۱۳۹۴ آبان ۲۷, چهارشنبه

ویرانگری و سازندگی نمودهای دو ماهیت متضاد

ویرانگری و سازندگی نمودهای دو ماهیت متضاد

چهارشنبه, 27 آبان 1394 00:00
ویرانگری و سازندگی نمودهای دو ماهیت متضاد 
نیازمندی خلیفه زهر خورده ارتجاع به موشک‌پرانی زبونانه به لیبرتی، پدیده‌ای استثنایی نیست، نمودی از بروز یک ماهیت عقب‌افتاده است. ماهیت نیرویی مادون تاریخی، وحشی و درنده که ادامه حیاتش را در ویرانی و کشتار می‌بیند. سی‌وهفت سال حاکمیت پلید این جرثومه رذالت در میهنمان چه چیزی بیش از این‌ها داشته است؟ کارنامه آن انباشته است از:
-         حاکم کردن یک فاشیسم مذهبی و نقض اصلی‌ترین حق اجتماعی یعنی حق حاکمیت مردم بر مقدراتشان.
-         داشتن بالاترین رکورد اعدام در جهان.
-          داشتن بالاترین بیلان در محکومیت جهانی نقض فاحش و سیستماتیک حقوق فردی و جمعی بشری.
-         نقض آشکار و نهادینه حقوق انسانی نیمی از جمعیت کشور، زنان.
-          بی‌رحمی استثنایی در قتل‌عام فاشیستی زندانیان سیاسی در تاریخ معاصر.
-         به کشتن دادن یک‌میلیون جوان ایرانی و ریختن 1000 میلیارد دلار از سرمایه‌های کشور در تنور یک کشورگشایی ضد میهنی جاه‌طلبانه.
-          بالاترین میزان فساد و چپاول حکومتی با دزدی‌های نجومی چند هزارمیلیاردی در کنار ایجاد بالاترین فشار و گرانی بر عامه مردم که معیشت روزانه را هم ناممکن ساخته است.
-         ریختن صدها میلیارد دلار در تنور بمب سازی ویرانگر اتمی.
-         و...
این‌ها تنها بخشی از تاریخچهچرکین این رژیم است. در هر مورد تعریفی جز خرابی و ویران‌سازی در مفهوم واقعی کلمه نیست. چنین انحطاطی لاجرم حوزه فرهنگ و اخلاق عمومی را هم تحت تأثیر قرار داده و آثار خاموش ولی ویرا نساز درازمدتی به‌جای گذاشته است:
-          تشکیل هر سالة 15 میلیون پرونده قضایی جدید.
-          ایجاد مشاغلی حول خریدوفروش نوزادان، اندام‌های بدن مثل کلیه، قرنیه چشم، کبد و مغز استخوان و ...
-          افزایش آمار طلاق، خودکشی، بیماری‌های روانی و افسردگی، رواج اعتیاد و ناهنجاری‌های اخلاقی.
 و در یک‌کلام نابودی ارزش‌های اخلاقی ـ اجتماعی متمدنانة انسانی، محصول این نظام پلید است.
نمود این مجموعه از رذالت‌ها، در موضع‌گیری عوامل حکومتی در برابر «واقعه اخیر تروریستی پاریس» بسیار خوب بارز بود، سردمداران این نظام وحشی و هار برحسب نگرش ضد بشری خود که در کشتار انسان‌های بی‌گناه فرصت برای عقده‌گشایی می‌جویند آن‌چنان از این واقعه تلخ که به دست هم‌مسلکانشان ایجاد شد، به وجد آمدند که انگار در آرزوی آن نشسته بودند تا با ابراز شادمانی و جست‌وخیز میمونی از درد و رنج سایرین، خود را تسکین دهند پاسدار جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح رژیم گفت: «فرانسوی‌ها تاوان حمایت اولاند از داعش را پرداختند». (وطن امروز 24 آبان 94)، ابوطالبی، مشاور سیاسی روحانی، جنایت تروریستی در پاریس را «اجتناب‌ناپذیر» و «نتیجه اقدامات کورکورانه و مستدام غرب در جهت حمایت از تروریزم ... و عدم توجه به هشدارهای [رژیم] ایران طی چند سال اخیر خواند»،نماینده ولی‌فقیه در کیهان نوشت: «پاریس نقطه آغاز است و دولت‌های آمریکا و اروپا و برخی سران عیاش و مسلمان کش منطقه نظیر آل سعود و قطر و… حق‌دارند که شرایط اضطراری و حتی حکومت‌نظامی اعلام کنند...»(شریعتمداری کیهان 24 آبان 94) روزنامه جوان متعلق به سپاه، جنایت انجام‌شده را اقدام خود فرانسه برای بهانه‌تراشی تفسیر کرد و نوشت: «رئیس‌جمهوری فرانسه که در تلاش است تا «موقعیت فعال نظامی» در قبال تحولات سوریه کسب کند «برای رسیدن به این موقعیت تنها احتیاج به یک بهانه برای توجیه افکار عمومی در فرانسه دارد که حملات پاریس هم این بهانه را به او داد...»(ورق‌پاره جوان 24 آبان 94) دبیر کل باند فاشیستی مؤتلفه گفت: «...حالا فرانسوی‌ها با حیرت طعم تلخ حمایت از تروریسم را می‌چشند و می‌فهمند مردم مسلمان در عراق و سوریه چه می‌کشند...»(سایت وزارت بدنام بنام هابیلیان 24 آبان).
 فجایع این‌چنینی که دامن‌گیر بشریت معاصر شده است، نقاطی هستند که منجر به بروز ماهیت واقعی جریانات و حاکمیت‌ها می‌شوند، کما اینکه در مقابل رویکردهای بالا، آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی مقاومت را نیز شاهد هستیم، که چگونه با دلسوزی و غمخواری انسانی و بیان عمیق‌ترین احساسات نوع‌دوستانه، انزجار قوی خود از این جنایت علیه بشریت را اعلام و به رئیس‌جمهور، دولت و مردم فرانسه تسلیت گفت و با مردم فرانسه به‌ویژه خانواده‌های قربانیان ابراز همدردی نمود و در یک بلند بینی انسانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران در تسکین دهی یک خلق اعلام نمود«قلب ما امروز با شما، ملت فرانسه است»قلب ما امروز با شما، ملت فرانسه است». این نمود هم برخاسته از یک نگرشمتفاوت است، نگرش و دیدگاه متعالی، انسانی و متمدنانه.
از روی این نمودها و بررسی شاخص‌هایی این‌گونه می‌توان به ماهیت رویکردهایی مشابه در مواضعی که مزدوران و هم‌ریشان دستگاه جاسوسی رژیم آخوندی در موشک‌باران اخیر لیبرتی داشتند پی برد. جنایتی که به صورتی بی‌سابقه از سوی کلیه جریانات و شخصیت‌های بین‌المللی و ایرانی مورد انزجار قرار گرفت، اما هنوز اجساد رزم‌آوران آزادی مردم ایران از زیر آوار بیرون کشیده نشده بود، مأمورانی تحت عناوین منتقد، سابق و غیره که در طلب گوشه چشم وزارت بدنام اطلاعات آخوندی، فرصت را برای کینه جستن علیه مقاومت ایران غنیمت دیده بودند، با درنوردیدن همه مرزها، حضیض اخلاقی و کنار زدن همه پرده‌ها، دیدگاه منحط خود را نمایان ساختند. چنین رویکردی هم بی‌ارتباط با ماهیت آن عناصر خودفروش در همانندی محتوایی خود با خلیفه ارتجاع نیست.
بنابراین در یک‌سو نیرویی است متکی بر نگرشی انسانی و 

مترقی که محصولش سازندگی، آبادی، ارتقای اخلاق، 

ارزش‌های انسانی و نوع‌دوستی است، آن‌سان که باانرژی 

طاقت‌فرسا در سخت‌ترین محاصره از یک «سنگستان»، 

«گلستان» می‌سازد و در سوی دیگر نیرویی متکی بر

 نگرشی مادون تاریخی و ارتجاعی که محصولش ویرانی، 

تخریب، انحطاط اخلاق و ارزش‌های انسانی است که با 

عملکردی سادیستی، خود را در جنگ با تمامیت بشریت 

می‌داند و می‌پندارد با موشک، بمب و دروغ خواهد توانست 

جلوی حرکت تاریخ را بگیرد، دیدن نتیجه این مصاف 

تاریخی، به نظر امر مشکلی نمی‌آید. ترقی و پیشرفت 

همواره 
محصول جدال و کشاکش نیروهای پویا با جریانات 

میراست.

لینک به منبع

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر