علی مرادی که سرگرده انجمن نجات سمنان ، مافیای دست ساز وزارت اطلاعات کیست ؟
باز نشر علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات حکومت ایران کیست ؟
علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات حکومت ایران کیست ؟
علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات – «علی مرادی» یک مستخدم وزارت اطلاعات رژیم آخوندی است که در جاسوسی و سرکوب هواداران مقاومت ایران در لرستان بکار گرفته میشود. او ازجمله مزدوران این وزارت آدمکش است که در زمینهسازی کشتار مجاهدان در اشرف و لیبرتی نقش داشته و درصحنه و پشت صحنه اعزام اجیرشدگان منفور ولیفقیه ارتجاع به اشرف و لیبرتی انجاموظیفه میکند.
علی مرادی در نقش کمک بازجو برای شکنجه و درهم شکستن زندانیان هوادار مجاهدین در سیاهچالهای دشمن ضد بشری ظاهر و بهصورت حقارت باری درصدد اثبات وفاداری خود بهنظام پلید آخوندی است.
– او بارها از سوی گشتاپوی آخوندی علیه کارزار میهنی خروج مقاومت ایران از لیستهای ارتجاعی – استعماری در نقش سیاهیلشکر برای ابقای رشیدترین و پاکبازترین فرزندان ایران در لیستهای آخوند پسند استعماری بکار گرفته شد.
– علی مرادی بهعنوان خائنی پیوسته به دربار ولیفقیه خونریز ارتجاع، در تلاشهای اطلاعات آخوندی برای سندسازی علیه رئیسجمهور مقاومت و واردکردن دروغ و دغل در آن، به همراه تعداد دیگری از مأموران وزارت بدنام از ایران به فرانسه برده شد تا در دستگاه دیپلماسی امنیتی رژیم بکار گرفته شود، هرچند بیمقدارتر از آن بود که یک قضاییه مستقل وقعی به او بگذارد.
– او یکی از عوامل جنگ روانی علیه رزمندگان آزادی در اشرف در سیرک وحوش ولایت در اطراف آن به مدت 677 روز و فحاشی با 320 بلندگو در طول شبانهروز بود. جنایتی که زمینهساز کشتار وحشیانه و ضد بشری دهم شهریور 92 و شهادت 52 مجاهد بیسلاح در آنجا بود.
شرکت علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات در سیرک وحوش ولایت در اطراف اشرف
سیرک وحوش ولایت از بهمنماه 88 در توافق بین خامنهای و پسرخوانده او مالکی در اطراف اشرف برپا گردید تا زمینهساز کشتار و نابودی مجاهدان شود. علی مرادی بارها جهت اجرای مأموریت به این چراگاه اعزام شد تا با 320 بلندگو یاوههای 3 دهة گذشته وزارت اطلاعات علیه مناسبات و تشکیلات مجاهدین را تکرار کند. او در تاریخ 26 آبان 89 / 3 دی 89/21 بهمن 89/ 7 اردیبهشت 90/اول خرداد 90/2 تیر 90/ 14 مهر 90/ 28 آذر 90/… برای جستوخیز در سیرک ولایت در عراق حضور علنی داشت.
جنگ روانی برای زمینهسازی کشتار مجاهدین
آخوندها در تابستان سال 92 به برگزاری تعدادی نمایش در شهرهای مختلف اقدام کردند. هدف از برگزاری این نمایشها مقابله با استقبال اجتماعی از مجاهدین بهخصوص در میان جوانان و جنگ روانی برای آمادهسازی قتلعام و کشتار در دستور ِمجاهدان اشرف در 10 شهریور 92 بود. یکی از این نمایشها در سنندج برگزار شد که عروسک روی صحنة آن مزدور علی مرادی بود. خبرگزاری وزارت اطلاعات موسوم به مهر در همین رابطه نوشت: «از روز گذشته نمایشگاه و همایش دوروزه دگردیسی در [مجاهدین] در سنندج آغاز به کار کرد که در همایش سه تن از اعضا سابق [مجاهدین] به بیان فعالیتهای [سازمان] خواهند پرداخت و نشست پرسش و پاسخ نیز با حضور آنها برگزار میشود.
در این همایش و نمایشگاه که به همت اداره کل اطلاعات استان کردستان برگزار میشود، همچنین نحوه پیوستن اعضا و … برای افراد حاضر نیز بازگو میشود». (خبرگزاری مهر آخوندی 5 تیر 92)
این مزدور هدف از برگزاری اینگونه نمایشهای مسخره را چنین رله کرد: «در تاریخ 20 اسفند 92 ابراهیم خدابنده و علی مرادی… در مرکز صداوسیمای کرمانشاه حضور به هم رساندند و به سؤالات خبرنگاران پاسخ دادند… مرادی روی آوردن [مجاهدین] در فضای مجازی… را در جهت پیشبرد اقدامات… خود به شکل نرم در بین قشر جوان جامعه تشریح کرد». (انجمن عدالت آخوندی 27 اسفند 92)
و «[مجاهدین] در کمپی به نام لیبرتی -به معنای آزادی- برای پناهندگی به کشورهای مختلف به سر میبرند و به فضای مجازی روی آوردهاند و سعی در فریب جوانان و دانشجویان دارند و به شکلهایی مانند خبرنگار، انجمنهای خیریه، حمایت از حقوق بشر و … جوانان را جذب میکنند و به جوانان که از فضای مجازی استفاده میکنند، توصیه میکنم که مراقب باشند». (سایت وزارت اطلاعات موسوم به مرصاد، 2 مرداد 92)
تلاش وزارت اطلاعات برای توجیه و مشروع کردن قتلعام اشرف
وزارت اطلاعات به دنبال قتلعام اشرف در10 شهریور92 و برای مقابله باخشم و انزجار عمومی هموطنانمان از این جنایت ضد بشری، اقدام به برگزاری تعدادی مصاحبه با مشتی اجیرشده ازجمله علی مرادی نمود. وی در مصاحبهیی در دفتر خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم گفت: «سازمان از همان ابتدا به قانون اساسی رأی نداد… ازاینرو ملاقاتهایی با امام داشتند و بالاخره اولین کسی که آنها را شناخت امام بود». (تسنیم 1 مهر 92)
بیشتر بدانید
سوابق تسلیم علی مرادی که در حال حاضر سرکرده انجمن نجات سمنان مافیای دست ساز وزارت اطلاعات میباشد
علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات در نقش کمک بازجو
از کثیفترین و شقاوتبارترین مأموریتهای علی مرادی رفتن بهدفعات بالای سر زندانیان سیاسی مقاوم و شرکت در شکنجه و بازجویی از آنها و دروغپردازی علیه مجاهدین تؤام با تعریف و تبلیغ حکومت آخوندی برای وادار کردن زندانیان سیاسی بهزانو زدن و تسلیم به فاشیسم مذهبی بود. که البته هر بار زندانیان سیاسی مقاوم با اعلام انزجار از چنین اقدامات پست و ددمنشانهیی، او را طرد و با رژیم آدمکش آخوندی مرزبندی قاطع نمودند.
بازجویی و سرکوبی خانوادهها و هواداران مجاهدین
مأموریت دیگر او، شکنجه روانی خانوادههای مجاهدین و هواداران در استان لرستان بهعنوان دستیار محمد خسروپور عامل وزارت اطلاعات در خرمآباد در مراجعه حضوری یا احضار آنها به شعبة وزارت اطلاعات با بهانهها و ترفندهای مختلف است. این اقدام بهمنظور ایجاد دلهره و هراس در بین خانوادههای مجاهدین همراه با ارائه اخبار جعلی و اکاذیب از موقعیت مجاهدین در عراق و یا وضعیت بستگان خانوادههای مذکور میباشد. هدف بعدی چنین اقدامات کثیفی این است که با تهدید آنها را به شرکت خیمهشببازی وزارت اطلاعات علیه مجاهدین وادار نماید تا در تلاش برای بازگرداندن بستگانشان از اشرف و لیبرتی، امضای طومارهای ساخته و پرداخته وزارت جعل و سرکوب و نامهنگاری به ارگانهای بینالمللی علیه مجاهدین و نهایتاً اعزام آنها به عراق فشار بر رزمآوران آزادی زمینهسازی قتل و کشتار اشرفیها را فراهم سازند
اعزام علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات به فرانسه
دبیرخانه شورای ملی مقاومت در تاریخ 30 شهریور 85، جزئیات جدیدی را از طرح اعزام دستهیی از مأموران اعزامی گشتاپوی آخوندها به فرانسه به اطلاع هموطنان رساند. در این اطلاعیه آمده است: «آخوند گوشتخوار اژهای [وزیر وقت اطلاعات] گروهی از شکنجه گران و بازجویانش را به فرانسه اعزام کرده است تا ضمن لجنپراکنی علیه مقاومت، برای اقدامات تروریستی نیز زمینهسازی کند. سه تن از این مأموران آرش صامتی پور، بابک امین و علی مرادی نام دارند. آنها از کار چرخانان شعبهیی از وزارت اطلاعات تحت عنوان انجمن نجات میباشند که مأموریتش اعمال فشار و سرکوب خانوادههای مجاهدین و هواداران مقاومت است.
رژیم مفلوک و پا به گور آخوندی که از تصمیم دادگاه استیناف پاریس در روز 26 خردادماه امسال [1385] مبنی بر حذف کلیه ممنوعیتهای اعمالشده بر مقاومت ایران، بهشدت خشمگین و سرخورده شده است، بیهوده تلاش میکند با این شوهای مسخره، آبرفته را به جوی بازگرداند. از سوی دیگر اطلاعات آخوندی که از مخالفت گسترده و فزاینده پارلمانها و محافل سیاسی کشورهای اروپایی با برچسب تروریستی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران بهشدت نگران است، با فرستادن این مزدوران به فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی درصدد است، از حذف این برچسب جلوگیری کند».
مأموران اعزامی به فرانسه در نمایش وزارت جعل و جاسوسی که توسط دو مأمور شناختهشده وزارت اطلاعات در خارج از ایران بنام مسعود خدابنده و کریم حقی راهاندازی شده بود شرکت کردند تا داستانهای ساختگی آخوندها را تکرار کنند.
علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات در کنار دژخیمان قوه قضاییه آخوندها
روز 18 خرداد 86 وزارت اطلاعات در همکاری با قوه قضاییه اعدام و شکنجه آخوندها اقدام به برگزاری نمایشی در اهواز تحت عنوان «اماننامه» نمودند. علی مرادی در کنار بدنامترین دژخیمان رژیم آخوندی در استان، موسی پیریایی (دادستان دژخیم عمومی و ارتجاع اهواز) و جامعی (مدیرکل جنایتکار سیاسی امنیتی خوزستان) به همراه تعداد دیگری از گماشتههای وزارت بدنام، در نقش مترسک این صحنه بکار گرفته شد.
صحنهگردانی نمایش وزارت اطلاعات در مقابل سفارت انگلستان
در 7 مرداد 87 به دنبال خروج نام سازمان مجاهدین از لیست ارتجاعی – استعماری انگلستان، آخوندها مشتی اوباش و گماشته را تحت نام خانواده مجاهدین مقابل سفارت انگلیس در تهران بردند تا شعار بدهند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی درآمدهاند؟! آنها شعار میدادند «تروریست خوب و بد ندارد». در ادعانامه آخوند اژهای که علی مرادی مزدور آن را در پایان این نمایش قرقره کرد آمده است: «بهشدت نگران تصمیم اخیر دولت انگلیس هستیم. متأسفانه مطلع شدهایم دولت انگلستان… سازمان مجاهدین خلق را از لیست گروههای ممنوعه خارج کرده است و این در حالی است که این گروه از نزدیک به 8 سال قبل در آن کشور ممنوعه اعلامشده بود. ما خانوادههای اعضای سازمان مجاهدین خلق هستیم، کسانی هستیم که از تصمیم گرفتهشده آسیبدیدهایم زیرا که ما بهشدت نسبت به سرنوشت بستگان خود نگران شدهایم. آنها استراتژی خود را بههیچوجه عوض نکردهاند».
نیازی به توضیح نیست که این مزدور شقاوتپیشه، هیچ نسبتی با ساکنان اشرف و لیبرتی نداشته و تنها بهعنوان سیاهیلشکر به آنجا برده شده بود.
سوابق تسلیم علی مرادی
مجاهد شهید حسین مدنی در مصاحبهیی با سیمای آزادی در تاریخ 11 بهمن 1383 در بارة مزدور علی مرادی گفت:
«…این فرد داستان خیلی جالبی داشت. یکی دو سال بعد از اینکه جنگ ایران و عراق تمام شد، با اصرار و تقاضای مکتوب خودش، از اردوگاه اسیران جنگی در عراق آزادشده و به ارتش آزادیبخش آمده بود. در ارتش آزادیبخش میگفت که کمونیست و مارکسیست است و کسی هم متعرض عقاید و افکارش نبود. وقتیکه برید، میگفت میخواهم به خارجه بروم ولی حتی اگر مرا بکشند حاضر نیستم به خروجی تحت کنترل آمریکاییها بروم. ما برایش امکانات تهیه کردیم تا همانطور که میخواست در محل جدای از یکانها زندگیاش را بکند تا وقتیکه کار قانونی او درست بشود؛ اما بعد از یکی دو ماه خسته شد و به تیف رفت… بعد هم با شگفتی، یک ماه و نیم بعد، علی مرادی سر از تهران و هتل وزارت اطلاعات درآورد و در تلویزیون رژیم دیدیم که در فرودگاه، لدی الورود به ندامت برخاسته و میگوید بهبه چه فضای آزادی! و میگوید کهای دریغ که ”منافقین” در این سالیان، او را از حقایق داخل کشور محروم نگهداشتهاند و بهجای آن به او گفتهاند که در ایران سرکوب و اختناق است! حالا اینکه علی مرادی چگونه اینهمه سال نفهمید که در ایران آزادی است، ولی بهمحض ورود به ایران، فضای آزاد را کشف کرد، حتماً از هنرهای اطلاعات آخوندی است! بگذریم که در همین زمان که این سفلگان به دعا و ثنای رژیم پرداخته بودند، رژیم داشت یک دختر 16ساله را اعدام میکرد. یعنی که رژیم خوب اینها را بهعنوان سرپوش اعدامها و کشتارها مورد مصرف قرار داد؛ آنهم در شرایطی که مجمع عمومی ملل متحد به خاطر نقض حقوق بشر، قطعنامة محکومیت رژیم را صادر کرده بود…».
نامبرده که به همراه تعداد دیگری از تسلیمشدگان به رژیم در 23 دی 83 به زیر عبای آخوندها برگشته بود، پس از تخلیة اطلاعاتی توسط وزارت اطلاعات در هتل المپیک طی مراسمی به نمایش عمومی گذاشته شد. خبرگزاری وزارت جاسوسی و سرکوب موسوم به مهر در همین رابطه نوشت: «صبح امروز و طی مراسمی ویژه در هتل المپیک تهران؛ 13 نفر دیگر از اعضای جداشده از [مجاهدین] … پس از یک هفته قرنطینه بهداشتی و امنیتی به خانوادههایشان تحویل داده شدند. در این مراسم که با حضور مسئولانی از وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات، صلیب سرخ جهانی و هلالاحمر برگزار شد… علی مرادی گفت: از همه مسئولانی که برای آزادی ما و انتقال ما به ایران عزیز از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تشکر میکنم و درخواست میکنم که این تلاش برای آزادی و بازگشت سایر دوستانمان ادامه پیدا کند… از کار گذشته خودمان پشیمانیم… ربیعی یکی از مسئولان انجمن نجات که برای تلاش در جهت جدا شدن اعضای [مجاهدین] از این [سازمان] تشکیلشده است… از مسئولان وزارت اطلاعات، وزارت امور خارجه و صلیب سرخ تشکر کرد» (خبرگزاری مهر آخوندی، 30 دی 83)
پیشتر، از او که به دنبال حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف به عراق در سال 82 و تغییر حکومت سابق عراق، تاب تحمل سختیهای مبارزه را نداشت خواستهشده بود پی زندگی خودش برود ولی او با خواهش و اصرار خواهان ماندن نزد مجاهدین تا حلوفصل مسائل قانونی خودش گردیده بود:
وی همین پروسة ندامت و تسلیم خودش را سالها بعد چنین گفت:
«پس از سقوط صدام که مرزها باز شد ملاقاتیهایی میآمدند. مدام در فکرم خاطرات گذشته را مرور میکردم و اعضای خانوادهام را در ذهنم مرور میکردم. تا اینکه دو تا از برادرانم برای ملاقات من آمدند… ازآنجا بود که رابطه قلبیم با خانوادهام برقرار شد و بیتاب شدم تا بقیه خانوادهام را ببینم. وقتی آنها از ایران تعریف میکردند ذهنیتم از ایران عوض شد و نقطه جدایی من از تشکیلات از همینجا بود… نیروهای ایران در سفارت در جریان بازگشت من بودند و به خانوادهام اطلاع داده بودند و به آنها گفته بودند که برای تحویل من بیایند. مادرم، برادرانم و خواهرانم بعد از چند روزآمدند و من را تحویل گرفتند. حال و هوای عجیبی بود که توان بیان آنها را ندارم. قابل وصف نبود…». (خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس، 2 مرداد 92)
او برای تکمیل دریوزگی در بارگاه خلیفه خونریز ارتجاع دریکی از همین مصاحبههای سفارشی با ارگان سپاه ضدمردمی گفته است: «از رهبر کشورم بسیار تشکر و قدردانی میکنم که اجازه دادند چند روز باقیمانده عمر خود را در کشورم سپری کنم… نزد رهبرمان شرمندهایم» (خبرگزاری فارس 7 دی 91)
شک نباید کرد کسانی که اینگونه در خدمت رژیم جهل و جنایت و غارت و چپاول و در خدمت ماشین سرکوب و کشتار خامنهای قرار میگیرند، صدبار از پاسداران و بسیجیهای جنایتکار رژیم، کثیفتر و ضد ایرانیترند و بیگمان بهزودی حساب تکبهتک اعمال جنایتکارانه خود را پس خواهند داد.
علی مرادی مأمور وزارت اطلاعات
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر