مقابله با تهدیدات رژیم در دوران قیام مردم برای آزادی - سخنرانی سام براون بک، وسلی کلارک و لیندا چاوز- جلسه در سنای آمریکا
- فعالیتهای مقاومت
- 1402/08/10
جلسه در سنای آمریکا
سیاست ایران - مقابله با تهدیدات رژیم در دوران قیام مردم برای آزادی
سخنرانیهای
سناتور سام براون بک
سفیر آمریکا برای آزادی مذهبی (۲۰۲۱) – فرماندار آرکانزاس ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸
ژنرال وسلی کلارک
کاندیدای ریاستجمهوری (۲۰۰۴)، فرمانده نیروهای ناتو در اروپا (۲۰۰۰)
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
سناتور سام براونبک – سفیر آمریکا برای آزادی مذهبی (۲۰۲۱)
سناتور سام براونبک – فرماندار آرکانزاس ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸
متشکرم، متشکرم. حالا زمانش رسیده است، خانمها و آقایان؛ ما مدتهاست برای این موضوع تلاش کردهایم و حالا زمان آن رسیده است که آنرا به سرانجام برسانیم. اگر جهان نمیتواند ببیند که هماکنون چه اتفاقی در حال رخدادن است، هرگز نخواهد دید. صلح در خاورمیانه هرگز برقرار نخواهد شد، تا زمانی که رژیم تهران در قدرت باشد، همین و بس. بدون آن این اتفاق نخواهد افتاد. بزرگترین مانع صلح در خاورمیانه آخوندهای حاکم بر ایران هستند و آنها باید بروند. آنها باید بروند! وقت آن است که دولت آمریکا از مردم ایران در برابر این حکومت حمایت کند. زمان دموکراسی در ایران فرا رسیده است. . حکومت حاکم بر تهران، یک حکومت حامی تروریسم و شیفتهٔ تروریسم است، ولی مردم ایران چنین نیستند. آنها صلح میخواهند. آنها آزادی میخواهند و برای آزادی جانشان را از دست میدهند. ما باید از آن نیروها در داخل ایران پشتیبانی کنیم که خواهان یک دولت جدید هستند که بهصورت دموکراتیک انتخاب شده باشد. این راه جلوگیری از یک درگیری بسا بزرگتر است. جهان آزاد همیشه در تضاد با دیکتاتورهای (حاکم بر) تهران خواهد بود، چون ما بهواقع اهداف متفاوتی داریم. ما خواهان آزادی هستیم. آنها استبداد میخواهند. ما حقوقبشر میخواهیم و آنها با حقوق بنیادین بشر مخالفند. ما از آزادی مذهبی حمایت میکنیم. آنها آزادی مذهبی را تهدید موجودیت خود میدانند. ما از دموکراسی حمایت میکنیم. آنها از دیکتاتوری حمایت میکنند. ما با تروریسم مخالفت میکنیم. آنها تروریسم را تأمین مالی میکنند و سپس آنرا تقدیس میکنند. در خاورمیانه، جنگ توسط تروریستهای (حاکم بر) تهران آغاز شده و فقط زمانی پایان مییابد که آنها از قدرت کنار بروند. پیام من در واقع برای دولت ایالاتمتحده است: تنها مسیر ما برای رسیدن به صلح در خاورمیانه، تغییر رژیم در تهران است که توسط مردم ایران انجام شود، با پشتیبانی کامل غرب. این تنها مسیر رو به جلو است. اینک زمان فشار حداکثری بر (حکومت) تهران است. تغییر در آنجا، نتیجهاش خونریزی کمتر در همهٔ نقاط دیگر است. ارتباط بین این دو بسیار مستقیم است. انتخاب بسیار واضح است. آزادی طرفی است که برنده میشود و ما باید از آنهایی پشتیبانی کنیم که آماده هستند برای آن بجنگند. خدا آن ایرانیانی را که بهدنبال آزادی هستند حفظ کند. ما باید به آنها یک پیام روشن بفرستیم: ما با شما هستیم. خداوند همه شما را حفظ کند. متشکرم. متشکرم.
ژنرال وسلی کلارک –کاندیدای ریاستجمهوری (۲۰۰۴)، فرمانده نیروهای ناتو در اروپا (۲۰۰۰)
خانمها و آقایان، بسیار سپاسگزارم که افتخار حضور در اینجا و افتخار حضور در گروهی را بهمن دادید که شجاع، متعهد و مصمم به پایان دادن به رژیم حاکم بر ایران است. اکنون زمان تغییر رژیم در ایران است. به همین سادگی است. در منطقه، جنگ اوج میگیرد. در سوریه، عراق، جنوب لبنان، کرانهٔ باختری، غزه و اسراییل بیگناهان مجروح و کشته میشوند. سلاحها به منطقه سرازیر میشود. نیروها بسیج میشوند. مردم در حال فرار هستند. آیا این یک حمله زمینی گسترده به غزه با دهها هزار کشته یا زخمی خواهد بود؟ آیا این یک بمباران گسترده از جنوب لبنان و سوریه به اسراییل خواهد بود با تلاشی برای تحتالشعاع قرار دادن دفاع و ایجاد ویرانی گسترده؟ آیا به یک جنگ با هدف نابودی اسراییل تبدیل خواهد شد؟ آیا تنشی در سراسر منطقه خواهد بود که به ایران میرسد؟ هیچکس در این مرحله نمیتواند بداند. اما آنچه میدانیم این است که پشت همه اینها دست شیطانی آخوندهای (حاکم بر) ایران و نیروی قدس قرار دارد. آنها منشاء دغلکاری، ترور، جنگ، بیثباتی، ترس و بیرحمی هستند. بیش از ۴۰سال است که مردم ایران از یک سرکوب وحشیانه رنج بردهاند، زیرا آخوندها در تهران طبق خواست خودشان عمل کردهاند. آخوندها رژیمی را ایجاد کردهاند که بر پایه فساد، ظلم و قتل بنا شده است. آرزوهای مردم ایران برای دموکراسی واقعی، آزادی و استقلال، مکرراً و با خشونت سرکوب شده است. آخوندها قدرت خود را با یک کمپین مستمر ترور و تجاوزگری در سطح جهان تقویت کردهاند بهوسیله نیابتیهایشان در لبنان، یمن و آنها بهعنوان یک حکومت، خودشان را بر ملت ایران تحمیل کردهاند. ملت ایران که یکی از تمدنهای بزرگ تاریخ بشریت است. چطور میتوانند این کار را بکنند؟ دیگر بس است. از سال۱۹۷۹، دولتهای ایالاتمتحده یکی پس از دیگری تلاش کردهاند با آخوندها در ایران کنار بیایند، اما اکثراً بینتیجه بوده است. این دههها با بمبگذاریهای تروریستی (رژیم) ایران، ترورها، شرارت در خلیجفارس، حمایت از یک دیکتاتور بیرحم در سوریه در یک جنگ داخلی که منجر به یک فاجعهٔ انسانی عظیم شد، و تسخیر و در اصل نابودی کشور لبنان نشانهگذاری شده است. در طول این مدت، (رژیم) ایران تواناییهای نظامی خود را تقویت کرده، موشکهای دوربرد ساخته و پیوسته بهسمت تولید تسلیحات اتمی حرکت کرده است. حتی بهرغم وعده رفع تحریمها و بازگشت به برجام، (رژیم) ایران هرگز از جاهطلبیهای سلطهجویانهٔ خود کوتاه نیامده و با حملات نیابتیها به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه کارش را ادامه داده است. دیگر بس است.
اکنون این رژیم ظاهراً کوتاه نخواهد آمد. اجازه ابراز آزادانه خواست مردم ایران را در پای صندوقهای رأی نخواهد داد. قوانین و هنجارهای مرسوم رفتار بینالمللی در قرن بیست و یکم را رعایت نخواهد کرد. چهکار میتوان کرد؟ آیا این وضعیت باید ناگزیر به جنگ منطقهیی منجر شود؟ آیا ما به آن سمت میرویم؟ تلفات، ویرانکردن دههها توسعه اقتصادی و اجتماعی، از همگسیختگی تجاری اقتصاد جهانی یا بهسادگی نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین را رها کنیم و به تروریستهای (رژیم) ایران اجازه بدهیم که سرعت قرن بیست و یکم را تعیین کنند؟ باید جایگزینی برای جنگ منطقهیی و جایگزینی برای این رژیم تروریستی در ایران وجود داشته باشد. پس بیایید این سؤال را بپرسیم: چه چیزی این رژیم در ایران را نمایندهٔ قانونی مردم ایران میکند؟ چه چیزی به آن مشروعیت میدهد؟ آیا رضایت حکومتشوندگان است؟ پس در این صورت این مشروعیت باید زیر سؤال برود، زیرا حکوتی که از حمایت مردمش برخوردار است، نیازی به حکومت با زور، سرکوب و کشتار بیگناهان با سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز ندارد. پس مشخص است که (مشروعیتی) از رضایت حکومتشوندگان ندارد. اگر این روشی است که این رژیم از طریق آن بهوجود آمده، مطمئناً این مشروعیت نیز باید زیر سؤال برود، زیرا من دوران گذار از شاه را بهیاد دارم و هدف این بود که یک ایران دموکراتیک و آزاد بهوجود بیاید، نه یک دیکتاتوری فاسد و مذهبی. خب آیا این مشروعیت با رفتار خوب و روابط دوستانه در منطقه و جهان توجیه شده؟ قطعاً نه. مطمئناً سؤالات عمیقی در مورد مشروعیت (خامنهای) وجود دارد، بهخاطر حمایت (رژیم) ایران از قتل، تروریسم و تجاوزگری.
خانمها و آقایان، در دنیایی با ۸ میلیارد جمعیت که با تغییرات آب و هوایی، بیماریهای همهگیر و شوکهای مالی و اقتصادی مواجه است، آیا جایی برای حکومتی وجود دارد که هدف اعلامشدهاش سال به سال، دهه به دهه، و قتل میلیونها بیگناه باشد؟ آیا باید به چنین رهبرییی مشروعیت بینالمللی داد؟ فکر میکنم پاسخ همهٔ اینها منفی است. . بله، آنها کنترل تولید نفت و گاز را در دست دارند. سلاحهای ترسناکی دارند. همسایگان را تهدید میکنند. با برخی از مشکلسازان جهان روابط استراتژیک دارند. آنها یک کرسی در سازمانملل دارند. اما این نمیتواند یک حکومت مشروع باشد. نمیتواند و نباید چنین رسمیتی برای آن قائل شد. من فکر میکنم در قرن بیستویکم، باید جایگزینی برای جنگ علیه این حکومت وجود داشته باشد که بهنظر میرسد هدف حکومت ایران باشد؛ پس باید (جایگزینی) وجود داشته باشد و آن جایگزین باید این باشد که به مردم ایران گوش داده شود و به آنها فرصتی داده شود که حکومت خودشان را تشکیل بدهند. اما این نمیتواند محقق شود، اگر کسانی که در خارج هستند همچنان با حکومت ایران بهعنوان نماینده مشروع مردم ایران رفتار کنند. زمان آن فرا رسیده است که غرب، همسایگان ایران و جامعه جهانی بهدنبال رهبری دیگری برای مردم ایران باشند و از آن حمایت کنند؛ آن نماینده جایگزین را بیابند و از آن حمایت کنند، به مردم عادی نگاه کنند، به کسانی که شجاعت اعتراض در مدارس و خیابانها را دارند و به این سازمان نگاه کنند که دهها سال است به خواستهای مشروع مردم ایران کمک و از آن حمایت کرده است. من شاهد شجاعت، تعهد، دوام و پایداری شگفتانگیز این سازمان بودهام. من به اشرف۳ رفتهام. با افرادی ملاقات کردهام که توسط این رژیم شکنجه شدهاند. مطمئناً جامعهٔ جهانی باید متحد شود و بهرسمیت بشناسد که آلترناتیوی برای آخوندها وجود دارد و این آلترناتیو را نباید در جنگ و درگیری جستجو کرد. نه! این سازمانی است که برای دههها پابرجا مانده و برای دفاع از حقوق مردم ایران ایستاده است. برنامهٔ آن به یک حکومت دموکراتیک، آزادی مذهب، احترام به حقوقبشر و حقوق سیاسی فراخوان میدهد. این سازمان اطلاعات دقیقی دارد که طی چند دهه از شرایط داخل ایران و نیازهای مردم ایران بهدست آورده و میداند چگونه شرایط آنها را بهبود بخشد، هم از نظر اخلاقی و هم سیاسی، قانونی و اقتصادی. آیا یک نیروی سیاسی و اخلاقی در ایران فعلی وجود دارد؟ قطعاً! این (نیرو) همان هدف در صدر اولویتهای رژیم ایران است. آیا میتواند به یک حکومت انتقالی تبدیل شود، اگر که حکومت کنونی سقوط کند؟ قطعاً و قطعاً! تقریباً در همهجای ایران از هماکنون ارتباطات و نمایندگی دارد. برنامهیی دارد که بهدقت طراحی شده و هدف آن این است که وضعیت مردم ایران را بهبود بخشد و ایران را به مشارکت سازنده با سایر ملتهای منطقه و جهان وارد کند. چرا که نه؟ برای حرکت رو بهجلو به چه چیزی لازم است؟ فقط همین: بهرسمیتشناختن اینکه حکومت آخوندها نامشروع است و عملکردن بر همین مبنا. عملکردن بر این مبنا در همهٔ مجامع بینالمللی؛ نشان دادن چالشهای حقوقی، چالشهای سیاسی، تظاهرات و خواستههای مردم در داخل ایران به جهان تا دنیا قضاوت کند. میدانید، وقتی با (رژیم) ایران سر و کار دارید، این همیشه یک چالش است. اگر بهنظر برسد که همهچیز در ظاهر به آرامی پیش میرود و کشورها میگویند، بهتر است وضعیت را بهم نزنیم، فعلاً همهچیز خوب است. و بعد وقتی وضعیت بحرانی میشود، مردم میگویند، خب وضعیت را بهم نزنیم و اوضاع را بدتر نکنیم! خب، همین حالا یک بحران وجود دارد. وقت آن است که سراغ منشاء قضیه برویم. بیایید مشروعیتشان را سلب کنیم. آنوقت مردم ایران به حکومتی میرسند که در پی آن و شایستهٔ آن هستند. از شما متشکرم.
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
در حالیکه نیروها در مرز غزه جمع شدهاند همه چشمان ما در حال حاضر متمرکز آن نقطه است، و ما نگران این هستیم که گام بعدی چیست، و بسیاری از مردم اظهار نگرانی میکنند میگویند، خوب، حتی اگر اسراییل موفق شود حماس را از بین ببرد، بعدش چه میشود؟ خب، در واقع این سؤال خوبی است، بنابراین تمام سؤالاتی که در روزهای اخیر در مورد نقش مستقیم یا غیرمستقیم رژیم ایران در حمله به اسراییل مطرح شده است، از نظر من یک موضوع جانبی است. آنها در واقع بنیانگذاران این سازمانها هستند و ما در خاورمیانه صلح نخواهیم داشت، مگر اینکه با اوضاع ایران برخورد کنیم، و این تنها با تغییر رژیم، با برکناری آخوندها میسر میشود. و من به کسانی که در اینجا با شورای ملی مقاومت ایران جمع شدهاند میگویم، من دهها سال با مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران کار کردهام. این سازمانی است که آرزوی دموکراسی برای مردم ایران دارد. خانم رجوی یک طرح ۱۰ مادهای ارائه کرده است که در واقع آزادیهای مدنی و حقوق مدنی را به مردم ایران میدهد و به مردم ایران این امکان را میدهد که رهبران خود را انتخاب کنند، نه برای دیگران، نه برای حکومت مذهبی که کشور را اداره کند. بنابراین من فکر میکنم وقتی به آنچه در خاورمیانه میگذرد نگاه میکنیم، نمیتوانیم چشم خود را به آنچه در ایران میگذرد و آرمانهای مشروع مردم ایران ببندیم.
سخنرانی لیندا چاوز در قسمت دوم جلسه
همانطور که سناتور شهین اشاره کرد، بیست و چهار آمریکایی در حملات در غرب عراق و کردستان عراق مجروح شدهاند. این حملات توسط گروهی انجام شده به نام مقاومت اسلامی عراق، هیچکس نمیداند این سازمان چیست، زیرا یک سازمان جدید است و در واقع فقط بازوی نیروی قدس است و بهطور واقعی بازوی رژیم ایران است. آنها در حال حمله و تلاش برای کشتن آمریکاییها هستند. بنابراین به همین دلیل است که برای آمریکاییها اهمیت دارد و باید مهم باشد. و سؤال اینجاست که در این مورد چه کنیم؟
خب، رئیسجمهور دو نیروی ضربت ناو هواپیمابر را به منطقه فرستاده است، بنابراین ما قرار است مجهز شویم تا بتوانیم بجنگیم، اگر مجبور شدیم، اگر مجبور شویم که بهطور مستقیم بجنگیم. . بنابراین ما به این صورت درگیر هستیم. اما صادقانه بگویم، راه دیگری نیز وجود دارد که آمریکا همیشه درگیر این نوع از جنگها بوده است، مقاومت در برابر دیکتاتوری، مقاومت در برابر ظلم به مردم در سراسر جهان. . و بنابراین یکی از چیزهایی که فکر میکنم برای این سازمان و مشارکت شما مهم است، تلاش برای جلب حمایت بیشتر برای مقاومت در برابر رژیم در ایران است و تلاش برای ترغیب آمریکاییها که بفهمند، آلترناتیوی وجود دارد، بفهمند که مردم ایران فقط آنجا ننشستهاند که علی خامنهای را تشویق کنند، و فقط آنجا حضور ندارند که از حکومت دین سالار حاکم بر ایران حمایت کنند. آنها در واقع دارند مقاومت میکنند. و اکنون دهها سال است که این مقاومت ادامه دارد.
ما در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۹و سال گذشته شاهد جنبشهای مقاومت تودهیی بودهایم. مردم به خیابانها میآیند. و بسیاری از افراد حاضر در این اتاق درگیر این نوع از مقاومت به شکل سازمانیافته در جامعه ایرانیان در سراسر جهان بودهاند. و این چیزی است که در مورد شورای ملی مقاومت و آنچه شما در آن دخیل هستید بسیار مهم است. یکی از کارهایی که به نظر من باید در انجام آن مشارکت داشته باشید این است که سعی کنید در جامعه خود آموزش بدهید که این مقاومت چیست، و سعی کنید به هموطنان آمریکایی خود بگویید که چرا این به نفع آنهاست، زیرا ما فقط زمانی صلح را در جهان خواهیم شناخت که در واقع، مردم ایران بتوانند برای خود رأی دهند، بتوانند رهبری خود را انتخاب کنند و حاکمان شروری را که بر آن کشور از سال ۱۹۷۹حکمرانی کردهاند، بیرون کنند. . بسیار متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر