۱۳۹۳ آذر ۵, چهارشنبه

شمشيري بركشيده از نيام! يدالله يزدي از رزمگاه ليبرتي


يدالله يزدي از رزمگاه ليبرتي
        چرا رژيم منحوس و زن ستيز آخوندي بعد از 35سال جنايت هاي مخفيانه در درون شكنجه گاهها،  اين روزها قسمتي از وحشيگري‌هايش, از جمله سوزاندن و كور كردن زنان و دختران بي گناه را به بيرون زندانها كشانده است؟ آيا در جامعه انفجاري‌ما، اين يك جرقه و يك شليك به خود محسوب نمي‌شود؟
واقعيت اين است كه رژيم آخوندي براي بقاي حكومت ننگين خود ناگزير از چنين وحشي گري هاي عريان و قرون وسطايي است. خليفة ارتجاع با از دست دادن گماشته جنايتكار خود مالكي در عراق، و نيز چشم‌انداز سقوط قريب الوقوع ديكتاتور سوريه, به شدت ضعيف شده است. اضافه براين، ائتلاف جهاني عليه بنيادگرايي برخلاف دو ائتلاف قبلي، در جهت عكس منافعش شكل گرفته است. در مذاكرات اتمي نيز همچون حيوان (نا)نجيب چنان در گِل گير كرده كه جاي هيچگونه جان به در بردني را ندارد. يا بايد جام زهر را تا به آخر سر بكشد كه سر قيامها باز مي‌شود و يا چنانچه در سر كشيدن جام زهر تعلل كند، هم بايدچوب تحريمهاي خفه كننده را و هم پياز رويارويي با جامعه بين المللي را يكجا بخورد. 
مهمتر از همه افشاگريهاي مستمر مجاهدين به خصوص در زمينه اتمي، فرصت دجالگري در نرمش ذليلانه را از رژيم گرفته و او را در يک تله و بن‌بست ناگشودني گير انداخته است. رژيم ولايت، خوب مي داند نتيجه سوزاندن و كور كردن با اسيد و يا اعدام دختران و زنان آزاده‌يي همچون ريحانه جباري كه گناهي جز دفاع از شرف خود نداشته‌اند‌، مانند جرقه‌اي بر انبار باروت خشم فروخفتة خلق عمل ميكند. ولي در سراشيب سقوط، مجبور است براي ارعاب و تأخير در قيام مردم، اين بربريت قرون وسطايي را به خيابانها و علن بكشد و عواقب آنرا نيز متحمل شود. 
در نقطه مقابل مجاهدين با از سر گذراندن توطئه كثيف استعمار و ارتجاع كه با تمام قوا كمر به نابودي ارتش آزاديبخش بسته بودند، با اعلام تشكيل شوراي مركزي با هزار زن مجاهد به مثابه هزار اشرف، چون شمشيري بركشيده از نيام، قوي تر و آماده‌تر از هميشه، بالاي سرشان قرار گرفته‌اند. و با برافراشتن پرچم فروغ در شب تاسوعاي حسيني با فرمانده دسته تاريخي خود، ابوالفضل علمدار تجديد عهد و پيمان كرده و خروشيدند: «با سوگند به رود خروشان خون يكصدو بيست هزار شهيد و ضجه‌هاي مظلومانه زنان اسيد پاشيده شده از سوي سگان هار و ولگرد خامنه‌اي، اين دعي ابن الدعي و منكر اول و به خشم فروخورده خواهر و مادر شهداي قهرمان ستار بهشتي و ريحانه جباري و تمامي مادراني كه خون جگرگوشه‌هايشان انتقام ناگرفته مانده است، با فداي تمام عيار و همه چيز در ركاب رهبر عقيدتي براي سرنگوني اين پليدترين دشمنان خدا و خلق از پاي ننشينند». 
آري، دير نيست كه شعله هاي خشم خلق و مقاومت سازمان يافتة آن در كسوت ارتش آزاديبخش ملي ايران، رژيم كثيف آخوندي را به كام خود فرو كشيده و تماميت آنرا خاكستر كند.
يدالله يزدي ـ رزمگاه ليبرتي آذر 93   
ايران ارسرار  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر