اوجگیری جنگ و جدال بر سر «مذاکره»
- ایران
- 1397/06/20
مذاکره یا عدم مذاکره؟!
رئیسجمهور رژیم به روال معمول
سالانه قرار است روز سوم مهرماه در اجلاس مجمع عمومی مللمتحد سخنرانی کند.
با نزدیک شدن این موعد دعوای دو باند حاکم بر سر هر گونه مذاکره و ارتباط
با آمریکا بالا گرفته است.
از آنجا که بنا به ادعای روحانی
آمریکا تاکنون چند بار خواستار مذاکره شده است، این بحث بین دو باند بالا
گرفته است که آیا باید روحانی در این سفر از فرصت حضور در مجمع عمومی برای
ملاقات با رئیسجمهور آمریکا استفاده بکند یا آن را رد کند. آیا روز
۴مهرماه که جلسه شورای امنیت
تشکیل میشود و رئیسجمهور آمریکا در آن سخنرانی میکند و محور سخنان او
هم رژیم ایران است، روحانی باید در آن جلسه حضور داشته باشد، یا نه؟
باند اصلاحطلب و باندهای همسو با
روحانی، حضور روحانی در نیویورک را یک فرصت استثنایی برای گفتگوی مستقیم با
آمریکا تلقی میکنند که نباید آن را از دست داد.
روزنامه آرمان ۱۹شهریور ۹۷ نوشت:
«روحانی باید بهگونهیی در این مجمع حاضر شود که از اولین لحظه ورود تا
پایان مأموریت حساسی که برعهده دارد، به تمامی نشاندهنده قدرت و قابلیت
کشور باشد. در این بین اگر مواجههای هم با دیگر رهبران کشورها اتفاق افتد
چه باک؟». آرمان سپس با رندی برای به کرسی نشاندن این موضع، به حرف
خامنهای در دیدار با خبرگان ارتجاع استناد میکند که گفته است: «اگر در
مقابل دشمنان بایستیم، مجبور به عقبنشینی خواهند بود».
این در حالی است که خامنهای در
سخنرانیهای اخیر خود چند بار به بیانهای مختلف تصریح کرده است «با آمریکا
مذاکره نخواهیم کرد» و «مذاکره با آمریکا هیچ فایدهای ندارد».
خبرگزاری حکومتی ایسنا با
ضدونقیضگویی مذاکره با آمریکا را با دست پس زده و با پا پیش میکشد و
مینویسد: «برخی کارشناسان بر این نظرند که هدف آمریکا از برگزاری نشست
(شورای امنیت) و حضور ترامپ و در مقابل، استقبال از حضور حسن روحانی در این
نشست صرفاً ایجاد فضایی برای دیدار و دیالوگ رئیسان جمهور ایران و
آمریکاست که دونالد ترامپ
چندی پیش از آن صحبت و استقبال کرد». ایسنا در ادامه ظاهراً برای آن که از
جانب باند مقابل مورد تعرض قرار نگیرد، احتمال مفید بودن گفتگو با آمریکا
را منتفی میداند».(ایسنا ۱۹شهریور ۹۷)
این موضع متناقض میتواند بیانگر
سردرگمی باند روحانی و دولت او هم باشد؛ چنانکه در مورد سفر روحانی به
نیویورک و حضور او در مجمع عمومی خبرها و شایعاتی بر سر زبانها بود که بین
وزارتخارجه و نهاد ریاستجمهوری اختلافنظر وجود دارد، تا آنجا که
وزارتخارجه مجبور شد روز گذشته طی اطلاعیهای وجود این اختلافنظر را
تکذیب کند.
در همین حال باند دلواپسان حملات خود را به روحانی و خط مذاکره تشدید کرده است.
روزنامه سیاست روز با اشاره به ادعای
روحانی در مورد دعوتهای مکرر از جانب آمریکا برای مذاکره نوشت: «اقدام
آمریکا برای فرستادن پیامهای آمادگی برای مذاکره، نه برای مذاکره بلکه
برای تحقیرسازی جهانی ایران است».(سیاست روز ۱۹شهریور ۹۷)
یکی از مهرههای این باند به نام
محمد صادق کوشکی نیز دولت روحانی را متهم کرد عمداً بحرانسازی میکند و
«میخواهد مشکلات به جایی برسد که نظام حاضر به مذاکره شود». وی
میافزاید: «آقای روحانی معتقدند که با مذاکره همه چیز حل میشود. اما
یقینا مشکل داخلی است و تنها این تفکر از دولت برمیآید که در حال تزریق آن
به مردم است. یقین بدانید در صورت حصول برجام موشکی و نفوذ منطقهای وضع
کشور بهمراتب بدتر از اکنون خواهد بود و علاوه بر مسائل و مشکلات اقتصادی
باید شاهد ناامنی و حمله موشکی بن سلمان هم به کشور باشیم».(سایت شفقنا
۱۸شهریور ۹۷)
جدال در زمینه مذاکره کردن یا مذاکره
نکردن از این واقعیت ناشی میشود که در این رابطه نیز نظام در بنبست است.
اگر مذاکره کند و اگر بخواهد مذاکره موفقیتآمیز باشد و راه به حلوفصل
مشکلات و تضادهای طرفین ببرد، با این مصیبت مواجه است که طرف ضعیف مذاکره
است و باید بهصورت یکجانبه امتیاز بدهد و اگر هم امتیازی بگیرد در مقابل
امتیازات بزرگی که باید بدهد بسیار جزیی است.
امتیاز دادن بهمعنای این است که از
مواضع کنونیاش عقبنشینی کند و در زمینههای برجام، برنامه موشکی و سیاست
منطقهیی عقبنشینی کند. در چنین وضعیتی بسیار واضح است که این امر منجر
به تضعیف بیش از حد آن و منجر به ضرر و باخت آن خواهد شد. زیرا هم در زمینه
داخلی و هم در زمینه بینالمللی در موقعیت بسیار لرزانی قرار دارد که
طرفهای مذاکره هم نسبت به آن اشراف دارند.
واقعیت این است که رژیم توانایی آن
را هم ندارد که در روی میز مذاکره خواستههای خودش را پیش ببرد و نمیتواند
امتیاز ندهد. امتیاز ندادن بهمعنای پافشاری بر مواضع کنونی و بهجان
خریدن تحریمهای بیشتر است که این امر نیز خطرناک است. زیرا در زمینه
اقتصادی در موقعیتی نیست که اقتصاد درهمشکستهاش بتواند فشارهای بیشتری را
تحمل کند.
از سوی دیگر در زمینه اجتماعی نیز با
خیزشها و قیامهای مردمی روبهرو است که خواستشان سرنگونی این رژیم است.
در چنین شرایطی به طریق اولی نمیتواند همزمان فشارهای سیاسی و اقتصادی
خارجی و فشار مردم را تحمل کند.
با چنین وضعیت و شرایطی است که
مذاکره کردن و مذاکره نکردن به زیان آن و هر دو شق منجر به باخت آن خواهد
شد و این وجه دیگری از بنبستی است که رژیم آخوندی در مرحله سرنگونی و در
مواجه با تمامی بحرانهای گریبانگیرش با آن روبهرو است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر