۱۴۰۳ خرداد ۱۳, یکشنبه

پیدا شدن سر و کله وحید حقانیان، پاسدار دژخیم گشت ضد ثارالله، معاون اجرایی دفتر خامنه‌ای و یار غار مجتبی خامنه‌ای

 

پیدا شدن سر و کله وحید حقانیان، پاسدار دژخیم گشت ضد ثارالله، معاون اجرایی دفتر خامنه‌ای و یار غار مجتبی خامنه‌ای

وحید حقانیان
وحید حقانیان

پیدا شدن سر و کله پاسدار دژخیم گشت ضد ثارالله

معاون اجرایی دفتر خامنه‌ای و یار غار مجتبی خامنه‌ای

و ثبت نام در انتخابات ریا‌ست‌جمهوری رژیم

به قول خودش «برآمده از بطن هفتم و آخرین لایة مغز نظام»!

 

در مورد پاسدار دژخیم وحید حقانیان از دفتر خامنه‌ای که دیروز ثبت نام کرد، رسانه حکومتی رکنا نوشت که او فرمانده گشتهای ثارالله تهران در دهه ۶۰ بود.

این رسانه رژیم افزود: وحید حقانیان در جریان دور قبلی انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداتوری رضایی، قاضی‌زاده و همتی را امداد الهی برای ابراهیم رئیسی پیروز آن انتخابات دانست و نوشت: یقینا باید گفت اینها خود را به‌گونه‌یی دانسته یا ندانسته خرج انقلاب کردند وگرنه چالش بزرگی برای نظام به‌وجود می‌آمد.

 

بیانیهٔ سالانه شورای ملی مقاومت ایران-مرداد ۱۴۰۰

نقش پاسدار دژخیم وحید حقانیان در انتخابات

 

قسمتی از بیانیهٔ شورا-مرداد ۱۴۰۰

۲ ـ رد صلاحیتهای گسترده توسط شورای نگهبان و تأیید چند مهرهٔ نمایشی برای رقابت با رئیسی را وحید حقانیان، مهرهٔ دفتر خامنه‌ای، که بسیار به او نزدیک و به «گماشته» وردست «آقا» معروف است، همزمان با اعلام نتایج، برملا کرد. وی روز شنبه ۲۹ خرداد طی یادداشتی که در خبرگزاری حکومتی «ایسنا» منتشر شد، نوشت: «لازم است توجه داشته باشیم که در این مقطع حساس، از تلاش‌های صبورانهٔ جناب آقای محسن رضایی و جناب آقای دکتر امیر حسین قاضی‌زاده هاشمی، کمال تشکر را داشته باشیم. این برادران با وجود فشارهای شدید عده‌یی و با تحلیل و افکار خاص، صحنه انتخابات را ترک ننموده و خود را نامزد پوششی فرض نکرده و تا آخر رقابتهای انتخاباتی، با انرژی، باور و جدیت در صحنه باقی ماندند تا انتخابات ۱۴۰۰ علی­رغم تبلیغات چندین ماهه و سنگین دشمنان، رنگ و بوی واقعی و رقابتی به خود بگیرد و درصد مشارکت، از پیش‌بینی‌های حضرات بالاتر برود.

در اینجا لازم است این نکته را اضافه کنم که آقای دکتر همتی هم به این معنا کمک کردند، زیرا ضد انقلاب و دشمنان کشور، انتخابات را تحریم [کردند] و عده‌یی هم متأسفانه در داخل، ناآگاهانه و یا از سر غفلت، شعار «رأی بی‌رأی» را سر می‌دادند. سران جبهه اصلاحات هم با توجه به انتقاد و نارضایتی شدید و عمومی اقشار مختلف مردم از دولت مستقر، و با توجه به ضعف عملکرد آنان و تأثیرگذاری گرانی‌ها و نابسامانی‌ها بر روی زندگی روز مرهٔ آنان، حاضر نبودند آبروی خود را به خطر بیندازند و رسماً با عنوان «جبهه إصلاحات» به میدان بیایند و تنها به این بسنده کردند که تعدادی از احزاب و افراد خاص را ترغیب به حمایت از آقای همتی نمایند که نتیجهٔ همهٔ این فرآیندها و نارضایتی شدید مردم برای عدم رأی آوری آقای همتی ـ که خود اتّفاقاً عضوی از دولت مستقر و فاقد مقبولیت به حساب می‌آمدـ کافی می‌نمود و از قبل هم قابل پیش‌بینی بود...

بنابراین حضور این سه رقیب برای جناب آقای رئیسی، امداد الهی به حساب آمده و یقیناً باید گفت اینها خود را به گونه‌یی، دانسته یا ندانسته، خرج انقلاب کردند وگرنه با توجه به شرایط رد صلاحیتها، تحریم انتخابات توسط بیگانگان و حتی احمدی‌نژاد، اگر بعد از کنار کشیدن نامزدهای پوششی، این سه نفر نیز اعلام انصراف کرده بودند، ولو وزارت کشور هم قبول نمی‌کرد، یقیناً چالش بزرگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی به‌وجود می‌آمد».

این «راستگویی» که بیانگر از «رو بستن» خامنه‌ای در قلع و قمع رقبا در مسیر یکدست کردن نظام است و بدون تردید بدون چراغ سبز او صورت نمی‌گرفت، به‌خوبی نمایشی بودن نه فقط «انتخابات» که «نخودی» بودن سه «رقیب» رئیسی را نشان می‌دهد. حرفهای حقانیان آن چنان گزنده بود که تسنیم، خبرگزاری وابسته به سپاه قدس، آن را برنتابید و در یک متن چهار ماده‌یی در روز یکشنبه ۳۰ خرداد اعلام کرد: «جناب آقای حقانیان!... شایسته است ضمن ترک این رویهٔ خسارت‌بار هر چه سریع‌تر دربارهٔ این شبهه‌افکنی‌ها روشنگری و از ساحت رهبر معظّم انقلاب اسلامی و دفتر ایشان صیانت فرمایید».

 

۳ ـ نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری این دوره با دوازده دورهٔ پیشین تفاوتهایی قابل توجه داشت. در دوره‌های پیش نمایش یا به‌صورت غیررقابتی و قابل پیش‌بینی، یا به‌صورت رقابتی بین خودیها و غیرقابل پیش‌بینی، برگزار می‌شد. نمایشهای انتخاباتی که به ریاست‌جمهوری رجایی، خامنه‌ای و رفسنجانی منجرشد غیررقابتی و کاملاً قابل پیش‌بینی بود.

از سال ۱۳۷۶و در پایان دور دوم رفسنجانی، پس از مخالفت شدید خامنه‌ای با پیشنهاد نزدیکان رفسنجانی برای تغییر قانون اساسی و استمرار ریاست او، نمایشهای انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم تا امسال بین دو قطب نظام (خامنه‌ای ـ رفسنجانی) رقابتی در میان خودیها و غیرقابل پیش‌بینی بود. در این نمایشهای انتخاباتی باند مغلوب نظام شامل رفسنجانی ـ کارگزاران ـ اصلاح‌طلبان قلّابی به سرکردگی آخوند محمد خاتمی، با شعار انتخاب بین بد و بدتر، بخشی از نیروهای حاکمیت را تحت عنوان قشر خاکستری، وارد صحنه می‌کردند و نمایشهای انتخاباتی، البته در درون خودیها و سرسپردگان و امضاکنندگان اعتقاد قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه، غیرقابل پیش‌بینی می‌شد. دو دورهٔ خاتمی، دو دورهٔ احمدی‌نژاد و دو دورهٔ روحانی از این خصوصیت برخوردار بودند.

با زلزله‌های بزرگ سیاسی و اجتماعی در قیامهای دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و اعتلای موقعیت انقلابی، جامعه وارد مرحله جدیدی شد. شعارهای «اصلاح طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا»، «نه بد می‌خوایم، نه بدتر، نه شاه می‌خوایم، نه رهبر»، توهم احتمال «تغییر از طریق صندوق رأی» را، که باند رفسنجانی ـ خاتمی از سال ۷۶ به آن متوسل می‌شدند، درهم کوبید و فرو ریخت و لذا در نمایش انتخابات آخر، دوقطبی مردم و مقاومت در برابر حاکمیت شکل گرفت و تحریم انتخابات با شعار «رأی من سرنگونی» است در مقابل «رأی ندادن گناه کبیره است و رأی سفید دادن حرام است»، قرار گرفت.

 

۴- کسادی بی‌سابقهٔ نمایش انتخابات مجلس رژیم بعد از قیام آبان ۹۸ و بارز شدن موقعیت باندهای رژیم را جدی و به خطری مبرم تبدیل کرد.

اصلاح‌طلبان قلابی، که ابتدا شعار «اصلاح‌طلب ـ اصول‌گرا، دیگه تمامه ماجرا» را گذرا تصور کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که «صندوق رأی سوخت» و اگر آن را نجات ندهند، نظام با خطر جدی و بحران سرنگونی مواجه می‌شود. سران این باند از موسوی خوئینی­ها، که سالیان در سایه بود، گرفته تا محمد خاتمی و تئوریسینهای وزارت اطلاعاتی آنها مانند سعید حجاریان به میدان آمدند و حرفشان این بود که براندازی جدی است و تنها پادزهر آن اصلاحات واقعی است و خواهان کمرنگ شدن نظارت استصوابی شدند.

از سوی دیگر، خامنه‌ای در اول خرداد سال ۹۸ در دیدارش با دانشجویان، به صراحت «دولت جوان حزب اللّهی» را مطرح کرد و در جواب دانشجویان بسیجی گفت: «غصّة من و شما تمام می‌شود». خامنه‌ای راه‌کار یک‌پایه کردن نظام با عنوان «دولت جوان حزب اللّهی» را در دستور کار قرارداد و آن را طی دو سال گذشته، بارها، تکرار کرد و در عید ۱۴۰۰ هم، با بیان ۷ویژگی رئیس‌جمهور مورد نظرش، آن را مورد تأکید قرارداد و در سخنرانی­اش بعد از سلّاخی کاندیداهای باند رقیب توسط شورای نگهبان هم، آب پاکی را روی دست کسانی ریخت که از او می‌خواستند با حکم حکومتی لااقل لاریجانی را برگرداند.

خامنه‌ای که سالهاست حفظ و امنیت ولایتش را در انقباض می‌داند و می‌خواهد با سرکوب مانع قیام و سرنگونی شود، در سال ۱۳۹۰ و قبل از خانه‌نشینی احمدی‌نژاد، طرح حذف «انتخابات مستقیم ریاست جمهوری» و پارلمانی کردن شاکلهٔ قوه مجریه را به میان آورد که در آن موقع با مخالفت رفسنجانی مسکوت ماند. وی مجدداً در سال ۱۳۹۵ این طرح را به‌عنوان یک راه‌حل برای پایان دادن به بازیهای انتخاباتی و «انتخاب رئیس‌جمهور» به‌عنوان «نفر دوم نظام» مطرح کرد. اما شرایط بازنگری در قانون اساسی را به‌نحوی که نتیجهٔ آن به نفع خودش شود، مهیا ارزیابی نکرد.

پس از ده سال، خامنه‌ای طرح انقباض ولایتش و بستن شکاف ساختاری بین رئیس‌جمهور و ولی‌فقیه را در مهندسی نمایش انتخابات ۱۴۰۰ برای برگماری رئیسی در رأس قوۀ مجریه رژیم یافت و با شکل دادن به مجلس انقباضی به ریاست پاسدار قالیباف و به کارگیری تجربهٔ شکست مهندسی‌اش در نمایش انتخابات ۱۳۹۶ با تمام قوا برای آن خیز برداشت چرا که این را تنها راه‌کارش در مقابله با بحرانها و خطر قیام و سرنگونی می‌دید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر