اذعان ایران به «راهحل دو کشوری» برای حلوفصل مسئله فلسطین
خامنه ای وامیر عبداللهیان باید پاسخ بدهند معلوم نشد این پیشنهاد را قبل از آتش افروزی سالیان است که میشد اجرائی کرد پس عربده های پاک کردن اسرائیل از نقشه ونابودی اسرائیل و...چی شد اصلا چه نیازی به آتش افروزی داشت
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در سخنرانی خود در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیرامون بررسی قطعنامه پیشنهادی اردن درباره برقراری آتشبس بشردوستانه در غزه، محورهای سیاست جمهوری اسلامی در تعامل با مسئله فلسطین را اعلام کرد. این محورها عبارت بودند از:
1- تاکید بر برگزاری همهپرسی از همه ساکنان اصلی فلسطین از جمله یهودیان (به غیر از یهودیان مهاجر)، مسیحیان و مسلمانان به همراه پناهجویان فلسطینی در دیگر کشورها برای تعیین ماهیت نظام سیاسی در فلسطین. این طرح که توسط رهبر کنونی جمهوری اسلامی مطرح شده بود در سال 1999 توسط محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت و کمال خرازی، وزیر خارجه او در سازمان ملل متحد به ثبت رسیده است.
2- ادامه جنگ در غزه ممکن است بر خلاف خواست همه از کنترل خارج شود و به کل منطقه گسترش بیابد.
3- تاکید بر نقش آمریکا در جنگ کنونی به واسطه پشتیبانی سیاسی و نظامی واشینگتن از دولت و ارتش اسرائیل.
4- محکومکردن کشتار غیرنظامیان توسط هر یک از طرفهای درگیر در جنگ.
افزون بر این محورها که امیرعبداللهیان بر آنها تاکید کرد، سعید ایروانی، نماینده دائم ایران نیز به همراه 119 کشور دیگر به قطعنامه پیشنهادی اردن رای مثبت داد.
رای مثبت ایران به کلیت این قطعنامه بدون کوچکترین ملاحظه و توضیحات اضافی داده شد. به عنوان مثال، دولت عراق پس از رای منفی اولیه به این قطعنامه، با بهانهکردن این که رای نماینده عراق به اشتباه منفی اعلام شده است، خواستار درج نام این کشور به عنوان موافق قطعنامه مذکور شد. اما ایران نه تنها نظرش را نسبت به قطعنامه اردن تغییر نداد بلکه کوچکترین ایرادی هم به متن و پیشنهادات مطرح در قطعنامه مذکور مطرح نکرد.
قطعنامه اردن ضمن برابری میان شهروندان فلسطینی و اسرائیلی در حق زندگی و عدم آسیبرساندن به آنها در جریان جنگ، به طور آشکار از راهحل دو کشوری برای حل مسئله فلسطین حمایت میکند. این بدان معنا است که موافقان این قطعنامه از جمله ایران به وجود کشور اسرائیل در کنار کشور فلسطین باور دارند.
چنین اشاره واضحی در قطعنامه اردن، بهرغم سیاستهای ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی در رابطه با عدم اعتراف به وجود اسرائیل و تلاش ایران برای تثبیت موقعیت خود در منازعه فلسطین-اسرائیل، مانع از رای مثبت ایران به این قطعنامه غیرالزامآور مجمع عمومی سازمان ملل نشد.
نظام جمهوری اسلامی که از طریق اولین رهبر خود حتی در پیش از تاسیس با سیاستهای رژیم شاهنشاهی در اذعان به وجود اسرائیل و برقراری روابط با آن مخالف بود و پس از تاسیس نظام کنونی نیز سیاست حمایت قاطع از مسئله فلسطین و پشتیبانی از همه گروههای آزادیبخش را در پیش گرفت، با رای به قطعنامه مذکور اقدامی کاملا تناقضآمیز با رویکردهای پیشین خود اتخاذ کرد.
باید یادآوری کرد که بهرغم وجود مسئله فلسطین در صدر رویکرد ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی، نظام مذکور با این مسئله تعامل عملگرایانه نیز داشته است و کوشید از مسئله فلسطین برای افزایش نفوذ خود در جهان اسلام بهرهبرداری کند.
افزون بر آن، حکومت ایران پس از تمایل قریب به اتفاق حکومتهای عربی و شماری دیگر از کشورهای اسلامی برای برقراری روابط با اسرائیل، توانست با نشاندادن خود به عنوان کشوری مدافع آزادی فلسطین، موقعیت خویش در معادلات منطقهای را تثبیت کند و مانع شکلگیری روندهای سیاسی در منطقه بدون حضور خود شود.
آیا رای مثبت به این قطعنامه در مجمع عمومی تحولی در رویکرد حکومت ایران محسوب میشود؟ آیا چنین اقدامی آغازگر روندی نوین در سیاستهای بینالمللی و منطقهای تهران در مرحله پیش رو بهحساب میآید؟ آیا موافقت ایران با این قطعنامه به معنای موافقت با روند صلح و جلوگیری از گسترش جنگ است تا دستاوردهای ایران در منطقه در اثر یک جنگ فراگیر نابود نشود؟
به نظر میآید حکومت ایران بهرغم تاکید بر محورهای سیاست خارجه خود، با رای مثبت به قطعنامه اردن درصدد ارسال این پیام به جامعه جهانی بود که تهران برای حل بحران غزه و دیگر مسائل منطقه با حضور همه بازیگران، آماده دادن امتیاز است به شرط آن که منافع راهبردی جمهوری اسلامی مدنظر رقبای منطقهای و فرامنطقهای نیز قرار بگیرد.
منبع: ایندیپندنت العربیه
ترجمه: العربیه فارسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر