توبه نامه دژخیم سعید مرتضوی و تعمیق شقه
سرانجام قضاییه ولیفقیه ارتجاع بعد از
گذشت هفت سال دژخیم سعید مرتضوی دادستان رژیم در تهران و عامل اصلی کشتار جوانان قیام
در سال 88 و بازداشتگاه کهریزک که بهصورت مشخص در قتل امیر جوادیفر، محمد کامرانی
و محسن روحالامینی مشارکت داشت را به ۵ سال انفصال از خدمات دولتی و انفصال دائم
از خدمات قضایی محکوم کرد.
بهدنبال این تصمیم بیشرمانه و فضاحتبار
قضاییه ارتجاع رسانههای رژیم ضمن اشاره به جنایات گذشته سعید مرتضوی، توبه نامه او
را نیز منتشر نمودند.
سعید مرتضوی که پیش از این، اقدامات خود
را جهاد مقدس نامیده بود در توبه نامهاش در روزنامه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران
21 شهریورماه 95 چنین آورده است: «بهعنوان دادستان وقت عمیقاً ابراز تأسف و اعتذار
مینمایم و از مقام شهیدان مظلوم این حادثه جوادیفر، روحالامینی و کامرانی، طلب پوزش
نموده و علو درجات آنها را از خداوند بزرگ مسئلت مینمایم».
این در حالی است که خبرگزاری «فارس» وابسته
به سپاه پاسداران در تاریخ هشتم خرداد ۹۲ بهنقل از سعید مرتضوی نوشته بود: «ما
بهعنوان دادستان به تکلیف خود عمل کردهایم و هیچ وقت نیز از کرده خود پشیمان نیستیم
و کسی را که در اغتشاش علیه نظام و حکومت اقدام میکند در هتل پنجستاره نمیبرند بلکه
باید با آن طوری برخورد شود که از کرده خود پشیمان شود».
دژخیم سعید مرتضوی کیست؟
مشارکت در قتل کشتهشدگان کهریزک تنها
یکی از جرائم سعید مرتضوی است.
در دو دهه گذشته صدها شکایت از جنایات
و دزدیهای کلان سعید مرتضوی به دستگاه بهاصطلاح قضایی رژیم ارائه شد که هیچکدام
هیچگاه پیگیری نشد.
نظری کوتاه به گوشهیی از جنایات این
دژخیم بهخوبی بیانگر وضعیت این عنصر معلوم الحال میباشد:
-
-دوران خدمت سربازی، در مقام قاضی اجرای
احکام مشغول به کار شد. و در همین دوران بهدلیل درخواست نامشروع از همسر یکی از متهمان
پروندهیی که در اختیار داشت و در حین ورود به محل ارتکاب جرم بازداشت و از سوی مقامات
قضایی استان به اتهام تجاوز به عنف توبیخ شد. (یکی از منابع وابسته به جناح مغلوب
19 مهر 88)
-
نقش اصلی او بهعنوان دادستان تهران در
قلع و قمع مطبوعات طی دو دهه گذشته آنقدر برجسته است که رادیو دویچه وله آلمان در
25 مارس 2015 گفت: «مرتضوی در سمت قاضی و معاون دادستان، بسیاری از روزنامهنگاران
و نشریات کشور را دادگاهی و به احکام سنگین محکوم کرد و از سوی برخی رسانهها لقب
'قصاب مطبوعات' را گرفته بود»
-
-زهرا کاظمی خبرنگار ایرانیتبار کانادایی
در دوم تیر ماه ۱۳۸۲ در حین عکسبرداری از تجمع خانوادههای
زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت شد. دژخیم سعید مرتضوی شخصاً بازجویی از زهرا
کاظمی را بهعهده گرفت. این روزنامهنگار در مدت بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار
گرفت و در اثر ضربات وارده در ۲۰ تیر ماه در بیمارستان
نظامی بقیهالله اعظم جان سپرد.
-
-در دیماه ۸۸ در زمان خلع مسئولیت قضایی معاون دادستان
کل کشور بوده است که از سوی پاسدار محمود احمدینژاد بهعنوان رئیس ستاد مبارزه با
قاچاق کالا و ارز و نهایتاً در سال ۹۰ به ریاست سازمان
تأمین اجتماعی منصوب شد.
طی این دوران اختلاسهای نجومی او به
همراه بابک زنجانی آنقدر گسترده و وسیع بود که حدود دو سال پیش کمیته تحقیق و تفحص
مجلس ارتجاع از سازمان تأمین اجتماعی، گزارشی ۸۰ هزار صفحهیی شامل برخی مستندات از عملکرد
مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی را به قوه قضاییه ارائه کرده بود.
سایت حکومتی خبر آنلاین 28 تیرماه 95
مینویسد: ”رابطه دو سویهٔ سعید مرتضوی و بابک زنجانی یکی از بزرگترین پروندههای
جرائم مالی کشور طی سالهای گذشته را رقم زد، اگر چه پیچیدگی و گوناگونی این جرم سبب
شد تا کمتر از دیگر پروندههای فساد مالی در اذهان عمومی نقش ببندد اما 'مفقود شدن
چک 17 هزار میلیاردی تأمین اجتماعی'، 'فروش زمین 10 هزار متری پارکینگ هتل همای تهران
به یک دهم ارزش واقعی'، 'فروش 138 شرکت تأمین اجتماعی به بابک زنجانی'، 'اعطای میلیونها
تومان کارت هدیه به برخی نمایندگان مجلس' و... از جمله اقداماتی است که در زمان تصدی
گری سعید مرتضوی بر تأمین اجتماعی رخ داده که جرم مالی چند وجهی را با اعداد و ارقام
بزرگ رقم زده است».
خبرگزاری حکومتی ایرنا-22 آذر 92 در ارتباط
با 'اعطای میلیونها تومان کارت هدیه به برخی نمایندگان مجلس نوشت: «محمدعلی پورمختار،
رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس ارتجاع از افشای اسامی اعضای مجلس که از دژخیم سعید مرتضوی
رشوه گرفتهاند، امتناع کرد».
وی گفت: «نمیتوان این اسامی را منتشر
کرد، زیرا واقعیت تلخی که وجود دارد این است که بیش از 95 درصد مراجعات به دفاتر نمایندگان
بهخاطر کمکهای مالی است و نمایندگان هم درآمدی ندارند. وی همچنین اعتراف کرد این
رشوهها تنها مختص تأمین اجتماعی نبوده، بلکه کمیته امداد، هِلال احمر و برخی از ارگانها
نیز به اعضای مجلس رشوه دادهاند».
همچنین خبرگزاری حکومتی ایرنا 4 دیماه
92 نوشت: «سازمان تأمین اجتماعی تحت سرپرستی سعید مرتضوی بود که به 285 عضو مجلس رژیم
و بسیاری از مقامهای دولتی رشوه میداد».
بازتاب و انعکاس توبه دژخیم مرتضوی در
رسانههای رژیم:
انتشار خبر توبهنامه سعید مرتضوی دادستان
سابق رژیم در تهران همراه خود موجی گسترده از اعتراضات مردم را به همراه داشت که در
نتیجه آن رسانههای رژیم را وادار به موضعگیری کرد. بازتاب این مواضع بهخوبی بیانگر
عمق شقه در میان باندهای رژیم آخوندی میباشد:
-سایت حکومتی اصناف نیوز 24 شهریور 95 در ارتباط با
توبه نامه دژخیم مرتضوی نوشت: «نام مرتضوی در سنوات گذشته با پروندههای مسالهدار
زیادی گره خورده است، قتل زهرا کاظمی، فروش سؤالات کنکور، توقیف فلهای مطبوعات و برخورد
با اصحاب رسانه، کهریزک، تأمین اجتماعی و…. پروندههایی که یک نقطه مشترک دارند و آن
وجود فساد و ظلم و تخطی از قانون و حقوق ملت است.
و بهدنبال آن ادامه میدهد: اینکه انگیزه
وی از نگارش چنین نامهیی آن هم پس از هفت سال و پس از انکارهای متعدد چیست جای سؤال
دارد. بدیهی است افکار عمومی بهراحتی نمیتوانند باور کنند که این عذرخواهی ناشی از
پشیمانی و عذاب وجدان باشد
».
خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی موسوم به آنا 23 شهریورماه بهنقل از آخوند زائری
نوشت: «اعتماد مخدوش
مردم مخصوصاً در وضعیت خطرناک و حساس فعلی تنها با حکم اعدام او (مرتضوی) قدری ترمیم
خواهد شد و هر گونه سستی و تهاون نسبت به این موضوع… منجر به تهدیدهایی خواهد شد که
فروپاشی نظام کمترین آنها خواهد بود» آخوند زائری همچنین با متهم کردن مرتضوی در زمینه «قتل قربانیان مظلوم کهریزک
و معمای پیچیده زهرا کاظمی» و آنچه «اختلاسها و دروغها و پروندههای مطبوعاتی و...»
خواند، افزود: «بسیار نکتههای وحشتناک هست که اگر روزی فضای لازم فراهم شود شاید بر
زبانها بیاید و به گوشها برسد».
روزنامهٔ جمهوری اسلامی وابسته به باند
رفسنجانی ۲۴ شهریور با طنز و کنایه باند خامنهای
را مخاطب قرار داد و نوشت: «بر قبر حجر بن عدی نوشته بودند این قبر حجر بن عدی
رضیالله عنه است که به دستور معاویه رضیالله عنه به علت خودداری از بدگویی به علی
رضیالله عنه به قتل رسید. مردم متحیر بودند که چگونه میشود قاتل و مقتول و آمر همه
رضیالله عنه باشند!»
و در اینجا هم همه میپرسند چگونه است
که مقتولین شهیدند و آمر که دادستان وقت باشد بیگناه است و با مباشران هم که کسی کاری
ندارد؟»
- صادق زیباکلام از مهرههای باند رفسنجانی-روحانی
ضمن یادداشتی با عنوان نامه سرگشاده در خصوص توبه نامه مرتضوی نوشت: «من همیشه جنابعالی
را بهعنوان قاضی مرتضوی معروف میشناختم که بهاندازه موهای سرش روزنامه، هفتهنامه،
ماهنامه و فصلنامه تعطیل نموده و نویسندگان آنها را هم روانه زندان نموده است.
البته فقط تراژدی کهریزک و رفتار مأموران
با بازداشتشدگان نیست که همچنان در پرده ابهام قرار دارد. فیالواقع بسیاری از حوادث
و رویدادهای سال ۸۸ بعد از گذشت ۷ سال همچنان در تاریکیاند؛ و همچون
عذرخواهی شما بالاخره روزی روشن خواهند شد.
»
کیهان ولیفقیه در یادداشت روز خود تحت
عنوان بازی فینال گرگها 23 شهریور نوشت: «سعید مرتضوی به صراحت از نقش غیرمستقیم خود
در کشته شدن سه متهم آشوب در بازداشتگاه کهریزک عذرخواهی کرده است. اما چرا سران و
اصحاب فتنه آمریکایی- اسراییلی 88 که برخی از آنان مصداق بیچون و چرای مفسد فیالارض
هستند، از مردم بهخاطر جنایتهای شرمآوری که مرتکب شدهاند، عذرخواهی نمیکنند، اگر
چه پوزش آنها نمیتواند و نباید مانع از مجازات قانونی آنان باشد».
روزنامه جمهوری اسلامی وابسته به باند
رفسنجانی –روحانی 23 شهریور نوشت: «این اعتراف دیر هنگام و تکاندهنده به هر منظور
و هدفی که صورت گرفته باشد، ذرهیی از گناه و مسئولیت عاملان و آمران امر نمیکاهد.
باید صبر کرد و دید پشت این پرده چه رازهای پنهان دیگری نهفته است».
-علی مطهری در گفتگو با ایسنا 24 شهریورگفت: «به نظر
من بیش از آن که آقای مرتضوی بهعنوان مسئول خطاهای خود مجرم است کسانی که چیزی به
نام مرتضوی را ساختند و از او حمایت کردند مجرم هستند. افرادی از آقای مرتضوی که دنبال
قدرت بود بهعنوان ابزار دست استفاده کردند و در پشت سر او پنهان شدند به نظر من پرونده
آنها هم باید مورد رسیدگی قرار گیرد».
- «علی شکوهی»، روزنامهنگار در سایت انصاف
وابسته به باند رفسنجانی و روحانی 24 شهریور 95 نوشت: «یکی از آفات گریبانگیر نظام
در چند دهه گذشته این است که با بدفهمی مقوله «مصلحت نظام»، انجام بسیاری از کارهای
غیرقانونی و ناقض حقوق انسانها را در سایه آن برداشت انحرافی توجیه میکنیم. اگر در
جمهوری اسلامی اینگونه عمل نکرده و با مصلحتتراشی، حقیقت و عدالت را ذبح نمیکردیم،
بسیاری از صالحان کنار گذاشته نمیشدند و راه برای رشد اشرار و ناصالحان باز نمیشد».
-خبرنگار حکومتی ایلنا بهنقل از علیرضا رحیمی عضو
سابق کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع 24 شهریور 95 نوشت: «ترمیم خلأ سیاسی
در کشور که بهدلیل انشقاق و افتراق ناشی از حوادث سال ۸۸ در جامعه ایجاد شد، نیاز به یک برنامه
مشخص دارد که این عذرخواهی نیز بخشی از همین برنامه نانوشته است، اما از آنجا که روشنگری
لازم در جامعه اتفاق نیفتاده و انگیزههای مرتضوی از نگارش این نامه نیز به افکار عمومی
اعلام نشده، اثربخشی لازم را نخواهد داشت.»
وی در پایان تصریح کرد: «این نامه بهجای
رفع ابهام، موجب شد بسیاری از مردم در این تناقض، متحیر بمانند که چطور در حالی که
بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهیی با همین اتهامها محکوم شدند و همچنان نیز در حال
سپری کردن محکومیت هستند، یک مقام قضایی بلندپایه وقت، قصد دارد با پوزش از آن از محکومیت
تبرئه شود؟!.».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر