۱۳۹۳ اسفند ۱۳, چهارشنبه

جنگ‌افروزی و بحران، راه‌کار رژیم برای فرار از بحرانهای گریبانگیر

جنگ‌افروزی و بحران، راه‌کار رژیم برای فرار از بحرانهای گریبانگیر


حسن رحیم پور ازغدی عضو ارگان سرکوب موسوم به شورای عالی انقلاب

حسن رحیم پور ازغدی عضو ارگان سرکوب موسوم به شورای عالی انقلاب

حتماً شما هم به این مسأله فکر کرده‌اید که رژیم آخوندی، در محاصره بحرانهایی همه جانبه، نهایتاً چه می‌خواهد بکند. و چه برگ و ترفندی برای برخورد با آنها در آستین دارد؟ به‌خصوص هم‌چنان که تابه‌حال مشخص شده، راه برون رفتی برای هیچ‌کدام از آنها نداشته است.

در پاسخ به این سؤال ابتدا توجه به حرفهای یکی از تئوریسینهای ارتجاع حاکم به نام حسین رحیم‌پورازغدی ضروری است.
تلویزیون رژیم ـ 9اسفند93: ”اگر انقلابیون مسأله‌های انقلاب را ملی و جهانی نکنند اگر مسأئلمان را خودمان سازمان ندهیم، کوتوله‌ها برای ما مسأله می‌سازند. کوتوله‌ها برای ما مسأله‌سازی می‌کنند برای ما مطالبات پوچ می‌آفرینند و می‌خواهند انقلاب را به‌اندازه خودشان حقیر کنند و صغیر کنند امروز انقلاب اسلامی دست‌کم در سه جبهه خیلی صریح باید وارد عمل بشود“...

منظور این فیثاغورث نظام از «مسأله‌های انقلاب» که با قیافه‌های فیلسوفانه و فریادهای یافتم یافتم! خودش خیال می‌کند کلید نجات رژیم را پیدا کرده، بحرانهای گسترده‌یی است که دارد رژیم را خفه می‌کند و منظورش از «جهانی کردن» آنها، صدور این بحرانها به خارج از مرزهای خود و به کشورهای دیگر است، همان ترفندی که خمینی در آن استاد بود و بر اساس آن جنگ ضدمیهنی 8ساله را به راه انداخت.

ازغدی ادامه می‌دهد ”ما باید دست‌کم در سه جبهه خیلی صریح و با برنامه آماده عملیات و عمل باشیم، یک جبهه همان‌طور که زمان جنگ سپاه 100هزارنفری پیامبر تدارک می‌شد امروز ما باید دست‌کم سه سپاه 100هزار نفری آماده کنیم و نیروهای ما وجود دارند، حضور دارند در جهت تمدن‌سازی در داخل و خارج“.

پس فیثاغورث نظام عجالتاً می‌خواهد سه سپاه صدهزار نفری درست کند و به سبک خمینی بحرانهای گریبانگیر رژیم را به این صورت به کشورهای دیگر صادر کند.

ازغدی طرح مشعشع خود را این طور تکمیل می‌کند: ”یک سپاه 100هزار نفری جهادی و عملیاتی کشورها و سرزمینهای اسلامی که مورد هجوم اشغالگران قرار می‌گیرند مثل عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، افغانستان، احتمالاً یمن و کشورهایی از این قبیل که مورد هجوم نظامی دشمن قرار می‌گیرند و ما طبق قرآن و طبق قانون اساسی و طبق فرامین صریح امام و رهبری و طبق وظیفه شرعی و انقلابی و طبق اقتضاء منافع ملی خودمان باید دست‌کم 100هزار نیروی مسلح چریک برای حضور در عملیاتی رزمی و نظامی در کشورهایی که مورد هجوم قرار می‌گیرند و از ما کمک می‌خواهند آماده کنیم و بفرستیم“.

اما این تئوریسین ارتجاع فراموش می‌کند که اولاً از آن شرایطی که خمینی جنگ راه می‌انداخت، سه دهه گذشته و رژیم دیگر آن رژیم نیست، تازه خود خمینی هم بعد از 8سال، زهر خورد و ناچار شد بگوید از هر آنچه گفته بودم گذشتم و آبرویم را معامله کردم. ثانیاً مردم به همان
جنگ ضدمیهنی خمینی تف انداخته بودند. او فراموش کرده که خودش هم به این واقعیت اعتراف کرده بود: ”این ملت شریف ایران، اینها اکثرشان جبهه نمی‌آمدند… در کل 200، 300هزار خانواده جنگیدند، این را بدونید “.

فیثاغورث ابله نظام یک چیز دیگر را هم عمداً نادیده می‌گیرد و آن این‌که خمینی که می‌توانست آن جنگ را راه بیندازد و آن را 8سال تمام با آن همه مصیبت و نکبت و ویرانی ادامه دهد، زیر خاک رفته و جانشین او، ولی‌فقیه طلسم شکسته‌یی است که حتی خود همین پاسدار ازغدی هم او را در همان سخنرانی به باد تمسخر می‌گیرد و سکة یک پولش می‌کند: ”همه هم فهمیده‌اند هر سالی که رهبری اسم می‌گذارند، معنی‌اش این است که آن سال آن کار (انجام) نخواهد شد. حتماً همه این را فهمیده‌اند، یعنی وقتی ایشان می‌گوید اقتصاد مقاومتی همه می‌فهمند امسال قراراست راجع به اقتصاد مقاومتی یک عالمه حرف بزنیم ولی هیچ کاری نکنیم“...

به این ترتیب همه منتظرند تا ببینند امسال خامنه‌ای چه اسمی برای سال 94 می‌گذارد؟!.

اما نکته آخر این‌که کلاً حرفهای این فیثاغورت و سایر فیثاغورثهای نادان نظام را نباید بیش از وراجی و انشاخوانی تلقی کرد، مساله‌ای که خودش به‌خوبی به آن اعتراف می‌کند: ”ما تا آخر برای همدیگر انشاء می‌خوانیم. هی این برای او انشاء می‌نویسد، او برای این انشاء می‌خواند... این همه علما در قم هی صحبت از این‌که باب اجتهاد در فقه شیعه مفتوح است، بعضی از مسئولان حوزه قم یک چند وقت پیش اعلام کردند دانشگاهیانی که دارند در حوزه معماری و شهرسازی و نمی‌دونم بانکداری و اینها کار می‌کنند محصول تحقیقاتشون رو به ما عرضه کنند ما نظر بدهیم، بسم الله عرضه نظر بدید چرا حرف می‌زنید؟ چرا این‌قدر حرف می‌زنید؟ چرا این‌قدر حرف می‌زنید؟ “
نا گفته نماند که افاضات ازغدی وامثالهم دود و دمی بیش نیست، چرا که گرد و خاک کردن رژیم در سوریه و عراق و یمن و غیره، تماماً اقدامات تدافعی رژیمی است که می‌داند به ته خط رسیده و به قول خودش در عراق و سوریه و.. خط بسته است تا بتواند تهران را و حکومتش را نگه‌دارد. چندی پیش پاسدار شمخانی در مراسم تشییع جنازه یکی از سرتیپ پاسدارهای رژیم که در عراق به هلاکت رسیده بود، جمله قابل تأملی گفت: «اگر تقوی‌ها در سامرا خون ندهند، ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم».

بله تمام ماجرا همین است!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر