۱۴۰۲ آذر ۲۲, چهارشنبه

حکومت ایران و «قلدری دریایی» حوثی‌های یمن

حکومت ایران و «قلدری دریایی» حوثی‌های یمن


تصویر ماهواره‌ای از کشتی گلکسی لیدر شاخۀ نظامی حوثی‌ها مسئولیت ربودن آن را برعهده گرفت

جنگ اسرائیل در نوار غزه در وضعیت «وقفۀ بشردوستانه» قرار دارد، اما همزمان با وعده‌های نخست‌وزیر اسرائیل برای ادامۀ جنگ، گمانه‌زنی‌ها دربارۀ بازشدن جبهه‌های تازه در جنگ و تنش در خاورمیانه همچنان ادامه دارد.

یکی از جبهه‌هایی که این روزها بیشتر توجهات را به خود جلب کرده، یمن است؛ جایی که شورشیان حوثی در پی اتفاقات ۱۵ مهر، حملات پهپادی و موشکی علیه اسرائیل انجام داده و اقداماتی نیز در دریا رقم زده است.

ازجمله تازه‌ترین واکنش‌ها به این تحرکات بیانیۀ گروه هفت بود که روز هفتم آبان منتشر شد و در آن از حوثی‌های یمن خواسته شد تهدید‌ها علیه کشتی‌رانی بین‌المللی را متوقف و کشتی توقیف‌شده در هفته‌های اخیر را آزاد کنند.

آیا یمن جبهۀ دومی است که بسیاری منتظر گشوده شدن آن بودند؟ نقش حکومت ایران در این تحولات چیست؟

فابین هینتس، محقق دفاعی و نظامی در انستیتوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک در برلین، به پرسش‌های رادیوفردا در این باره پاسخ داده است.

  • جبهه‌های متعددی، به‌عنوان جبهه‌های بالقوه‌ای که می‌تواند علیه اسرائیل در منطقه فعال شود، مورد بحث بوده‌اند. آیا تحرکات هفته‌های اخیر حوثی‌های یمن به این معناست که این گروه پیش از دیگر گروه‌ها اقدام کرده است؟

اگر به آن‌چه محور مقاومت خوانده می‌شود نگاه کنیم، با یک مشکل خیلی جدی مواجه هستیم و باید کاری برای رسیدگی به آن کرد. چون اسرائیل در حال یک جنگ زمینی تمام‌عیار در نوار غزه است که می‌گوید برای نابودی حماس در جریان دارد. تمام ایدئولوژی‌ای که این محور مقاومت پیرامون آن شکل گرفته، مبارزه با اسرائیل است. اما همزمان اقدام کردن ریسک‌های بسیار زیادی دارد.

مثلاً حزب‌الله توانایی‌های پیچیده‌ای دارد، اما اگر از این توانایی‌ها استفاده کند، خطر افزایش شدید تنش را دارد که می‌تواند بر حزب‌الله و در مقیاس بزرگ‌تر بر ایران تأثیر بگذارد و می‌تواند منجر به جنگ وحشتناکی در لبنان بشود که همین حالا هم در وضعیت بسیار وخیمی است.

در نتیجه، ریسک افزایش تنش از لبنان بسیار بالاست. از طرف عراق شاید خطر کمتر باشد اما هنوز ریسک‌هایی وجود دارد. در سوریه توانایی بسیار کمتر است چون اسرائیل در آن‌جا دست باز دارد و هر آن‌چه را خطر ببیند، بمباران می‌کند.

یمن آن‌جایی است که وضعیت جالب است. چون وقتی حوثی‌ها سطح تنش را افزایش دهند، ریسک جدی‌ای آن‌ها را تهدید نمی‌کند چون من فکر نمی‌کنم سعودی‌ها بخواهند که عملیات نظامی خود را علیه حوثی‌ها به دلیل موشک‌پرانی آن‌ها یا حمله به کشتی‌ها از سر بگیرند.

  • دربارۀ حوثی‌ها، در مقایسه با سایر گروه‌هایی که به آن‌ها اشاره کردید، آیا آن‌ها را یک گروه نیابتی مانند حزب‌الله یا گروه‌های شیعه در عراق می‌بینید، یا سطحی از استقلال را برای آن قائل هستید؟

این یک سؤال بسیار سخت است که نمی‌توانم خیلی دقیق به آن پاسخ دهم. مسلماً از لحاظ دکترین، بین شیعیان ایران و یمن، تفاوت‌هایی وجود دارد. اما همزمان ارتباطاتِ طولانی بین دو طرف وجود دارد.

ایرانی‌ها در نفوذ و تأثیر بر این گروه‌ها بسیار خوب عمل کرده‌اند. حوثی‌ها امروز به‌نوعی می‌خواهند که خود را به‌عنوان بخشی از محور مقاومت جلوه بدهند. ویدئو‌های پروپاگاندای حوثی‌ها را که این روزها ببینید، تصاویری از حزب‌الله و سلیمانی در آن گنجانده شده است.

یا مثلاً رهبر حوثی‌ها را می‌بینید که خیلی دوست دارد مدل حسن نصرالله رفتار کند؛ حتی در اصطلاحاتی که استفاده می‌کند.

اما همزمان این هم شاهدی قطعی برای این نیست که دستورات ایران را اجرا می‌کنند. و این تبعیت از دستورِ ایران اصلاً به چه معناست؟ یعنی هر دستوری که از سپاه یا خود خامنه‌ای می‌آید را اجرا کنند؟ به نظرم در این مقطع می‌توان آن‌ها را عضوی بسیار فعال از محور مقاومت قلمداد کرد اما نمی‌دانیم این چقدر به معنای تبعیت تمام و کمال از دستورات تهران است.

  • به محتمل بودن افزایش تنش از سوی یمن اشاره کردید. منظورتان از این افزایش تنش چیست؟ صرفاً این‌جا و آن‌جا دردسر آفریدن یا یک افزایش جدی که ممکن است جبهه‌ای واقعی در این جنگ باز کند؟

افزایش تنش دو عنصر دارد. یکی نیت است. به‌نظرم ما شاهد این نیت هستیم. اما عنصر دوم توانایی است. حوثی‌ها از موشک‌های کروز و بالیستیک دوربرد و همچنین پهپادهای انتحاری استفاده کرده‌اند اما به نظر می‌آید همۀ آن‌ها رهگیری شده‌اند.

البته اسرائیل هم توانایی خوبی در زمینۀ دفاع در مقابل چنین موشک‌هایی دارد. حوثی‌ها احتمالاً یک توانایی محدود در این زمینه دارند. در نتیجه این حمله‌ها آن‌چنان موثر نبوده، اما وقتی دربارۀ دریا صحبت‌ می‌کنیم، یمنی‌ها خیلی مؤثرتر به نظر می‌رسند.

  • نقش ایران در این فعالیت‌های دریایی را چگونه می‌بینید؟ چون مدت‌ها تمرکز همگان بر خلیج فارس و دریای عمان بود و حالا این تحرکات به دریای سرخ و خلیج عدن منتقل شده است.

می‌توان در این زمینه و بر مبنای داده‌ها حدس‌هایی زد، اما نظر قطعی نمی‌توان داد. می‌توانم به چند نکته اشاره کنم.

اول نحوۀ عمل حوثی‌هاست. آن‌ها عموماً به کشتی‌هایی که به‌نوعی به اسرائیل ارتباط دارند، حمله کرده‌اند؛ اهدافی آسان‌تر از مثلاً کشتی‌های جنگی. این همان کاری است که ایرانی‌ها هم انجام داده‌اند. حمله با هلی‌کوپتر به کشتی‌ متعلق به یک تاجر اسرائیلی چیزی است که ما پیشتر از ایرانی‌ها در خلیج فارس دیده‌ایم.

همچنین سلاح‌هایی که حوثی‌ها به نمایش گذاشته‌اند، تقریباً همگی ساخت ایران یا توسط یمنی‌ها در آن کشور و با کمک ایران ساخته شده‌اند. مثلاً یکی از جزئیات جالبی که من دیدم این است که حوثی‌ها اگرچه در یک تحریم‌ نسبی در زمینۀ دریایی قرار دارند و نمی‌توانند موشک‌های ضدکشتی به دست آورند، اما میزان معتنابهی از این موشک‌ها، مین و قایق‌های تندرو را به نمایش گذاشته‌اند.

در نتیجه، با چیزی که نشان داده‌اند، یک توانایی چشمگیر برای عملیات ضد کشتی‌ها دارند. ظن من این است که تلاشی از سوی ایران در جریان است که این مدل از «قلدری دریایی» را به یک راه‌آب بسیار حیاتی دیگر در یمن صادر کنند. چون اگر این میزان از موشک ضدکشتی را به جایی صادر می‌کنید، قاعدتاً نیتی در پسِ آن وجود دارد.

  • و در این میان حضور فزاینده ایالات متحده در این آب‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا بالقوه می‌تواند تبدیل به یک رویارویی نظامی شود؟

می‌توانید به این پدید به دو شکل نگاه کنید. از یک سو نقطه‌ای برای افزایش رویارویی است. از سوی دیگر علیه اقدامات حوثی‌ها برای افزایش تنش، بازدارندگی ایجاد می‌کند.

آمریکا تا همین حالا هم پهپاد‌ و موشک پرتاب‌شده از سوی حوثی‌ها را سرنگون کرده است. همچنین به نجات یک کشتی آمده‌اند، که البته موضوع آن کشتی کمی پیچیده‌ است. در نتیجه بازدارندگی ایجاد می‌کنند و سعی می‌کنند از امنیت آب‌ها اطمینان یابند.

اما مشکل آمریکا این است که یک قدرت جهانی است، تعهدات زیادی دارد و نمی‌تواند هر لحظه همه جا باشد و از همین رو فشار مضاعفی بر نیروهای آمریکایی در منطقه وارد می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر