چه ارزشهائی نقاب از چهره خمینی برداشت؟دو ارزش - خمینی؛ یک اوباش حرفهیی
خمینی دیکتاتور قرن
دو ارزش، نقاب از خمینی برداشتند
خمینی با نقاب آمد. موفق هم آمد. وعدههایش به مردم ایران در پای درخت نوفللوشاتو ــ که بی. بی. سی برایش سنگ تمام گذاشت و در رهبر کردن خمینی هیچ کاستی نداشت ــ او را کامیاب نشان داد. اما چند هفتهیی بیش نپایید که دو ارزش بهمثابه دو دست، نقاب از چهرهی سیاسی و مذهبی خمینی برداشتند؛ آن دو ارزش یا دو دست، یکی «آزادی» بود و یکی «برابری». آن میوهی پوکیده که بلندترین شاخساران را غصب کرد، گنداب عفونت درونش، از نفی همین دو ارزش انباشته بود. در تابستان ۱۳۵۸ هم در انتقام از «آزادی» و «برابری»، ناگزیر شد درونمایهاش را اعتراف کند که اشتباه کرد از اول میدانهای «دار» برپا نکرد!
خمینی؛ یک اوباش حرفهیی
تاریخچهی برداشتن نقابها از خمینی را که مرور میکنیم و بهیاد میآوریم، درمییابیم که او بهواقع اوباشی بیش نبود؛ یک اوباش حرفهیی و کارکشته با تمام خصائل و وجنات ضداخلاقی و فرهنگیِ آن. هنگامی که معنای واژهها را تداعی میکنیم، شکل متناظر یا عکسبرگردان آنان را در حیطهی زندگی شخصی و اجتماعی میبینیم. وقتی میگوییم خمینی یک اوباش تمامعیار بود، تداعی معنای «اوباش» را در متناظر آدمیزادیاش به هیأت خمینی میبینیم. یک اوباش مملو از ابتذال است و به پیرامون خود نیز ابتذال و اوباشیگری میپراکند. خمینی سیاستاش را با اوباشیگری پیش میبرد. خیلی جاها موفق هم شد. دستهجات دنیِ چماقدار و لمپن و قمهکش، ضریح مستجابکنندهی درونمایهشان، عبای خمینی بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر