پوتین و چرایی فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی
برخی از دلایل پوتین برای خالی کردن تدریجی پشت ایران را میتوان در سایه تحولات خاورمیانه و روابط مسکو با آمریکا جستجو کرد. یکی از نقاط مشترک روسیه و جمهوری اسلامی در سوریه که مستحکم کردن موقعیت اسد بود، تقریباً محقق شده است. از این رو پوتین به دنبال رسیدن به هدف دیگر خود در خاورمیانه است یعنی کاستن از نقش آمریکا به عنوان مهمترین بازیگر منطقه و در شرایط ایده آل جایگزینی آن.
اینکه روسیه توان این کار را داشته باشد، قابل بحث است ولی مسکو بر آن است که با نشان دادن خود به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد روابط خود را با مصر به ویژه با عربستان و دیگر کشورهای عرب سنی ثروتمند گسترش دهد و به موازات فروش تسلیحات روسی به آنها، راه را برای ورود روسیه به عرصههای اقتصادی این کشورها از جمله انرژی باز کند.
پوتین یک واقعگراست که از زاویه هزینه- فایده و نه ایدئولوژیک به مسائل نگاه میکند. در ارتباط با سوریه، او فعلاً اصراری به خروج زودهنگام نیروهای جمهوری اسلامی از سوریه ندارد، ولی میداند که ادامه حمایت از موضع جمهوری اسلامی در این کشور نه تنها فایدهای نخواهد داشت که برای روسیه مسئلهساز خواهد بود. او میداند که اسرائیل اهم کوشش خود را به کار خواهد بست تا از تبدیل شدن سوریه به یک پایگاه نظامی و موشکی جمهوری اسلامی جلوگیری کند و از این رو بر پایه یک توافق اعلام نشده، دست اسرائیل را برای حمله به مواضع جمهوری اسلامی بازگذاشته است، زیرا این کار منافع روسیه را نیز تأمین میکند.
در این میان، در مواردی پوتین سعی کرد که در راستای منافع کشور خود میانجی بین جمهوری اسلامی و اسرائیل باشد. از یک سو اسرائیل را متقاعد کرد که از وارد کردن صدمات سنگین بر مواضع نیروهای جمهوری اسلامی پرهیز کند و از سوی دیگر جمهوری اسلامی را مجاب کرد که از اجرای عملیات علیه اسرائیل و یا حضور در نواحی مرزی سوریه با اسرائیل خودداری کند. با اینهمه نه تأثیرگذاری او بر سپاه و نیروهای جمهوری اسلامی مؤثر بود و نه توانست اطمینان کامل اسرائیل را به دست آورد.
اقتصاد روسیه به خاطر تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا رنجور شده، و کاهش و دستکم اضافه نشدن این تحریمها برای پوتین اولویت دارد. اقتصاد جمهوری اسلامی نیز تحت تحریمهای سنگین و فزاینده آمریکا به لبه پرتگاه سوق داده میشود و لذا در چنین شرایطی حمایت پوتین از موضع جمهوری اسلامی در سوریه و در قبال دولت اسد ضمن تحریک دولت ترامپ، نمیتواند فایده چندانی برای روسیه داشته باشد.
علاوه بر این پیمان نانوشته میان کشورهای عرب سنی و اسرائیل و آمریکا علیه جمهوری اسلامی، پوتین را واداشته است که به تدریج از تهران فاصله بگیرد.
پوتین برای تأمین منافع کشورش و نیل به اهداف سیاسی و اقتصادی و استراتژیک خود در منطقه خاورمیانه و رسیدن به نوعی تعامل با آمریکا، به روال گذشته و با توجه به نشانههای آشکار موجود، میرود که بار دیگر پشت جمهوری اسلامی را خالی کند.
برخلاف برداشت برخی از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی از جمله علیاکبر ولایتی، افزایش نقاط افتراق تهران و مسکو نقاط اشتراک آنها را بسیار کمرنگ کرده و جمهوری اسلامی از منظر منافع ملی، اهمیت چندانی برای روسیه ندارد.
بخشی از مقاله ای ازسایت فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر