فروش اعضای بدن نسلZ آغاز شد
- گزارشات و تحلیلها
- 1403/01/13
یکی از روشهای راستیآزمایی حرفهای خامنهای برای رسیدن به قله پیشرفت و تعالی جامعهیی که او در آن رهبر فرزانه است، سیر صعودی فروش اعضای بدن «آحاد ملت» برای زنده ماندن خود و یا تداوم زندگی خانواده پس از خود است. چند سال پیش بازار آنلاین خرید و فروش اعضا در رژیم آخوندی هم راه افتاد و کارگزاران فاشیسم دینی مدیریت آن را به عهده گرفتند تا «آحاد» از دره فقر به بهشت ساخته شده آخوندهای دینفروش نقل مکان کنند.
خرید و فروش آزادانه اعضای بدن بهصورت آنلاین
«بهرغم آن که کشورمان در زمره کشورهای جهان قرار دارد که در آن خرید و فروش اعضای بدن غیرقانونی است، از چند دهه پیش تاکنون بهشدت بازار این خرید و فروش در آن داغ بوده و هرگز واکنشی بهدنبال نداشته است. سامانه آنلاینی برای خرید و فروش اعضای بدن در کشور دایر شده که از کلیه و کبد گرفته تا دیگر اعضای بدن را میتوان در آن خرید و فروخت!» (تابناک۲۲شهریور۱۳۹۶)
البته جنگوجدال باندها و خانواده پرمناقشه مافیای حکومتی، در افشاگریهای این چنینی بیانگیزه نبودند. سهم رانتها و امتیازها که جابهجا میشد، گوشهای از جنایتها رونمایی میشد: «بازار سیاه خرید و فروشی غیرقانونی که قانونی و مجاز جلوه میکند و دایرکننده آن نیز ابایی از مشخص شدن هویتش ندارد... این را میشود از شماره تلفن درج شده از مدیران این مجموعه بر پیشانی سایتشان نیز دریافت» (همان)
سالها از تجارت اعضای بدن در نظام ولایت مطلقه فقیه میگذرد و امروزه مدارج ترقی حامیان خامنهای، عرش خداوند را نیز به لرزه انداخته است.
ایرانیها! عضو بدن شما را خریداریم!
سال گذشته تحقیر ملت ایران، بهخاطر فقر عامدانهای که رژیم آخوندی بر مردم مستولی کرد، همسایههای کشور را به ولع انداخت تا بتوانند با هزینه کمیبخشی از جسم و روان هموطنمان را از پیکرش جدا سازند: «... در دیوار بیمارستانها آگهی چسباندیم و چند مشتری با ما تماس گرفت و در نهایت با یک دلالی که با کشور عراق در ارتباط بود کلیهام را در بیمارستانهای عراق به یک بیمار عراقی فروختیم آن هم به دلار» (ایرنا۲۲خرداد۱۴۰۲)
فروشنده؟! چه دردناک میگوید: «الان میفهمم هر کسی که میفرو شد مطمئناً به آخر خط رسیده و چارهای جز این ندارد تا زندگی خود و خانوادهاش را نجات دهد» (همان)
اما دیگر صحبت از فروش کلیه و قرنیه و کبد و مغز استخوان و... نیست درد آور است که مدتی است فروش قلب نیز رواج یافته است! «تعدادی از شهروندان حتی حاضر به فروش قلب خود و از دست رفتن جانشاناند تا دیگر اعضای خانواده و فرزندانشان از فقر و فلاکت اقتصادی نجات یابند»، اما بلافاصله کارگزاران رژیم آخوندی این نوع از فروش اعضا را تکذیب کردند و گفتند اینها صرفاً برای کسب کمک مالی است. «ممکن است بسیاری از ما با تبلیغات بسیاری مبنی بر اهدای قلب و موارد این چنینی مواجه شویم؛ این در حالی است که طبق قانون اگر حتی یک سلول زنده در مغز فرد وجود داشته باشد، نمیتواند عضو خود را اهدا کند؛ بنابراین چگونه یک فرد زنده میتواند قلب خود را اهدا کند؟...» (ایسنا۲۳اسفند۱۴۰۲)
این توجیه گران خود را به خواب خرگوشی میزنند و نمیتوانند از درد و رنجی که پشت این نوع آگهیها نهفته است، چیزی بفهمند. معلوم است که فروش قلب آدمی که زنده است عملاً ناممکن است اما فقر و فلاکتی که میلیونها تن از هموطنانمان شبانه روز میچشند از هر واقعیتی آشکارتر است.
ورود نسل Z به بازار فروش اعضای بدن!
اکنون مدتهاست کار فقر و تهیدستی از کولبری و سوختبری گذشته و فروش کلیه و کبد و دیگر اعضای بدن تازگی ندارد. جوانانی که یک دنیا آرزو و برنامه برای زندگی آیندهشان در سر دارند، برای زنده ماندن، زندگیمی کنند، اگر بتوان این وضعیت را زندگی نامید.
«نیاز مالی، حلقه وصل بسیاری از فروشندگان و خریداران اعضای بدن است. بازاری که حالا میزبان نسل Z شده است. دیگر نهتنها دهه شصتیها بلکه دهه هشتادیها هم برای معامله تکهای از بدن خود چانهزنی میکنند. کسانی که کلیه خود را با قیمت ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به فروش گذاشتهاند» (تجارتنیوز۷فروردین۱۴۰۳)
نسلی که نه کاری دارد و نه با تحصیلات دانشگاهی هم توانسته آیندهای برای خود بسازد. جز با فروش اعضای بدنش چه میتواند بکند؟!
«حمید ۱۶ سال دارد. کودکی که بهدنبال یک گیرنده کلیه است. میگوید: «گروه خونی A+ دارم. قیمت هر چه بقیه میگویند من کمی ارزانتر هم میفروشم». او میگوید: «نیاز مالی دارم. آزمایشها را هم انجام دادهام. رضایتنامه والدین را هم دارم و از این نظر مشکلی نیست» (همان).
ماندگاری فقر و فلاکت در رژیم آخوندی
کارشناسان میگویند نرخ فقر برای چهار سال پیاپی در سطح حدود ۳۰ درصد باقی مانده است. «فقرا بهطور مرتب فقیرتر شدهاند. یعنی فاصله آنها روزبهروز با خط فقر بیشتر شده و به عبارتی با کاهش رفاه مواجه بودهاند. دوم آنکه، ماندگاری خانوارهای زیر خط فقر بیشتر شده، و هر سال درصد کمتری از جمعیت زیر خط فقر توانستهاند از زیر خط فقر خارج شوند و سوم آن که فاصله غیرفقرا تا خط فقر هم کم شده است. یعنی همزمان که ۳۰ درصد جمعیت زیر خط فقر قرار دارند، جمعیت ۷۰درصدی بالای خط فقر هم بهطور مرتب فقیرتر شدهاند...» (اقتصادنیوز۴فروردین۱۴۰۳)
این گزارشها نشان میدهند که آینده مردم ایران در فاشیسم دینی، از امروزشان خرابتر خواهد شد. هر گزینهیی جز به بند کشیدن ضحاک و کوبیدن سر مار، به وادی ناکجاآباد رفتن است. شورشگران و جوانان این میهن بهخوبی میدانند فردای ایران را همین امروز باید ساخت. قدم اول نابودی کاخ ستمگران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر