۱۴۰۲ دی ۳۰, شنبه

چرا ایران به پاکستان حمله کرد و این حمله چه دستاوردی داشت؟

 چرا ایران به پاکستان حمله کرد و این حمله چه دستاوردی داشت؟

موشک

منبع تصویر،IRNA

  • نویسنده,

حملات موشکی ایران به اهدافی در عراق، سوریه و پاکستان در طول چند روز گذشته با واکنش‌های بین‌المللی همراه بوده و سئوال‌هایی را درباره اهداف این کشور از این حملات ایجاد کرده است.

عراق و پاکستان این حمله را محکوم کرده و پاکستان در اتفاقی نادر به این حمله واکنش مشابهی نشان داد و در اولین حمله پس از جنگ ایران و عراق با موشک و پهپاد به خاک ایران حمله کرد.

عراق، همسایه غربی ایران که پیشتر هم صحنه حملاتی از این دست از سوی ایران و ترکیه بوده، ضمن محکوم کردن حمله موشکی به اربیل در اقلیم کردستان، تهدید به مطرح کردن این حمله در مجامع بین المللی کرد.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، ایران و پاکستان را به «نشان دادن حداکثر خویشتن‌داری برای پرهیز از اوج‌گیری تنش‌ها» ترغیب کرد. اتحادیه اروپا «چرخه خشونت در خاورمیانه و فراتر از آن» را نگران کننده خواند و جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت ایالات متحده تحولات ناشی از حملات هوایی میان ایران و پاکستان را «به دقت زیر نظر» دارد و «نمی‌خواهد شاهد هیچ درگیری نظامی در منطقه باشد».

آقای کربی تاکید کرده است که «آنها (پاکستان) اول از سوی ایران مورد حمله قرار گرفتند که این یک حمله بی‌محابا دیگر (از سوی ایران) و نمونه دیگری از اقدام بی‌ثبات‌کننده ایران بود».

اما پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که دلایل حملات موشکی ایران به این سه کشور چه می‌تواند بوده باشد. به عبارتی دست‌آورد احتمالی این اقدام برای ایران چیست؟ و آیا طراحان این حملات به اهداف مورد نظر خود رسیده‌اند؟

نقشه

آنچه که ابهامات این حملات را بیشتر می‌کند حمله به پاکستان است؛ حمله‌ای که جدای از اعتراض شدید‌الحن پاکستان به آن، عملا با واکنش متقابل آن کشور نیز مواجه شد. بعد از حمله ایران به هدفی در خاک پاکستان، ارتش پاکستان هم صبح روز پنجشنبه ۱۸ ژانویه دست به اقدام متقابل زد.

در بیانیه ای که وزارت خارجه پاکستان در این خصوص منتشر کرد از جمله آمده است: «پاکستان به حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران احترام کامل می گذارد. تنها هدف از اقدام امروز تامین امنیت و منافع ملی پاکستان بود که در درجه اول اهمیت قرار دارد و قابل خدشه نیست.»

در عین حال بار دیگر در بیانیه وزارت خارجه پاکستان آمده است که آن کشور «با استفاده از حقوق مشروع خود در چارچوب قوانین بین‌المللی، هرگز اجازه نخواهد داد که حاکمیت و تمامیت ارضی خود تحت هیچ بهانه یا شرایطی به چالش کشیده شود.»

تفاوت حمله ایران به عراق و سوریه با پاکستان

دو نکته اصلی حملات ایران به عراق و سوریه را با حمله به پاکستان متفاوت می‌کند. یکی آنکه حملات به عراق و سوریه و به شکل مشابه قبلا نیز صورت گرفته بود. اما حمله‌ای بدین صورت به خاک پاکستان سابقه‌ای نداشته است .

درگیری‌های مرزی و تبادل آتش خمپاره‌ای البته در منطقه مرزی بین ایران و پاکستان غریب نیست؛ اما حمله‌ای موشکی و پهپادی به پاکستان و در این چهارچوب و اینکه با بیانیه‌ای از سوی نیروهای مسلح ایران همراه باشد، سابقه نداشته است.

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران، درباره حملات موشکی اخیر و پس از حمله به پاکستان گفت: «ما در دفاع از منافع ملی و مردم‌مان هیچ محدودیتی قائل نیستیم و این کار را با اقتدار انجام می‌دهیم.»

محمدرضا آشتیانی گفت: «ما نمی‌پذیریم که در مرزهای ما کسی بخواهد شیطنت کند. از هر ناحیه‌ای جمهوری اسلامی را تهدید کنند، عکس‌العمل نشان می‌دهیم.»

این حمله از آنجا تامل برانگیزتر می‌شود که مقامات دو کشور یکدیگر را «برادر و دوست» می خوانند و نکته شاید مهمتر آنکه این حمله در شرایطی صورت گرفت که مقامات دو کشور پیش از این حمله با یکدیگر دیدار داشتند و مانورمشترکی هم بین دو کشور در حال انجام بود.

موشک

منبع تصویر،FARS

دکترین موشکی ایران

برخی از صاحبنظران بر این عقیده‌اند که حمله موشکی ایران به هدفی در اربیل و سوریه دستکم چه از نظر مصرف داخلی و چه از نظرمنطقه‌ای، می‌تواند حامل پیام‌هایی بوده باشد.

حملات به این دو کشور علیرغم آنکه مسبوق به سابقه بوده است، اما تلاشی هم شاید بوده باشد برای نشان دادن توان موشکی ایران. سپاه پاسداران گفته است که مبدا حمله های موشکی به کردستان عراق و شمال سوریه از سه نقطه در ایران بوده است.

شاید حمله به ادلب در شمال غربی سوریه در این حملات به نوعی حتی مهمتر از حمله به اربیل باشد؛ هدفی با پیامی آشکار، از این منظر که نشانگر توان برد موشکی ایران در حمله به هدفی در حدود ۱۴۰۰ کیلومتری مرزهای ایران است.

در خلال جنگ ایران و عراق و بعد از اعمال تحریم‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران، این کشور بویژه در زمینه تسلیحات بازدارنده دفاعی از جمله سامانه‌های راداری، هواپیماهای جنگی که قابلیت دفاع به ویژه از حریم هوایی ایران را داشته باشند روبرو بوده است. این کشور همچنین مشکلات دیگر در زمینه برخی از توانمندی‌های بازدارنده که در اختیار تعدادی از کشورهای منطقه است، مواجه بوده است.

با توجه به این مشکلات است که شاید «دکترین موشکی» و همچنین تولید و توسعه پهپادهای شناسایی و جنگی از سوی ایران بویژه در سالهای اخیر در محور برنامه‌های نظامی این کشور قرار گرفته است.

اواخر شهریور امسال ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، گفت « توانمندی‌های موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب دکترین نظامی شفاف قرار دارد که مبتنی بر بازدارندگی و حفظ امنیت ملی است.»

نکته‌ای که مقامات نظامی ایران نیز بارها بر آن تاکید کرده‌اند و در جریان مجادلات بین‌المللی از جمله در جریان مذاکرات هسته‌ای برجام بر عدم مذاکره درباره توان و برنامه‌های موشکی ایران، پافشاری کرده‌اند.

در این چارچوب شاید حمله به عراق و سوریه جدای از تبعات بین‌المللی آن در نشان دادن این توانایی و دکترین مهم باشد و از سوی دیگر در بعد داخلی آن برای دولتمرادن ایران که سخن از «انتقام سخت» می‌زنند و هوادران آنها اهمیت داشته باشد.

بدعتی تازه

آنچه که سوال برانگیزاست این است که در شرایطی که طراحان این حملات در ایران دستکم فرصتی برای برداشت تبلیغاتی از این حملات می توانستند داشته باشند، چرا به پاکستان حمله شد؟ آیا این حمله باعث ایجاد تنشی تازه و به عبارتی دردسر تازه‌ای برای ایران نخواهد شد؟ چنین تنشی در مرزهای شرقی ایران چه نفعی برای مقامات جمهوری اسلامی خواهد داشت؟

با توجه به حملات قبلی ایران به خاک عراق، چیزی جز واکنش لفظی و دیپلماتیک از این کشور انتظار نمی‌رفت که در عمل هم، همینطور هم شد. سوریه تحت زمامداری بشار اسد هم در شرایطی برای واکنش متقابل نیست.

اما حمله به پاکستان حتی اگر در چارچوب تئوری‌های توطئه مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی «هماهنگ شده» تفسیر شود، نه تنها با واکنش شدید لفظی و دیپلماتیک پاکستان روبرو شد بلکه حمله متقابل این کشور به هدفی در سراوان در استان سیستان و بلوجستان را نیز ‌‌به دنبال داشت.

به عبارتی ساده حمله به پاکستان و اقدام متقابل آن کشور، بدعتی تازه در روابط دو کشور ایجاد کرده است؛ اقدامی که در تئوری دستکم دست سایر کشورهای منطقه را برای اقدامی مشابه باز می‌گذارد، ضمن آنکه در عمل تعامل ایران با دیگر کشورهای منطقه را هم خدشه‌دار می‌کند.

این حملات در کل نیز بر نقش ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی تاثیر خواهد گذاشت و بر نقشی که غرب آن را «بی‌ثبات کننده» می‌خواند بیشتر تاثیر می‌گذارد.

این نکته پرسش دیگری را مطرح می‌کند که آیا تصمیم حمله به پاکستان در سطوح بالای نظامی و حکومتی گرفته شده و در باره آن هماهنگی شده بود یا نه؟

آیا مشخصا وزارت امور خارجه ایران در این مورد در جریان بود یا به مانند قبل این وزارتخانه از جریان تصمیم‌گیری‌ها کنار گذاشته شده بود؟

در این باره نکته جالب توجه آن است که بسیاری از مقامات ارشد ایران و مراجع عالی این کشور، درباره حمله به پاکستان اظهار نظری نکرده‌اند و رسانه‌های دولتی مانند خبرگزاری ایرنا و خبرگزاری صدا و سیما و رسانه‌های نزدیک به سپاه پوشش چندانی به حمله پاکستان ندادند.

چنین اقدامی ممکن است در زمان کنونی چندان برای جمهوری اسلامی مایه دردسر نشود اما تبعات این حمله می‌تواند «هزینه‌های سنگینی» در ابعاد محتلف برای جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته باشد.

  • محمد وزیری
  • شغل,بی‌بی‌سی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر