معرفی شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان – قسمت سوم به سرکردگی محمد جواد هاشمی نژاد
سلسله مطالب حاضر فعالیتهای هابیلیان را بهعنوان یکی از شعب اطلاعاتی-امنیتی رژیم علیه مجاهدین را به طور اجمالی بررسی میکند.
مقابله با پایگاه اجتماعی مجاهدین
پس از شکلگیری شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان، برخی از مأموریتهای جنگروانی و شیطانسازی از مجاهدین در داخل کشور برعهدهاش گذاشته شد. ابزارهای پیشبرد این مأموریت، برگزاری بهاصطلاح نمایشگاههایی مملو از جعل و فریب برای مقابله با گرایش نسل جوان به مجاهدین و بهکارگیری بریده مزدورانی بود که به استخدام ارگانهای تروریستی و جنایتکار امنیتی آخوندها درآمده بودند. هابیلیان روش رسیدن به موفقیت در پیشبرد اهداف و ماموریتهایش علیه مجاهدین را در همکاری هماهنگ تمامی ارگانها و نهادهای رژیم میداند:
«نکتهٔ مهم… پیشنهاد طراحی و تدوین یک بستهٔ تقابلی از سوی متولیان فرهنگی و سیاسی در کشور برای مبارزه با چالشآفرینیهای [مجاهدین] با ویژگیهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در بین آحاد ملت به ویژه نسل جوان میباشد. در واقع اگر در مسیر مقابله با برنامههای ستیزهجویانه [مجاهدین] با نظام اسلامی و مردم ایران، عملیات مرصاد را الگویی کامل و موفقیتآمیز تلقی کنیم، به آسانی میتوان با بدیلسازی از آن به یک برنامهٔ جامع و هدفمند در راستای تقابل با آنها در شرایط فعلی که ابزار و شیوههای نبرد تغییر کرده است برسیم. از این رو اگر زمان و فرصت را غنیمت شمرده و در کنار پرداختن به تاریخ، حال و آینده را نیز دریابیم و بدان توجه کنیم به سهولت درخواهیم یافت که پرداختن به موضوع مذکور از اهم امور و ضروریات می باشد و در این راه تعامل و همکاری تمامی ارگانها و نهادهای نظام سیاسی از دولت تا نهادهای انقلابی چون سپاه پاسداران و مؤسسات مطالعاتی و پژوهشی با یکدیگر را میطلبد. تا به مانند عملیات مرصاد در عرصهٔ نظامی، در عرصهٔ فرهنگی نیز مرصادی دیگر خلق کنیم... (هابیلیان- ۳مرداد۱۳۹۷)
وی در پاسخ به سئوالی دربارهٔ هدف از تشکیل هابیلیان، میگوید:
«نسل جوان ما هم شاید یکی دو نسل بعد از آن دوران، چیزی از اتفاقاتی که بر سر مردم ما آمد ندانند و شاید برخی متوجه نباشند که حامیان این گروهها… چه بر سر مردم ما آوردند. نسل جوان نمیدانند که این حامیان چگونه سکوت کردند و کمک کردند به توسعه وقایع تروریستی در کشور، اما تشکیل بنیاد هابیلیان به روشنگری این اتفاقات خیلی کمک میکند. این بنیاد میتواند در این دنیای وانفسا و با فضای مجازی و شرایطی که وجود دارد اجازه ندهد که به فرمایش رهبری جای قاتل و مقتول عوض شود… و حامیان آنها را برای نسل جوان بازگو کنیم که بتوانیم دشمن را به عقب برانیم». (سیاست روز- ۲۹خرداد۱۳۹۶)
چند نمونه از اعتراف به ترس و وحشت ایادی رژیم از آشنایی نسل جوان با مجاهدین:
«آگاهی بخشی به نسل جوان»، «سازمان مجاهدین خلق … جوانان را جذب خود کرد»، «آثار صوتی، تصویری و نرمافزاری بنیاد هابیلیان بهمنظور آشنایی بیشتر نسل نوجوان و جوان در سطحی گسترده عرضه گردید». (هابیلیان۱۴آبان۱۳۹۴)
«درباره چرایی جذب برخی جوانان به [مجاهدین] باید گفت: دغدغه اصلی جوانان پیش از پیروزی انقلاب و سالهای ابتدایی پیروزی آن تحقق شعار استقلال بود؛ اینکه چطور ممکن است ایران با سقوط شاه بتواند مستقل شود دغدغهیی بود که سران [مجاهدین] نیز روی همین دغدغه جوانان دست گذاشت».
«این سازمان با روشهای جدید و استفاده از شبکههای اجتماعی قصد دارد افرادی را جذب کند و این کار از طریق انجمن زنان, ورزشکاران، کاریابی انجام میشود و در ۱۵ سال اخیر افرادی که به این گروه پیوسته اند بیشتر از طریق این روشها بوده است».
«به جوانان توصیه میکنم درمورد مسائل سیاسی مشورت کنند و فریب شعارها را نخورند».
«نسل جوان ایران باید هوشیار باشد و فریب هیچ فرقهیی را نخورد و یکی از ابزارهای آنها در حال حاضر شبکه های اجتماعی است که به طور فعال در آنجا حضور دارند».
دژخیم هاشمینژاد در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز مورخ ۲۲مرداد۱۳۹۵ میگوید: «…سازمان مجاهدین خلق بازخوانی نشد و جوانان آگاهی پیدا نکردند و بهاینترتیب فرصت به [مجاهدین] داده شد تا آنها از این فرصتها بهره بگیرند و… برای خود هوادار جمع کنند».
وی با اعتراف به نقش مجاهدین در قیام سال۱۳۸۸ گفته است:«در سال۸۸ شاهد بودیم… سرنخ بسیاری از حوادث… در دست مجاهدین بود». (وطن امروز رژیم، ۲۲مرداد۱۳۹۵)
البته وی در جای دیگری به سیاست شکست خوردهٔ رژیم در رابطه با نسل جوان اذعان کرده و میگوید: «باید گله کنیم از بعضی از دستاندرکاران کشورمان. چرا این موضوعات را در میان مردم مطرح نمیکنید؟ چرا این موضوعات را بین جوانان بیان نمیکنید؟ چرا روی این موضوعات کار نمیکنید این مسائل در سایه غفلتهای ما اتفاق میافتد. اگر به یکی دو نسل گذشته که چیزی از این مسائل نمی داند، واقعیتها را نگوییم، مدیون تاریخ میشویم. تاریخ وارونه خواهد شد و ما مسئول هستیم. یکی دو نسل گذشته این چیزها را نمیداند. کارهایی را که [مجاهدین] انجام دادند نمیداند. متأسفانه بعد از جنگ، دو دولت سر کار آمدند که سیاستشان کنار گذاشتن موضوع [مجاهدین] بود. اینکه این مسائل در جامعه مطرح نشود. وقتی یکی دو نسل هیچ چیز از پیشینه این گروهکها نداند، فرصت بسیار طلایی به آنها داده میشود تا با چهرهٔ جدید و شکل و شمایل جدید و با ادعاهای جدید جای قاتل و مقتول را عوض کنند. با این شرایطی که فراهم شد، امروز مدعی حقوقبشر شدهاند». (هابیلیان- ۱۹دی۱۳۹۶)
دژخیم هاشمینژاد دربارهٔ گرایش همهٔ اقشار جامعه به مجاهدین و آرزوی خام ولیفقیه ارتجاع برای نابودی مجاهدین میگوید: «[مجاهدین]… یک قوه خطرناک هستند. باید توجه داشت در طول دوران حیات [مجاهدین] آنها هیچوقت توان نفوذشان را در مراکز مختلف از دست ندادند. باز اخیراً هم دیدیم که در بیت منتظری همان حرکت خطرناکی که در دهه۶۰ شروع کرده بودند، دوباره دیده شد. ما نباید تصور کنیم در داخل هیچ خبری در این نوع حرکتها وجود ندارد… این نگاه ممکن است یک نوع غفلت در سیاستگذاریها به وجود بیاورد. باید به [مجاهدین] در سیاستگذاریها توجه داشت… نسبت به فیصله دادن و مختومه کردن پرونده [مجاهدین]، مقداری کوتاهی شده است». (هابیلیان- ۱۴شهریور۱۳۹۵)
سرکردهٔ شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان، در مصاحبه دیگری نگرانی نسبت به اقبال اجتماعی از مجاهدین را برملا کرده و میگوید: «اگر ما این موضوع [مجاهدین] رو از دستور کار خارج کنیم, دشمنی که در صحنه هست داره نیرو جذب میکنه از داخل از خارج ایرانی ها رو به یه شکلی با هزار ترفند در داخل خودش جذب میکنه, این نسل چه جوری آگاهی داشته باشه که بتونه تو دام اینها نیافته» (هاشمینژاد سایت صابر- ۱۲اردیبهشت۱۳۹۶)
علت خطرناک بودن را نیز نقش و کارکرد جهتدهندهٔ مجاهدین در هدایت همهٔ اعتراضات و اعتصابات به سمت سرنگونی ارزیابی کرده و میگوید:
«اصل کار [مجاهدین] به این شکل است که حتی یک اعتراض عادی صنفی را به یک وضعیت غیرعادی تبدیل کنند در بسیاری از موارد در … گذشته شاهد بودیم که [مجاهدین] از یک اعتراض صنفی یک معضل امنیتی ایجاد کرده و با حمله به نیروی انتظامی قصد مسلح کردن خود و نیروهای خود را داشتند». (شبکه حکومتی داناـ ۱۱تیر۱۳۹۷)
برپایی نمایشگاه به منظور ایجاد جنگ روانی علیه مجاهدین
هابیلیان در ابتدای شکلگیریاش طی چندسال با صرف هزینههای کلان اقدام به برگزاری نمایشات فرمایشی علیه مجاهدین در اکثر دانشگاهها و مدارس عالی و حتی شهرها و روستاهای دورافتاده نمود. اما در اثر دافعهٔ اجتماعی مجبور به جمع کردن این بساط دجالیت شد.
بهرغم تلاش برای «غیردولتی نشاندادن» این اقدامات سخیف، حضور بالاترین مقامات سیاسی، امنیتی، قضایی و انتظامی رژیم ازجمله ولیفقیه ارتجاع در این نمایشات پشت پردهٔ آنها را به خوبی نمایان کرد. خامنهای ولیفقیه ارتجاع حین بازدید از بهاصطلاح نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران در ۱۳۹۴ با دستاندرکاران غرفهها از جمله هابیلیان، دیدار و آنها را مورد تقدیر و تشویق قرارداد.
در سال۱۳۹۴ نیز نمایشگاهی در حسینیهٔ خمینی مشهد برپا شد. در جلسهای که در حاشیهٔ آن برگزار شد بالاترین سرکردگان و مسئولان فرهنگی پایگاههای بسیج خراسان رضوی شرکت داشتند. سایت هابیلیان نوشت:
«این نمایشگاه با سخنرانی حیدر مصلحی، مشاور عالی رئیسکل ستاد نیروهای مسلح کشور و سردار نظری، فرمانده سپاه خراسان رضوی به کار خود پایان داد». (هابیلیان- دی۱۳۹۴)
برگزاری این نمایشات مفتضح در مراکز نظامی، ادارات و دستگاههای سرکوب از جمله دادگستری و بسیج و امثال آن بهخوبی نشاندهندهٔ حمایت ارگانهای سرکوب و جنایت حاکمیت از این ارگان پوششی میباشد.
«[نقش مجاهدین] در روز عاشورای ۸۸، تور [مجاهدین] در محیطهای دانشگاهی، عملکرد و نقش [مجاهدین] در جریان انتخابات دهم ریاستجمهوری، تشریح تاریخچه [مجاهدین] و … تبیین نقش [مجاهدین] در حوادث پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری از دیگر بخشهای… این نمایشگاه بود». (هابیلیان۲۴آبان۱۳۹۴)
نمایشگاه یک هفتهای هابیلیان در صنایع امام رضا(ع)- «بازدیدکنندگان در بخش دیگری از این نمایشگاه با پروژههای نفوذ [مجاهدین] در نهادها و سازمانهای دولتی… و همچنین استفاده از اعضاء بهعنوان لیدر در اغتشاشات سال ۸۸ آشنا شدند. در بخش دیگری از این نمایشگاه برای بالابردن سطح آگاهی مردم و مقابله زودهنگام با فتنه جدید به نحوه ارتباط [مجاهدین] با جریان فتنه۸۸ پرداخته شد» (هابیلیان۱۰بهمن۱۳۹۴)
هاشمینژاد دربارهٔ هدف از برگزاری نمایشگاههای حکومتی و بیلان آن میگوید: «در واقع باید بگویم قشر جوان بیشتر مورد هدف [مجاهدین] قرار دارند. بنابراین باید کار در این زمینه به صورت گسترده و فراگیر صورت بگیرد. تا به امروز بیش از ۳۰۰ نمایشگاه با موضوع [مجاهدین] در کشور برپا کرده ایم که تاثیرگذار بوده است». (هاشمینژاد- نشریهٔ حکومتی حلقهٔ وصل- ۲۴بهمن ۱۳۹۵)
مجاهدین بدون سلاح خطرناکتر هستند!
دژخیم محمدجواد هاشمینژاد بارها به پویایی اندیشه و توان جذب مجاهدین اعتراف کرده است و اقرار میکند که مجاهدین بدون سلاح نیز تهدید جدی رژیم هستند:
«به نظرم چهره خطرناکتر این گروهک چهره بدون سلاح اوست. [مجاهدین] جریان فکریای هستند که از همان ابتدای نهضت حضرت امام شکل گرفت و همچنان همپای این نهضت و در جهت ضربه زدن به آن فعالیت میکند… [مجاهدین] با سایر گروهکها یک تفاوت اصلی داشت. گروههایی مثل حزب توده و چریکهای فدایی خلق و مارکسیست زیاد داشتیم اما گروهی که شعارهای انقلابی بدهد و مسلمان و شیعه باشد، خیلی صدمهزننده خواهد بود و صدمات زیادی هم به انقلاب زد و بخشی از مردم را توانست از بدنه انقلاب اسلامی جدا کند. این جریان همچنان ادامه دارد. از زمان حضور نظامیان آمریکا در عراق که سلاحش را زمین گذاشته است، چهره بسیار خطرناک او ظاهر شده است.
بعد از جنگ تحمیلی دولت و مردم مشغول بازسازیها شدند و [مجاهدین] فرصتی پیدا کردند تا چهره خود را تغییر دهند و دو دهه بعد که با چهره جدیدی بازگشتند که نسل جوان را جذب کنند. [مجاهدین] با چهره مدعی حقوقبشر به سراغ نسل جدید مردم ایران آمدند. من در سازمان ملل دیدم که سرجمعکننده تمام گروهکهایی که در آنجا جمع شده بودند تا علیه کشور ایران، اقداماتی را انجام بدهند، [مجاهدین] بودند. به مجامع علمی و دانشگاهی وارد شدند و بحثهای دهه شصت را وارونه جلوه دادند و از ایران با اتهاماتی واهی طلبکار شدند.
اگر اقداماتی را درمقابل انجام ندهیم، قطعاً آنها خواهند توانست همینطور که روی بسیاری از بزرگان تأثیر گذاشتند، روی بعضی از جوانان ما تأثیر بگذارند. در جریان انتخابات گذشته هم ما شاهد بودیم که بعضی از مسئولین در دام آنها افتادند و خواسته یا ناخواسته مطالبی را به نفع [مجاهدین] بیان کردند. لذا باید بیشتر به این موضوعات اهتمام بورزیم آگاهی جوانان و نوجوانان این مرزوبوم را افزایش دهیم». (هابیلیان- ۴مهر۱۳۹۶)
«[مجاهدین] یک سازمان و تشکیلات قدرتمند به حساب میآید که در حال ضربهزدن به جمهوری اسلامی است و خطر آن را نباید نادیده گرفت. هیچ سازمان و تشکیلاتی در گروههای ضدانقلاب نیست که مانند [مجاهدین] دارای توان بالای تشکیلاتی و سازماندهی باشد و در عمل هم نشان داده باشد که میتواند از همه عناصر تشکیلاتی خود – حتی افرادی که ظاهرا کارهای بزرگی را انجام نمیدهند – برای انجام کارهای ضدانقلابی بزرگ بهره بگیرد. از نظر سازماندهی نیروها و توان تشکیلاتی قدرتمند ظاهر میشدند به گونهای که بسیاری معتقد بودند [مجاهدین] فقط نان توان تشکیلاتی خود را میخورند.» (هابیلیان- ۸خرداد۱۳۹۶)
هاشمینژاد با اذعان به حقانیت به ایدئولوژی و آرمان مجاهدین میگوید:«کم خطرترین وجهه نفاق، زمانی است که سلاح در دست داشته است اما خطرناکترین وجه آن وقتی است که سلاح ندارد. [مجاهدین] در ابتدا ۳۰نفر در زندان بودند که پس از آزادی در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی جمعیت خود را با بهکارگیری شور و هیجانات جوانی و نوجوانی به ۳۰هزار نفر رساندند…» (ایرنا – ۳۱اردیبهشت۱۳۹۸)
دفاع از قتلعام جنایتکارانهٔ سال۱۳۶۷
یکی دیگر از اصلیترین وظایف هابیلیان در راستای جنگروانی، مستندسازی بهمنظور برگرداندن برگ نقض حقوقبشر به سمت مجاهدین و عوض کردن جای قربانی با جلاد است.
دفاع از شکنجه و کشتار و قتلعام مجاهدین، دفاع از اعدامهای روزانه صدهانفره در دههٔ۱۳۶۰ و بخصوص قتلعام سال۱۳۶۷ و توجیه آن جنایات از دیگر وظایف اصلی هابیلیان است.
«تنها ایرادی که میتوان تا حدودی به اجرای این حکم وارد دانست، رأفتی بود که باعث شد عدهای از منافقین (مجاهدین) به چوبه دار سپرده نشوند» (هابیلیان- ۱۴مرداد۱۳۸۹)
در حالی شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان مدافع این جنایت است که حتی خیلی از سران رژیم که درگیر این قتلعام بودند، اکنون تلاش میکنند از آن فاصله بگیرند.
ادامه دارد
قسمتهای پیشین این سلسله:
آشنایی با ارگان اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان تحت پوش «انجمن غیر دولتی»
معرفی شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان – قسمت دوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر