خبر فوری فرانسه- لوموند –طوفان در ایران نزدیک
میشود-۱۴سپتامبر۲۰۱۸
ایران – طوفان نزدیک میشود
«امپراتوری ایران به دردسر افتاده است. آیا این وضع به
علت «غرور» بیش از حد ناشی از «فتح و فتوحات» بوجود آمده، یا به دلیل اعزام
نیروهایش به اقصی نقاط منطقه و در نتیجه آسیب پذیر کردنشان به دلیل یک جاه طلبی
خارج از اندازه؟ مدت زمان زیادی نیست که بنظر میرسید همه چیز بر وفق مراد جمهوری
اسلامی ایران پیش میرود.
اما حال هم در داخل و هم در خارج در موضع تدافعی قرار
گرفته و به هر سو که میچرخد با مانع مواجه میشود، بطوریکه آشکارا نگران آینده خود
در کوتاه مدت است. آیا دلیل اصلی اینست که جنگ سوریه رژیم را در واقع به جای تقویت
تضعیف کرده است؟
در اواخر سال 2016، با سقوط حلب، رژیم ایران یکی از
فاتحان بزرگ جنگ سوریه بنظر میرسید. روسیه، ایران و بیشمار گروههای شبه نظامی شیعه
عرب سرانجام تقریبا تمامی گروههای اپوزیسیون مسلح رژیم دمشق را در هم شکسته بودند
و بشار اسد مدیون و سرسپرده جمهوری اسلامی شده بود. ایران بعنوان علمدار جهان شیعه
در خاور میانه سلطه خود را بر بخشی از منطقه می گستراند. حضور در سوریه نوعی تداوم
ارضی بین دو «سرزمین تحت الحمایه» اش به آن می بخشید : لبنان، که تهران در آن با
واسطه شبه نظامیان شیعه حزب الله نقشی محوری ایفا میکند، و عراق، که باز از طریق
گسترش نفوذ شبه نظامیان و احزاب شیعه، ایرانیها یک نفوذ تعیین کننده اعمال
میکنند.
صحبت از یک «دالان» یا نوعی «بزرگراه» شیعه بود که
تهران را از طریق عراق و سوریه به بیروت متصل میسازد. در پارلمان تهران، برخی حتی
به قدرت بازیافته امپراتوری ایران باستان (l’empire
perse) مباهات میکردند که زمانی از
اقیانوس هند تا کرانه های خلیج فارس و دریای مدیترانه را در بر میگرفت. تازه
موفقیتها به همین جا ختم نمیشد. پس از امضاء توافق نامه ژوئیه 2015 وین بر سر
کنترل برنامه اتمی ایران، بنظر میرسید آینده نوید بخشی در انتظار رژیم باشد.
سرمایه گذاران بزرگ اروپایی باز میگشتند. تحریم نفتی ایران پایان میگرفت و در هرج
و مرجی که کشورهای پیرامون در خاور میانه را فرا گرفته بود، ایران بعنوان یک جزیره
ثبات جلوه میکرد : یک کشور-دولت با تمدن و تاریخ بزرگ در خدمت جاه طلبی های طبیعی
منطقه ای خود.
اما در این میان چیزی که پیش بینی نشده بود این بود که
یک مرد بلند قامت مو طلایی، برج ساز در نیویورک و تا حدی بی تفاوت به تاریخ ایران
باستان، در همین بحبوحه رئیس جمهور آمریکا میشود. دونالد ترامپ وعده های انتخاباتی
خود را مو به مو اجرا و توافق نامه وین را به رودخانه پوتومک [potomacرودخانه اصلی نزدیک
واشینگتن] انداخت. او از شعار محوری حزب جمهوریخواه تبعیت کرد که طبق آن جمهوری
اسلامی مادر تمام مصائب خاور میانه است. چرا که حزب الله را تا دندان مسلح کرده و
از جمله انبارهایی انباشته از موشکهای تهدید کننده برای اسرائیل در اختیار آن قرار
داده است. عراق را بی ثبات کرده، و با یا بدون توافق نامه وین، یک زرادخانه موشکی
بزرگ نیز برای خود ایجاد کرده است. لذا باید متوقفش کرد.
چنین بود که ترامپ تحریمها علیه ایران را مجددا برقرار
کرد و قرار است در ماه نوامبر تحریمهای دیگری را نیز اعلام کند. این تحریمها فروش
نفت جمهوری اسلامی را دشوار خواهد کرد. شرکتهای اروپایی که به آنها اخطار شد باید
بین بازار ایران و بازار ایالات متحده یکی را انتخاب کنند، در حال ترک ایران هستند
و وضعیت اقتصادی این کشور مستمرا رو به وخامت میرود. از ماه آوریل ریال نیمی از
ارزش خود را از دست داده و کار اعتراضات اقتصادی و سیاسی بالا گرفته است : تظاهرات
خیابانی شمار زیادی از شهرهای کشور را به لرزه در میاورد. «سخت سران» رژیم که حول
علی خامنه ای، رهبر، و سپاه پاسداران انقلاب که خود یک قدرت اقتصادی و نظامی بزرگ
است، گرد آمده اند، پرزیدنت حسن روحانی را به حاشیه رانده اند.
وضعیت در عراق «تحت الحمایه» هم خوب نیست. پروسه طولانی
و پر فراز و نشیب تشکیل یک دولت جدید در بغداد، مخالفتهای فزاینده با مداخله ایران
در امور این کشور – حتی در بین همکیشان شیعه که کنسولگری جمهوری اسلامی در بصره را
به آتش کشیده اند – را به نمایش گذارده است. روابط ایرانیها با شرکای روسشان نیز
مرحله دشواری را میگذراند. شاهین های رژیم تهران – که دست بالا را در برابر «مجریه
رسمی» ایران که خواهان عادی سازی روابط با غرب است، دارند – قصد دارند سود های
حاصله از سرمایه گذاری هایشان در سوریه را به جیب بریزند. لذا خواهان استقرار
نظامی پایدار در این کشور – در برابر اسرائیل – هستند.
خیالبافی درباره فروپاشی رژیم
اسرائیلیها میگویند این تهدید برایشان قابل تحمل نیست و
در این راستا یک پشتیبان محکم هم یافته اند : روسیه. بین بنیامین نتانیاهو و
ولادیمیر پوتین یک رابطه اعتماد بر قرار شده است (نگاه کنید به مقاله الی بارناوی
در شماره ماه سپتامبر مجله La Revue des deux mondes که یک پرونده ویژه را به اوضاع ایران اختصاص
داده است)
[Eli Barnavi سفیر اسبق اسرائیل در فرانسه، مورخ، محقق،
نویسنده و هوادار صلح با فلسطینیان بر اساس فرمول دو کشور،م.].
در نتیجه پوتین اجازه میدهد هواپیماهای اسرائیلی شبه
نظامیان حزب الله و حتی دست کم در یک مورد، یک پایگاه ایران در سوریه، را بمباران
کنند. روسها ایرانیها را قانع کرده اند که از فاصله 85 کیلومتری «مرز» با اسرائیل
فراتر نروند. پوتین مایل نیست که یک عمل تحریک آمیز از سوی رژیم ایران به رویارویی
با اسرائیل در ابعاد گسترده بیانجامد، زیرا چنین رویدادی موفقیت مسکو در سوریه را
به خطر انداخته، بار دیگر این کشور را در هرج و مرج فرو خواهد برد.
در بین اطرافیان ترامپ، برخی به صورت خیالبافانه و حتی
خطرناک روی فروپاشی قریب الوقوع رژیم ایران حساب میکنند.
واشینگتن با حمایت اسرائیل و عربستان سعودی، رقیب منطقه ای ایران، شرایط خود را به
تهران اعلام کرده است. میتوان درباره توافق وین دوباره به مذاکره پرداخت و لغو
تحریمها را مد نظر قرار داد مشروط بر آنکه توافق نامه جدید زرادخانه موشکی جمهوری
اسلامی و سیاست منطقه ای آن را نیز در بر بگیرد. ایالات متحده میخواهد به این
ترتیب «دالان» شیعه را بر چیند.
از نظر برخی ناظران این به مثابه درخواست خودکشی از
جمهوری اسلامی است. طبعا چنین مذاکره ای را رد خواهد
کرد. تحریمهای جدید آمریکا کمپ سخت سران تهران که میگویند هر گونه گفتگو با
واشینگتن را رد میکنند و آماده زورآزمایی میشوند، را تقویت خواهد کرد. از نظر برخی
دیگر، سیاست فشار حداکثر واشینگتن سرانجام به بار خواهد نشست. دنیس راس Dennis Ross، دیپلمات پیشین آمریکایی، در مجله Foreign Policy مینویسد که
ایران برای حفظ آبرو خواستار میانجیگری روسیه خواهد شد و نهایتا به میز مذاکره باز
خواهد گشت. وی همچنین مینویسد که جمهوری اسلامی طی موجودیت چهل ساله خود
همواره توانسته درست در لحظه مناسب راه سازش را برگزیند، یعنی لحظه ای که
روحیه بازاری و معامله گر آن بر اراده سلطه بر منطقه بچربد. اما هیچ تضمینی
برای این چشم انداز وجود ندارد.»
آلن فراشون
14 septembre 2018
|
Iran, vent
de tourmente
|
L'empire perse " est à la peine. Est-ce l'orgueil de la "
victoire ", une surexposition, le prix d'une ambition démesurée ? Il n'y
a pas si longtemps, tout semblait réussir à la République islamique d'Iran.
La voilà sur la défensive, à l'intérieur et à l'extérieur, malmené de toutes
parts, inquiète pour son avenir immédiat. Le théâtre syrien l'aurait-il plus
affaiblie que renforcée ?
Fin 2016, avec la chute d'Alep, le régime iranien apparaissait comme l'un
des grands vainqueurs des guerres de Syrie. La Russie, l'Iran et une infinie
soldatesque de miliciens chiites arabes venaient à bout des oppositions
armées au régime de Bachar Al-Assad. Celui-ci devenait l'obligé de la
République islamique. Chef de file du monde chiite moyen-oriental, l'Iran
établissait sa prépondérance sur une partie de la région. Sa présence en
Syrie lui assurait une sorte de continuité territoriale entre deux de ses
" dominions " – le Liban où, par l'intermédiaire de la milice chiite
Hezbollah, Téhéran joue un rôle essentiel ; l'Irak, où par milices et partis
chiites amis interposés, les Iraniens ont une influence déterminante.
On parlait d'un " corridor " ou d'une " autoroute "
chiite, reliant ainsi Téhéran à Beyrouth, via l'Irak puis la Syrie. Au
Parlement, à Téhéran, certains célébraient la puissance retrouvée de l'empire
perse – présent de l'océan Indien à la Méditerranée, en passant par le Golfe.
Ce n'est pas tout. Les lendemains de la signature de l'accord de Vienne de
juillet 2015 sur le contrôle du programme nucléaire iranien étaient
prometteurs. Les grands investisseurs européens revenaient. Il n'y aurait
plus d'embargo sur le pétrole iranien. Dans le chaos moyen-oriental alentour,
l'Iran se présentait comme un parangon de stabilité – un Etat, une
civilisation, une histoire, au service de naturelles ambitions régionales.
C'était compter sans un grand blond mal élevé, promoteur immobilier à New
York, relativement indifférent à l'histoire de la Perse et devenu entre-temps
président des Etats-Unis. Donald Trump, respectant ses promesses de campagne,
a jeté l'accord de Vienne dans le Potomac. Il a rallié la doxa du Parti
républicain : la République islamique serait la mère de tous les maux du
Moyen-Orient. Elle surarme le Hezbollah, dont les fusées menacent Israël.
Elle déstabilise l'Irak. Vienne ou pas, elle accumule un invraisemblable
arsenal de missiles. Il faut l'arrêter.
Trump a reconduit les sanctions contre l'Iran. En novembre, il en
annoncera d'autres. Elles rendront difficile la vente du pétrole de la
République islamique. Sommées de choisir entre le marché local et celui des
Etats-Unis, les sociétés européennes quittent l'Iran, où la situation
économique se détériore. Depuis avril, le rial a perdu la moitié de sa
valeur. Grogne économique et politique : des manifestations de rue secouent
nombre de villes du pays. Regroupés autour du Guide, Ali Khamenei, et des
gardiens de la révolution – puissance économique et militaire –, les "
durs " du régime marginalisent le président Hassan Rohani.
Les choses vont mal dans le " protectorat " irakien. La
laborieuse formation d'un nouveau gouvernement à Bagdad met au jour une
opposition croissante à l'interventionnisme iranien dans les affaires du pays
– y compris chez les coreligionnaires chiites, qui ont incendié le consulat
de la République islamique à Bassora. Les relations des Iraniens avec leurs
associés russes en Syrie sont difficiles. Les faucons du régime de Téhéran –
qui tiennent la dragée haute à la faction de " l'establishment "
iranien en quête de normalisation avec l'Ouest – entendent toucher les
dividendes de leur investissement en Syrie. Ils veulent une implantation
militaire durable dans ce pays – face à Israël.
Fantasmes d'effondrement
Menace intolérable, disent les Israéliens, qui ont trouvé un appui de
taille dans cette affaire : les Russes. Benyamin Nétanyahou a développé une
relation de confiance avec Vladimir Poutine (voir l'article d'Elie Barnavi
dans le numéro de septembre de La Revue des deux Mondes, qui consacre
un dossier à l'Iran). Poutine laisse l'aviation israélienne bombarder la
milice Hezbollah – et même, au moins une fois, une base iranienne – en Syrie.
Les Russes ont convaincu les Iraniens de ne pas s'approcher à moins de 85
kilomètres de la " frontière " israélienne. Poutine veut empêcher
qu'une provocation iranienne ne déclenche un affrontement israélo-iranien de
grande ampleur. Lequel remettrait en question le succès du président russe en
Syrie, en plongeant de nouveau ce pays dans le chaos.
Dans l'entourage de Trump, certains fantasment volontiers, et
dangereusement, sur l'effondrement proche du régime iranien. Appuyés par
Israël et l'Arabie saoudite, le rival régional de l'Iran, les Etats-Unis ont
posé leurs conditions à Téhéran. On renégocie Vienne et on envisage une levée
des sanctions, mais le nouvel accord doit aussi porter sur l'arsenal de
missiles de la République islamique et sur sa politique régionale. Washington
veut démanteler le " corridor " chiite.
Pour les uns, cela équivaut à demander à la République islamique de se
faire hara-kiri. Elle refusera. Le nouvel embargo américain va renforcer le
camp des durs à Téhéran, qui dit rejeter tout dialogue avec Washington et
s'apprête à l'épreuve de force. Pour les autres, la politique de pression
maximale des Etats-Unis va porter ses fruits. L'Iran, sollicitant une
médiation russe pour ne pas perdre la face, finira par accepter de renégocier
l'accord de Vienne, écrit l'ancien diplomate américain Dennis Ross dans la
revue Foreign Policy. En quarante ans d'existence, dit-il, la
République islamique a toujours su, au bon moment, choisir le compromis –
quand l'esprit du bazar l'emporte sur la volonté de prépondérance régionale.
Ce n'est pas garanti.
par Alain Frachon
© Le Monde
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر