۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه

دیپلماسی ترورنظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی ایران قسمت اول (مبانی تئوریک ) بر پایه صدور انقلاب یا صدور تروریزم وجنگ وبحران

دیپلماسی ترورنظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی ایران قسمت اول (مبانی تئوریک ) بر پایه صدور انقلاب یا صدور تروریزم وجنگ وبحران


     

دیپلماسی ترورنظام ولایت فقیه  جمهوری اسلامی ایران قسمت اول (مبانی تئوریک ) بر پایه صدور انقلاب یا صدور تروریزم وجنگ وبحران
دیپلماسی مهمترین ابزار سیاست خارجی هر کشوری برای توسعه‌ روابط بین المللی از طریق مصونیت دیپلماتیک است. کشورها می‌توانند نظریات مختلف سیاسی خود را در سازمان ملل و در سازمان‌های بین المللی و همچنین در کشورهایی که‌ سفارتخانه‌ و کنسولگری دارند، بە بحث بگذارند. دستگاه‌ وزارت خارجه‌ و دیپلماسی در هر کشوری نماد آن کشور از دید کشورهای جهان است. کشورها در تلاشند که‌ از راه‌ دیپلماسی، بیشترین بهرەمندی را برای ارتقاء اقتصاد و فرهنگ کشور خود به دست بیاورند و همچنان که‌ واقفیم هر کشوری بر اساس منافع درازمدت خود که‌ برای آن برنامه‌ ریزی کرده، برای وزارت خارجه هم ‌اهداف کوتاه‌ مدت و دراز مدتی پایەریزی می کند.
ترور در زبان فرانسوی به‌ معنای ترس و ایجاد رعب است و در فرهنگ داریوش آشوری "کشتار سیاسی" تعریف می‌شود و به‌ کسانی که‌ این اعمال را انجام می دهند "تروریست" میگویند. آنهایی که‌ از ایدئولوژی تروریسم پیروی می‌کنند، کسانی هستند که‌ آموزش دیده‌اند و این اقدام غیر انسانی بر اساس ایدئولوژی آنان، انجام می‌پذیرد. ترور اقدامی خشونت بار برای کشتار مخالفان سیاسی است که‌ از شان جامعه‌ و اخلاق انسانی و قوانین بین المللی بە دور است و نتیجه‌ این اقدام نیز ایجاد ترس در میان مردم و تشنج و افزایش خشونت در جهان است.
تمام حکومت‌های تمامیت خوا‌ه از طریق رسانه‌هایی که‌ در اختیار دارند و سفارتخانه‌هایشان، همیشه‌ سعی کرده‌اند اتهامات ترور را از خود دور نگه‌ داشته‌ و آن را به‌ گردن آزادی‌خواهان و مخالفان کشورشان بیاندازند.
در مورد تفاوت میان قیام آزادی‌خواهی و تروریسم دولتی، اشاره‌ به‌ چند نکته‌ را لازم و ضروری میدانم: برای تروریسم دولتی، اصلا اهمیتی ندارد که‌ خون چند نفر از مردم بی‌گناه‌ کشور خود یا کشوری که‌ در آن اقدام تروریستی را انجام می‌دهند، ریختە می‌شود و لذا برای ترور شخصیت‌های سیاسی مخالف، هزینه‌ مادی زیادی پرداخته‌ و حتی آماده‌اند که‌ پول هنگفتی به‌ کشوری که‌ در آن ترور را انجام می‌دهند، بپردازند یا قراردادهای خیالی بە نفع آن کشور ببندند.
اما آزادی‌خواه‌ در مبارزاتش جان ومال مردمی را که‌ برایش می‌جنگد مهم می‌داند و مردم بیگناه‌ را هدف قرار نمی‌دهد. هدف تروریسم ادامه‌ قدرت استبدادی و ضدانسانی حکومت تمامیت خواه‌ است اما هدف آزادی‌خواه‌ تحقق دمکراسی و حقوق بشر است. تروریسم از طرف هر شخص و گروهی باشد، کشوری به طور دائم از آن پشتیبانی می‌کند، اما پشتیبان مبارز‌ آزادی‌خواه‌، ملت ستمدیده‌ای است که‌ برای پیشرفتش تلاش و فداکاری می‌کند.
برایان میشل جینکینز Brian Michael Jenkins از گزارشگران مشهور در زمینه‌ تروریسم، مقوله‌ تروریسم دولتی را بە نام «جنگ نیابتی» تعریف می‌کند و می‌گوید: «کشورهایی که‌ از تروریسم دولتی پیروی می‌کنند، محدودیت‌های جنگ متعارف را شناخته‌، از همین رو به‌ استفاده‌ از امکانات سازمان تروریستی که‌ خود آن را بنیاد نهاده‌اند یا حامی مادی آن هستند، را‌غب ترند تا از آن برای تهاجم به‌ دشمن یا برهم زدن ثبات سیاسی و اقتصادی کشور مد نظر، بهره‌‌گیرند». نامبرده‌ معتقد است که‌ این شیوه‌ تروریسم هزینه‌ کمتری نسبت به‌ جنگ متعارف دارد و می‌تواند دشمن را نا کار کرده و در عین حال ارتباط با تروریست‌ها را انکار کند.
دیپلماسی تلفیقی، اختلاط مقوله‌ دیپلماسی با آن بخش از مراکز تصمیم گیرنده‌ اصلی کشور است که‌ ‌آن را برای سیاست خارجی لازم و ضروری می‌داند. یکی از مهمترین مقوله‌های مرتبط با دیپلماسی عمومی، بکار بردن روشهای گوناگون تحقق اهداف سیاسی است. دیپلماسی عمومی هرچند با سیاست خارجی از لحاظ برنامه‌ ریزی، مدیریت، محتوا و تبلیغات اختلاف دارد اما در نهایت هدف مشترکی دارند.
جمهوری اسلامی ایران از زمان بە قدرت رسیدنش به‌ صراحت اعلام کردە است که ‌"هیچ مرز و زبان و نژادی را بە رسمیت نمی‌شناسیم" و لذا "صدور انقلاب اسلامی" را مبنای سیاست خارجی خویش قرار دادەاند. برای تصاحب پست‌های مهم مملکتی و همچنین برای گزینش دیپلمات، گزینه‌ تعهد بر تخصص را ملاک انتخاب قرار دادند و در گام اول برای آغاز صدور ایدئولوژی خشونت بارشان سپاه‌ قدس را تاسیس کردند. با تامل در انتخاب این نام برای نیرویی که‌ فعالیت‌های نظامی و تروریستی ایران را، در خارج از کشور به عهده گرفته‌ است برای ما روشن می‌شود که‌ چرا در زمانی که‌ امامان شیعه‌ در نجف، بغداد، سامرا، کربلا ‌و مشهدند اما نام قدس را برای سپاهشان بر می گزینند؟ برداشت من از این نامگذاری هدفدار سلطه‌ گری و تسلط هرچە بیشتر جمهوری اسلامی ایران بر خاک کشورهای همسایە و اجرای سیاست‎های همراستا با ولایت فقیە در این مناطق است. سیاستی کە در پشت این نامگذاری و همچنین عملکرد این سپاه‌ است، ثابت کردە که‌ برای سپاه‌ قدس زمان و نژاد و مرز اهمیتی ندارد لذا هر شخص و گروهی که‌ سیاست تروریستی رژیم ایران را قبول داشته‌ باشد با آغوش باز او را می پذیرند.
رژیم جمهوری اسلامی برای ایجاد و ادامه‌ آشوب و بحران در منطقه ‌گروه‌ تندروی شیعه‌ بر علیە مرجع ناراضی، گروه مسلح شیعە بر علیە سنی، گروه‌ تندروی بنیادگرای سنی علیه‌ گروه‌های دیگر سنی، گروه‌ تندروی یهودی علیە مسیحی و...‌ را مورد حمایت‌های مادی و سیاسی خود قرار داده‌‌ تا این گروه‌ها مخالفانشان را ترور کنند. زیرا وجود ناامنی و بحران به نفع استبداد حاکم در ایران است که‌ بیشتر و بهتر بتواند تمام عرصه‌‌های سیاسی و اقتصادی را قبضه‌ نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر