۱۴۰۲ مهر ۴, سه‌شنبه

پذیرش یک جلاد در ملل متحد و رسوایی مماشات

 

پذیرش یک جلاد در ملل متحد و رسوایی مماشات

سخن روز
سخن روز

پذیرش رئیسی جلاد در مقر ملل متحد، لکهٔ ننگی بر تاریخچهٔ ۷۸سالهٔ سازمانی است که با هدف حفظ امنیت و صلح جهانی، بعد از جنگ جهانی دوم تأسیس شد. حضور جلادی که یک قلم، قتل‌عام هزاران زندانی سیاسی را در کارنامه‌اش دارد از نشانه‌های روشن سیاست مماشات و تیزکردن شمشیر جلاد بر گلوی قربانیان است.

بارها نمایندگان پارلمانها، شخصیتها و رهبران پیشین جهان ضمن یادآوری پیامدهای هولناک جنگ جهانی دوم با۶۰میلیون کشته به‌عنوان محصول مماشات با فاشیسم هیتلری، نسبت به عواقب هر نوع مماشات و سازش با هیولای بنیادگرایی هشدار دادند.

سفیر رابرت جوزف معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در نخستین روز از کنفرانس ایران آزاد (۹تیر ۱۴۰۲) گفت: «چمبرلن به‌برلین رفت و با هیتلر مذاکره کرد و وقتی به‌لندن برگشت گفت من صلح به‌دست آوردم اما این سیاست فقط به‌جنگ و به‌تجاوز هیتلر به‌لهستان منجر شد. باید فشار را روی رژیم بالا ببریم. رژیم در ضعیفترین نقطه خودش است و تنها از این طریق می‌توانیم به‌نتیجه برسیم».

اما رسوایی مماشات در اثر کارزار مقاومت ایران علیه این سیاست شوم، اکنون وجوه عمیق‌تری پیدا کرده که نامهٔ بیش از ۱۲۰رهبر پیشین جهان به سران کنونی قدرتهای جهانی و فراخوان آنها به ضرورت تغییر سیاست در قبال فاشیسم دینی حاکم برایران، سندی نادر و بسیار مهم در این زمینه است. این رهبران به امضای این نامه اکتفا نکرده در بحثها و سخنرانیهای خود پایه‌های سیاست مماشات را به چالش می‌کشند.

استفن هارپر نخست‌وزیر پیشین کانادا به مدت ۹سال که هم‌اکنون نیز رئیس اتحاد بین‌المللی احزاب دموکرات در ۸۰کشور جهان است، یکی از همین رهبران است که در کنفرانس بروکسل (۲۴شهریور ۱۴۰۲) پایه‌های سیاست مماشات با رژیم آخوندی را به چالش کشید و گفت: «بیایید بار دیگر تفکر اساسی در سیستم اعتقادی مماشاتگران را به‌چالش بکشیم، این‌که به‌نحوی اوضاع می‌تواند در صورت سرنگونی رژیم بدتر بشود. بدتر می‌شود؟ چگونه؟ چگونه می‌تواند بدتر از رژیمی بشود که از یک ایدئولوژی ویرانگر برخوردار است و بی‌وقفه در تلاش برای دسترسی به‌سلاح اتمی است و آشکارا فهرستی از کشورهایی را ارائه می‌دهد که می‌خواهد از روی کرهٔ زمین محو کند؟ چه‌طور ممکن است بدتر از این باشد؟ چه‌طور می‌تواند بدتر از رژیمی باشد که تروریسم و جنگ را تأمین مالی می‌کند، از سوریه تا لبنان تا یمن و عراق و حتی تا اوکراین و فراتر از آن؟ چه‌طور ممکن است بدتر از این باشد؟ چه‌طور ممکن است بدتر از رژیمی باشد که ولی‌فقیه آن یک متعصب افراطی و رئیس‌جمهور آن یک جلاد قتل‌عام است؟».

رابطهٔ گسترش فساد حکومتی، بحرانهای اقتصادی، فقر، گرانی و نارضایتی عمومی با بن‌بست و ناتوانی و تشدید سرکوب مردم، یکی دیگر از محورهای سخنرانی استفن هارپر بود. وی گفت: «رژیم آخوندها بیش‌از‌پیش ناکارآمد شده است. آنها با مخالفت‌های علنی بیشتری مواجهند و تقریباً از روز اول از درون می‌پوسند. فساد در همهٔ سطوح جریان دارد. وضعیت اقتصاد فقط بدتر می‌شود. فقر مدام بیشتر می‌شود. تورم هم‌چنان افزایش می‌یابد. خدماتی وجود ندارد. پس جای تعجب نیست که رژیم مجبور است به‌سبعیت هر چه بیشتری متوسل شود. چون هیچ‌چیز و به‌واقع هیچ‌چیز ندارد که موجب وفاداری هیچ‌یک از شهروندان عادی نسبت به‌آن بشود. از این‌رو به‌سبعیت هر چه بیشتر متوسل می‌شود، اما باید این کار را با منابع هر چه محدودتری انجام بدهد، البته به‌جز زمانی که یک دولت غربی، منابعی را برای آنها ارسال می‌کند. همان‌طور که دولت بایدن به‌تازگی بار دیگر این کار را کرد، با ۶میلیارد دلار. چه اقدام رسوایی!».

نخست‌وزیر پیشین کانادا در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ضرورت قاطعیت در برابر رژیم آخوندی و نقش تعیین‌کنندهٔ آلترناتیو دموکراتیک افزود: «راه‌حل این نیست که تلاش کنیم روابط را با این رژیم تقویت کنیم، بلکه این است که کاری را انجام بدهیم که دولت من در کانادا انجام داد: بستن سفارتخانه‌های رژیم در سراسر جهان. صحبت دربارهٔ آلترناتیو این رژیم است و البته که چنین آلترناتیوی وجود دارد».

استفن هارپر افزود: «من از امضاکنندگان نامهٔ سرگشادهٔ بیش از ۱۰۰ رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر پیشین از سراسر جهان هستم که از جهانیان می‌خواهد مماشاتگران را نادیده بگیرند و به مقاومت سازمان‌یافتهٔ ایران رو بیاورند. به‌واقع ساده است: در کنار مقاومت ایران و در همبستگی با مردم ایران بایستید، در آرزوی آنها برای یک کشور آزاد، با جدایی دین و دولت و دموکراتیک... این دیدگاهی است که طیف وسیع مردم ایران در آرزوی حمایت از آن هستند».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر