مهم وعبرت آموز : شیطانسازی علیه مجاهدین گریزگاه دشمن برای مقابله با سرنگونی
مهمترین راهحل کارشناسان رژیم این است که تحت پوش شناساندن ماهیت سازمان مجاهدین، علیه مجاهدین دروغپردازی و شیطانسازی کنند. وزارت اطلاعات برای تحقق راه کار و رهنمود کارشناسان خودش، چه اقداماتی را در دستور کار قرار داده است؟
شیطانسازی علیه مجاهدین گریزگاه دشمن برای مقابله با سرنگونی
شیطانسازی علیه مجاهدین گریزگاه دشمن برای مقابله با سرنگونی
این روزها از ولیفقیه ارتجاع تا روحانی و از ارگانها و مقامات و کارشناسان رژیم، فغان و فریادشان از شورشهای بزرگتر از قیام دی 96 و آبان ۹۸ بلند است و همه از مجاهدین بهعنوان تهدید اصلی نام میبرند. در یک نمونه از این هشدارها چنین آمده است:
«اگر به پیشینه… سازمان مجاهدین خلق هم نگاه کنیم، شاهد هستیم که از غائله ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا امروز تنها گروه منسجمی هستند که پیاپی در پی توطئهچینی برای راهبرد “براندازی” نظام هستند. روزی در خیابانهای تهران و شهرهای دیگر با پاسداران فداکار انقلاب درگیر میشدند… روزی ارتش بهاصطلاح آزادیبخش برپا کردند و درصدها رشته عملیات… هزاران پاسدار مدافع نظام را به فیض شهادت رساندند؛ و امروز هم عناصر خود در ایران را تحت عنوان “کانونهای شورشی” سازمان میدهند.
آنها … بهروشنی تأکیددارند کانونهای شورشیشان ۳ هدف عمده را دنبال میکنند:
۱- برپایی اغتشاشات (با سوءاستفاده از نارضایتی مردم از گرانی و وضعیت اقتصادی)
۲- جهت دادن اعتراضات مردم از خواستههای “صنفی” به شعارهای «براندازانه».
۳- فریب ذهن و ضمیر جوانان و کشاندن آنها به دام گروهک خود
بله، در وضعیت کنونی که تحریمها و … همچنین شیوع ویروس کرونا… نظام ما در شرایط سختی قرار دارند، برخی بهجای اینکه کمربندها را محکمتر کرده، بیپرده فلش را روی تنها دشمن اصلی نظام، سازمان [مجاهدین] بگیرند، بهجای اینکه به مردم بگویند این دستگاه جهنمی [مجاهدین] است که با سیمای نفاق (سیمای آزادی) و سایتها و سایر بوقهای خود، هرروز در حال بمباران اذهان مردم و جوانان است، دشمن را گرد کرده، از اینوآن و رسانههای بیخاصیتی مانند اینترنشنال و من و تو سخن میگویند.
بهراستی اینان (که البته صادقانه دلسوز نظام هستند) چرا از نحوه برخورد رهبری و آقای روحانی با دشمن آموزش نمیگیرند؟
مگر آقا با همان ژرفنگری همیشگی، پس از غائله آبان و دی ۹۸ و آنهمه انفجار و تخریب در کشور، بهجای اینکه مانند برخی انگشت اشاره را به سمت دشمنان ناچیزی مانند سلطنتطلبان و عربستان بگیرند، روشن و بیپرده [مجاهدین] نشسته در آلبانی را نشانه نرفتند و گفتند: “در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک تعداد ایرانی مزدور، وطنفروش، جمع شدند دورهم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی کردن و نقشه درست کردن. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم» (مقام معظم رهبری-۱۸ دی ۹۸) “». (سایت نسیم کرمانشاه رژیم – ۱۸ اردیبهشت 99)
سؤالی که در این نوشته میخواهیم به آن پاسخ دهیم این است که با توجه به همه این مرثیهخوانیها و بهطور مشخص شخص خامنهای برای نظام، آیا کارشناسان اطلاعاتی رژیم راهکاری هم برای مقابله با خطر قیامهای پیشرو دارند یا خیر؟
در همین رابطه یک کارشناس دستگاه امنیتی رژیم میگوید: «بزرگترین اقدامی که بهعنوان یکقدم اساسی و مثبت در مسیر مبارزه با [مجاهدین] باید مطمح نظر قرار گیرد همانا شناساندن ماهیت فرقهای این سازمان به افکار عمومی بهویژه در کشور مقر فرقه (آلبانی) بهعنوان یک اقدام مرتبط با حوزه دیپلماسی عمومی است. خانوادههای قربانیان میتوانند با رسواسازی فعالیتهای فرقهای رجوی دولت آلبانی را از منظر نقض آشکار حقوق بشر تحتفشار قرار دهند». (فراق وزارت اطلاعات – ۱۳ اردیبهشت 99)
بنابراین مهمترین راهحل کارشناسان رژیم این است که تحت پوش شناساندن ماهیت سازمان مجاهدین، علیه مجاهدین دروغپردازی و شیطانسازی کنند.
وزارت اطلاعات برای تحقق راه کار و رهنمود کارشناسان خودش، چه اقداماتی را در دستور کار قرار داده است؟
رژیم علاوه بر ساخت و تولید فیلم و مستند و انتشار جعلیات تحت عنوان «کتاب» و تولید هزاران خبر و راهاندازی سایتهای حکومتی و پوششی، یکی از مهمترین اقدامات محوری علیه مجاهدین و اشرف ۳ را تحت پوش خانواده تعیین کرده است. بر همین اساس اقداماتی که وزارت بدنام در دستور کار مأموران و مزدورانش قرار داده بهقرار زیر میباشند:
- موظف نمودن انجمن نجاست به اینکه به نحو مضحک و احمقانهای از شورای عالی امنیت نظام و آخوند روحانی بخواهد که رژیم از دولت آلبانی به خاطر حضور مجاهدین در این کشور، یعنی در اشرف 3، تحت عنوان ” ناپدیدشدگان اجباری”!!! شکایت کند.
- به مأموران و مزدورانش دستور داده که طوماری را تحت عنوان خانواده مجاهدین و به اسم مأمور پیشانی سیاه خودش، ابراهیم خدابنده، امضاء کنند.
- با نوشتن نامههایی، مدعی شوند که مجاهدین بهزور در اشرف 3 نگهداشته شدهاند!
البته اینگونه اقدامات علیه مجاهدین تازگی ندارد. ذیلاً سوابق اینگونه تشبثات در اشرف و لیبرتی را بررسی میکنیم.
سیرک وحوش ولایت در اطراف اشرف
وزارت اطلاعات آخوندی از 19 بهمن 88، پس از کشتار ۶ و ۷ مرداد 88، با شرکت تعدادی از مأموران و مزدورانش تحت عنوان خانوادههای مجاهدین و با کمک کمیته سرکوب اشرف در نخستوزیری عراق، اقدام به برپایی سیرک مزدوران در ورودی اشرف نمود.
از آنجا که هدف و مأموریت این تجمع، زمینهسازی برای کشتار مجاهدین بود، وزارت اطلاعات پس از چند ماه، اجباراً پوشها و محملها را کنار گذاشته و در ادامه توطئهای که تحت عنوان دیدار خانوادهها از اشرف بهپیش میبرد، اقدام به اعزام مأموران اطلاعاتی شناختهشدهاش نمود که هیچکسی را در اشرف نداشتند! مأمورینی همچون سینگلتون، محمدحسین سبحانی، علی قشقاوی، هادی شعبانی، طالب جلیلیان، حمید دهدار حسنی، علی اکرامی، علی مرادی، مکی رفیعی، غلامحسین صادقی و …
سیرک وحوش ولایت در اطراف اشرف به مدت ۶۷۷ روز با ۳۲۰ بلندگو بهطور شبانهروزی علیه اشرفیها به تهدید و فحاشی و تکرار لاطائلات وزارت اطلاعات برای زمینهسازی کشتار مجاهدین پرداخت.
تهدید و زمینهسازی برای کشتار مجاهدان اشرف:
در اینجا میخواهیم بهطور مختصر به این سؤال پاسخ بدهیم که هدف کسانی که خودشان را خانواده مجاهدین معرفی میکردند و همچنین حرف و شعارشان چه بود؟ با مرور برخی شعارهای آنها پاسخ روشن میشود:
- خودم بشخصه با دستهای خودم با همین چنگهای خودم دستتو حلقومت میزنم اون زبونت رو کثیف رو از دهنت بیرون میکشم، من همونی خواهم بود که سرتو بالای دار ببرم خودم طناب دار رو میاندازم به انتقام امشب.
- حلقومت را بیرون خواهیم کشید. حلقومت را از چاه خیانت اشرف بیرون خواهیم کشید.
- خانوادهها منتظرند تا حلقومت را جلوی در بیرون بکشند.…صدای بلند بگویم کار سازمان تمامشده است…
- ما خانوادهها تصمیم گرفتیم تصمیم گرفتیم قلعه اشرف را با خاک یکسان کنیم…
واقعیت این است که ایستادگی و پایداری اشرفیها باعث شد کسانی که تحت عنوان خانواده، به سیرک ولایت آمده بودند به حرف و نیت اصلیشان اعتراف نمایند که بگفته خودشان، همانا این بود که «ما را وزارت اطلاعات فرستاده است» و فریاد میزدند که «ما آمدهایم اشرف را به خاک و خون بکشیم». «ما از طرف ضداطلاعات آمدهایم. پس برای ضداطلاعات کشتن شما کاری ندارد… از چی میترسین از حفاظت اطلاعات؟ ما رو حفاظت اطلاعات فرستاده که شما رو ببریم»…
مجاهدین از همان ابتدا اعلام کردند که این توطئه بهمنظور زمینهسازی طرحهای تروریستی و کشتار در اشرف صورت میگیرد. ورود مأموران لو رفته وزارت اطلاعات که هیچ اقوامی در اشرف نداشتند هم مؤید این نظر بود. بدین ترتیب، حمله به اشرف در ۱۹ فروردین، باهدف قتلعام صورت گرفت.
درحالیکه صورتمسئله ظاهراً این بود که این بهاصطلاح خانوادههای وزارتی از مجاهدین شکایت دارند که چرا عواطف آنها برای دیدن فرزندانشان، بیپاسخ گذاشتهشده، ولی عملاً تمامی تهدیدات و شعارهایشان متمرکز «بیرون کشیدن زبان فرزندانشان از حلقوم آنها» و در ادامه، برای حمله به اشرف توسط مزدوران عراقی رژیم که زمینهساز حمله و قتلعام با زرهی و شلیک مستقیم بهسوی اشرفیان بود. جنایاتی که دنیا آن را محکوم نمود.
ابراز عواطف جیرهخواران ولایت نسبت به مجاهدین
تصاویری از ابراز عواطف! خانوادگی به مجاهدین مستقر در اشرف که در محاصره و بازداشت خانگی بودند.
مثال دیگر مزدوری بنام علیرضا نقاش زاده که تحت عنوان «دیدار مادر و خانواده» برای کارهای تروریستی از طرف وزارت اطلاعات فرستادهشده بود یا مزدور دیگری بهنام امیر یغمایی که همراه با یک خبرنگار به جلوی درب اشرف 3 فرستاده میشود و میگوید برای دیدار خانوادگی آمده! بردن خبرنگار برای به اصطلاح دیدار خانوادگی بیانگر طرح و هدف مشخص برای بهرهبرداریهای بعدی به منظور شیطانسازی از مجاهدین است که زمینهساز تروریسم میباشد.
رژیم بعد از کشتار بیرحمانه و شقاوتبار ۱۹ فروردین، مجدداً همان لجن پراکنیها و تهدیدها تحت نام خانواده را از سر گرفت. درست مثل امروز که رژیم علیه اشرف ۳ شیطان سازی میکند. آخوندها ازآنجاکه نتوانستند در عراق، مجاهدین را نابود کنند، حالا با جنگ روانی و دروغپردازی و با همان فرهنگ و همان مأموران وزارت اطلاعات در داخل و خارج کشور و از طریق انجمن نجاست، میخواهند برای کارهای تروریستی رژیم، زمینهسازی کرده و کاری را که نتوانستند توسط سفارت و دیپلمات تروریستهای خود در آلبانی پیش ببرند، حالا تحت نام خانواده انجام دهند.
زمینهسازیهای حمله به اشرف
مأموران وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس نیز با نوشتن نامه به مالکی و جنگ روانی، به شیطان سازی از مجاهدین دستزده تا شرایط را برای قتلعام مجاهدین آماده کنند. درست مثل همین امروز که مأموران رژیم با نامهنگاری و طومارهای پوشالی و شیطان سازی از مجاهدین اشرف ۳ همان اهداف سیرک وحوش ولایت را دنبال میکنند.
در اردیبهشت ۹۲ وزارت اطلاعات سیرک جدید خارج کشوری خودش را هم راه انداخت و از مصداقی و سپس از همکاسههای او در فاز جدید رونمایی کرد. هر دو سیرک، در عراق و اروپا، هدف واحدی داشتند که ریختن خون مجاهدین در اشرف و لیبرتی و انهدام سازمان و تشکیلات مجاهدین و آلترناتیو دمکراتیک انقلابی و مخصوصاً ردیابی و از بین بردن رهبری مقاومت بود. این را طاهر بومدرا مسئول حقوق بشر سازمان ملل در عراق در کتابش «ناگفتههای اشرف» بهخوبی شرح داده است…در آن زمان قاسم سلیمانی که نفوذ زیادی در کنترل دولت عراق داشت درصدد بود یک ۱۷ ژوئن دیگر منتهی از نوع مالکی راه بیندازد. مزدوران رونمایی شده از قبیل ایرج مصداقی، آتش بیاران همین معرکه برای کشتار مجاهدین بودند. تواب تشنه به خون، به چیزی کمتر از سر و خون مسعود رجوی رضایت نمیداد. در سال ۹۲ قبل از قتلعام مجاهدین در اشرف، مصداقی و دیگر بازیکنان سیرک خارجه باید با بلندگوها و سایتهای خود، راه کشتار را هموار میکردند. حرف مصداقی این بوده و هست که مجاهدین و رهبری آنها بدتر از این رژیم هستند و رژیم بههرحال بهتر از اینهاست. در ۱۰ شهریور ۹۲ مالکی به قتلعام ۵۲ مجاهد اشرفی و به گروگان گرفتن ۷ مجاهد دیگر دست زد.
بعد از قتلعام اشرف همین بهاصطلاح خانوادهها و مأموران و مزدورانی که امروز برای راهاندازی سیرک در اشرف ۳ دستوپا میزنند، اقدام به نوشتن نامه تقدیر و تشکر از مالکی کردند.
انتقال مزدوران اطلاعات و نیروی تروریستی قدس تحت عنوان خانواده به لیبرتی:
به دنبال انتقال مجاهدین به لیبرتی، شاهد انتقال تعدادی از مزدوران اطلاعات و نیروی قدس به لیبرتی تحت عنوان خانواده مجاهدین بودیم. این اقدام توسط سفارت رژیم آخوندی طراحی و توسط کمیته سرکوب اشرف اجرا میشد.
از ابتدای انتقال مجاهدین به لیبرتی تا زمانی که مجاهدین بهطور کامل و دستهجمعی از عراق به آلبانی و سایر کشورهای اروپایی منتقل شدند، وزارت اطلاعات مجموعاً ۹ اکیپ از مزدوران و جیرهخواران ولایت را تحت عنوان خانواده مجاهدین به لیبرتی آورد.
این مأموران در حالی به لیبرتی منتقل میشدند که برای نزدیک شدن به این کمپ، باید از چندین نقطه بازرسی عبور میکردند. عبور از آنها تنها با هماهنگی، همدستی و کمک نیروهای امنیتی عراقی امکانپذیر بود.
در کمپ لیبرتی نیز همین وضعیت ادامه پیدا کرد. وزارت اطلاعات رژیم، مأموران خودش تحت عنوان خانواده را برای شناسایی اهداف حملات موشکی به اطراف آنجا میفرستاد. آنها نیز شعار میدادند که مانند اشرف، قصد زمینهسازی کشتار مجاهدین رادارند:
«همانطور که میدونید اشرف را خراب کردیم. اینجا هم دیوار را خراب میکنیم».
قابلتوجه اینکه مزدوران نیروی تروریستی قدس با کمک دولت مالکی، ۵ بار کمپ لیبرتی را مورد حملات خونبار موشکی قراردادند. در کمپ اشرف و لیبرتی مجموعاً 180 نفر از مجاهدین کشته شدند و بیش از ۱۴۰۰ نفر مصدوم و مجروح گردیدند.
قابلتوجه اینکه هر بار قبل از حملات موشکی به لیبرتی، ابتدا وزارت اطلاعات مزدوران خودش را به اسم خانواده مجاهدین به پشت دیوارهای لیبرتی میآورد و بعد از شکنجه روانی همین مجاهدین و بعدازاینکه برای قتل و کشتار آنها زمینهسازی میکردند، حملات موشکی نیروهای عراقی تحت امر ولیفقیه ارتجاع شروع میشد.
هر وقت سروکله این افراد به اسم خانواده پیدا میشد مجاهدین برایشان روشن بود که باید برای یک حمله و کشتار جدید آماده شوند.
نتیجهگیری:
سرانجام در تاریخ 19 شهریور 95 و تقریباً طی 7 ماه، همه ساکنان از زندان لیبرتی یا به قول آقای جولیانی از اردوگاه مرگ لیبرتی، با تلاشهای خانم مریم رجوی و در چارچوب یک طرح و برنامه حسابشده، به خارج از عراق و عمدتاً آلبانی منتقل شدند. بهاینترتیب تلاش 14 ساله رژیم به شکست کامل انجامید و داغ نابودی یا تسلیم رزمندگان مجاهد به دل خامنهای و عمله و اکره او باقی ماند. این انتقال بزرگ، نه پایان راه برای رسیدن به ساحل آرامش! بلکه باهدف ادامه جنگ برای آزادی بود. راهپیمایی بزرگ مجاهدین با کوله باری بر دوش، به مقصد ایران آزاد و دموکراتیک. همانهایی که چندین بار همچون سیاوش از آتش گذشتند بر ادامه راه تا آزادی تأکید میکنند.
در رابطه با شیطانسازی علیه مجاهدین گریزگاه دشمن برای مقابله با سرنگونی بیشتر بخوانید
تلاش وزارتاطلاعات برایراهاندازی سیرکمزدورانش علیه مجاهدین دراشرف۳ – برنامه پرونده
استراتژیرژیم برای مقابلهبا قیام و مجاهدین – برنامه پرونده
علیرضا نقاش زاده عضو شبکه تروریستی مامور پیشبرد طرح تروریستی در آلبانی تحت پوشش خانواده
کتاب «خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع؟» – مسعود رجوی
گزارش سایت خبری نیوزبلیز از اخبار جعلی رژیم ایران که خانوادهها را علیه یکدیگر میکند
فشار بر خانواده ها – جنگ ما تا رسیدن به آزادی، مقصد بلند مردم ایران ادامه دارد – از: آزاده صبور
عفو بینالملل: تلاشهای جدید مقامات رژیم ایران برای خاموش کردن صدای خانوادههای قتلعام شدگان ۶۷
انجمن نجات وزارت اطلاعات ارگانی برای نفوذ و تروریسم تحت پوش خانواده
اعزام مزدوران اطلاعات علیه مجاهدین به لیبرتی بنام خانواده
شکنجه روانی توسط وزارت اطلاعات در پوش خانواده – عیسی اکبرزاده
افشای دامهای وزارت اطلاعات آخوندی برایمن توسط همسرسابق – از: کوروش ممبینیپور
معذرتخواهی و ابراز تأسف فرید شاه کرمی از ارتباط با مأموران وزارت اطلاعات
لالایی وزارت و انجمن نجاست برای ولیفقیه- از: معصومه شاه کرمی
آویختن مزدوران وزارتی به ظریف ماله کش اعظم نظام- از: زهرا فرحناک
نامهای به آقای یان کوبیس، نماینده دبیر کل در عراق June 17, 2016 – از محمدرضا ایرانپور
نامههای خانوادگی انجمن نجاست یا آدرس آلترناتیو- حسنیه حقوردی
عمهجان نجاستی و خاطرات بهعمد فراموششده! از طاهر اقبال
عمهجان وزارتی! – از احسان اقبال
افشای یک «جنگ روانی علیه مجاهدین» -سمیه محمدی
نامه افشاگرانه سمیه محمدی به آقای جافای وزیر کشور آلبانی
آرزوهای برباد رفته یک رژیم پابگور از حمیدرضا نوری
جنایتهای پنهان یک رژیم پابهگور علیه مجاهدین (قسمت اول)
جنایتهای پنهان یک رژیم پابهگور علیه مجاهدین (قسمت دوم)
جنایتهای پنهان یک رژیم پابهگور علیه مجاهدین (قسمت سوم)
جنایتهای پنهان یک رژیم پابهگور علیه مجاهدین (قسمت چهارم)
آنچه از پدر ارث دارم، وطندوستی است – از داریوش فتاحیه
این بار وزارت اطلاعات با نقاب برادر چشمانتظار! – از: حسین نعمت اللهی
ماسک مسخره خواهر بیقرار بر روی صورت مأمور وزارتی- از محسن مؤکدی
اسم خواهرم صبا بود – از حبیبالله قاسمی
خیلی جالب است، اما عجیب نیست – از صادق حجازی
کهکشان۹۶، زلزله سرنگونی و پسلرزههای آن – از رحمان حیدری
دلسوزی یا شیادی؟ – از محمدتقی ریاحی
جوشش خون شهیدان برملا کننده ننگ و نکبت مزدوران – از اسماعیل اسدی
فراموش نکرده و فراموش نمیکنم – از علیاکبر مردانی
عضو پرافتخار مقاومت ایران و نه فرزند یک مادر! – از حسن باقرزاده
شکارِ خضر بهدامِ سراب نتوان کرد ـ محمدجواد نوروزی
انجمن نجات وزارت اطلاعات کانون توطئه و تبهکاری افشاگری محمدجواد نوروزی
جادهصافکنهای پلید و قتلعام ۷ آبان ۹۴ در لیبرتی – از محمد زند
نامه افشاگرانه خانم کبری میرباقری به آقای دکتر آلخو ویدال کوآدراس، نایبرییس پارلمان اروپا
مزدور محمد کریم فنودی مامور وزارت اطلاعات آخوندی تحت محمل خانواده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر