۱۴۰۲ آذر ۲۱, سه‌شنبه

ایران، حقوق‌بشر سلاخی‌شده و سیاست دوگانهٔ غرب

 ایران، حقوق‌بشر سلاخی‌شده و سیاست دوگانهٔ غرب

حقوق‌بشر سلاخی‌شده
حقوق‌بشر سلاخی‌شده

مردم ایران هیچگاه طعم واقعی حقوق‌بشر را نچشیده‌اند؛ زیرا هرگز از یک زندگی آزاد، شرافتمند و توأم با رفاه در یک جمهوری دموکراتیک و کثرت‌گرا برخوردار نبوده‌اند. آنها در سرزمینی زندگی می‌کنند که بنیادگذار آن (کوروش) در ۵۳۸سال پیش از میلاد، صاحب نخستین منشور حقوق‌بشر در تاریخ جهان شناخته می‌شود. اکنون به یمن سلطهٔ اهریمنی نظام ولایت فقیه، کشور ما رکوردار اعدام شده است. رکوردی که شرم بشریت معاصر است: هر شش ساعت یک اعدام

 

نقض سیستماتیک حقوق‌بشر در ایران

نقض حقوق‌بشر در ایران تحت سرکوب و اختناق [همان‌طور که بارها تصریح کرده‌ایم] یک امر تصادفی و ناشی از خطای تاکتیکی یا مربوط به بخشی از حاکمیت و افراد خودسر نیست. به‌عبارت دیگر این‌طور نیست که مأمورانی در قضاییه یا سپاه پاسداران و دوایر امنیتی آن را مرتکب شده و دیگر بخش‌های حاکمیت مبرا باشند. این‌گونه نیست که وقتی پرونده‌های نقض مأموران ناقض حقوق‌بشر افشا می‌شود، حاکمیت به‌سرعت دست به محاکمهٔ آنان بزند و فرد یا افراد خاطی را از شاکلهٔ حاکمیت کنار بگذارد. هرگز چنین چیزی در تاریخچهٔ این حاکمیت رخ نداده است. داده‌های موجود عکس آن را نشان می‌دهند. هر گاه مهره‌هایی از حاکمیت به نقض حقوق‌بشر متهم شده‌اند، قدر و قیمت آنان برای دستگاه سرکوب بالاتر رفته و مناصب مهم‌تری را اشغال کرده‌اند. پتانسیل جنایت‌آفرینی، آنها را به آلاف و الوف بیشتر رسانده است.

 

عرصه‌های نقض حقوق‌بشر در نظام ولایت فقیه

طبق آنچه گفته شد نقض حقوق‌بشر در ایران اسیر، سیستماتیک، نهادینه شده و جریان‌وار است. در حیطهٔ مشخصی متوقف نمانده و به تمام زندگی ایرانیان گسترش پیدا کرده است. اکنون بر هر جایی که انگشت می‌گذاریم نقض فاحش حقوق‌بشر را در فلسفهٔ وجودی، تاریخچه، قوانین و عملکردهای این رژیم می‌بینیم. به‌راستی آیا حریمی باقی مانده است که سو ملایان حاکم بر ایران مورد تعرض و ایلغار قرار نگرفته باشد؟ هیچ حریمی را نمی‌یابیم.

خانم مریم رجوی در پیام خود به کنفرانس پارلمانی هلند به‌مناسبت روز جهانی حقوق‌بشر جنبه‌های گوناگونی از نقض حقوق بشر در حاکمیت عمامه‌داران را بازگو کرد:

«آنچه ماشین عظیم سرکوب رژیم انجام می‌دهد، یک فهرست طولانی است. از جمله: غصب حق حاکمیت مردم و ممانعت از انتخابات آزاد، سلب آزادی مذهبی و عقیدتی، نقض آزادی بیان و اجتماعات و احزاب و حذف اتحادیه‌های کارگری و هر گونه سندیکا و تشکل صنفی غیرحکومتی.

در ایران تحت حاکمیت آخوندها گسترده‌ترین عرصه نقض حقوق‌بشر، سرکوب دائمی و نهادینه زنان است از جمله با روا داشتن خشونت و تبعیض، با تحمیل حجاب اجباری، و با کشتن دختران به جرم بدحجابی مثل ژینا امینی یا آرمیتا گراوند و بسیاری دختران و زنان مظلوم دیگر.

ملیت‌های ستمزده و مذاهب گوناگون هدف دیگر سیاست ضدانسانی رژیم‌اند؛ از جمله با تحمیل ستم مضاعف به ملیت‌های مختلف، کشتار هموطنان بلوچ و کرد و عرب و برقراری نظام گسترده‌یی از اجبارات دینی.

در مورد مخالفان سیاسی به‌ویژه مجاهدین به‌جای نقض حقوق‌بشر، حذف حقوق‌بشر و حذف هر گونه حقوقی اعمال می‌شود. مانند: قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و سلب حق دادرسی عادلانه از مخالفان.

خونهای آن ۱۵۰۰نفری که در قیام ۹۸ شهید شدند و آن ۷۵۰ شهید قیام ۱۴۰۱ هنوز بر در و دیوار و سنگفرش خیابان‌هاست و هرگز سبعیت این رژیم از یاد نمی‌رود که با تفنگ‌های ساچمه‌یی صدها نفر را نابینا کرد».

 

سیاست مماشات و یک رویکرد دوگانه به حقوق بشر

طبق این تعریف جامع و همه‌جانبه، سلاخی حقوق‌بشر در ایران از نقض حاکمیت مردم شروع می‌شود و تا شخصی‌ترین جنبه‌های زندگی و حتی پوشش افراد تسری می‌یابد. شگفتی در این است که سیاست مماشات در غرب استاندارد دوگانه‌یی را نسبت به فاشیسم دینی اتخاذ کرده است. پس از هفتاد بار محکومیت این رژیم به جرم نقض فاحش حقوق‌بشر، اکنون هیچ دولتی نمی‌تواند مدعی شود که داده‌هایش از نقض وضعیت حقوق بشر در ایران ناقص و ناکافی است.

سیاست دوگانهٔ این دولتها به این رژیم برای نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر دست باز داده است.

به قول خانم مریم رجوی «آخوندها به این دلیل با دست باز به هر جنایتی علیه مردم ایران دست می‌زنند که از بی‌عملی دولتهای غرب اطمینان دارند».

راستی مگر این رژیم ۷۰بار توسط ملل متحد به‌خاطر نقض حقوق‌بشر محکوم نشده؟ مگر رکورددار اعدام در جهان نیست؟ مگر به‌قول حقوق‌دانان و نهادهای مدافع حقوق‌بشر از جمله عفو بین‌الملل، این رژیم مرتکب جنایت علیه بشریت نشده است؟»

 

معنای اجازه دادن به رئیسی برای سفر به ژنو

اجازه دادن به ابراهیم رئیسی، عضو بدنام هیأت مرگ، در قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ و مسئول کشتار قیام‌کنندگان در قیامهای ۹۸ و ۱۴۰۱، برای شرکت در مجمع جهانی پناهندگان در ژنو، چراغ سبزی برای ادامهٔ سرکوب و نقض حقوق‌بشر در داخل ایران است. «تشویق به اعدام و شکنجه و تجاوز و تشویق به جنگ‌افروزی و تروریسم» است.

این استاندارد دوگانه [دفاع از اعلامیهٔ جهانی حقوق‌بشر در علن و تجارت کثیف با ناقضان حقوق‌بشر در خفا] باید پایان یابد. هزینهٔ این دودوزه‌بازی را مردم و مقاومت ایران با جانها و خون‌هایشان می‌پردازند. تاریخ هرگز سخره‌گرفتن ارزش‌ها و دستاوردهایی مانند حقوق بشر و حق مقدس پناهندگی را نخواهد بخشید. بی‌گمان مجازات اتودینامیک آن سرانجام دامنگیر مماشاتگرانی خواهد شد که به این ارزش‌ها خیانت کرده‌اند و می‌کنند.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر