۱۴۰۲ شهریور ۱۹, یکشنبه

بریده مزدوران خائن وجنگ کثیف علیه کانون اصلی پیکار اشرف شماره ۵ قسمت سوم - بسیج وزارت اطلاعت وسپاه تروریستی قدس ومافیای هابیلیان ومافیای انجمن در پوش خانواده در اطراف

 

بریده مزدوران خائن وجنگ کثیف علیه کانون اصلی پیکار اشرف شماره ۵ قسمت سوم - بسیج  وزارت اطلاعت وسپاه تروریستی قدس ومافیای هابیلیان ومافیای انجمن  در پوش خانواده در اطراف اشرف



آری! وزارت اطلاعات آخوندی در مسیر پیشرفت سیاست لاجوردی در اوین و ناصریان _مقیسه‌ای_ در زندان گوهردشت ،

اسدالله لاجوردی جلاد اوین دشمن خونی مجاهدین
 وخانواده های آنان
آخوند جلادمحمد مقیسه یا ناصریان جلاد قتل عام ها 
وزندان گوهر دشت

این بار به مدت 2سال، بساط شکنجه روانی 24ساعته را با 320 بلندگو و عربده‌کشی و تهدید به قتل و... (با ننگین‌ترین لجن‌پراکنی‌ها توسط به‌اصطلاح «خانواده» های مجاهدین) در اطراف اشرف دایر کرد و با جملاتی مانند: 
همه‌تان را می‌کشیم. اشرف را به خاک و خون می‌کشیم. زبانتان را می‌بریم. همین‌جا دارتان می‌زنیم و مجموعه‌یی از عبارات مستهجن و غیراخلاقی و... _از زبان همین به‌اصطلاح خانواده‌ها_ ماهیت واقعی خودشان را نشان دادند.


هدف از این اقدامات زمینه‌سازی برای اعمال فشار هرچه بیشتر بر مجاهدین و فراهم کردن زمینه حمله و کشتار در اشرف توسط دولت مالکی بود.
شهدای قتل عام ها وحملات وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس که بریده مزدوران خائن رمینه ساز آن بودند

اقداماتی که به سه قتل‌عام در اشرف با بیش از 100شهید و 1000مجروح و یک محاصره ضدانسانی همه جانبه، همراه با شکنجه روانی شبانه روزی 677روزه منجر شد.

همچنین دیدیم که خانواده‌های مورد ادعای مأموران وزارت اطلاعات، همان مزدوران ارتجاع هستند که همراه با شعبات مختلف و سایتهای زنجیره‌یی وزارت اطلاعات پس از تهاجم وحشیانه مزدوران ولایت در 6 و 7مرداد 88 به‌منظور زمینه‌سازی حملات و کشتارهای بعدی به مالکی نامه تشکر و تقدیر نوشتند.

بی‌تردید این میزان شقاوت و دریدگی و و این سقف از جنایت نتیجه مقاومت و ایستادگی بی‌شکاف رزم‌آوران اشرف در برابر هیولای ولایت است. 
مسعود رجوی در چهاردهم فروردین‌ماه 89 در پیامی به مجاهدان اشرف گفت: (11)

«بیچاره رژیم را بنگرید:
در حالی‌که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با توافق دوجانبه و خائنانه ولی‌فقیه ارتجاع و نخست‌وزیر عراق، از پای در آورد،
در حالی‌که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با آن جاسوس بی‌مغز و سیلاب لجن‌پراکنی‌هایش از پای در آورد،
در حالی‌که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با یک سال محاصره ضدانسانی از سوی مزدورانش در عراق از پای در آورد،
در حالی‌که نتوانسته اشرف را با شهیدان و مجروحان و گروگانهایش از پای در آورد،
در حالی‌که نتوانسته با انواع و اقسام تهدیدها به جابه‌جایی از پای در آورد،
و در حالی‌که نتوانسته شعله‌های قیام را خاموش کند،
و در حالی‌که خانواده‌های ما را در داخل کشور به‌خاطر این‌که چند سال پیش برای دیدار فرزندانشان یکبار به اشرف آمده‌اند، می‌گیرد و می‌زند و به حبسهای طولانی محکوم می‌کند،
بله، حالا دوباره، در دور باطل، مجدداً به سراغ خانواده‌های وزارت بدنام رفته تا شاید به این وسیله با اشرف به جنگ روانی بپردازد. 
شاید هم که از دید خودش، بریده یا خائنی را شکار کند و بعد بگوید دیدید گفتم که اینها به اجبار این‌جا نگه‌داشته شده‌اند، پس آنچه زدم و کشتم و نقص‌عضو کردم، تقصیر خودشان بود...» (12)

اما ماجرا حتی بعد از انتقال مجاهدین به لیبرتی و تعهد حفاظت آمریکا و سازمان ملل تمام نشد. انجمن نجات رژیم بعد از مدتی دوباره سراغ همان به‌اصطلاح «خانواده» ها رفت و با تبلیغات و شیطان‌سازی و فریب، زمینه را برای حملات موشکی فراهم کرد.

حملات موشکی جنایت کارانه لیبرتی که بریده خائن های مزدور اطلاعات وسپاه تروریستی قدس دست داشتند
تجربه به خوبی نشان داده است که برای رژیم آخوندی هیچ تفاوتی میان چماق و گلوله و موشک و خانواده و محاصره نیست. با هر چه بتواند شلیک می‌کند. برای رودرویی با تنها هم‌آورد و تهدید اصلی سرنگونی‌اش هیچ ملاحظه و مکثی در کار نیست. خانواده‌های واقعی را زیر شکنجه یا در محل کار و زندان زجرکش می‌کند و خانواده‌های دست‌ساز را زمینه‌ساز حملات موشکی و کشتار.

وزارت بدنام اطلاعات در ادامه سیاست نسل‌کشی مجاهدین در لیبرتی، 
  • ابتدا _قبل از شلیک و موشک‌باران_ خانواده‌هایش را برای خون‌خواهی!
  •  و زمینه‌سازی و جنایت به لیبرتی می‌آورد،
  •  سپس بخشی از خانواده‌ها را دستگیر می‌کند تا مانع تحرکات بستگان و خانواده‌ها شود و بعد شلیک می‌کند.

در شهریور و مهر 94 در چند نوبت مزدوران اجاره‌یی وزارت اطلاعات در پوش خانواده آمدند و تا توانستند با فیلمبرداری و شعار و نصب پلاکارد و رفتن در بالای بنگالها و... به قصد تحریک و درگیری زمینه‌سازی کرند. سپس تعدادی از خانواده‌های دردمند را در چند نوبت دستگیر کردند و کمتر از دو هفته بعد رگبار موشکهای مرگبار به سمت کانکس‌ها و اتاقهای کوچک و مقوایی لیبرتی آغاز شد.

بسیج خانواده ها توسط وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس با همدستی بریده خان های مزدور 

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه‌یی در تشریح خبر دستگیری خانواده‌ها نوشت:
«طی روزهای اخیر وزارت اطلاعات رژیم آخوندی شماری از خانواده‌های مجاهدان اشرفی در لیبرتی و زندانیان سیاسی آزاد شده را دستگیر کرده است. خانمها فاطمه مثنی و فاطمه ضیایی و آقایان محمود عظیمی و علیرضا شریعت پناهی در میان بازداشت‌شدگان هستند...»

می‌بینید! سناریو هر چند تکراری اما دقیق پیش می‌رود. اول جمع‌آوری خانواده‌های اجاره‌یی و جست و خیزهای میمونی «نجات» در ورودی لیبرتی، سپس دستگیری خانواده‌های واقعی و سرانجام 7آبان 1394در چهارمین حمله موشکی به کمپ لیبرتی 24تن از مجاهدان و رزم‌آوران آزادی را در خون پاکشان شستند.

5روز بعد ساکنان لیبرتی طی طوماری به سازمان ملل و سایر ارگانهای حقوق‌بشری نوشتند:
«ما امضا‌کنندگان این نامه، ساکنان کمپ لیبرتی هستیم که پنجشنبه‌شب 29اکتبر مورد وحشیانه‌ترین حمله موشکی از طرف رژیم ایران و مزدورانش در عراق قرار گرفتیم.

در این حمله تا روز اول نوامبر 23تن از یاران و بستگان ما شهید و بسیاری دیگر مجروح شدند.

نقاطی که موشکها اصابت کرده است گودالهایی به قطر 4، 5، 6 و7 متر با عمقهای بیش از 4 تا 7 متری ایجاد کرده است که حاکی از شدت انفجارهای موشکی است.

حمله موشكى به ليبرتى - آبان 94,

فیلم کم نظیر از لحظات حمله جنایتکارانه و سنگین به کمپ لیبرتی

-

اصابت موشک به یکی از نقاط کمپ لیبرتی
اصابت موشک به یکی از نقاط کمپ لیبرتی

فیلم کم نظیر زیر، در لحظات اصابت موشکهای مزدوران خامنه‌ای به کمپ لیبرتی گرفته شده است:


ما مخصوصاً در دو ماه گذشته بارها و بارها در نامه‌هایمان و در دیدارها ی روزانه به مقامات سازمان ملل و مانیتورهای یونامی نسبت به حمله نیروی تروریستی قدس با هماهنگی کمیته سرکوب هشدار داده بودیم.

بخصوص در زمانیکه نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات رژیم ایران در هماهنگی با کمیته سرکوب، مزدوران خود را تحت عنوان خانواده مجاهدین به لیبرتی آوردند. تا با فشار روانی، مانند اشرف حمله و کشتار ساکنان را زمینه‌سازی کنند، بارها هشدار دادیم و نوشتیم و گفتیم که هدف رژیم ایران از این اقدام توطئه گرایانه، تکرار همان سناریوی اشرف است که به زدن تیر خلاص به مجاهدین با دستهای بسته منجر شد...» (12)

مجاهد شهید رضا وادیان یکی از قربانیان حمله موشکی 7آبان، _10روز قبل از شهادتش_ در برنامه پرونده که از سیمای آزادی پخش شد، در پاسخ به لجن‌پراکنی مزدوران قدس و تحریک آنان‌که در لباس خانواده‌اش در کمپ لیبرتی زمینه‌سازی حمله را فراهم می‌کردند گفت:
«... . صحنه خیلی روشن است. آنهایی که می‌آیند جلو درب لیبرتی و ادعا می‌کنند ما خانواده نفرات مستقر در لیبرتی هستیم چه کسانی هستند؟ خوب معلوم است وزارت اطلاعات مستقیم پشت این کار کثیف قرار دارد و این نفرات هم عوامل و مزدوران این وزارتخانه کثیف‌اند و خانواده نجاستی وزارت اطلاعات هستند.»

«چرا این مزدورا بالای بنگالها می‌رفتن و از داخل لیبرتی عکس و فیلم می‌گرفتن؟!»

«خیلی جالب است که آمدن این مزدورها با دست باز توسط نیروهای عراقی با عبور از چندین سیطره انجام می‌شود، درصورتیکه ما در کمپ لیبرتی در محاصره شدید پزشکی و لجستیکی قرار داریم.» (13)

آن روز رضا نمی‌دانست ده روز بعد توسط گلوله همین نابرادر به خاک می‌افتد اما خوب می‌دانست وقتی رژیم جنایتکار مانع دیدار بالاترین مقامات و چهرهای سیاسی آمریکا مانند مک‌کین و گراهام و... با اهالی لیبرتی می‌شود و در زمانی تردد خودروهای سوخت و آذوقه هم به سمت پایگاه رزم‌آوران ممنوع می‌شود، حضور این تعداد در ورودی و بالای کانکسهای کار با دوربین و... چه معنا و عاقبتی دارد.

این است جنگ کثیف
جنگی که از کثیف‌ترین اندیشه برمی‌خیزد
 و در دستان کثیف‌ترین هیولا، هولناک‌ترین جنایت را با سوءاستفاده از پاک‌ترین عواطف و احساسات بشری پیش می‌برد.

کثیف است چون ناعادلانه است؛
کثیف است چون خوندلانه است و بسیار شرور و بزدلانه است و کثیف است چون با شکنجه و نابودی و متلاشی کردن خانواده‌هایی که هیچ نقشی در بازی نداشتند بر خصمی که هرگز ذره‌یی از پرنسیپهای اخلاقی و انسانی عدول نکرد، تاختند و صحبت از عواطف و کرامت انسان کردند. کثیف است چون فراتر از سربازان جنگ کثیف در آرژانتین با شکنجه و آدم‌ربایی و ترور و قتل‌های مخفیانه و دنبال نظم اجتماعی یعنی حفظ نظام حیوانی ولایت مطلقه بودند.

اما فراتر از همهٴ سختیها و سرسختی‌ها، یک واقعیت مانند الماس می‌درخشد.

آن که خیمه ولایتش را بر دروغ و ریا و شکنجه ساخت، آن که روزگاری کشت و عربده کشید و تاخت؛

امروز می‌بینیم که به آخر خط رسید و باخت.
و آن‌که یکسره فدا کرد و سوخت و پرداخت، آن‌که در آتش هزاران دسیسه و تهمت و ابتلا گداخت و در مسیر احقاق حقوق مردمش بی‌محابا تاخت؛

امروز ققنوس وار از آتش پرکشید و اوج گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-جلد سوم آفتابکاران _صدای رویش جوانه‌ها_ صفحة137
2- تیغی بر گلوی عاطفه
3- حسینعلی امیری مدیرکل دادگستری استان فارس_ اردیبهشت83

4- اطلاعیهٴ دبیرخانهٴ شورای ملی مقاومت، 8  آبان1381
5- کتاب انجمن نجات _ فصل سوم
6- آرش رضایی _ نهم دیماه 1383
7- کتاب «انجمن نجات رژیم» نوشته خانم فرشته یگانه _ فصل هشتم

8- سایت وزارت اطلاعات به‌نام نجات ۱۳/۲/۸۳ _ همایش انجمن نجات شاخهٴ شیراز

9- سیمای آزادی _ 29دی ماه 1387
10- سایت نجات _ 22شهریور93
11- پیام به مجاهدان شهر اشرف _ خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع 890114

12-نامه ساکنان کمپ لیبرتی _ 12آبان 1394
13-برنامه پرونده_سیمای آزادی 27مهر 1394.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر