسی و قانون و حقوق بوده است و ادامه دارد؛ معیاری که خمینی با کنار زدن و لگدمال کردن قانون، سال ۱۳۵۸ در مورد کاندیداتوری مسعود رجوی تحمیل و اعمال کرد و بنیاد گذاشت و خامنه‌ای ادامه داد.

 

آنچه اشاره شد، شرحی بر حواشی دجالیت و بلاهت و بی‌حیایی یک دیکتاتور انسان‌ستیز در اظهارنظر پیرامون علت بروز دیکتاتوری‌ست. دیکتاتوری که به‌قول گابریل گارسیا مارکز، همیشه با دهانش مدفوع می‌کند!

آنچه که به پاسخ دادن به خامنه‌ای برمی‌گردد، اکثریت قاطع جامعه‌یی‌ست که حرف‌های خامنه‌ای برایش جز موجب تفریح خاطر و سپس عزمی بسا جزم‌تر برای ریشه‌کنی یک جرثومه‌ٔ فاسد نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر