اخبار - مقالات - مقاله سايت سازمان مجاهدين خلق ايران
تاريخ: PM 9:55:33 1394/2/30
دعاوی شیادانه و لو رفته آخوند روحانی
تظاهرات دانشجویان دانشگاه آزاد تهران
در حالی که روحانی هنگام رفتن به دانشگاه آزاد با شعار مرگ بر دیکتاتور دانشجویان روبهرو شد، و نیروهای حراست دانشگاه و گارد محافظ آخوند روحانی به دانشجویان معترض حمله کردند تا آنها را متفرق کرده و مانع شعار دادن آنها شوند، این شیخ شیاد فریبکارانه سخن از جذب نخبگان، آزاداندیشی در دانشگاه، استقلال، آزادی استدلال و... در دانشگاه کرد.
آخوند روحانی در سخنانش در دانشگاه آزاد طوری از بهاصطلاح آزاد اندیشی سخن گفت که گویا فضا برای جذب اساتید و دانشجویان خارج کشور آماده است و توصیه کرد ”دانشگاه آزاد اسلامی باید میزبان بهترین دانشمندان ایرانی مقیم خارج کشور باشد“.
سخنان روحانی در حمایت از جذب دانشمندان و متخصصان ایرانی مقیم خارج از کشور در حالی است که هماکنون تعدادی از دانشگاهیان خارج کشور که حاضر به همکاری با این رژیم نبودهاند هماکنون درکنج زندانهای رژیم آخوندی هستند.
در داخل کشور نیز نه تنها فضا برای برای فعالیت دانشجویان و اساتید غیروابسته به رژیم مهیا نیست، بلکه هستند بسیار دانشجویان ستارهدار و اساتیدی که به جرم مخالفت با فضای اختناقی که رژیم و مزدورانش در دانشگاه ایجاد کردهاند، مشمول حذف و تصفیه شده و بعضاً در زندانهای رژیم به سرمی برند.
باید از این شیخ شیاد پرسید چطور امکان دارد با وجود 8 ارگان سرکوب و تفتیش عقاید، دانشگاه ”مرکز آزاد اندیشی، استقلال واستدلال“باشد؟
البته در دانشگاههای تحت سلطه نظام آخوندی بهاصطلاح آزاد اندیشی در دانشگاه منحصر به آزادی اندیشه مزدوران رژیم است. آزادی برای بیان اندیشه بهغایت ارتجاعی عناصر سرکوبگری مانند پاسدار حسین شریعتمداری، پاسدار قالیباف و سایر عواملی از این دست از هردو باند رژیم که تحت عنوان کارشناس و استاد حوزه و دانشگاه با گلهای از محافظ به دانشگاه تحمیل میشوند.
آخوند روحانی که بهخوبی واقف است که رابطه رژیم آخوندی با آزادی واقعی، مثل جن و بسم الله است، هر بار که صحبت از آزادی میکند با همراه کردن یک پسوند به کلمه آزادی سعی میکند ناپرهیزی نکرده تا شیادانه هم نان بهکار بردن این کلمه مقدس را بخورد و هم با محدود کردن آن تحت عنوان آزادی علمی، آزادی آکادمیک و... مفهوم دگرگونهای که باب طبع رژیم آخوندی است از آن ارائه کند.
بنابراین حرفهای آخوند حسن روحانی درباره آزاد اندیشی و فعالیت آزاد، صرفاً در کادر فعالیتها و مباحثات آکادمیک و علمی آن هم نه در شرایط آزاد بلکه در کادر قوانین و مقررات رژیم آخوندی در دانشگاه.
در حالی که دانشجویان مبارز خواهان آزادی واقعی هستند، و در تجمعهای اعتراضی خود شعار میدهند ”آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه“، در شرایطی که دستهدسته از دانشجویان بهعنوان دانشجویان ستارهدار از دانشگاهها اخراج و دانشجویان آزادیخواه روانه زندان میشوند، آخوند روحانی با دجالیت آزادی و آزاد اندیشی را نزدیک کردن ”تفکرات در سطح کشور“ معنا میکند. یعنی اینکه باندهای درونی رژیم گردهم بیایند.
واضح است که حرفهای روحانی تماماً در راستای منافع باندی و در تضاد با باند ولیفقیه بیان میشود، وگرنه تا آنجایی که به سرکوب دانشجویان مبارز و انقلابی برمیگردد، هر دو باند رژیم عنداللزوم در سرکوب آنان درنگ نمیکنند.
همانظور که آخوند حسن روحانی در طول خدمتش در نظام و بهویژه ریاستش بر شورایعالی امنیت ملی رژیم درسرکوب مردم و دانشجویان تردیدی به خود راه نداد. وی از مقامات اصلی سرکوب قیام دانشجویان در سال 78 بود که بر کسی پوشیده نیست.
لذاست که دانشجویان واساتید آزاده و مبارز هرگز فریب شعارهای او و امثال او را نخورده و نمیخورند. استقبال از روحانی شیاد با شعار مرگ بر دیکتاتور هنگام ورود او به ”دانشگاه آزاد“ این حقیقت را نشان میدهد.
واقعیت دوران حاکمیت آخوندها این را نشان میدهد که هر دو باند رژیم در سرکوب مردم و دانشجویان مبارز و آگاه همگرایی دارند، اما در مسیر سرکوب دو نقشه مسیر و دو شیوه مختلف دارند. دعوای دو باند رژیم از جمله دعوای روحانی با ولیفقیه نه بر سر اصل سرکوب بلکه اختلاف در شیوه سرکوب است.
بدیهی است در لحظهای که نظام در خطر باشد شیخ امنیتی نظام نیز همانند ولیفقیه لحظهای درسرکوب مردم و دانشجویان درنگ نخواهد کرد. زیرا دفاع از آزادی، دفاع از آزاد اندیشه دانشجویان و اساتید در تضاد ماهوی با نظام آخوندی است.
طبعا این یک روی سکه است، روی دیگر سکه، دانشجویان آگاه و هوشیاری هستند که جواب این شیادیها را با اعتراضات مکرر در دانشگاههای مختلف کشور و دادن شعارهایی از قبیل ”مرگ بر دیکتاتور ”، ”دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد ”و.. میدهند و برای این دجال بازیها پشیزی ارزش قائل نیستند.
آخوند روحانی در سخنانش در دانشگاه آزاد طوری از بهاصطلاح آزاد اندیشی سخن گفت که گویا فضا برای جذب اساتید و دانشجویان خارج کشور آماده است و توصیه کرد ”دانشگاه آزاد اسلامی باید میزبان بهترین دانشمندان ایرانی مقیم خارج کشور باشد“.
سخنان روحانی در حمایت از جذب دانشمندان و متخصصان ایرانی مقیم خارج از کشور در حالی است که هماکنون تعدادی از دانشگاهیان خارج کشور که حاضر به همکاری با این رژیم نبودهاند هماکنون درکنج زندانهای رژیم آخوندی هستند.
در داخل کشور نیز نه تنها فضا برای برای فعالیت دانشجویان و اساتید غیروابسته به رژیم مهیا نیست، بلکه هستند بسیار دانشجویان ستارهدار و اساتیدی که به جرم مخالفت با فضای اختناقی که رژیم و مزدورانش در دانشگاه ایجاد کردهاند، مشمول حذف و تصفیه شده و بعضاً در زندانهای رژیم به سرمی برند.
باید از این شیخ شیاد پرسید چطور امکان دارد با وجود 8 ارگان سرکوب و تفتیش عقاید، دانشگاه ”مرکز آزاد اندیشی، استقلال واستدلال“باشد؟
البته در دانشگاههای تحت سلطه نظام آخوندی بهاصطلاح آزاد اندیشی در دانشگاه منحصر به آزادی اندیشه مزدوران رژیم است. آزادی برای بیان اندیشه بهغایت ارتجاعی عناصر سرکوبگری مانند پاسدار حسین شریعتمداری، پاسدار قالیباف و سایر عواملی از این دست از هردو باند رژیم که تحت عنوان کارشناس و استاد حوزه و دانشگاه با گلهای از محافظ به دانشگاه تحمیل میشوند.
آخوند روحانی که بهخوبی واقف است که رابطه رژیم آخوندی با آزادی واقعی، مثل جن و بسم الله است، هر بار که صحبت از آزادی میکند با همراه کردن یک پسوند به کلمه آزادی سعی میکند ناپرهیزی نکرده تا شیادانه هم نان بهکار بردن این کلمه مقدس را بخورد و هم با محدود کردن آن تحت عنوان آزادی علمی، آزادی آکادمیک و... مفهوم دگرگونهای که باب طبع رژیم آخوندی است از آن ارائه کند.
بنابراین حرفهای آخوند حسن روحانی درباره آزاد اندیشی و فعالیت آزاد، صرفاً در کادر فعالیتها و مباحثات آکادمیک و علمی آن هم نه در شرایط آزاد بلکه در کادر قوانین و مقررات رژیم آخوندی در دانشگاه.
در حالی که دانشجویان مبارز خواهان آزادی واقعی هستند، و در تجمعهای اعتراضی خود شعار میدهند ”آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه“، در شرایطی که دستهدسته از دانشجویان بهعنوان دانشجویان ستارهدار از دانشگاهها اخراج و دانشجویان آزادیخواه روانه زندان میشوند، آخوند روحانی با دجالیت آزادی و آزاد اندیشی را نزدیک کردن ”تفکرات در سطح کشور“ معنا میکند. یعنی اینکه باندهای درونی رژیم گردهم بیایند.
واضح است که حرفهای روحانی تماماً در راستای منافع باندی و در تضاد با باند ولیفقیه بیان میشود، وگرنه تا آنجایی که به سرکوب دانشجویان مبارز و انقلابی برمیگردد، هر دو باند رژیم عنداللزوم در سرکوب آنان درنگ نمیکنند.
همانظور که آخوند حسن روحانی در طول خدمتش در نظام و بهویژه ریاستش بر شورایعالی امنیت ملی رژیم درسرکوب مردم و دانشجویان تردیدی به خود راه نداد. وی از مقامات اصلی سرکوب قیام دانشجویان در سال 78 بود که بر کسی پوشیده نیست.
لذاست که دانشجویان واساتید آزاده و مبارز هرگز فریب شعارهای او و امثال او را نخورده و نمیخورند. استقبال از روحانی شیاد با شعار مرگ بر دیکتاتور هنگام ورود او به ”دانشگاه آزاد“ این حقیقت را نشان میدهد.
واقعیت دوران حاکمیت آخوندها این را نشان میدهد که هر دو باند رژیم در سرکوب مردم و دانشجویان مبارز و آگاه همگرایی دارند، اما در مسیر سرکوب دو نقشه مسیر و دو شیوه مختلف دارند. دعوای دو باند رژیم از جمله دعوای روحانی با ولیفقیه نه بر سر اصل سرکوب بلکه اختلاف در شیوه سرکوب است.
بدیهی است در لحظهای که نظام در خطر باشد شیخ امنیتی نظام نیز همانند ولیفقیه لحظهای درسرکوب مردم و دانشجویان درنگ نخواهد کرد. زیرا دفاع از آزادی، دفاع از آزاد اندیشه دانشجویان و اساتید در تضاد ماهوی با نظام آخوندی است.
طبعا این یک روی سکه است، روی دیگر سکه، دانشجویان آگاه و هوشیاری هستند که جواب این شیادیها را با اعتراضات مکرر در دانشگاههای مختلف کشور و دادن شعارهایی از قبیل ”مرگ بر دیکتاتور ”، ”دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد ”و.. میدهند و برای این دجال بازیها پشیزی ارزش قائل نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر