۱۴۰۲ دی ۲۲, جمعه

پشت و روی «جهاد تبیین»

 

پشت و روی «جهاد تبیین»

جهاد تبیین!
جهاد تبیین!

نشانیِ غلط دادن در علت بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعیِ حاکمیت، رویکرد مشترک تمامی کارگزاران رژیم ملایان است. این کارگزاران هر چه به ولی‌فقیه نزدیک‌تر بوده یا از گماشتگان مستقیم وی باشند، نشانیِ ریشه‌ٔ بحرانها را دورتر، گنگ‌تر و مغشوش‌تر با چاشنیِ عوام‌فریبیِ ذاتیِ ساختار حاکمیت می‌دهند؛ کارگزارانی مثل رؤسای قضاییه و مجلس و دولت.

 

توسل به راهبرد «جهاد تبیین» ــ آن هم توسط مداحان لمپن و امنیتی ــ یکی از راه‌کارهای ولی‌فقیه ارتجاع برای گریز از اعتراف به ریشه و علت بحرانهای پی‌درپیِ نظام است. اصل مشترک همه‌ٔ بحرانها چیست؟

بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که رژیم مبتلابه آن‌هاست، همه‌شان در سه خط موازی، از ابتدا تاکنون سیر رشد به‌جانب تکثیر و لاعلاجی را طی کرده‌اند. تکامل این بحرانها به فاصله‌ٔ عظیم میان جامعهٔ ایران و حاکمیت ملایان انجامیده است. این، اصل بحران در سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.

 

خامنه‌ای و گماشتگان وی در رأس سه قوه و دیگر کارگزاران حافظ نظام، به‌طور خاص در یک سال گذشته تمام تقلاها و تبلیغ‌ها را برای نشانیِ غلط دادن در علت بحرانها می‌کنند تا به اصل و عظمت هولناک ریشه‌ٔ بحران اعتراف نکنند؛ اکثریت قاطع ملتی از تمامیت نظام ناجمهوری ولایی ــ آخوندی عبور کرده است ولی ادبیات سیاسی ولی‌فقیه و کارگزارانش، کلمه‌ٔ «مردم» را با وارونه‌گوییِ هم‌ذات حاکمیت، به تکرار مداوم و کلیِ «دشمن» موهوم تبدیل می‌کند!

 

اگر از خامنه‌ای و رؤسای سه قوه و دستگاه تبلیغات حاکمیت، کلمه‌ٔ کلیِ «دشمن» موهوم گرفته شود، روبه‌روی نظام، هیچ واقعیت و چیزی جز اکثریت قاطع مردم ایران مشاهده نخواهد شد. به‌همین دلیل است که «گاوگندچاله‌دهانی»، «دجالیت»، «دروغ‌گویی»، «فرافکنی»، «پلشتی» و «رذیلت»، صفتها و نشانی‌های دقیق ولی‌فقیه و نان‌خورهای حاکمیت در رادیو و تلویزیون و آخوندهای نماز جمعه هستند.

 

چگونه است که حاکمیتی با در اختیار داشتن تمام مصادر تبلیغاتی و انتشاراتی طی ۴۵ سال گذشته، دم از «ضرورت جهاد تبیین برای معرفی ارزش‌های نظام» می‌زند؟ کجای کمیت نظام می‌لنگد که ۴۵ سال تبلیغات از زمین تا آسمان، نتوانسته است سرمایه‌یی قابل اتکا در بین مردم ایران بیندوزد؟ این همه هیاهو برای «جهاد تبیین» و «ضرورت» آن از چیست؟ از این است که ۴۵ سال تیر تبلیغات دجال‌گرانه‌ٔ آغشته به تمامیت‌خواهی سیاسی و تحمیلات ارتجاعی ــ مذهبی، به صخره‌های ناباوری، پایداری، قیام و رأی سرنگونی خورده است.

نشانی دقیق تلاقیِ بحرانهای نظام و ترجمه‌ٔ واقعیِ «دشمن، دشمن»، این‌جاست. به‌دلیل این نشانیِ دقیق است که از ولی‌فقیه تا رؤسای سه قوه، هر چقدر هم دم از «مسأله‌ٔ تبیین» بزنند، باز مجبورند آن روی واقعی نظام را در مقابل بحران اصلی، آشکار کنند. آخوند محسنی اژه‌ای رئیس قوه‌ٔ قضاییه، روز ۲۰ دی در مشهد همین اعتراف و تکلیف را بالا آورد و خبرگزاری تسنیم، آن را گزارش کرد:

«امروز باید تیغ عدالت هم در کنار مسأله تبیین باهم جلو بره. کار فرهنگی باید بشه اما کار قضایی انتظامی در آن حتماً باید بشه، بلکه در یک جاهایی اصلاً راهی جز این نیست.»

 

این کدام «دشمن» توانمندی است که با وجود تبلیغات آسمان‌خراش و امت همیشه در صحنه، به‌قول رئیس قضاییه نظام، می‌تواند «هر گروه و طیف»، «هر قشر»، «هر سن نوجوان و جوان دبستانی و دانشگاهی» و «پیرمرد و پیرزن» را از «صحنه» نظام خارج کند؟ آیا این نیروی توانمند با چنین دامنه‌یی از وسعت عمل و تأثیرگذاری، جز اکثریت مردم ایران ــ خاصه نسل‌های شورشی و جوان و زنان ضدارتجاع آخوندی ــ است؟

 

پایان ایرادات تراژیک رئیس قضاییه، روشن می‌کند که او هم دارد در کر هماهنگ این روزهای ولی‌فقیه و کارگزاران نظام، مصیبت‌نامه‌ٔ چشم‌انداز مبهم و هولناک نمایش انتخابات آتی را تکرار می‌کند؛ منتها آن‌قدر کفگیر این چشم‌انداز را از حالا در ته دیگ می‌بیند که خواهش می‌کند مردم، سیاهی لشکر و صف‌آراییِ خیابان را به‌جا بیاورند تا دوربینهای نظام پر شود، سپس «مطالبه‌گری» های بی‌سرانجام سالیان را ادامه دهند:

«انتخاب بکنیم خوب شرکت بکنیم، بعدش هم مطالبه‌گری بکنیم.»

 

این خودش کوتاه‌ترین عبارت برای دادن نشانیِ قفل و بن‌بست حاکمیت در مقابل طرد و نفی آن توسط جامعهٔ ایران و نیز اعتراف به پشت و روی هدف از «جهاد تبیین» است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر