پوزيتيويسم نظام ولايت!!ـ نعمت فيروزي
یکشنبه, 02 آذر 1393 18:55
وقتي يك حادثه دو بار اتفاق بيفتد صاحبان خرد از آن تجربه مي گيرند وقتي چندين بار اتفاق بيفتد راسخون في العلم كمي به عمق رفته از آن اصل و قانون استخراج مي كنند، اگر هر روز اين اتفاق بيفتد ديگر نياز به علم و آگاهي و... ندارد هر بسيجي بي خرد كه چه عرض كنم, هر موجود ذيشعور هم نسبت به آن شرطي شده و جزء عادتش مي شود. اين ديگر امري تجربه شده، اصل و قانون شده و شرطي و رفتاري شده است كه هر اتفاقي در هر كجاي جهان عليه رژيم بيفتد از خود مقام عظما گرفته تا بقيه خدم و حشم ولايت, رد پاي مجاهدين را در آن مي بينند. از آنجا كه حق ولايت مثل كشيدن «هو»ي در حمام هاي خزينه يي قديم كه چند بار پژواكش به گوش مي رسد، يا مثل چوب دو امدادي در تمام سلسله مراتب نظام تا ته نظام دست به دست مي رود، پژواك ترس از مجاهدين هم در همه اعضا و جوارح نظام شرطي و رفتاري شده و از آن به گوش مي رسد. واقعيت هم اين است كه علم مقام عظما در اين رابطه به خصوص اگر لدني نباشد, پوزيتويستي محض است. چون ممكن است در خيلي از موضوعات حرف مفت بزند, اما در اين رابطه شخصاً يقين دارم و شهادت مي دهم كه حرفش مفت نيست و تئوري ذهني يا به قول طلبه ها بحث كلامي تحويل مقلدين! نمي دهد چرا كه مفت و مجاني آن را به دست نياورده، بسا مشت ها به پك وپوز مبارك شان در صحنه بين المللي و داخلي از جانب مجاهدين وارد آمده كه حالا همه نظام از ريزعلي تا قوچعلي شرطي شده و آژير ترس و خطر از همه جاي نظام به صدا در مي آيد هر كس هم شك دارد امتحانش مجاني است. مي توانند هر اتفاق ساده يا پيچيده، با ربط يا بي ربط كه عليه و به ضرر نظام رخ داده را چك كنند اگر همه اتهامات را به گردن مجاهدين نينداخته باشند دست كم يكي از متهمين مجاهدين هستند. اين را در همه صحنه ها مانند بحران اتمي، بحران عراق، بحران اسيدپاشي، بحران داخلي و به خصوص پشت فتنه 88 و... مي توان ديد اما جديدترين نوع آن وحشت و هراس رژيم از مجاهدين در نتيجه انتخابات سنا و كنگره آمريكاست! يكي از مأموران اطلاعاتي رژيم نوشته است: «با اعلام نتايج انتخابات ميان دوره اي کنگره ي امريکا، جمهوري خواهان با کسب اکثريت کرسي هاي کنگره، کنترل را به دست گرفتند اين انتخاب مي تواند به معناي سرسختي بيشتر در سياست خارجي و عدم تعهد جمهوري خواهان به ديپلماسي و مذاکره با ايران باشد. پس جاي شگفتي نيست که سازمان مجاهدين خلق و بازوي تبليغاتي اش شوراي ملي مقاومت از سيطره ي جمهوري خواهان برکنگره ابراز خرسندي کنند.» (19آبان93) خوب مي شود ديد كه از كجا و تا كجا از نقش مجاهدين سوخته است! اين نشان دهنده اين است كه سياست عميقاً مردمي مجاهدين در افشاگري اتمي, چگونه نظام را در تله انداخته است كه به رغم همه وحشي گريها و الدروم بلدروم كردن هاي گذشته اين بار از زبان اين مأمور دست چندم اطلاعاتي خود نگران شده و سخت شدن موضع دولت آمريكا را هم ناشي از فعاليت مجاهدين مي داند كه البته اوج تاثير گذاري ديپلماسي انقلابي و مردمي مجاهدين را مي رساند. و بعد هم براي روحيه دادن به نيروهاي وارفته نظام, بازي موش و گربة مذاكرات اتمي را, بازي «بردـ برد» ناميده و كاري به اين ندارد كه بالاخره بازنده مذاكرات اتمي در صورت توافق كيست؟ طناب دار اتمي بر گردن كيست؟ و اين وارونه گويي هاي ابلهانه چه معني مي دهد؟ آش آن قدر شور و شيادي آنقدر روشن است كه پاسدار قاسمي از سركردگان لباس شخصي هاي نظام ولايت هم جوش آورده و نعره اش به آسمان بلند شده كه نظام همه هستي اش را در اين قمار باخته است و مي پرسد: «اين اسمها رو از کجا در مياريد؟! کدوم بازي برد برد؟کدوم بازي؟کدوم بازي؟» از سوي ديگر روزنامه اعتماد هم با اذعان به بن بست رژيم «راه نجات» را در «گذر هرچه سريع از تونل وحشت هستهيي» مي داند. عليرغم اينكه به خوبي مي داند راه برون رفتي متصور نيست. در اين ميان اما سكوت ناچار عظماي ولايت در راس نظام است كه بيش از هر چيز بيانگر بن بست و آچمز شدن نظام است که ناگزير از خوردن كامل زهر است, و يا به هم زدن ميز مذاكره و به جان خريدن مقابله با جامعه جهاني و تشديد بيش از پيش تحريم ها. هر ميزان اين سكوت طولاني تر شود, نشانه عميق تر شدن بن بست يا همان «تونل وحشت» است. نعمت فيروزي ليبرتي ـ آذر 93
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر