«سرنگونی و انقلاب» تنها «انتخاب» مردم ایران
- سیاسی
- 1402/12/10
آفتابی شدن خامنهای، درست دو روز مانده به نمایش ورشکستهٔ انتخابات خبرگان و مجلس ارتجاع، نشان از وخامت و تلاطم اوضاع دارد. افزودن فلهیی به تعداد کاندیداهای تأیید صلاحیت شده و بالابردن سیاهی لشگر نیز نتوانست، تنور سرد این نمایش مهوع و رسوا را گرم کند. تا جایی که او مجبور شد حتی برای جمعوجور کردن و انگیزهدادن به تتمهٔ پراکنده و ریزشی درون حکومت به کلماتی مانند «پیشرفت!»، «منافع ملی!»، «قدرت ملی!» و «ایران!» متوسل شود. از همه مضحکتر اینکه پاسدار صادق محصولی نیز در یک نشست خبری، عبارت «انتخابات آزاد و دموکراتیک!» را مورد سوءاستفاده قرار داد.
«انتخابات آزاد و دموکراتیک در ایران، محصول جمهوری اسلامی است چون سلطنت پهلوی نسبتی با رأی مردم نداشت!» (تسنیم. ۹اسفند ۱۴۰۲)
خیانت به ناموس واژهها، در این نظام امر تازهیی نیست اما کاربرد عبارت «انتخابات ضعیف!» از جانب خامنهای، دال بر شکست پیشاپیش خیمهشببازی انتخابات است.
«اگر انتخابات ضعیف باشد، هیچکس سود نمیبرد، همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند» (خامنهای. شبکهٔ خبر رژیم. ۹اسفند ۱۴۰۲).
«ضررکردن»، «ضربهخوردن» و به خطر افتادن امنیت کشور، اسامی مستعار «قیام و سرنگونی» هستند؛ همان واقعیتی که در زیر پوست جامعه در حال غلیان است.
شرف و افتخار تاریخی
مقاومت ایران و جبهه خلق این افتخار را دارد که از فردای ۳۰خرداد مغلوب وسوسهٔ خناس عمامهدار نشد و برای نمایش سخیف بهاصطلاح انتخابات این رژیم مشروعیت قائل نشد. شرف و افتخار تاریخی مجاهدین و مقاومت یاران همین بس که «اصولیترین، واقعبینانهترین و مؤثرترین برخورد را تحریم تام و تمام انتخابات فرمایشی مجلس نامشروع رژیم خمینی شناخت».؛ و به مردم ایران اعلام کرد: «به هر ترتیب از شرکت در مراسم این انتصابات فریبکارانه خودداری کنید!»
مسعود رجوی در پیام بهمن۱۳۶۲ خود به صراحت هر نوع کاندیداتوری برای این مجلس نامشروع و ضدمردمی را شراکت در جرم این رژیم اعلام نمود.
«شخصا چه بهعنوان مسئول شورای ملی مقاومت و چه از جانب مجاهدین خلق ایران تأکید میکنم که کلیهٔ کاندیداها و وکلای این مجلس نامشروع و ضدمردمی بهخاطر نادیدهگرفتن و پشت پازدن به اساسیترین حق ملت که همانا حق حاکمیت ملی و مردمی است، شریک جرمهای خمینی بر ضدآزادی و استقلال میهن و برضد مقاومت خونبار تمام مردم ایران میباشند» (نشریهٔ مجاهد، شمارهٔ ۱۸۸.۶بهمن ۱۳۶۲).
یک تجربهٔ تاریخی
آن روز نیز مانند همین امروز خمینی، سلف خامنهای نیز برای بازارگرمی نمایش انتخابات به نیرنگها و دجالیتهای مختلف متوسل میشد و میگفت اگر در انتخابات شرکت نکنید «اسلام!» شکست میخورد، همه شکست میخورند. مسعود رجوی در پاسخ به این لاطائلات فریبکارانه به صراحت گفت:
«بهراستی خمینی خوب پیشبینی کرده است که اگر مردم کنار بروند همه شکست میخورند. با این تفاوت که چون او میداند که خود از همان نخستین روز استقرار دیکتاتوریش مردم را کنار زده و اساسیترین حق آنها یعنی حق آزادی و انتخاب و حق حاکمیت مردمی را از ایشان سلب کرده است، علیهذا ناگزیر است با هر گونه فریبکاری و تحمیل و اجبار انزوای اجتماعی خود و نفرت عمومی از این رژیم استبدادی را در اینگونه مقاطع از دید جهانیان مخفی سازد و هر طور شده با تهدید و نیرنگ چنین وانمود کند که هنوز مردم در صحنه حضور دارند. در این رابطه گاه در قالب مثال حتی حاضر میشود تواضع به خرج داده و بگوید مردم اگر از من گله دارند از اسلام سرد نشود، من خلاف کردم به اسلام چه، اما این مقدمهچینی تماماً بهخاطر این است که فیالفور بیفزاید، مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادی را نبودن تحت اسارت شرق و غرب را میخواهند، همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند، اما ما میگوییم مردم ایران دقیقاً به همین دلیل که استقلال و آزادی میهن خود را میخواهند، در این انتخابات قلابی شرکت نخواهند کرد» (همان منبع).
اکنون زمان انقلاب است
گذشت زمان اثبات کرد که تحریم قاطع نمایش انتخابات تنها اقدام اصولی و شرافتمند بوده است و خواهد بود.
تحریم قاطع انتخابات بخشی از فعالیت کانونهای شورشی در فضای انفجاری و مستعد قیام و خیزش است، حتمیت و پیشبرد خط سرخ سرنگونی و انقلاب، خامنهای را بر آن داشته است که حتی همباندیهای خودش را نیز به تیغ «خالصسازی» بسپارد و کسانی مانند حسن روحانی را نیز رد صلاحیت نماید تا علاوه بر دولت مجلس یکدست و حلقهبهگوش، خبرگان را نیز برای حل معضل جانشینی از عناصر ناهمخوان پاکسازی نماید. افزودن بهشمار اعدامها، جنگآفرینی در غزه و خیانت به مردم فلسطین نیز در این راستا بوده است.
صحبتهای خامنهای در مورد «انتخابات ضعیف» بهراه افتادن کمپین مضحک «التماس» از سوی خامنهای و مهرههای ریز و درشت او برای شرکت در نمایش انتخابات، بیانگر کسادی و شکست مطلق آن است (۱).
انتخاب قاطع مردم ایران با عبور از چند قیام سراسری، انقلاب و سرنگونی است. آری، اکنون زمان «انقلاب» است نه «انتخابات»؛ انتخابات آزاد تنها و تنها با سرنگونی و پس از سرنگونی فاشیسم دینی امکانپذیر است.
پانوشت:
(۱) در این زمینه شاهد انواع و اقسام توجیه و استدلال برای رفع و رجوع این کسادی و شکست بهخصوص در تهران هستیم. احمد قیومی، فرماندار تهران گفته است:
«یکی از دلایلی که گاهی اوقات اعداد مشارکت در انتخابات در تهران پایین است، این نیست که تهرانیها رأی نمیدهند، بلکه به این دلیل است که یکسری از تهرانیها برای رأی دادن به حوزههای انتخابیه دیگری میروند تا به اقوام خود که کاندیدا شدهاند، رأی دهند. با بررسی خروجی تهران در شب انتخابات، مشاهده میکنیم در حال حرکت به سمت حوزه انتخابیهٔ دیگری هستند!» (دنیای صنعت. ۹اسفند۱۴۰۲)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر