نشريه هيل كنگره امريكا 15 مه 2015
لرد مگينس از مجلس اعيان انگليس وعضوكميته بريتانيايي پارلماني براي ايران آزاد
كاخ سفيد تلاش گستردهاي كرده است تا عدم شركت پادشاه عربستان شاه سلمان كه براي سرزنش آمريكا در نشست رهبران شوراي همكاري خليج فارس شركت نكرد را عادي جلوه دهد. دولت اوباما اين عدم شركت را نشانهاي از سرزنش و يا اختلاف نظر بين آمريكا وعربستان تلقي نميكند.
اما با در نظرگرفتن اين واقعيت كه پادشاه عربستان تنها رهبر كشورهاي عربي نيست كه تمايلي به شركت دراين نشست نداشت، ادعاي كاخ سفيد مشكوك و غير قابل قبول بنظر ميرسد. بنا به گزارش آسوشيتدپرس اكثر رهبران كشورهاي عربي در اين نشست شركت نكردند و به ارسال نمايندگان رده پائين بسنده نمودند.
اين مسئله بيانگر واقعيت بين رهبران فعلي آمريكا و كشورهاي خليج ميباشد. اگر چه آنها هنوز از متحدين آمريكا درمنطقه محسوب ميشوند ولي بنظر ميرسد رابطه آنها با آمريكا دردورههاي قبل رابطه مستحكمتري بوده است. آنها از نقش رهبري كننده آمريكا در خاورميانه خشنود نيستند.
اين مسئله در تشكيل عمليات طوفان قاطع به رهبري عربستان برعليه شورشيان حامي ايران در يمن، به خوبي مشاهده ميشود. اين عمليات همزمان بود با تشكيل يك ائتلاف عربي در منطقه براي جلوگيري از نفوذ ايران در كشورهاي ديگر منطقه.
پيام روشن است.اين همان پيامي است كه درمخالفت اسرائيل با اهداف اتمي رژيم ايران و نفوذ و رشد ايران در حوالي ارتفاعات جولان ميباشد. پيام اين است: چون نميتوان به رهبري آمريكا اعتماد كرد ما با بايد به تنهايي وارد عمل شويم.
از يكطرف، اين ممكن است همان چيزي باشد كه اوباما ميخواسته، اين شايد خواسته رئيس جمهور اوباما باشد كه مقداري عقب ايستاده ومايل است كشورهاي منطقه نقش هدايت كننده را به عهده گيرند.
اما يك مشكل با اين فرضيه اين است كه چون آمريكا اساسا نقش راهبري كننده در منطقه ندارد، برعكس ما در حال از دست دادن نفوذ خود در منطقه و از دست دادن شركاري استراتژيكي چون عربستان و اسرائيل هستيم.
بر خلاف انكار دولت اوباما تفاوتهاي اساسي در رابطه با مسائل اساسي سياست جهاني بين آمريكا و متحدان آن وجود دارد. بدتر اينكه دولت اوباما نه تنها با سياستهاي كشورهاي حوزه خليج فارس موافق نيست بلكه بر عليه اين سياستها كه حافظ منافع و امنيت كشورهاي خليج است فعاليت ميكند.
ماه قبل، توني بدران از بنياد دفاع از دمكراسي گفت كه در رابطه با مشكل يمن، آمريكا با موضع ايران دراين رابطه همگام گشته است. عليرغم اينكه نيروي دريايي آمريكا يك كشتي حامل سلاح به مقصد يمن را برگرداند ولي اين در مقايسه با قبول نقش ايران در تصميم گيري براي آينده يمن كاملا ناچيز است. همينطور بايد از مخالفت آمريكا با علميات توفان قاطع توسط عربستان ياد كرد و اينكه امريكا با فشار وارد كردن به عربستان خواهان توقف اين عمليات شده بود.
سئوال اصلي اين است كه چرا كشورهاي خليج بايد به آمريكا گوش بدهند،
آمريكا كه در رابطه با ايران گفته است مايل است ايران را يك قدرت منطقهاي موفق ببيند. پاسخ اين سئوال را من به دولت اوباما واگذار ميكنم. اما از ليست كشورهاي شركت كننده در نشست واشنگتن پيداست كه كشورهاي خليج زياد مايل به گوش كردن به آمريكا نيستند. و اين براي آينده امنيت ، قدرت ، و تسلط آمريكا خطرناك است.
نشست اين هفته فرصتي است كه بتوان اين روند را تغيير داد، اما بنظر نميرسد دولت اوباما از اين فرصت استفاده كند، اگر مايل باشد آمريكا بايد به نگرانيهاي متحدان عرب خود درمنطقه گوش كند به جاي اينكه بخواهد به آنها تفهيم كند كه بعد از توافق اتمي با ايران، آنها با يك ايران رام مواجه خواهند بود. كشورهاي خليج چيزي را ميدانند كه دولت اوباما از آن بي خبر است.
آنها ميدانند كه تهاجم رژيم ايران به يمن، سوريه و كشورهاي ديگر بخشي از هويت اين رژيم است. ناديده گرفتن اين واقعت تنها به اين هدف رژيم ايران كمك ميكند، حتي اگر مبالغي كه ايران در ازاي توافق اتمي با آمريكا در 30 ژوئن را ناديده گرفت.
همانطور كه خانم رجوي،رئيس جمهور برگزيده شوراي ملي مقاومت در پاريس در اظهارات اخير خود در كنگره آمريكا گفتند «رژيم ايران به عنوان منبع اصلي اين پديده شوم درمنطقه و در جهان ميباشد». و «تجربه نشان داده است كه در غياب يك سياست قاطع در مقابل تهران، عواقب خطرناكي را بايد منتظر بود». سياست اخير ايجاد رابطه حسنه با ايران تهديدي براي متحدان آمريكا در خاورميانه ميباشد. و درنهايت تهديدي براي امنيت آمريكا درمنطقه و بيرون از آن ميباشد.
از همه بدتر، سياست فعلي آمريكا براي مردم ايران بسيار بد است، آمريكا درتلاش براي دادن حمايت به رژيمي است كه اگر اينطور نبود، توسط خود مردم ايران سرنگون ميگرديد. با حفظ نفوذ ايران درخارج از مرزهاي خود، دولت اوباما به ادامه حيات اين رژيم كمك ميكند و به تداوم نقض حقوق حقوق بشركه از جانب اين رژيم صورت گرفته كمك ميكند.
سياست فعلي آمريكا او را درطرف اشتباه تاريخ قرار ميدهد، بيشتربخاطر اينكه آمريكا را در طرف مقابل متحدين خود و طرفداران حقوق بشر و آزادي قرار ميدهد. اين ساده لوحي است كه دولت اوباما تصور كند درعين حفظ روابط خود با متحدان قديمياش، ميتواند با ايران نيز روابط حسنه داشت باشد، اما همانطور كه روزنامه الشرق الاوسط نوشته، داشتن روابط نزديك با كشورهاي خليج و ايران يك امر غيرممكن است.
اوباما بايد يك راه را انتخاب كند، اينكه قصد اوست و يا نه، اظهارت وتمايلات ابراز شده از جانب او نه تنها درشكل شركت ضعيف كشورهاي خليج در نشست اخير در آمريكا مشخص ميگردد بلكه از جانب كشورهاييكه خطر نفوذ ايران را در نزديكي مرز خود حس ميكنند نيز ابراز خواهد گرديد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر