از خالصسازی تا چاپلوسسالاری
- اختناق و سرکوب
- 1402/06/09
جریان تصفیه استادان دانشگاهها همچنان ادامه دارد، خامنهای در ادامه مسیر انقباض هر چه بیشتر دیکتاتوریاش، در حال دور ریختن هر کسی است که اندک زاویهیی با او و باند خودش داشته باشد، هراس از وجود حتی یک عنصر زاویهدار در دیکتاتوری برای آخوندی که هیچ ریشه اجتماعیای ندارد، ضرورت حفظ حکمرانی است.
این مسیر را خمینی آغاز کرد و اکنون خامنهای آخرین مراحل آن را طی میکند.
اخیراً جعفرزاده ایمنآبادی عضو پیشین مجلس ارتجاع از باند مغلوب در این مورد گفت: جریان «خالصسازی» اکنون به جریان «مخلصسازی» تبدیل شده!
یعنی خامنهای تلاش میکند تنها و تنها، چاپلوسترین مزدوران را نگهدارد و بس! روندی که بهقول ایمنآبادی در تصفیههای کنونی اکنون فراتر از دانشگاهها حتی به نیروهای انتظامی هم رسیده است! این عنصر توسری خورده نظام گویا کشف جدیدی کرده و افزوده است: «این رویه فقط افراد چاپلوس و ریاکار را روی کار میآورد»!
اما شاید کمتر کسی بداند که این مسیر حذف و تصفیه قبلاً طی شده و نتیجهیی هم برای رژیم نداشته!
شاید بپرسید چگونه؟
اخیراً «کارن ابری نیا» دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی (که یک نهاد سرکوبگر حکومتی درون دانشگاهها است) با اشاره به اخراج استادان دانشگاهها گفت:
«اتفاقی که دارد میافتد جدید نیست و قبلاً همچنین اهدافی دنبال میشد، یعنی میخواستند اساتیدی در دانشگاه بیاورند که تفکرات حاکم را دنبال کنند، حدود ۳۰سال قبل (یعنی در دهه ۷۰)، تعدادی بورسیه به خارج از کشور فرستادند که آنها همگی استاد دانشگاه شدند، (آن بورسیهها را فرستاده بودند تا جای استادهای اخراجی آن روزگار را بگیرند که البته گرفتند!) اما الآن استادهایی که باید اخراج شوند همانها هستند که بورسیه شدند و الآن مطلوب شما نیستند و بیانیه امضا میکنند؛ حالا میخواهند ۱۵هزار نفر دیگر وارد دانشگاه کنند، بعد از چند سال دوباره به همین نیروهایی که امروز اخراج میشوند، تبدیل میشوند، چرا که دانشگاه محیط اندیشه، تفکر و خلاقیت است.
و این، داستان بیپایان حماقتهای دیکتاتورهاست که نمیفهمند با برخی مقولات نمیتوان درافتاد از جمله نمیتوان با سنت تکامل اجتماعی درافتاد.
همانگونه که نمیتوان با «علم» در افتاد.
و همانگونه که نمیتوان با «آزادی» در افتاد!
این، همه ماجرایی است که با همه سادگی و روشنی، برای دیکتاتورها قابل درک نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر