جنگ با رژیم یا «نجنگ» و مماشات؟!
- ایران
- 1402/08/29
روزنامه وال استریت ژورنال روز ۲۵ آبان در سرمقاله خود با عنوان «۱۰میلیارد دلار بیشتر برای ایران» خبر داده بود که وزارتخارجه آمریکا «یک معافیت تحریم را مجدداً صادر کرد که به ایران دسترسی به بیش از ۱۰ میلیارد دلار میدهد. این معافیت... امکان دسترسی به درآمد حاصله از ارسال برق به عراق را میدهد»!
صرفنظر از چند و چون این خبر، ملاحظه میشود که هنوز کشورهای غربی از سیاست مماشات دل نکنده و در پی راضی نگهداشتن و همراهی با پدرخوانده تروریسم هستند کما اینکه در چهل سال گذشته همواره مشکل اصلی، استمالت و دلجویی از آخوندها و چشم پوشیدن از جنایات آنها بهدلیل منافع و زد و بندهای اقتصادی بوده است. این تضاد، هنوز نیز باقی است که در این مرحله علاوه بر مردم ایران، بهای عمده آن را شهدا و آوارگان غزه میپردازند.
حمله مغول و ایلغار آخوندی
مقاومت ایران راهحل غزه و همهٔ بحرانهای منطقه را تعیینتکلیف رژیم آخوندی اعلام کرده است و راه نجات را در «زدن سر مار» در تهران با دستان پرتوان جوانان شورشی میداند که در خیابانهای ایران یکانهای سپاه را در هم میکوبند. تنها خواسته مردم ایران نیز از جامعه جهانی، دست برداشتن از مماشات و مددرسانی به آخوندهاست. اما برخی همچون جماعت اصلاحاتی ورشکسته و دلواپسان نظام برای عوض کردن صورت مسأله و فراری دادن مجرم اصلی، پیوسته نسبت بهوقوع جنگ خارجی هشدار میدهند. در حالی که خود ولیفقیه در سال قبل از انتخابات آمریکا از بیعملی غرب خیالش راحت است و گفته است که «جنگ نمیشود»، امثال ظریف برای مردم ایران اشک تمساح میریزند که مبادا «پای ایران را به وسط معرکه جنگ بکشانند»!
آخر این رژیم جانی و این تهدید حی و حاضر چه چیز کمتر از دشمن خارجی دارد و چه کاری نکرده که یک مهاجم و دزد اجنبی میکند؟ تاریخ ایران که بدتر از مغول ندیده است، آخر مغولها چه کردند که آخوندها نکردند؟!
اگر مغول گردن میزد اینها هم سر بریدند و هم، حلقآویز کردند و هم تکهتکه و هم زجرکش (۱).
اگر مغول تجاوز میکرد اینها هم، تجاوز کردند و هم از پشتبام به پایین انداختند.
اگر مغول به زنان تجاوز میکرد اینها که به مردان هم رحم نکردند.
اگر مغول شکنجه میکرد اینها که ۱۷۰نوعش را اختراع کردند. هم شلاق زدند و هم سوزاندند و هم اسید پاشیدند و هم با ساچمهای کور کردند.
اگر مغول خاک ایران را به توبره کشید اینها که به آب و هوا و رودها و جنگلهای ایران هم رحم نکردند و دریاچههای چند هزار ساله را خشکاندند (۲) و آب را هم دزدیدند و برای کارخانجات سپاه بردند و خاک را هم «هر تن ۱۰دلار» (۳) به امارات فروختند و چیزی جز فرو نشست زمین و چالههای بزرگ بر جای نماند.
اگر مغولان آمدند و زدند و... ، ایلغار آخوندی که «آمدند و زدند و کندند و سوختند و بردند و کشتند» و هنوز هم نرفتهاند و هر روز هم بدتر میکنند و تهدید بالفعل موجودیت ایران و ایرانی هستند.
قوم مغول هر جنایتی هم که در ابتدا کردند، حداقل در فازهای بعدی و در زمان حکمرانی کسانی چون غازان خان «فرهنگ و تمدن دگرباره در مسیر پیشرفت قرار گرفت و تحولی ژرف در جهت گسترش مراکز فرهنگی و جذب دانشمندان و دانشپژوهان رخ داد... مجتمعها و شهرکهای علمی... ساخته شدند» (۴) مغول بهتدریج در مقابل فرهنگ غنی ایرانی ذوب و تسلیم شد و در برابر بسیاری از آیین و رسوم ایرانیان سر فرود آورد. سعدی در همین دوره مغول بهدنیا آمد. حافظ در همین دوره دیوانش را سرود. معماری، کاشیکاری، هنر و صنایع در اوج خود بودند.
بدیهی است و صد بار بدیهی است که هدف سفیدسازی قوم مغول نیست ولی آخر این قوم یاجوج و ماجوج عمامهدار چه بلایی بر سر مردم ایران نیاورد که مغول آورده باشد؟! در کدام فازش بهدنبال هلاک حرث و نسل و آب و خاک و فرهنگ و تمدن ایرانی نبود و در کدام مرحله قدمی برای حفظ آب و خاک و فرهنگ و تمدن و هنر ایران برداشت؟ در زمان خمینی و سرکوب آزادیها و شکستن قلمها؟ در زمان رفسنجانی و آغاز قتلهای زنجیرهیی؟! در زمان خاتمی و سرکوب دانشجویان؟! در زمان احمدینژاد و غارت هزار میلیارد دلار منابع کشور؟! در زمان روحانی و اسیدپاشیهای اصفهان؟! یا در فاز رئیسی شاخص قتلعام و شکنجه و اعدام و انقباض؟!
بنابراین اگر پس از یک ماه و نیم از شروع جنگ غزه، هنوز جهان برای لیستگذاری سپاه پاسداران تردید دارد و اگر و مگر میکند و دنبال سند و مدرک است، ناشی از نبود قاطعیت در برخورد با مسبب اصلی همه این فتنههاست.
در واقع، از روز ۳۰خرداد و شروع نبرد مسلحانه بین مردم ایران و این رژیم جنایتکار، حفرهٔ اصلی سیاست جهانی، بیتوجهی به مرکز صدور تروریزم به همه کشورهای منطقه و جهان یعنی رژیم آخوندی است. تا بوده است دیالوگ و مغازله و رد و بدل کیک و کلت و انجیل و بده بستان اقتصادی و بستن قراردادهای کلان و آزاد کردن میلیاردی تحریمها بوده است. در این ۴۰سال هیچکس حال و رمقی برای برخورد با تروریسم رژیم نداشته و هیچگاه تهدید جنگ با رژیم مطرح نبوده است. هر چه بوده و هست تهدید مماشات و «نجنگ» با این رژیم است. هر روز بقای این رژیم مساوی یک حمله مغول برای مردم ایران و یک جنگ غزه برای خاورمیانه است.
پانوشت:
(۱) سوای زندانیان سیاسی و مثنوی طولانیاش، نمونههایی چون کشیشهای مسیحی و فروهرها و حاجیزاده و فرزند ۹سالهاش با ۴۳ ضربه چاقو بسیارست.
(۲) عمر دریاچه ارومیه ۱۳هزار سال تخمین زده شده است
(۳) همشهری، ۱۸ آذر ۱۴۰۰
(۴) فراز و فرود فرهنگ ایران در تقابل با فرهنگ مغول، ص ۱۸۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر