۱۴۰۲ شهریور ۲, پنجشنبه

اسدالله لاجوردی ـ قهقهه هیولا تا تفاوت نازیسم و خمینیسم تااندیشه جنسیتی در اتاق تمشیت شماره ۵

  اسدالله لاجوردی ـ قهقهه هیولا تا تفاوت نازیسم و خمینیسم تااندیشه جنسیتی در اتاق تمشیت

اسدالله لاجوردی ـ حاکمیت در زندان اوین

اسدالله لاجوردی ـ حاکمیت در زندان اوین

در این وضعیت بود که خمینی اسدالله لاجوردی را به ریاست زندان‌های تهران و پس از مدتی دادستان انقلاب اسلامی تهران منصوب نمود. حالا لاجوردی به ظرف، شرایط، قدرت و پشتیبانی لازم برای اجرای کینه‌ورزی و انتقام‌کشی‌اش دست یافته بود. او با قلب و ضمیری تهی از عشق به آزادی و سرشار از تفاوت‌گذاری‌های مذهبی و نیز لبالب از خاطره‌ از زندانیان مجاهد و مبارز پایدار در برابر دیکتاتور سابق، بر اریکهٔ زندان و زندانی نشانده شد. نباید انتخاب یک قلب شقی و ضمیر جانی و روح هیستریک در انتقام‌جویی را توسط خمینی بی‌دلیل دانست؛ رویدادهای بعدی زندان‌های تهران طی چند سال پس از پیروزی قیام ۱۳۵۷ نشان داد که خمینی نشانه‌یی از قلب و ضمیر و روح خودش را در این امر گماشت.

 

اسدالله لاجوردی ـ تاکتیک مرگ از درون

اسدالله لاجوردی از همان آغاز صدارت بر زندان‌ها، دنبال لجن‌مال کردن شخصیت انسانی زندانی بود. برایش هم فرقی نداشت که زندانی چه هویت سیاسی و عقیدتی دارد یا ندارد. برای او مهم شکستن زندانی، به ندامت کشاندن، خردکردن شخصیت و تبدیل او به یک عصاره و کالبد بی‌روح و انگیزه بود که به گذشته‌اش کینه بورزد و دنبال انتقام از آن باشد.

 

تاکتیک لاجوردی بازتاب همان رفتار گروه مؤتلفه و برخی زندانیان و روحانیان در برابر ساواک شاهنشاهی بود که شکست‌خورده و سپاس‌گوی از زندان خلاص شده بودند. این تاکتیک و حربه لاجوردی با زندانیان ـ حتی عادی و غیرسیاسی ـ‌ ناشی از یک عقده‌گشایی روانی نسبت به گذشته خویش بوده است.

 

اسدالله لاجوردی ـ تفاوت نازیسم و خمینیسم

یادآوری این نکته ضروری است که این تاکتیک اسدالله لاجوردی که زیر نظر خمینی برنامه‌ریزی و اجر می‌شد، بسیار فراتر از تاکتیک‌های نازیسم هیتلری در اردوگاه‌های مرگ در حین جنگ دوم جهانی می‌باشد. در آنجا با جسم زندانی هر چه می‌خواستند می‌کردند که از او انتقام بگیرند تا مکافاتش را ببیند و در نهایت جسمش را نابود می‌کردند؛ ولی او را به جنگ و جدال با اندیشه و ذهن و ضمیر و روح و شخصیتش نمی‌کشاندند. اسدالله لاجوردی مدام در فکر تربیت جلاد و شقی در درون زندانی بود. از این‌رو زیر سلطه او، دیگر فرد زندانی مشمول قانون و قضا و حقوق زندانی نیست، بلکه مهره‌یی است که باید از دهلیز شکست شخصیت، توبه، ندامت جلو تلویزیون، انتقام از گذشته و تیرخلاص زدن به یاران سابقش بگذرد.

 

اسدالله لاجوردی ـ اندیشه جنسیتی در اتاق تمشیت

تاکتیک‌های اسدالله لاجوردی در مقابل زندانی، وقتی به زنان زندانی می‌رسد، پوسته می‌شکند و در تلفیق با اندیشه ضدبشری جنسیتی که زن را فاقد اراده برای انتخاب و اختیار و نیز کالایی در سلطه تمتع‌جویی مرد می‌داند، منجر به وحشیگری فوق‌تصور در زندان‌های خمینی و دادستانش لاجوردی می‌گردد. تردیدی نیست که هیچ زن زنده‌مانده و خلاص‌شده از زیر دست اسدالله لاجوردی، نتوانسته دیده‌ها و تجربه‌های شخصی‌اش را بازگو کرده یا نوشته باشد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر