سخنرانی ژنرال وسلی کلارک جلسه در سنای آمریکا
سیاست ایران - مقابله با تهدیدات رژیم در دوران قیام مردم برای آزادی
ژنرال وسلی کلارک
ژنرال وسلی کلارک –کاندیدای ریاستجمهوری (۲۰۰۴)، فرمانده نیروهای ناتو در اروپا (۲۰۰۰)
خانمها و آقایان، بسیار سپاسگزارم که افتخار حضور در اینجا و افتخار حضور در گروهی را بهمن دادید که شجاع، متعهد و مصمم به پایان دادن به رژیم حاکم بر ایران است. اکنون زمان تغییر رژیم در ایران است. به همین سادگی است. در منطقه، جنگ اوج میگیرد. در سوریه، عراق، جنوب لبنان، کرانهٔ باختری، غزه و اسراییل بیگناهان مجروح و کشته میشوند. سلاحها به منطقه سرازیر میشود. نیروها بسیج میشوند. مردم در حال فرار هستند. آیا این یک حمله زمینی گسترده به غزه با دهها هزار کشته یا زخمی خواهد بود؟ آیا این یک بمباران گسترده از جنوب لبنان و سوریه به اسراییل خواهد بود با تلاشی برای تحتالشعاع قرار دادن دفاع و ایجاد ویرانی گسترده؟ آیا به یک جنگ با هدف نابودی اسراییل تبدیل خواهد شد؟ آیا تنشی در سراسر منطقه خواهد بود که به ایران میرسد؟ هیچکس در این مرحله نمیتواند بداند. اما آنچه میدانیم این است که پشت همه اینها دست شیطانی آخوندهای (حاکم بر) ایران و نیروی قدس قرار دارد. آنها منشاء دغلکاری، ترور، جنگ، بیثباتی، ترس و بیرحمی هستند. بیش از ۴۰سال است که مردم ایران از یک سرکوب وحشیانه رنج بردهاند، زیرا آخوندها در تهران طبق خواست خودشان عمل کردهاند. آخوندها رژیمی را ایجاد کردهاند که بر پایه فساد، ظلم و قتل بنا شده است. آرزوهای مردم ایران برای دموکراسی واقعی، آزادی و استقلال، مکرراً و با خشونت سرکوب شده است. آخوندها قدرت خود را با یک کمپین مستمر ترور و تجاوزگری در سطح جهان تقویت کردهاند بهوسیله نیابتیهایشان در لبنان، یمن و آنها بهعنوان یک حکومت، خودشان را بر ملت ایران تحمیل کردهاند. ملت ایران که یکی از تمدنهای بزرگ تاریخ بشریت است. چطور میتوانند این کار را بکنند؟ دیگر بس است. از سال۱۹۷۹، دولتهای ایالاتمتحده یکی پس از دیگری تلاش کردهاند با آخوندها در ایران کنار بیایند، اما اکثراً بینتیجه بوده است. این دههها با بمبگذاریهای تروریستی (رژیم) ایران، ترورها، شرارت در خلیجفارس، حمایت از یک دیکتاتور بیرحم در سوریه در یک جنگ داخلی که منجر به یک فاجعهٔ انسانی عظیم شد، و تسخیر و در اصل نابودی کشور لبنان نشانهگذاری شده است. در طول این مدت، (رژیم) ایران تواناییهای نظامی خود را تقویت کرده، موشکهای دوربرد ساخته و پیوسته بهسمت تولید تسلیحات اتمی حرکت کرده است. حتی بهرغم وعده رفع تحریمها و بازگشت به برجام، (رژیم) ایران هرگز از جاهطلبیهای سلطهجویانهٔ خود کوتاه نیامده و با حملات نیابتیها به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه کارش را ادامه داده است. دیگر بس است.
اکنون این رژیم ظاهراً کوتاه نخواهد آمد. اجازه ابراز آزادانه خواست مردم ایران را در پای صندوقهای رأی نخواهد داد. قوانین و هنجارهای مرسوم رفتار بینالمللی در قرن بیست و یکم را رعایت نخواهد کرد.
چهکار میتوان کرد؟
آیا این وضعیت باید ناگزیر به جنگ منطقهیی منجر شود؟ آیا ما به آن سمت میرویم؟ تلفات، ویرانکردن دههها توسعه اقتصادی و اجتماعی، از همگسیختگی تجاری اقتصاد جهانی یا بهسادگی نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین را رها کنیم و به تروریستهای (رژیم) ایران اجازه بدهیم که سرعت قرن بیست و یکم را تعیین کنند؟ باید جایگزینی برای جنگ منطقهیی و جایگزینی برای این رژیم تروریستی در ایران وجود داشته باشد. پس بیایید این سؤال را بپرسیم: چه چیزی این رژیم در ایران را نمایندهٔ قانونی مردم ایران میکند؟ چه چیزی به آن مشروعیت میدهد؟ آیا رضایت حکومتشوندگان است؟ پس در این صورت این مشروعیت باید زیر سؤال برود، زیرا حکوتی که از حمایت مردمش برخوردار است، نیازی به حکومت با زور، سرکوب و کشتار بیگناهان با سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز ندارد. پس مشخص است که (مشروعیتی) از رضایت حکومتشوندگان ندارد. اگر این روشی است که این رژیم از طریق آن بهوجود آمده، مطمئناً این مشروعیت نیز باید زیر سؤال برود، زیرا من دوران گذار از شاه را بهیاد دارم و هدف این بود که یک ایران دموکراتیک و آزاد بهوجود بیاید، نه یک دیکتاتوری فاسد و مذهبی. خب آیا این مشروعیت با رفتار خوب و روابط دوستانه در منطقه و جهان توجیه شده؟ قطعاً نه. مطمئناً سؤالات عمیقی در مورد مشروعیت (خامنهای) وجود دارد، بهخاطر حمایت (رژیم) ایران از قتل، تروریسم و تجاوزگری.
خانمها و آقایان، در دنیایی با ۸ میلیارد جمعیت که با تغییرات آب و هوایی، بیماریهای همهگیر و شوکهای مالی و اقتصادی مواجه است، آیا جایی برای حکومتی وجود دارد که هدف اعلامشدهاش سال به سال، دهه به دهه، و قتل میلیونها بیگناه باشد؟ آیا باید به چنین رهبرییی مشروعیت بینالمللی داد؟ فکر میکنم پاسخ همهٔ اینها منفی است. . بله، آنها کنترل تولید نفت و گاز را در دست دارند. سلاحهای ترسناکی دارند. همسایگان را تهدید میکنند. با برخی از مشکلسازان جهان روابط استراتژیک دارند. آنها یک کرسی در سازمانملل دارند. اما این نمیتواند یک حکومت مشروع باشد. نمیتواند و نباید چنین رسمیتی برای آن قائل شد. من فکر میکنم در قرن بیستویکم، باید جایگزینی برای جنگ علیه این حکومت وجود داشته باشد که بهنظر میرسد هدف حکومت ایران باشد؛ پس باید (جایگزینی) وجود داشته باشد و آن جایگزین باید این باشد که به مردم ایران گوش داده شود و به آنها فرصتی داده شود که حکومت خودشان را تشکیل بدهند. اما این نمیتواند محقق شود، اگر کسانی که در خارج هستند همچنان با حکومت ایران بهعنوان نماینده مشروع مردم ایران رفتار کنند. زمان آن فرا رسیده است که غرب، همسایگان ایران و جامعه جهانی بهدنبال رهبری دیگری برای مردم ایران باشند و از آن حمایت کنند؛ آن نماینده جایگزین را بیابند و از آن حمایت کنند، به مردم عادی نگاه کنند، به کسانی که شجاعت اعتراض در مدارس و خیابانها را دارند و به این سازمان نگاه کنند که دهها سال است به خواستهای مشروع مردم ایران کمک و از آن حمایت کرده است. من شاهد شجاعت، تعهد، دوام و پایداری شگفتانگیز این سازمان بودهام. من به اشرف۳ رفتهام. با افرادی ملاقات کردهام که توسط این رژیم شکنجه شدهاند. مطمئناً جامعهٔ جهانی باید متحد شود و بهرسمیت بشناسد که آلترناتیوی برای آخوندها وجود دارد و این آلترناتیو را نباید در جنگ و درگیری جستجو کرد. نه! این سازمانی است که برای دههها پابرجا مانده و برای دفاع از حقوق مردم ایران ایستاده است. برنامهٔ آن به یک حکومت دموکراتیک، آزادی مذهب، احترام به حقوقبشر و حقوق سیاسی فراخوان میدهد. این سازمان اطلاعات دقیقی دارد که طی چند دهه از شرایط داخل ایران و نیازهای مردم ایران بهدست آورده و میداند چگونه شرایط آنها را بهبود بخشد، هم از نظر اخلاقی و هم سیاسی، قانونی و اقتصادی. آیا یک نیروی سیاسی و اخلاقی در ایران فعلی وجود دارد؟ قطعاً! این (نیرو) همان هدف در صدر اولویتهای رژیم ایران است. آیا میتواند به یک حکومت انتقالی تبدیل شود، اگر که حکومت کنونی سقوط کند؟ قطعاً و قطعاً! تقریباً در همهجای ایران از هماکنون ارتباطات و نمایندگی دارد. برنامهیی دارد که بهدقت طراحی شده و هدف آن این است که وضعیت مردم ایران را بهبود بخشد و ایران را به مشارکت سازنده با سایر ملتهای منطقه و جهان وارد کند. چرا که نه؟ برای حرکت رو بهجلو به چه چیزی لازم است؟ فقط همین: بهرسمیتشناختن اینکه حکومت آخوندها نامشروع است و عملکردن بر همین مبنا. عملکردن بر این مبنا در همهٔ مجامع بینالمللی؛ نشان دادن چالشهای حقوقی، چالشهای سیاسی، تظاهرات و خواستههای مردم در داخل ایران به جهان تا دنیا قضاوت کند. میدانید، وقتی با (رژیم) ایران سر و کار دارید، این همیشه یک چالش است. اگر بهنظر برسد که همهچیز در ظاهر به آرامی پیش میرود و کشورها میگویند، بهتر است وضعیت را بهم نزنیم، فعلاً همهچیز خوب است. و بعد وقتی وضعیت بحرانی میشود، مردم میگویند، خب وضعیت را بهم نزنیم و اوضاع را بدتر نکنیم! خب، همین حالا یک بحران وجود دارد. وقت آن است که سراغ منشاء قضیه برویم. بیایید مشروعیتشان را سلب کنیم. آنوقت مردم ایران به حکومتی میرسند که در پی آن و شایستهٔ آن هستند. از شما متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر