جاده صافکن های قتل عام 10 شهریور ولیسندگان تیغ جلادان 2- مرحلة سوم:تلاش براي استفاده از آخرين روزهاي مالكي براي كشتار مجاهدين
جاده صافکن های قتل عام 10 شهریور ولیسندگان تیغ جلادان
قسمت اول را در زیربخوانیم
مرحلة سوم:تلاش براي استفاده از آخرين روزهاي مالكي براي كشتار مجاهدين
در
سال 93، بهرغم وضعيت رو به افول مالكي، وزارت اطلاعات از طريق عوامل و
مزدورانش در داخل و خارج كشور با هدف كشتار مجاهدين با نامهنگاري به مالكي
و ارسال تومار تلاش ميکند تا وي را براي حمله به مجاهدين تحريك و ترغيب
كند. براي نمونه، محمدحسين سبحاني در خرداد 93 به بهانة تبريك به نخستوزير
عراق براي بهاصطلاح «پيروزي»! او در انتخابات با درج مطلبي تحت عنوان
«اقدامات مداخلهجويانه مجاهدين در عراق محکوم است» مينويسد:
«دستگاه تبليغاتي [مجاهدين] از هيچ
تلاشي براي کارشکني درروند اين انتخابات و ترور شخصيت آقاي المالکي و ديگر
مسئولين عراقي فروگذار نکرد… در اين راستا، [سازمان] با موضعگيريهاي
خصمانه و صرف هزينههاي هنگفت و بهوسيله کارمندان خود همچون استيونسون و
رودي جولياني سعي در مخدوش جلوه دادن اين انتخابات و جوسازي برعليه منتخب
مردم عراق دارد که مصداق روشن دخالت در امور داخلي اين کشور ميباشد.
دخالتي که دليل اصلي مخالفتها و فشار گروههاي عراقي بر مجاهدين است و تا
آنجا پيش ميرود که گروههاي تندرو به حملات تروريستي بر عليه اعضاي
مجاهدين دست ميزنند که صدالبته مسبب اول آن رهبري مجاهدين و تصميمات
اشتباهش و بهطور خاصتر همين دخالتها در امور داخلي عراق است».
يكي
ديگر از انجمنهاي پوششي وزارت اطلاعات به نام «انجمن ياران» طي نامة
سرگشادهيي به نوري مالكي به وي هشدار ميدهد كه ماندن [مجاهدين] در عراق
بسا خطرناکتر از بمب اتم است… از شما ميخواهيم كه هرچه سريعتر [مجاهدين]
را از عراق ريشهکن كنيد».
اما
اين تلاشها بهجايي نرسيد و سرعت تحولات و سقوط شتابان مالكي چنان بود كه
رژيم امكان بهره برداري از از طرحهاي و نقشههاي شوم خود را نداد.
اما
شايد مرور بخشي از سخنان جان سانو نايبرئيس بخش محرمانه اطلاعات مركزي در
دولت بوش كه دريکي از کنفرانسهاي مقاومت ايران ايراد شد، شگردهاي جعل و
دروغپراکني وزارت اطلاعات دربارة مجاهدين كه با استناد به تجارب و آشنايي
مستقيم خود از وزارت اطلاعات است، بهتر ماهيت جنگ رواني رژيم آخوندي را
بيان نمايد. جان سانو ميگويد:
«وزارت
اطلاعات، سازمان مجاهدين خلق را بهصورت بزرگترين خطر يگانه براي رژيمشان
ميداند و بدين خاطر به هر كاري دست خواهد زد تا دروغ عليه آن پخش كند… يك
تكنيك كه وزارت اطلاعات بهخوبي از آن استفاده كرده چيزي است كه ما به آن
“پرچم كاذب” ميگوييم. آنها آدمها را طوري جا ميزنند كه وانمود كنند
افراد ديگري هستند مثلاً از اعضاي جنبش سبزند يا از اعضاي مجاهدين خلق. در
حقيقت منابع رسانههاي آمريكا در رابطه با سازمان مجاهدين خلق تنها
تکرارکننده حرفهاي وزارت اطلاعات بودهاند. گروههاي پوششي و نمايندگاني
كه بجاي وزارت اطلاعات عمل ميکنند خود را بهصورت سازمانهاي ايراني-
آمريكايي يا آكادميسينهاي معتبر نشان ميدهند».
واقعيت
اين است كه هدف رژيم ايران و دست نشاندگانش در عراق نه انتقال مجاهدين از
عراق به خارج بلكه چنانچه بارها از سوي سردمداران رژيم بيان شده كشتار و يا
تسليم است به همين دليل است كه همزمان با پروسه بازاسكان و انتقال به
كشورهاي ديگر بارها و از جمله در 7آبان94 و 14 تير 95 با موشك مورد تهاجم
تروريستي قرار ميدهد.
واقعيت
اين است كه رژيم ولايت فقيه بقاي خود را در نابودي مجاهدين مي بيند! خواست
واقعي رژيم آخوندي نه ترك اشرف است و نه عراق! بلكه نابودي كامل تنها
نيروي جنگندة ضد رژيم است! براي سردمداران رژيم نه سلاح، نه مكان و نه
تعداد، هيچكدام در ارتباطا با مجاهدين تعيين كننده نبوده و نيست. آنچه كه
سردمداران رژيم ولايت فقيه طي نزديك به چهار دهه در نبرد خود با مجاهدين به
تجربه درك كردهاند اين است كه رمز قدرت و انسجام مجاهدين در تشكيلات
پولادين آنان نهفه است، تشكيلاتي كه به يمن انقلاب ايدئولوژيك مرزهاي
متعارف فداكاري و از خودگذشتگي را در نورديده و طرحي نو در حاكميت «فردي»
درانداخته. بيجهت نيست كه نوك حمله جنگ رواني بيسابقة وزارت اطلاعات و
تمامي ارگانهاي رژيم بر روي مناسبات تشكيلاتي مجاهدين متمركز است
اعترافات
خليفة ارتجاع و بالاترين ايادي و مهرهها و دستگاه تبليغاتي رژيم به اين
واقعيت، در ميان سيلي از اتهامات و جعل و دروغ كه رژيم عليه مجاهدين و
مقاومت و رهبري پاكباز مقاومت جاري كردهاند؛ گوياي همين واقعيت است:
خامنه
اي: «دولتهاي اروپايي -حالا اين دولتهاي آسيايي… اين سؤال [از آنها]
بيپاسخ است كه چرا آغوش باز كردند و قاتلان [اين ] ملّت را در آغوش گرفتند؟
چرا اينها را پناه دادند؟ چرا اينها را به دولت جمهوري اسلامي تسليم
نكردند كه حكم الهي را دربارة اينها جاري كند؟ چرا؟… اين خيلي امر مهمّي
است, از اين نميشود بهآساني گذشت»
پيش
از اين نيز كيهان خامنهاي اعلام كرده بود كه «منافقان و شايعه پراكنها
بايد اعدام شوند و هيچ كجا از جمله خارج كشور نبايد براي آنها امن باشد».
كيهان روزنامه وابسته به خامنهاي، طي مقالهيي نوشته بود: «خبرسازان
دروغين و شايعهپراکنان با جنگ رواني جامعه و نظام اسلامي را تهديد ميکنند
و همچون منافقان از درون جامعه اسلامي به آن ضربه ميزنند… اجراي حکم خدا
در مورد فتنهانگيزان حق ستيز، به زمان و مکان و مرز محدود نيست و شامل
مروز زمان نميشود… براي آنها هيچ جايي نبايد امن باشد. بنابراين، فرار
فتنهانگيزان حتي به خارج از کشور، نبايد مانع برخورد با آنان شود. همچنين
در دستگيري آنها همه مردم بايد بسيج شوند»
صحبتهاي
خامنه اي درست در زماني بيان ميشود كه تمامي تلاشهاي خليفة ارتجاع براي
توقف پروسه باز اسكان مجاهدين به شكست انجاميد. 8 روز بعد خليفه ارتجاع با
حمله موشكي 14 تير پاسخ اين شكست را داد. اما ابعاد اين شكست تنها محدود به
پروسه باز اسكان نبود بلكه شامل شكست جنگ كثيف رواني 14 آخوندها عليه
مجاهدين هم بود! جنگ كثيفي كه مدعي است كه گويا مجاهدين خواهان ماندن در
عراق هستند و اين رژيم جنايتكار آخوندي است كه دلسوز مجاهدين شده است!! در
چنين دستگاهي است كه كثيفترين مهرههاي وزارت اطلاعات بعنوان «خانواده
مجاهدين»! نقش سربازان خط مقدم جنگ كثيف رواني را بازي ميكنند…!
اما
زمستان رفت و روسياهي به رژيم و مأموران آن ماند كه تلاش داشتند و دارند
كه مجاهدين را نابود كنند. مثل پروندة 17 ژوئن در فرانسه كه رژيم و مأموران
خارج كشوري ارگان كشتار و جعل اطلاعات آخوندي کيسهها دوخته بودند ولي حكم
دادگاه آنها را بور و رسوا كرد، در اين موضوع هم آلت فعلهايي كه دل به
سلطه رژيم در عراق كه به دست مالكي اعمال ميشد خوش كرده بودند كه گويا
ميتوانند مجاهدين را از بين ببرند ديديم كه مالكي هم رفت و اين
مجاهديناند كه هرروز از دل توطئههاي ارتجاع و استعمار سربلند بيرون
ميآيند و نهايتاً باز اين سازمان مجاهدين و مقاومت مردم ايران است كه اين
رژيم را با همة دم و دنبالچهها و مزدوران جارو كرده و به زبالهدان تاريخ
ميريزد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر