۱۳۹۳ اسفند ۶, چهارشنبه

غزلی برای آندرانیک - البرز

گزارش
تاريخ: PM 5:42:11 1393/12/3

غزلی برای آندرانیک - البرز

آندرانیک با فلوت عماد رام-لس آنجلس

آندرانیک با فلوت عماد رام-لس آنجلس

روح غمگین سرزمینم را
نغمه نغمه به ما نشان دادی
از پس سالهای دور و دراز
عشق را یاد هر جوان دادی
غصه‌ها را به خنده و شادی
ساز و آواز تو بدل می‌کرد
یک آکورد به جا و با احساس
زندگی را پر از غزل می‌کرد
«هجرت» از بی‌ترانه‌گی و سکوت
رفتن تو «به خود رسیدن» بد
«گره کور» و سخت نت‌ها، با
دست اندیشه‌ی تو وا می‌شد
باتو طی کرده روح موسیقی
هیجانی‌ترین دقایق را
خاک من با تو تجربه کرد
عاشقی‌های هر «شقایق» را
لحظه لحظه کنار ما هستی
بی‌گمان در شرایط جنگی
شب میان گلوله و سنگر
با تو رفتم به «جشن دلتنگی» 
گریه کردی غروب غربت را
«خانه سرخ است» و خانه ویران است
سهم تو از تمام این عالم
قلب پاکی به شکل ایران است
«سادگی مرا ببخش» آندو
با تو در هر ترانه «پرسه» زدم
حمل بر خودستایی‌ام نشود
د و ـ رـ می ـ فا ـ سل ـ لا ـ سی ـ هم بلدم
«پرسش» بی‌جواب تنهایی
«نیمه‌ی گمشده» من‌ام یا تو؟ 
مانده‌ام «روزهای روشن» را
سرکنم عاشقانه من با تو
با بهار آمدی و با «گل سرخ» 
رخنه کردی به باور پاییز
«مرهم» زخم هر ترانه شدی
آندرانیک اشرفی عزیز
تا دوباره تو را به چنگ آرم
به خدا می‌سپارمت آندو
گفته‌ام بارها و می‌گویم:
واقعا دوست دارمت آندو.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر