تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد
مهرداد هرسینی:
افشاگریهای مهم و ارزشمند اخیر نمایندگی شورای ملی مقاومت در رابطه باپنهانکاری های اتمی پدرخوانده تروریسم و بنیادگرایی بهیقین در این مقطع زمانی ضربهای جانانه و بهموقع بر دغلکاریهای ولیفقیه زهر خورده است. اهمیت این افشاگریهای ملی و مردمی در حالی است که دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان به جد در تلاش است تا در سایه سیاستی بنام مماشات، با مختومه اعلام کردن پرونده اتمی بر تمامی پنهانکاری ها ی خود برای دستیابی به سلاح اتمی خط پایانی بکشد.
طی هفتههای گذشته طرفین درگیر در تونل بیپایان مذاکرات به طرق مختلف علائم و شواهدی از یک ”بده و بستان“ به بیرون داده بودند. صرفنظر از گزارشهای مختلفی که خبرگزاریها و رسانههای معتبر بینالمللی از صحنه و روند مذاکرات به بیرون انتشار دادهاند، باید در این راستا به سخنان رئیسجمهور ارتجاع اشاره نمود تا به ابعاد دجال گریهای اتمی رژیم بهتر پی ببریم.
آخوند روحانی که اکنون پرونده مذاکرات اتمی با کشورهای 5 بعلاوه یک را بهپیش میبرد و ید طولانی درزمینهٔ پنهانکاری و پیشبرد سیاستهای موازی رژیم دارد، در سخنانی اخیراً به گوشههایی از این مخفیکاری اینچنین اعتراف کرده است: «درزمینهٔ علوم هستهای در حال پیشرفت هستیم، ما در دولت یازدهم درزمینهٔ هستهای پیشرفتهای بسیار مهمی کردیم، منتها مذاکرات هستهای ازبسکه پرسروصدا است این فعالیت رو یککم تحتالشعاع قرار داده، والا با شتاب بیشتر در دولت یازدهم درزمینهٔ این فناوری ما داریم تلاش میکنیم».
تلویزیون حکومتی 28 بهمن 1393
سخنان رئیسجمهوری حکومت بسیار گویا و مبین واقعیتی است که اتفاقاً مقاومت ایران و مجاهدین خلق نیز بر همان انگشت گذاشته است. یعنی همان سیاست مزورانه پنهانکاری برای پیشبرد اهداف نظامی رژیم و ساخت سلاح اتمی که اکنون در سایتهای مخفی و دالانهای گشتاپوی مخوف آخوندی پنهانشده است. سخن از سیاستی است که بر سیاق آن رژیم آخوندی چنین وانمود میکند که گویا تمامی مسائل و مشکلات با جامعه جهانی در شرف حلوفصل بوده و عنقریب کشورهای 5 بعلاوه یک در مقابل این دیکتاتوری زانوزده و به شرایط و دیکتهٔ خامنهای تن خواهند داد.
بههرحال مقاومت ایران که طرف اصلی در این دعوا میان مردم و رژیم آخوندی بر سر شفافیت سازی پروژههای اتمی است، یکبار دیگر با این افشاگری مهم اثبات نمود که نهتنها پایانی بر دغلبازی و مخفیکاریهای رژیم در چشمانداز نیست، بلکه بسیاری از متولیان سیاست مماشات بهعمد در تلاشاند تا بر این پنهانکاریها سرپوش بگذارند.
بهیقین در پشت این سیاست کثیف و منطقه بربادده خامنهای که صلح و امنیت جهانی را به جد به خطر انداخته است، همان منافع حقیر و کوتاهمدت اقتصادی شرکای رژیم نهفته است. همان دلالان و معاملهگرانی از قبیل جک استراو، دوویلپن و ایران گیتیها و قماشی از جنس آنان که در لحظات حساس بهمانند چوب زیر بغل دیکتاتوری ولیفقیه عمل میکنند.
دکترین این قماش مماشات گر همان گردن گذاشتن بر خواستههای یک دیکتاتور خونریز و خونآشام است که نهتنها مردم ایران، بلکه بسیاری از کشورهای منطقه بحرانی خاورمیانه را به پرتگاه جنگ و تروریسم و بنیادگرایی کشانده است. همان کپیبرداری از سیاست مماشات چمبرلین در مقابل فاشیزم هیتلری. زیرا چمبرلین و ابوابجمعی مماشات در آن دوران بهاشتباه بر این باور بودند که از طریق قرارداد مونیخ و زانو زدن در مقابل فاشیزم خواهند توانست، کشورگشایی هیتلر را به عقب بی اندازند!
بهیقین چنین سیاستی را باید بهحق به چالش کشید، زیرا این سیاست به جد در تقابل جدی با قطعنامههای شورای امنیت علیه دیکتاتوری خامنهای درزمینهٔ ساخت سلاح اتمی و اساساً علیه جوهر و روح سیاست جامعه بینالمللی علیه هرگونه غنیسازی اتمی و گسترش آن قرارگرفته است. در این رابطه باید به قطعنامههای 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1887 و همچنین 1929 اشاره نمود که تماماً بر بحث ”تعلیق غنیسازی و پروژه آبسنگین اراک“ تأکیددارند.
همچنین این سیاست در مخالفت آشکار با همان توافق ژنو است که طرفین سال گذشته بهپای آن امضاء گذاشتهاند. برای نمونه بر اساس توافقنامه ژنو، رژیم آخوندی موظف شده تا ”تأسیسات جدید غنیسازی جدید نساخته و غنیسازی را توسعه ندهد“.
اکنون با افشاء سایت مخفی لویزان 3 یکبار دیگر ثابت شد که رژیم آخوندی تمامی تعهدات و قول و قرارهای توافقنامه ژنو را عامدانه زیرا گذاشته است. لذا این چالشی مهم برای تمامی آزادیخواهان و نیروهای دمکرات و ضد بنیادگراست که از دستیابی دیکتاتوری مذهبی به سلاح اتمی با تمام توان و قوا جلوگیری به عملآورند. در این راستا باید بهدرستی گفت که در رأس این جنبش بهحق بینالمللی مجاهدین خلق و مقاومت ایران قرار دارد.
بههرحال با افشاگریهای اخیر یکبار دیگر بر همگان روشن شد که آخوندهای دروغگو با دو سیاست موازی و همزمان بهپای میز مذاکرات آمدهاند. نخست آن بخشی که علناً در رابطه آن به گفتگو با طرف مقابل نشسته و دیگری برنامههای مخفیانه اتمی برای ساخت بمب اتم، چاشنیهای انفجاری و توسعه زرادخانههای اورانیوم غنیشده که بخش بزرگی از سایتها و تأسیسات آن را سالها است به تاریکخانهٔ” مقام معظم رهبری” منتقل نمودهاند.
در این رابطه خانم سونا صمصامی میگوید: «آنچه امروز افشا میکنیم، وجود یک سایت مخفی فعال و موازی است که برای تحقیق و نیز توسعه غنیسازی اورانیم استفاده میشود. این سایت لویزان 3 نام دارد. افشاگری امروز نشان میدهد که هیچگاه طی 13 سال گذشته رژیم ایران برنامه غنیسازی هستهای خود را متوقف نکرده است. حتی حین مذاکرات، درحالیکه رژیم ایران به دولت آمریکا و بقیه تضمین میداد که شفافیت دارد، فعالیتها در سایت لویزان 3 ادامه داشته است».
همبستگی ملی 6 اسفند 1393
سخن از بخش مهم نظامی فعالیتهای رژیمی بنیادگرا و تروریست است که اکنون از طریق مذاکرات اتمی جامعه جهانی را به گروگان گرفته است. پیام این مخفیکاری آنکه ”ملایان با تاکتیک مذاکرات اتمی و خرید وقت در تلاش برای ساخت بمب اتمی هستند“.
سخنان آخوند روحانی بهیقین آن روی دیگر این سکه و این داستان تکراری و تلخ است. داستانی که به سیاق آن باید مردم و مقاومت ایران و همچنین مردم بیدفاع منطقه خاورمیانه بهای آن را با گوشت و پوستواستخوان بپردازند. داستانی که در آن و با آن نقض حقوق بشر، تروریسم بینالمللی و کشورگشاییهای دیکتاتوری ولیفقیه گرهخورده است.
بههرحال در پی این افشاگریها حال توپ در زمین ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته و ابوابجمعی سیاست مماشات قرار دارد. اگر آخوندها، آنطوریکه ادعا میکنند، تمامی این افشاگریها ”ادعاهای دروغ مجاهدین و جعلی“ است، باید به مغز متفکر این نظام ضد مردمی گفت، این گوی و این میدان و بیايید برای یکبار هم که شده، دربهای سایتهای زیرزمینی مانند ”لویزان شیان، پارچین“ و این آخری ”لویزان 3” را بروی بازرسان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازکنید تا بقول معروف ”تا سیهرو شود هرکه در او غش باشد“.
10 اسفند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر