افشای شعبه پوششی وزارت اطلاعات موسوم به «نجات» در استان مازندران قسمت سوم
فشار و آزار و اذیت و مصادرة اموال خانواده مجاهدین
رژیم
تاریخ گذشته آخوندی در مصاف با هماورد تاریخی – ایدئولوژیکی خودش مجاهدین
خلق از فردای پیروزی انقلاب از هیچگونه دنائت و خباثتی دریغ نکرده است. از
انواع دروغ و دغلکاری تا اقدامات تروریستی که اتفاقاً بانی و سرچشمه
آنها هم خود خمینی بوده است و در این مسیر حتی از انفجار امام رضا و خانه
خدا هم دریغ نکرده است.
البته
رژیم به این هم بسنده نمیکند به هر خس و خاشاکی چنگ میزند تا بهزعم
خودش با درگیر کردن نیروی اصلی سرنگون کننده، زمان برای حاکمیت ننگینش
ذخیره نماید بهطور مثال رژیم جنایتکار آخوندی در استان مازندران از اینکه
نتوانسته به لطایفالحیل مجاهدین اشرفی و خانوادههایشان را بهرغم هرگونه
فشار و ارعاب به تسلیم وادارد دست به توطئههای دیگری میزند یکی از این
توطئهها مصادر اموال خانوادههای مجاهدین است. یکی از این نمونهها در
رابطه با خانواده نعمت اولیایی دریکی از شهرهای استان مازندران یعنی تنکابن
اتفاق افتاده است.
موضوع
ازاینقرار بوده که برادر بزرگتر نعمت اولیایی به نام عطا اولیایی که در
دهه ۶۰ تعداد ۴-۵ بار به جرم هواداری از سازمان دستگیر و زندانیشده بود و
قریب به ده سال هم در زندان بود در سال ۹۲ فوت میکند و همسر برادرش با دو
پسرش در خانه پدری نعمت اولیایی زندگی میکردند. حدود چهلم برادر نعمت،
دادگاه طی حکمی تمام اموال پدری او را مصادره نمود. علت مصادره عضویت نعمت
اولیایی در سازمان مجاهدین خلق بوده است.
روزنامه جمهوری اسلامی سهشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ –صفحه ۸
قابلتوجه اینکه اموال پدر نعمت اولیایی متعلق به شش خواهر و پنج برادر دیگر وی میباشد.
جالب
اینجاست که طبق حکم میبایستی تا شب عید همان سال همسر برادر نعمت اولیایی
خانه را ترک و البته جز خیابان جای دیگری هم برایشان متصور نبود. جالبتر
اینکه بقیه بستگان خانواده اولیایی برای اینکه مانع چنین وضعیتی برای همسر
برادر نعمت اولیایی شوند قریب به بیست میلیون تومان خرج دادگاه و وکیل
میکنند تا خانه خودشان را از چنگ غارتگران و جنایتکاران ولیفقیه ارتجاع
بیرون بیاورند و البته بقیه اموال پدری نعمت اولیایی که در حکم بی دادگاه
آمده کماکان مشمول مصادره دادگاه شده است.
نعمت
اولیایی در یک مصاحبه یکی دیگر از اقدامات جنایتکاران آخوندها در مورد
خانواده خود در سال ۶۰ را چنین توضیح داد: «در شرایطی که من و برادرم و
خواهرم در زندان بودیم و در همان زمان پدرم به خاطر فشارها و تألمات روحی
سکته و فوت کرد او را به سردخانه بیمارستان شهر منتقل کردند بعد از مدتی
برادرم را با چشمبند از زندان به بیمارستان میبرند با همان چشمبند او را
به سردخانه میبرند و بدون خبر، درست در چند سانتی جسد پدرم چشمبند
برادرم را باز میکنند. این هم فراز دیگری از سینهچاکی رژیم در رابطه با
خانواده. اما یکی از فرآوردههای صنایع نعل وارونه زدن آخوندی،”دفاع از
حریم مقدس خانواده است ”البته خواننده به سیاق فرآوردههای دیگر، گرای عکس
آن را میگیرد و فراموش نمیکند که همین آخوندهای جهل و جنایت آخوندی بودند
که موجب سکته انبوه پدران و مادران بعد از شنیدن خبر اعدام فرزندانشان
شدند و انبوه پدران و مادران در زندانها گروگان فرزندانشان بودند و بعضاً
اعدام هم شدند اما ناگهان گربه عابد مسلمانا شده و بعد از آزمودن همه راه و
روشهای رذیلانه در مصاف با کانون مقاومت سراسری، این بار به کثیفترین
حربه دست یازید»
در
شرایطی که رژیم در باتلاق سرنگونی افتاده و هرچه بیشتر دستوپا میزند
بیشتر در آن فرو میرود و از طرفی دست آخوندها از حمله و هجوم و کشتار
مجاهدین و موشکباران و عملیات تروریستی کوتاه شده، بیشتر از همیشه به
اهرمهای مستعمل و ترفندهای لو رفته رو آورده و گماشتههای اطلاعات آخوندی
در استانهای مختلف جایگزین آدمکشان قبلی مجاهدین شدهاند. ولی ضروری است
که به همة مأموران و گماشتههای اطلاعات آخوندی اطمینان بدهیم که مردم
ایران پروندههای آنها را برای روز حساب؛ در حافظة تاریخی خودشان دارند و
هرگز فراموش نخواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر