۱۳۹۶ آذر ۶, دوشنبه

پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ارتجاع و قضاییه نظام (۱)

پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ارتجاع و قضاییه نظام (۱)

پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ارتجاع

پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ارتجاع


این روزها کلیپی از محمود احمدی‌نژاد روی شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود که اساساً انتقاد از عملکرد قوه قضاییه و عدم استقلال آن است.
اهمیت نکاتی که احمدی‌نژاد می‌گوید در تازگی و «بکر» بودنشان نیست،
این‌که:
قوه قضاییه آخوندی مستقل نیست
قضاییه، تحت سیطره روابط فاسد قدرت و مناسبات مالی مافیایی است
قضاییه، در تیول یک باند مشخص است
قضاییه، از اساس، خارج از حیطه اختیارات تعریف شده‌اش، کار می‌کند و برخی نهادها از قبیل سازمان زندانها و... را که باید تحت نظر و نظارت دولت (قوه مجریه) باشند، در اختیار دارد
قضاییه، در همان حیطه غیرقانونی، اقدام به‌قتل متهمان (مانند نمونه ستار بهشتی) می‌کند
و بسیاری نکات دیگر که احمدی‌نژاد می‌گوید، هیچیک تازه نیست، همه اینها و بیشتر از اینها را مردم، اپوزیسیون و حتی برخی عناصر باندهای درون حاکمیت، بارها و بارها گفته و منتشر کرده‌اند، اما...
اما اهمیت افشاگریهای تکراری! احمدی‌نژاد در آن است که همه آنچه را که مردم و مخالفان نظام از سال‌ها پیش گفته‌اند، این بار می‌توان از دهان یک رئیس‌جمهور سابق نظام شنید که هم اینک نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و به نوعی از ارکان «نظام» محسوب می‌شود! و نه از اعضای اپوزیسیون!
به این ترتیب به تمامی آنچه که تا پیش از این تنها می‌شد از اپوزیسیون یا حتی در جریان دعواهای باندی درون هرم قدرت شنید، اینک رئیس‌جمهور سابق و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت همین نظام یعنی محمود احمدی‌نژاد صحه می‌گذارد. این است آن چیزی که به حرف‌های احمدی‌نژاد «وزن ویژه» می‌دهد!
او به درستی و با سند و مدرک می‌گوید قوه قضاییه، ابزار خاموش کردن هر صدای نامطلوب است، فاسد است و ظالم و قاتل!
این نوشته می‌تواند تنها اندکی به نکات او بیفزاید نکاتی که احمدی‌نژاد نخواسته و یا نتوانسته آنها را بر زبان بیاورد. آن این‌که:
این قوه قضاییه به‌تازگی اینطوری نشده بلکه از روز اول بنیانگذاری‌اش توسط خمینی (بانی پلید نظام) بر مبنای روابط فاسد، ظالمانه غیرتخصصی و وابسته به دستگاه قدرت حاکم، پایه‌ریزی شد.
آخوندها از همان روز اول برای راه‌اندازی قوه قضاییه، به اعتراف خودشان حتی یک قاضی ذیصلاح حتی در معیارهای آخوندی خودشان هم نداشته و هنوز هم ندارند!
احمد جنتی آخوند جنایتکاری که خون هزاران بیگناه از دستشان می‌چکد، خود در یک گفتگوی تلویزیونی (برنامه شناسنامه) که بخشی از آن را خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران در تاریخ 25مهر سال 1393 منتشر کرده، گفت: بعد از پیروزی انقلاب و مبادرت به تشکیل دادگاه انقلاب، من در تهران کار می‌کردم، در همین قزل قلعه که داستان مفصلی هم دارد. بنا شد ما برویم قاضی شویم و ما هم صفر کیلومتر بودیم. قضاوت نخوانده بودیم... به ما گفتند که چاره‌ای نیست! شما بروید این‌جا و همین‌جا دادگاه تشکیل شد و این مجرمین را می‌آوردند آنجا محاکمه می‌کردند. مدتی در همین تهران بودم تا این‌که شهید مطهری به من فرمودند که شما بروید خوزستان. چون زندانها پر است و قاضی نداریم... . بسیاری از افراد نیز نمی‌دانستند باید چه کنند! امثال من دوره‌ای ندیده بودیم!

مجری برنامه که جوانکی است حزب‌اللهی با یک تپه ریش و انگشتر عقیق و همان دکوراسیون خاص پاسداران و فالانژهای مدل دهه هشتاد! با حیرت سؤال می‌کند: حاج‌آقا! با این اوضاع در آن زمان احتمال اشتباه در قضاوتها وجود نداشت؟
حاج‌آقا جنتی هم فی‌الفور جواب می‌دهد: اصول کلی را می‌دانستیم
حالا شمای بیننده منتظرید ببینید این «اصول کلی» که حاج آقا به آنها وارد بوده، کدام بخش از علم حقوق و قانون قضا و قضاوت است که او می‌دانسته؟! و حاج‌آقا می‌گوید:
این امر مسلم بود که افراد رژیم باید محاکمه شوند! (متوجه شدید؟ اصول یعنی این!) بعد هم اضافه می‌کند: محاکمه تابع مقدار جرم آنها بود: افراد رژیم سابق به‌صورت برخی زندان، برخی شلاق و برخی اعدام، محاکمه می‌شدند!... برخی جاها می‌ماندیم مثلاً من از حضرت امام سؤال می‌کردم که ما چه کسانی را می‌توانیم اعدام کنیم؟ ایشان مطلبی فرمودند و گفتند «این گونه» کار کنید! (حالا «این‌گونه» یعنی چه؟ و چگونه؟! خدا می‌داند و شیطان که مربی آن امام رذل و ضدبشر بود) جنتی در ادامه، برای بستن دهان مجری شوتی که هر سوالی به ذهنش می‌زند را بلافاصله می‌پرسد، پای امام دجالش را می‌گیرد و نعش او را به میان می‌کشد که قال قضیه را بکند، لذا می‌گوید: خیلی وقتها زیر نظر ایشان (یعنی خمینی) عمل می‌کردیم! (یعنی اینها تلفنی یک سوالی می‌کرده‌اند و آن یارو هم تلفنی یک «چیزی» می شنیده و یک «چیزی» می گفته و اینها هم بلافاصله محکوم فلکزده را اعدام می‌کرده‌اند!) این شد قضاوت و قضا در نظام جمهوری اسلامی خمینی!
عین حرف‌های جنتی را می‌توانید اینجا از زبان خودش بشنوید


جهان نیوز پنجشنبه 2شهریور 1396 یک مصاحبه با رئیسی جنایتکار از قاتلان قتل‌عام 67دارد که آنهم به همین اندازه تکان‌دهنده است. خبرنگار از وی می‌پرسد: با توجه به این‌که شهید لاجوردی سابقه کار یا تحصیلات خاصی در امر قضا نداشت صلاحیت او را برای تصدی این مسند نفی می‌کنند... دیدگاه و تحلیل شما در این باره چیست؟ (یعنی دادستان کل تهران که جان میلیونها انسان به تشخیصش بستگی داشت، از بیخ بیسواد بود!)
رئیسی جواب می‌دهد: در مباحث شرعی، مجتهد بودن قاضی از شروط لازم است، اما بعد از انقلاب، به‌دلیل این‌که دستگاه قضا باید اداره می‌شد و مجتهد هم به اندازه کافی نداشتیم، امام فرمودند: مقلد هم می‌تواند قاضی باشد، ... . شهید لاجوردی... . هم به‌معنای واقعی کلمه مقلد امام بود و زمانی که امام فتوایی را صادر می‌فرمودند، ایشان خود را متعهد به اجرای آن می‌دانست... ..
بر همین مبنا بود که لاجوردی، اوین را به‌صورت مرکز تجمع وحشی‌ترین و قصی‌القلب‌ترین جانوران انسان‌نمایی در آورد که به‌راحتی آب خوردن، آدم می‌کشتند. به گوشه دیگری از همین مصاحبه رئیسی با جهان نیوز نگاه کنید که وی درباره لاجوردی می‌گوید: ایشان بسیار زمان‌شناس بود و به درستی تشخیص می‌داد که اگر در کاری تأخیر بیفتد، انقلاب آسیب‌های فراوان خواهد دید. به همین دلیل افرادی را جمع کرد که بیش از هر چیزی انگیزه بالایی برای مقابله با جریانهای محارب و انحرافی داشتند و چندان به این موضوع که فرد حقوق می‌داند یا نمی‌داند، اعتنایی نکرد. ... و از آنجا که «آدم‌شناس» بسیار متبحری هم بود، توانست چنین افرادی را دعوت به‌کار کند و در ظرف مدتی کوتاه، شر... منافقین را از سر انقلاب کوتاه کند!
از همین مختصر همگان می‌توانند دریابند قساوت و بی‌رحمی (و بی‌حد وبی مرز آدمکشی) که شرط قاضی و قضاوت و کار در این نهاد رژیم است، یک روال مقطعی فقط برای سال‌های دهه 60 و قتل‌عام مجاهدین خلق نبوده، چرا که همین الآن هم این روال جاری را می‌توانند در روزنامه‌های حکومتی همین روزها ردیابی کنند. به این نمونه نگاه کنید که از روزنامه‌های همین امسال (1396) رژیم برداشته شده

 
یعنی 36سال پس از سال 60آخوندها کماکان شروط خودشان برای قاضی و قضاوت را رعایت نمی‌کنند، همان‌گونه که بنیانگذار خبیثشان خمینی ملعون رعایت نکرد.
بگذریم که اینک همگان با تجربه عینی آخوندها به خوبی می‌دانند حتی مجتهدی هم که شرایط قضاوت را داشته باشد، چیزی بیشتر از یک آدمکش نیست و در دنیای خارج از حاکمیت آخوندها، صلاحیت تصمیم‌گیری درباره حیات و ممات حتی یک مورچه را هم ندارد اما متأسفانه در ایران آخوند‌ زده، براحتی درباره جان و مال و ناموس انسانها تصمیم می‌گیرد!
اینها بخشی از همان نکاتی است که احمدی‌نژاد نخواسته یا نتوانسته چیزی در مورد آنها بگوید.
در قسمت بعدی این نوشته، یک نمونه از قضاوت‌های جنتی در خوزستان را بررسی می‌کنیم تا به فلسفه وجودی قوه قضاییه در این رژیم بیشتر و بهتر آشنا شویم.

پایان

بن بست ها وبحرانهای مرگبار داخلی ومنطقه ای وبین المللی را در لینک های زیر بخوانید

ولیعهد عربستان، ولی‌فقیه ارتجاع را هیتلر جدید نامید. اکسپرس چاپ انگستان

ضرورت زدن سر مار (رژیم ایران) و شبه‌نظامیان بنیادگرا برای ریشه‌کنی تروریسم در منطقه -عکاظ عربستان


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر