۱۳۹۶ فروردین ۱۰, پنجشنبه
لیست جنایتکارانی که آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برده اند شماره دوم
لیست جنایتکارانی که آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برده اند شماره دوم
در قسمت اول یک مقدمه وپیش سخنی داشتیم که تشکیلات وتشکیلات پولادین انقلابی وعلت بقای مجاهدین با تشکیلات مجاهدین وقانونمندیهای که عمل کرد را گفتیم
مطلب کامل را در لینک زیر بخوانید
ما در آنجا به 2سرلیست این جنایت کارانی که آرزوی نابوی مجاهدین را بگور برده اند را نام بردیم
اول خمینی دجال ضد بشر
دوم محمد بهشتی
سر دژخیم قضائی خمینی وسرکرده حزب چماقداران جمهوری که بنیانگزار جماقداری ترور وحزف فیزیکی بود مردم هم گفته بودند که بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی
واینک ادامه قسمت اول
لیست جنایتکارانی که آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برده اند شماره دوم
محمد کچوئی سر دژخیم اوین ورئیس همه دژخیمان از جمله لاجوردی قصاب اوین بود.
این جنیاتکار یک بارتوسط یکی از کسانی که از قبل او را میشناخت مورد سئوال قرار گرفت که آقای کچوئی نیستی دیده نمیشوی درماجراهاوغوغاهای این روزها خبری از شما نیست.؟
محمد کچوئی لبخندی زد وگفت راست میگوئی صنعتی در دست دارم که صدایش بعد ها در میاید که بهمین دلیل تمام وقت وزندگی ام را پر کرده است ، اما میخواست با همین سربسته گفتن جواب مشخص به سئوال ندهد که آشنای قدیمی اش گفت این چه صنعت یا کاری است که تمام زندگی ترا پر کرئده است .؟
محمد گچوئی گفت صنعت نابودی مجاهدی با تواب سازی ، شکنجه واعدام ، تا آنجا که تمام تشکیلات آنها از بالا تا پائین نابود شود ومن بزودی این کار را خواهم کرد
نتیجه چه شد
از سایت حکومتی تهران پرس 9تیر 1392 اینجور میخوانیم
که اعتراف به همین صنعت شکنجه گری وتواب سازی کچوئی میباشد
سایت حکومتی تهرا پرس مینویسد
"کچویی از چهره های فعال زندان و از زمره اصحاب فتوا بود که به نجاست مارکسیست ها اعتقاد داشت و از این رو مخالف مجاهدین و نزدیکی آنها به مارکسیست ها بود. شهید کچویی با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته استقبال در مدرسه رفاه مسئولیت انتظامات را به عهده گرفت، و پس از تخلیه مدرسه، مسئولیت اولین رئیس زندان اوین را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 پذیرفت.
"کچویی از چهره های فعال زندان و از زمره اصحاب فتوا بود که به نجاست مارکسیست ها اعتقاد داشت و از این رو مخالف مجاهدین و نزدیکی آنها به مارکسیست ها بود. شهید کچویی با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته استقبال در مدرسه رفاه مسئولیت انتظامات را به عهده گرفت، و پس از تخلیه مدرسه، مسئولیت اولین رئیس زندان اوین را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 پذیرفت.
سرانجام شهید محمد کچویی در 8 تیر 1360 به دست کاظم افجه ای که تحت تاثیر
محمدرضا سعادتی (از رهبران سازمان مجاهدین خلق) بود کشته شد.
مسعود رجوی و کاظم افجهای
محمد کچویی که به دلیل رفتار مناسب و منطقی با زندانیان، موجب هدایت
بسیاری از آنان شده و به «پدر توابین» مشهور شده بود، همیشه مورد حقد و غضب
ضد انقلاب قرار داشت و به تهمت های عجیبی چون شکنجه گری متهم می شد.
بدین ترتیب کاظم افجه سبب خیر شد که کچوئی هم مانند امام دجال وضد بشرش آرزوی نابودی تشکیلات مجاهدین را به گور ببرد.
بعدها از همان آشنای سابقش نقل کردند که ما شنیده بودیم هر کس با آل علی در افتاد ور افتاد اما نه به این سرعت .
این آشنای قدیمی کچوئی ادامه داد که او سودای بدی در سر داشت اما ناکام شد.
سبز علی رضائی
سرکرده جنایت کار سپاه پاسداران که با لاجوردی عملیات مشترک علیه مجاهدین انجام میدادند ووعده داده بودند که با گشت ثارالله سپاه پاسداران وگشت وشکاردادستانی که لاجوردی آنرا اداره میکرد در مدت بسیار کمی تشکیلات مجاهدین را نابود کنند محسن رضائی اعتراف میکند ومحسن رفیق دوست هم در خاطراتش آورده است که اولین محصول این کار مشترک رضائی ولاجوردی شهادت اشرف وموسی و19بهمن 1360 بود.
زندانیان دهه 60 که در زمان 19 بهمن در زندان بودند جست وخیزهای میمون وار پاسداران ودژخیمان به نشانی پایان تشکیلات مجاهدین را شاهد بودند .
اما نتیجه چی شد؟
مجاهدینی که این دو جنایتکارکه آرزوی نابودی آنها را داشتند کمتر از چند سال، اولی یعنی سبز علی رضائی سرکرده ماشین جنگ وسرکوب را در مهران همراه با خمینی بدام انداختند وبا جام زهر آتش بس جانی ترین آدمکش زمان یعنی سبز علی رضائی سرکرده پاسداران جنایتکار از مجاهدین شکست خورد ،خسته شد واعلام بریدگی کرد واستعفا داد و آرزونابودی مجاهدین در دلش ماند باشد که مثل بقیه به گور ببرد.
دومی یعنی اسدالله لاجوردی ،
این فیلم تکان دهنده از جنایات لاجوردی را که تا کنون ندیده اید را حتما ببینید
گوشه ای از جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی در دهه شصت
اوکه شاخ وپیشانی خمینی در سرکوب شکنجه وکشتار بود ودر اوین به دژخیمی بیرحم تبدیل شده بود وبا عنوان دادستانی آرزوی نابودی مجاهدین را داشت هوا برش داشته بود، آن میران که رسما اعلام کرد کسی که بخواهد به لاجوردی تو بگوید (چه رسدبه کشتن) هنوز از مادر متولد نشده است .
لاجوردی واقعا این حرف را درست میگفت زیرا کاوه ایلامی، قهرمان ملی ،علی اکبر اکبری ،هنوز بدنیا نیامده بود که لاجوردی این زجزها را میخواند.
نتیجه چی شد؟
چند سال بعدعلی اکبر اکبری جوان 19 ساله، این قهرمان ملی، لاجوردی را بدام انداخت تا آرزوی نابودی مجاهدین را مانند امام دجال وضد بشرش بگور ببرد، که همگان داستانهای این حماسه را شنیدید
ترکیه به عملیات «سپر فرات» در شمال سوریه پایان داد
ترکیه به عملیات «سپر فرات» در شمال سوریه پایان داد
نیروهای ارتش آزاد سوریه در عملیات سپر فرات حضور فعال داشتند
دبی- العربیه فارسی
بن علی یلدرم، نخست وزیر ترکیه روز
چهارشنبه گفت این کشور عملیات «سپر فرات» در شمال سوریه را پایان داده
است. این عملیات در ماه اوت گذشته آغاز شده بود. یلدرم به تلویزیون NTV گفت
این عملیات موفق بوده و عملیاتی دیگر با نامهای متفاوت ادامه خواهد داشت.
ترکیه
این عملیات را 6 ماه پیش در شمال سوریه آغاز کرد تا نیروهای داعش را از
این منطقه بیرون کند و جلوی پیشروی جنگجویان کرد را بگیرد.
بعد از ماهها عملیات جنگی، ستاد ارتش ترکیه اعلام کرد این عملیات به هدفهای خود رسیده و پایان یافته است.
هنوز
مشخص نیست آیا ترکیه نیروهای خود را از این منطقه بیرون خواهد برد، به
ویژه که یلدرم در سخنان خود به ادامه عملیات نظامی با نامهای دیگر اشاره
کرد.
یلدرم گفت عملیات سپر فرات با
همکاری مخالفان سوری به ویژه گروه ارتش آزاد سوریه (الجیش الحر) به هدفهای
تعیین شده رسید، و داعش را از منطقه میانی بین شهرهای جرابلس و الباب
بیرون راند.
ترکیه علاقه زیادی به
مشارکت در جنگ الرقه داشت، اما ناظران آگاه معتقد هستند اعلام ناگهانی
پایان عملیات سپر فرات تحت فشار واشنگتن انجام شده باشد. واشنگتن در جنگ
الرقه اولویت را به نیروهای ائتلاف بینالمللی میدهد.
وزير خارجه آمريكا در ترکیه: ايران عامل بی ثباتی در منطقه است
ركس تيلرسون، وزير خارجه آمريكا می گويد ايران عامل بی ثباتی در منطقه است.
آقای تيلرسون كه به آنكارا رفته، در كنفرانسی خبری تركيه را هم پيمان
آمريكا در جنگ عليه داعش توصيف كرد و گفت رقه مركز داعش در سوريه بايد آزاد
شود و اهالی آن كه آواره شده اند به خانه هايشان بازگردند.
گزارش علی جوانمردی
فیلم وگزارش - ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاورمیانه در مجلس نمایندگان آمریکا
ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاور میانه در مجلس نمایندگان آمریکا
ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاور میانه در مجلس نمایندگان آمریکا
ژنرال جوزف وتل رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا در جلسه کمیته نیروهای مسلح سنا - اسفند
ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاور میانه در مجلس نمایندگان آمریکا
ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاور میانه در مجلس نمایندگان آمریکا
کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان ایالات متحده صبح
چهارشنبه به منظور ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی کنونی
در منطقه خاور میانه تشکیل جلسه داد.
ژنرال جوزف وُتل رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)
در این جلسه حضور داشت و ضمن تشریح چالشهای متعدد در خاور میانه، ایران را بزرگترین تهدید علیه ثبات منطقه دانست.
وی با بیان این که ما با چالشهای متعددی در عراق و سوریه، افغانستان و پاکستان و دیگر مناطق تحت مسولیت خود روبرو هستیم، افزود در بسیاری موارد پیشرفت داریم، اما کار زیادی
باقی است.
ژنرال وتل گفت: «ما همچنین با فعالیتهای بدخواهانه ایران و نمایندگان آن در منطقه روبرو هستیم. دیدگاه من اینست که تهران بزرگترین تهدید دراز مدت را متوجه ثبات منطقه میکند.»
وی گفت بطور کلی منطقه دچار وضعیت پیچیدهای است که آن
را دستخوش بی ثباتی و درگیری فراگیر امنیت شکننده، درگیریهای قومی و فرقهای، عدم اطمینان اقتصادی، دولتهای ضعیف و فاسد، و بحرانهای انسانی کرده که از سوی گروههای افراطی و تروریستی مورد بهره برداری قرار میگیرد.
ژنرال وتل اضافه کرد «این گروهها به روشنی اشتیاق و نیت
خود را برای حمله به خاک آمریکا و منافع ما و متحدانمان در
خارج آشکار کردهاند و همزمان در این منطقه حضور کشورهای دیگر مانند روسیه و چین که منافع خود را دنبال میکنند، پر
رنگ تر شده است.»
مک تورنبری رییس جمهوریخواه و آدام اسمیت نماینده دموکرات کمیته نیروهای مسلح نیز در مورد دخالت و نفوذ رژیم ایران در تشدید تنش در منطقه ابراز نگرانی کردند و آقای اسمیت در
ارتباط با عراق گفت مشکلی که در عراق وجود دارد آن است
که دولت بغداد به حد کافی در ارتباط با جمعیت سنی آن کشور فراگیر نیست.
ارزیابی نظامی چالشهای امنیتی خاورمیانه در مجلس نمایندگان آمریکاکلیک کنیدوببینید
به گفته آدام اسمیت «هنوز میان جمعیت سنی این احساس وجود
دارد که بغداد به ایران شیعه بیشتر نزدیک است تا جمعیت سنی خود. و تا زمانی که این مشکل حل نشود، هر چه در موصل یا
جای دیگری روی دهد، اگر شما جمعیت سنی ناراضی را به
کنار بزنید، زمینه مناسبی برای داعش و القاعده و دیگر افراط گرایان برای بهره برداری فراهم است.»
او در ادامه گفت، مطمئنا حیدر العبادی نخست وزیر عراق بر
خلاف نوری المالکی نخست وزیر پیشین، در این راه تلاش
میکند، اما بهبود زیادی صورت نگرفته است.
کمیته فرعی امور خارجی مجلس نمایندگان در امور خاور میانه
و تروریسم نیز عصر چهارشنبه در نشستی ویژه با حضور کارشناسان، فعالیتهای ایران، برنامه موشکهای بالیستیک،
تحریمها و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را بررسی کرد.
ایلینا راس لیتنن رییس جمهوریخواه این کمیته پیش از این جلسه
در بیانیهای گفت، رفتار ایران از تاریخ اعمال توافق هستهای نه تنها بدتر شده، شهروندان آمریکایی را نیز به گروگان گرفته،
برای نیروی دریایی آمریکا مزاحمت هایی ایجاد کرده و حمایت
از رژیم بشار اسد، حزب الله و حوثیها را نیز تشدید کرده است.
ولی به گفته او نگران کننده ترین جنبه این رفتار ایران، پیشبرد برنامه موشکهای بالیستیک است که بطور تاریخی ثابت شده در راستای دستیابی به سلاحهای هستهای و در تناقض با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت میگیرد.
۱۳۹۶ فروردین ۹, چهارشنبه
آیا میدانند تا بحال چه کسانی آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند شماره اول
آیا میدانند تا بحال چه کسانی آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند شماره اول
برای اینکه بی مقدمه وارد نشده باشیم ،لازم میدانم یک پیش سخن مقدمه گونه ای را با هم داشته باشیم وبعد از آن برویم سراغ لیست کسانی که آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را با خود بگور برده اند.
اصلا تشکیلات یعنی چه؟
در جامعه وفرهنگ عمومی ، تشکیلات همان ظرف است ظرفی که به ما امکان میدهد که یک چیزی ،یک کاری،یک هدفی یا یک محتوائی را با هم بصورت جمعی پیش ببرند .
میگویند که اگر ظرف یاهمان تشکیلات نباشد هیچ چیزی شکل نمیگیرد وبند نمیشود.
بسیاری کسان ، برای اینکه این حرف را ماده نشان یدهند مثالهای بسیاری ساده وهمه فهمی را بیان میکنند:
یک پارچ آب اگر نباشد که یک ظرف است آب روی میز یا زمین میریزد وهدر میشود.
باشگاهی اگر نباشد تیمی شکل نمیگیرد مسابقه یا بازی ای یا ورزشی بوجود نمیاید ومثالهائی از این دست.
پس تشکیلات در ساده ترین شکل ، قابل لمس وفهم یعنی یک ظرف.
وبسیار هم ملموس وقابل فهم است که هر ظرفی به تناسب محتوا یا چیزی که در خود جای میدهد باید توان واستحکام وظرفیت خود را داشته باشد.
چند مثال:
آب 100 درجه را در یک لیوان یک بار مصرف نازک نمیتوان ریخت سریع نرم ،شل ووامیرود.
مواد مذاب را در ظرفهای با آلیاژ های خاص ومتناسب میریزند نمیتوان حتی در ظروف فلزی معمول ریخت زیرا بسرعت ذوب خواهد شد.
اما تشکیلات جنبش های انقلابی چیست ؟
وچه ویژیگیهائی را باید داشته باشد که در برابردشمن یعنی تهاجم دیکتاتورها خائنین واپورتونیستها منشعب نشده ، وا نرفته ونابود نشود؟
تشکیلات جنبشهای انقلابی تشکیلاتی است که از نیروهای جان برکف وداوطلب ودارای یک آرمان ویک نقشه مسیر میباشد.
از آنجا که جنبشهای انقلابی اهداف مقدس وبسیار دشواری دارند ودر برابر عارضه های نفس گیر نابود کننده ودشواری قرار دارند حتما باید یک تشکیلات پولادین باشد.
تشکیلات پولادین چگونه ساخته میشود؟
تشکیلات پولاین توسط نیروی داوطلب ، آرمان خواه ووطن پرستی ساخته میشود که انتخاب میکند وهر لحظه بهای این انتخاب را ، خود پرداخت میکند.
هر کس هم اگر مثل مجاهدین آرمان آزادی ورهائی میهن اسیر خود وجامعه بی طبقه توحیدی را انتخاب کرده باشد، داوطلبانه از آنجا که دشمن ما را نگزیر میکند باید تمام عیار وبا همه چیزش سراغ تشکیلات پولادینی برود که توان کشش این آرمان بسیار باارزش را در برابر ایلغار ارتجاع ،اپورتونیسم وخیانت حفظ کند ومیهنش را از ارتجاع هار وخونریز پاک نمایند.
تشکیلات پولادین مجاهدین فقط وفقط با رهبری پاکباز،وزنان ومردان انتخاب کرده ووفا دار به آرمان آزادی ورهائی میهن ، در یک کلام با انقلاب ایدئولوژیک درونی وپذیرش هژمونی زنان توسط مردان مجاهد ورهاوبرابری طلب ، محقق شده است.
بهمین دلیل توانستند در برابر خمینی که همه چیز وهمه کس وهمه جنبشها وتشکیلات دیگر را نابود کرد تاب بیاورد وخمین را از ما به چاه بکشاند.
شغل ،جاه ،مقام ،زن وزندگی ،دوری از خانواده وترک علائق وتحمل سختی وشکنجه وموشک وقتل عام بمباران، لیست های تروریستی محاصره وکودتاهای استعماری ارتجاعی تیف وتف خیانت،کمترین چیزهائی بودندکه توانستند آنها را از سر بگذرانندوامتحان وفاداری ولیاقت را در پیشگاه خدا وخلق با افتخار وسربلندی پس بدهند وشاکر هم باشند .
آنها در پیشگاه خدا وخلق بی چشم داشت کارهای نیک وصالح کردند وهمه نیکی ها را (در عراق ) در دجله ریختند تا تنور جنگ خانمانسوز وضد ملی را گل بگیرند والبته بحق ،کمک خدا ویاری خلق در بسیاری از بیانبانها این نیکی ها (امروز در آلبانی) به اضعاف به آنها باز گردانده شد والبته این وعده حق وسنت تاریخ بود هست وخواهد بود .
"تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز"
این گونه بود که مجاهدین بارهبری خود واین تشکیلات پولاین همراه با یک مناسبات پاک وخلص انسانی ، توانستند به این لیاقت شایسته یعنی امید خلق ایران ومنطقه وآلترناتیو خمینی وخامنه ای تبدیل شوند.
همگان میدانند که خمینی ما را بین مرگ وتسلیم یعنی سرفرود آوردن در برابر خود وبوسیدن دستانش همانند دیگران مخیر کرده بود.
بدین ترتیب مجاهدین با ایستادگی وپرداخت بهای بی چشم داشت ،فقط برای رهائی خلق ومیهن تمامی خواب وخیالها وآرزوی نابود کردن این تشکیلات پولادین را بهم زد وکسانی که آرزوی نابودی این تشکیلات پولادین ، یعنی سازمان پر افتخارمجاهدین خلق ایران را داشتند را وا داشت که این آرزورا بگور ببرند .
لیست افرادی که این آرزوی نابود کردن تشکیلات مجاهدین را بگور بردند عبارتند از :
از زمان شاه وساواک وضربات نظامی وکودتای اپورتونیسم چپ و...فاکتور میگیرم که بد نیست خودتان این بخش بسیار مهم را قبول زحمت نموده دنبال کنید.
1- سر لیست آرزو بگور برده ها ، خمینی دجال ضد بشرمیباشد که جان مال وناموس مجاهدین را برای پاسداران حلال کرد.
منافق خواند ،گرفت ،شکنجه کرد ،کشت آواره نمودو قتل عام کرد اما سرانجام خونهای پاک همه ققنوسها پر کشیده بصورت ارتش آزادیبخش از خاکستها برخاستند ودر مهران وبا عملیات تاریخی چلچراغ جام زهر را در حلقوم خمینی ریختند ودق مرگ شد وآرزوی نابودی مجاهدین را بگور برد .
2- دومین ومهمترین فردی که به خفت بار ترین آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برد وبا قهر خشم خلق جهنم را در همین دنیا برای خود خرید و بدین سبب نظام خمینی را بی آینده کرد ،آخوندمحمد حسینی بهشتی بود.
بهشتی ، بنیان چماقداری حمله وهجوم وبگیر وبه بندوترورها وحذف فیزیکی ها را گذاشت (آنگونه که مردم شعار میدادند بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی ) ودر کسوت سر دژخیم خمینی امیال خمینی را برای نابودی مجاهدین اجرائی میکرد.
او هم آرزو بگور از این جهان رفت تاعلاوه بر این جهان در قیامت هم حساب جنایاتش رانزد خداوند متعال پس بدهد.
ادامه دارد
زوزه ای بنام نیمروز ،پروژه هاى تبلیغات فرهنگى علیه مجاهدین خلق که اساسا از کانال اطلاعات سپاه و بیت خامنه اى کنترل میشود،
زوزه ای بنام نیمروز ،پروژه هاى تبلیغات فرهنگى علیه مجاهدین خلق که اساسا از کانال اطلاعات سپاه و بیت خامنه اى کنترل میشود
از فرداى قیام ١٣٨٨، رژیم دریافت که راه و رسم مجاهدین یعنى قیام براى سرنگونى در جامعه دست بالا را دارد علاوه بر اقدام مهم امنیتى سیاسى که هدف و سرلوحه ى اصلى آن جلوگیرى از یک قیام جدید است، و این خط خود را در تحمیل شدن روحانى به ولایت فقیه جنایتکار در همان دور اول انتصابات نشان داد، رژیم تلاش میکند که نسل جدید جوانان ایران را با ترسانیدن از نام مجاهدین خلق، به انفعال و سر در گمى سیاسى بکشاند.
پروژه هاى تبلیغات فرهنگى علیه مجاهدین خلق اساسا از کانال اطلاعات سپاه و بیت خامنه اى کنترل میشود، انبوه کتابها، مقالات، انتشارات متعدد با هزینه ى هاى سر سام آور چاپ شده و الان هم تولید فله ى سریالهاى ضد مجاهدین خلق و فیلم هاى بلند قابل توجه هست چندى پیش فیلم سیانور که تحریف مبارزات مجاهدین، به خصوص مجاهد شهید مجید شریف واقفى، در زمان شاه را محور فیلم قرار داده بود، به زجر واره ى فجر تحمیل شد و به ان جایزه دادند که حتى جیغ عناصر سر سپرده اى باند رفسنجانى هم را دراورد.
الان فشار تبلیغاتى بسیار جدى در مورد فیلمى به نام ماجراى نیمروز در تهران بالا گرفته است که هدف ان چنگ زدن به صورت صخره اى بالا بلند مجاهدین یعنى حماسه ى اشرف رجوى و موسى خیابانى هست،البته از دشمن که نمیتوان جز اهانت و تحریف و دروغ توقعى داشت اما سئوال این هست که چرا الان؟
اول کمى به سابقه ى دست اندرکاران فیلم نگاه کنیم
"محمدحسین مهدویان تهیهکننده و نویسنده فیلم ماجرای نیمروز، متولد ١٣٦٠در شهر بابل است که در ارتباط با سپاه پاسداران به تولید فیلم پرداخته به گفته خودش فیلمی با موضوع زمینههای جنگ به نام استخوان لایزخم در سال ١٣٨٣ ساخته و در اختیار سپاه قرار داده است و فیلم ماجرای نیمروز را هم زیر نظر و پشتیبانی مستقیم سازمان هنری و رسانهیی اوج تولید کرده است.
سید محمود رضوی متولد ١٣٥٩ که تهیهکننده این فیلم است از اصولگرایان افراطی و حامیان جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) در انتخابات اخیر رژیم است که در کار فیلمسازی در ارتباط مستقیم با سازمان هنری و رسانهیی اوج قرار دارد.
سازمان هنری و رسانهیی اوج وابسته به معاونت فرهنگی سپاه پاسداران در سال ١٣٩٠تشکیل شد، تشکیل این سازمان بهدنبال جمعبندی از قیام ٨٨ بود، در جمعبندی ارگانهای اطلاعاتی منجمله اداره کل التقاط وزارت اطلاعات که مخصوص مقابله با مجاهدین است آمده است که بر پایه دستگیریها، کنترل تلفن و ایمیلها مشخص شد که ٦٠تا ٦٥ درصد قیام ٨٨ توسط مجاهدین و هواداران انها سازماندهى شده بود،
انتقال پاسدار جنایتکار نقدى هم به بخش فرهنگى سپاه در راستاى همین سیاست تبلیغات شیطان سازى علیه مجاهدین است که توسط اطلاعات سپاه و با بودجه از طرف قالیباف صورت میگیرد.
در تهیه ى این فیلم سازمان مرکز انقلاب اسلامى از طریق فردى به نام محسن روزی طلب در تماس با رضوى کارگردان این فیلم بوده است.
البته تیتر فیلم کپى از یک فیلم وسترن میباشد و در فیلم با لجن پراکنى آخوندى به سردار کبیر خلق موسى خیابانى و اشرف مجاهدین، شهید یگانه ى مجاهد اشرف رجوى، میخواهند تبلیغ بکنند که مجاهدین وابسته بوده و از مبارزه بریده بودند و میخواستند دنبال زندگى شان بروند، این البته از تاثیرات همکارى بریده مزدورانى هست که در سالهاى اخیر در هئیت انجمن نجاست به تبلیغات ابلهانه ى در مورد مجاهدین با وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مشغول همکارى بوده اند چرا که انها بریدن از مجاهدین و خیانت را میخواهند تحت عنوان دنبال زندگى رفتن توجیه کنند، این اراذل خودشان خوب میدانند که دنبال زندگى رفتن، اگر به خروج فرد از مبارزه هم بیانجامد اما بهر حال انتخابى هست که در مجاهدین به مثابه ى یک انتخاب فردى به رسمیت شناخته شده و خود مجاهدین در چهارچوب إمکانات محدود خودشان به طرف هر کمکى بکنند، اما خیانت و به سمت دشمن مردم و میهن رفتن، مقوله ى قابل چشم پوشى نیست،
در وراى همه ى این تبلیغات سرسام آور، ضعف استراتژیک رژیم در مقابل پیام رهائى و قیام براى آزادى مجاهدین، خود را نمایان میکند رژیم محاسبه کرده و میکند که تبلیغات شیطان سازى از مجاهدین برایش مسئله حل کن باشد، غافل از این که این تبلیغات نشان میدهد که دشمن اصلى رژیم در کجاست، عصاى پیام راه و شهادت موسى تمامى مارهاى تبلیغاتى ساحران بارگاه فرعونی ولایت فقیه را در یک دم، نابود خواهد کرد، اگر دجالیت و دروغ دست بالا را داشت، هنوز پدر جد اخوندها یعنى معاویه و فرعون حاکم بودند، در عصر کبیر آگاهى توده ها، در جوشش خون بیش از یک صد و بیست هزار شهید راه آزادى، و در پیام بهارانه ى مسعود و مریم، در وجود یگانه ى شوراى مرکزى مجاهدین که از زنان ذیصلاح انقلابى مجاهد تشکیل شده است، در پیام خون مقدس اشرف رجوى و موسى خیابانى قدرتى نهفته که کور اندیشان سپاه تنها در روز قیام و سرنگونى رژیم به آن پى خواهند برد،
دزدى، فساد، جنایت، و سابقه ى همه سپاه جنایتکاران براى مردم ایران و جوانان بسیار روشن است، اما اما
شرمم مى آید که در مقابل این تبلیغات سخیفانه ى رژیم بخواهم از مقام و شأن اشرف رجوى دفاع کنم، انگار که بخواهیم حرارت خورشید، طراوت بهار، درخشش نور را توضیح دهیم، اما بد نیست به خود اشرف مراجعه کرده و از کلام و پیام او بهره ببریم، خدا را شکر که ذره ى و قطره اى از وجود پر ارزش او در نامه هایش همیشه جارى و سارى است، اگر این نامه را بخوانیم و در احساس انسانى این اقیانوس عشق محو نشویم، باید در تعریف انسانیت خود، دوباره شروع کنیم.
اشرف در یک نامه به مسعود مینویسد:
باتمام بچههامون، با تمام عزیزانم، با تمام نورچشمانم، همانهایی که قهرمانانه شهید میشوند همیشه با آنهام، با آنها شکنجه میشوم، با آنها فریاد میزنم و با آنها میمیرم و زنده میشوم.
نمیدانم آتشی را که تمام وجودم را از نوک پا تا مغز سرم از پوست تا مغز استخوانم فراگرفته چه کار کنم، باور نمیکنم که هرگز این آتش، خاموشی داشته باشد، چقدر مرگ در این شرایط سادهتر از زیستن است، وای، وقتی خبر شهادتها میرسد باور کن با یاد شهدا بخواب میروم و با یاد شهدا چشم باز میکنم و بیاد انتقام زندهام، اشک مجالم نمیدهد اگر بدخط و ناخواناست ببخش، نمیدونی مثل اینکه دیگه این جسم قدرت کشیدن این روح عاصی رو نداره، دلم میخواد پر بزنم و برم، برم پیش بچهها، پیش همان خواهرها که شبها جای خـوابیدن نداشتـن و حالا راحت تـوی قبـر آرمیدهانـد آخه چطوری میشه این تضاد رو حل کرد، تا کی میشه آب رو توی چشمه نگهداشت جهان خبردار نشد که بر ملت ما در این چند ماه چه گذشت ، فکر نمیکنم در فرهنگ ملتها کلمهای پیدا بشه که بتونه آنچه را که در اینجا میگذره نشون بده، مثل اینکه فرهنگ جدیدی باید ابداع بشه، بخدا قسم مصیبت این ملت از عاشورا کمتر نیست، رذالت، دنائت، خیانت، شقاوت در اوج خودشون باز کمتر از چیزی هستند که اینجا جریان دارد، یاد خاطراتی میافتم که جایی که چند سال پیش قبل از ازدواجمان هر دو آنجا زندگی میکردیم، )زندان (موقع ورزش، همیشه به بالاترین آجر حیاط نگاه میکردم و نگاهم میلغزید و میآمد پایین، گاهی اوقات پرندهای هم آنجا بود که اکثراً حواسم را توی ورزش پرت میکرد، طناب رختها، شیر آب و خلاصه بچهها، چقدر با همهی آنها احساس یگانگی میکردم و در عینحال تنها بودم، چقدر با آن آجر با آن پرنده، با شیرآب و با طناب رختها و با بچهها احساس نزدیکی میکردم، اینکه همهی آنها در نهایت، همراه و مددکار هم و به همـراه من و همهی انسانهـا، همهی سنگهـا و همهی کـوهها و همهی کبوترها و همهی و همهی هستی به پیش میروند، توی کمیته، وقتی سرمو فرنچ )توضیح روپوش کت مانندی که به زندانیان سیاسی زمان شاه می پوشاندند( میانداختند که ببرند بازجویی، با موزائیکها زیر پام احساس یگانگی میکردم و میخندیدم و این سیل خـروشان هستی پیش میره و چقدر احمقند اینها، این سنگریزهها که میخواهند جلوی حرکت آبشار و سیل خروشان هستی رو بگیرند خندهداره، با چی دارند میجنگند؟ با خدا"
الان رژیم در سوزش از مهاجرت بزرگ مجاهدین، از اینکه نتوانسته است تک تک مجاهدین را به طور فیزیکى از بین ببرد، از شم ضد انقلابى خودش میداند شوراى مرکزى مجاهدین خلق با هزار زن ذیصلاح انقلابى یعنى چه، و از عقوبتى که براى رژیم سراسر جنایت و فساد و اختلاس و ابتذال در حال تهیه شدن است، به خود میلرزد.
بجنگ تا بجنگیم
الان فشار تبلیغاتى بسیار جدى در مورد فیلمى به نام ماجراى نیمروز در تهران بالا گرفته است که هدف ان چنگ زدن به صورت صخره اى بالا بلند مجاهدین یعنى حماسه ى اشرف رجوى و موسى خیابانى هست،البته از دشمن که نمیتوان جز اهانت و تحریف و دروغ توقعى داشت اما سئوال این هست که چرا الان؟
اول کمى به سابقه ى دست اندرکاران فیلم نگاه کنیم
"محمدحسین مهدویان تهیهکننده و نویسنده فیلم ماجرای نیمروز، متولد ١٣٦٠در شهر بابل است که در ارتباط با سپاه پاسداران به تولید فیلم پرداخته به گفته خودش فیلمی با موضوع زمینههای جنگ به نام استخوان لایزخم در سال ١٣٨٣ ساخته و در اختیار سپاه قرار داده است و فیلم ماجرای نیمروز را هم زیر نظر و پشتیبانی مستقیم سازمان هنری و رسانهیی اوج تولید کرده است.
سید محمود رضوی متولد ١٣٥٩ که تهیهکننده این فیلم است از اصولگرایان افراطی و حامیان جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) در انتخابات اخیر رژیم است که در کار فیلمسازی در ارتباط مستقیم با سازمان هنری و رسانهیی اوج قرار دارد.
سازمان هنری و رسانهیی اوج وابسته به معاونت فرهنگی سپاه پاسداران در سال ١٣٩٠تشکیل شد، تشکیل این سازمان بهدنبال جمعبندی از قیام ٨٨ بود، در جمعبندی ارگانهای اطلاعاتی منجمله اداره کل التقاط وزارت اطلاعات که مخصوص مقابله با مجاهدین است آمده است که بر پایه دستگیریها، کنترل تلفن و ایمیلها مشخص شد که ٦٠تا ٦٥ درصد قیام ٨٨ توسط مجاهدین و هواداران انها سازماندهى شده بود،
انتقال پاسدار جنایتکار نقدى هم به بخش فرهنگى سپاه در راستاى همین سیاست تبلیغات شیطان سازى علیه مجاهدین است که توسط اطلاعات سپاه و با بودجه از طرف قالیباف صورت میگیرد.
در تهیه ى این فیلم سازمان مرکز انقلاب اسلامى از طریق فردى به نام محسن روزی طلب در تماس با رضوى کارگردان این فیلم بوده است.
البته تیتر فیلم کپى از یک فیلم وسترن میباشد و در فیلم با لجن پراکنى آخوندى به سردار کبیر خلق موسى خیابانى و اشرف مجاهدین، شهید یگانه ى مجاهد اشرف رجوى، میخواهند تبلیغ بکنند که مجاهدین وابسته بوده و از مبارزه بریده بودند و میخواستند دنبال زندگى شان بروند، این البته از تاثیرات همکارى بریده مزدورانى هست که در سالهاى اخیر در هئیت انجمن نجاست به تبلیغات ابلهانه ى در مورد مجاهدین با وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مشغول همکارى بوده اند چرا که انها بریدن از مجاهدین و خیانت را میخواهند تحت عنوان دنبال زندگى رفتن توجیه کنند، این اراذل خودشان خوب میدانند که دنبال زندگى رفتن، اگر به خروج فرد از مبارزه هم بیانجامد اما بهر حال انتخابى هست که در مجاهدین به مثابه ى یک انتخاب فردى به رسمیت شناخته شده و خود مجاهدین در چهارچوب إمکانات محدود خودشان به طرف هر کمکى بکنند، اما خیانت و به سمت دشمن مردم و میهن رفتن، مقوله ى قابل چشم پوشى نیست،
در وراى همه ى این تبلیغات سرسام آور، ضعف استراتژیک رژیم در مقابل پیام رهائى و قیام براى آزادى مجاهدین، خود را نمایان میکند رژیم محاسبه کرده و میکند که تبلیغات شیطان سازى از مجاهدین برایش مسئله حل کن باشد، غافل از این که این تبلیغات نشان میدهد که دشمن اصلى رژیم در کجاست، عصاى پیام راه و شهادت موسى تمامى مارهاى تبلیغاتى ساحران بارگاه فرعونی ولایت فقیه را در یک دم، نابود خواهد کرد، اگر دجالیت و دروغ دست بالا را داشت، هنوز پدر جد اخوندها یعنى معاویه و فرعون حاکم بودند، در عصر کبیر آگاهى توده ها، در جوشش خون بیش از یک صد و بیست هزار شهید راه آزادى، و در پیام بهارانه ى مسعود و مریم، در وجود یگانه ى شوراى مرکزى مجاهدین که از زنان ذیصلاح انقلابى مجاهد تشکیل شده است، در پیام خون مقدس اشرف رجوى و موسى خیابانى قدرتى نهفته که کور اندیشان سپاه تنها در روز قیام و سرنگونى رژیم به آن پى خواهند برد،
دزدى، فساد، جنایت، و سابقه ى همه سپاه جنایتکاران براى مردم ایران و جوانان بسیار روشن است، اما اما
شرمم مى آید که در مقابل این تبلیغات سخیفانه ى رژیم بخواهم از مقام و شأن اشرف رجوى دفاع کنم، انگار که بخواهیم حرارت خورشید، طراوت بهار، درخشش نور را توضیح دهیم، اما بد نیست به خود اشرف مراجعه کرده و از کلام و پیام او بهره ببریم، خدا را شکر که ذره ى و قطره اى از وجود پر ارزش او در نامه هایش همیشه جارى و سارى است، اگر این نامه را بخوانیم و در احساس انسانى این اقیانوس عشق محو نشویم، باید در تعریف انسانیت خود، دوباره شروع کنیم.
اشرف در یک نامه به مسعود مینویسد:
باتمام بچههامون، با تمام عزیزانم، با تمام نورچشمانم، همانهایی که قهرمانانه شهید میشوند همیشه با آنهام، با آنها شکنجه میشوم، با آنها فریاد میزنم و با آنها میمیرم و زنده میشوم.
نمیدانم آتشی را که تمام وجودم را از نوک پا تا مغز سرم از پوست تا مغز استخوانم فراگرفته چه کار کنم، باور نمیکنم که هرگز این آتش، خاموشی داشته باشد، چقدر مرگ در این شرایط سادهتر از زیستن است، وای، وقتی خبر شهادتها میرسد باور کن با یاد شهدا بخواب میروم و با یاد شهدا چشم باز میکنم و بیاد انتقام زندهام، اشک مجالم نمیدهد اگر بدخط و ناخواناست ببخش، نمیدونی مثل اینکه دیگه این جسم قدرت کشیدن این روح عاصی رو نداره، دلم میخواد پر بزنم و برم، برم پیش بچهها، پیش همان خواهرها که شبها جای خـوابیدن نداشتـن و حالا راحت تـوی قبـر آرمیدهانـد آخه چطوری میشه این تضاد رو حل کرد، تا کی میشه آب رو توی چشمه نگهداشت جهان خبردار نشد که بر ملت ما در این چند ماه چه گذشت ، فکر نمیکنم در فرهنگ ملتها کلمهای پیدا بشه که بتونه آنچه را که در اینجا میگذره نشون بده، مثل اینکه فرهنگ جدیدی باید ابداع بشه، بخدا قسم مصیبت این ملت از عاشورا کمتر نیست، رذالت، دنائت، خیانت، شقاوت در اوج خودشون باز کمتر از چیزی هستند که اینجا جریان دارد، یاد خاطراتی میافتم که جایی که چند سال پیش قبل از ازدواجمان هر دو آنجا زندگی میکردیم، )زندان (موقع ورزش، همیشه به بالاترین آجر حیاط نگاه میکردم و نگاهم میلغزید و میآمد پایین، گاهی اوقات پرندهای هم آنجا بود که اکثراً حواسم را توی ورزش پرت میکرد، طناب رختها، شیر آب و خلاصه بچهها، چقدر با همهی آنها احساس یگانگی میکردم و در عینحال تنها بودم، چقدر با آن آجر با آن پرنده، با شیرآب و با طناب رختها و با بچهها احساس نزدیکی میکردم، اینکه همهی آنها در نهایت، همراه و مددکار هم و به همـراه من و همهی انسانهـا، همهی سنگهـا و همهی کـوهها و همهی کبوترها و همهی و همهی هستی به پیش میروند، توی کمیته، وقتی سرمو فرنچ )توضیح روپوش کت مانندی که به زندانیان سیاسی زمان شاه می پوشاندند( میانداختند که ببرند بازجویی، با موزائیکها زیر پام احساس یگانگی میکردم و میخندیدم و این سیل خـروشان هستی پیش میره و چقدر احمقند اینها، این سنگریزهها که میخواهند جلوی حرکت آبشار و سیل خروشان هستی رو بگیرند خندهداره، با چی دارند میجنگند؟ با خدا"
الان رژیم در سوزش از مهاجرت بزرگ مجاهدین، از اینکه نتوانسته است تک تک مجاهدین را به طور فیزیکى از بین ببرد، از شم ضد انقلابى خودش میداند شوراى مرکزى مجاهدین خلق با هزار زن ذیصلاح انقلابى یعنى چه، و از عقوبتى که براى رژیم سراسر جنایت و فساد و اختلاس و ابتذال در حال تهیه شدن است، به خود میلرزد.
بجنگ تا بجنگیم
سینا دشتی
۱۳۹۶ فروردین ۸, سهشنبه
هذیانگوئی های آشکار واعترافات به شکست طرح خامنه ای وسپاه قدس واطلاعات از زبان گماشته های حقیرپیشانی سیاه ورایزن فرهنگی در آلبانی
هذیانگوئی های آشکار واعترافات به شکست طرح خامنه ای وسپاه قدس واطلاعات از زبان گماشته های حقیرپیشانی سیاه ورایزن فرهنگی در آلبانی
همانطوری
که این روزها همگان در داخل وخارج شاهد بوده اند، فقط در ماه مارس چندین
گردهمائی بزرگ بین المللی توسط مجاهدین ومقاومت سراسری مردم ایران وشورای
ملی مقاومت برگزار گردید،که تقریبا در نوع خود، در این سالیان بی نظیر بوده است وکارشناسان را به ارزیابی کمی وکیفی این حرکات سیاسی بین المللی جلب نمودند.
یک
نگاه ساده به لیست مهمانان وحامیانی که خودشان مستقیم ویا غیرمستقیم در
انتقال پیروزمند مجاهدین ازعراق به آلبانی نقش داشته اند میتواند کیفیت
جدید این گردهمائی ها رادریافت.
ما فعلا به گردهمائی با شکوه روز زن در تیرانا میپردازیم ومراسم با شکوه عید را به بعد موکول میکنیم.
مطالب مرتبط به روز زن وبخشی از سنخان آنان را در لینک های زیر میخوانید
خجسته بهار آزادي: ابرازارادت وقدر دانی سخنرانان روز زن در آلبانی در رابطه
سخنرانی دریتا اودلی ـ رئیس انجمن میانجیگران آلبانی؛ :
رهبری بزرگ و رئیسجمهور شما، یعنی خانم رجوی، در سخنان خود گفت زنان میتوانند نقشی تأثیرگذار در رهبری مردمان جهان به سمت مناسبات خواهری، برادری و همبستگی ایفا کنند و ما باید این مسئولیت را با شرکت فعال در این جنبش برعهده گیریم.
سخنرانی لیندا چاوز؛ کنفرانس بینالمللی روز جهانی زن در آلبانی:
به نظرم خیلیها با سازمان و عقاید شما آشنا نیستند اما من که در طول سالیان با شما آشنا شدهام به این اشراف رسیدهام که آرمانهای شما در واقع ارزشهای حقیقی رهایی، آزادی و دموکراسی است که همه انسانها برای خود میخواهند، و این در واقع بهترین تضمینکننده صلح در سراسر جهان خواهد بود. این همان چیزی است که خانم رجوی در طرح 10 مادهیی خود ارائه کرده است، طرحی که خواهان استقلال دادگستری، آزادی مطبوعات، برابری کامل میان زنان و مردان، جدایی دین از دولت است، و همه این موارد عناصر مورد نیاز دموکراسی و آزادی است.
پاندلی مایکو نخستوزیر پیشین آلبانی خطاب به مجاهدان آزادی:
سخنرانی فاتمیر مدیو نمایندهٔ پارلمان و رهبر حزب جمهوریخواه آلبانی
کنفرانس روز جهانی زن – تیرانا ۲۰۱۷«زنان در رهبری سیاسی» در آلبانی
ايوتا راديكووااولین نخست وزیر زن اسلواکی و وزیر
سابق دفاع و کار :شما از رهبر خوبي
براي اين برخورداريد.
سروناز چيت سازمسئول كميسيون زنان شوراي ملي مقاومت
ايران
خانم اینگرید بتانكورسناتور و کاندیدای سابق ریاست جمهوری
کلمبیا
ریتا زوسموت رئيس سابق مجلس فدرال آلمان
نجمه طاطاي وزیر سابق آموزش و پرورش مراکش:... طبعا كه مردم ايران رهبري بهتر از مريم رجوي براي ايران پيدا
نخواهد كرد.
سناتور ایولين يونه عضو مجلس سنای فرانسه
سكاي ماسیکانا هالندسناتور سابق و وزیر آشتی و یکپارچگی
ملی از زیمبابوه
جولي گرلینگ نماینده پارلمان اروپا از انگلستان
سناتور استفانيا پتزوپانه نايب رئيس كميته مصونيت پارلماني سنا
از ایتالیا
لورنس فلمن رئيل عضو پارمان سوئیس
ادامه مطلب
گردهمائی
زنان سرشناس بین المللی که خود فعالان حقوق بشر وحقوق زنان اند، در روز زن
در کنار مریم رجوی و1000زن قهرمان وپیشتاز جنبش برابری وحضور جمعی آنها
روی سن اساسا هیچ نیازی به توضیح نداشته وهر بینده ای پیام قدرت نمائی
وانسجام تشکیلاتی وایدئولوژیک وسیاسی آن را خوب درک خواهد کرد .هرچند خامنه
ای وسپاه ووزارت اطلاعات ودولت روحانی از وحشت این حرکت بی نظیرسعی کردند که با سکوت و پائین گرفتن سرخود دچارموج این قدرت نمائی مجاهدین نشوند وبزبان ساده ،خفقان گرفته اند،اما این
حرکت آنمیزان بزرگ بود که نه تنها سکوت فایده نکرده بلکه عظمت این گردهمائی
تضادها را به درون نظام کشاند بهمین دلیل سعی کردند بتدریج از زبان بریده
مزدوران وگماشته های وزارت اطلاعات واطلاعات سپاه وسپاه قدس وانجمنهای پوششی آنهامانند هابیلیان ونجات،به عظمت این گردهمائی البته به زبان وفرهنگ خودشان اعتراف نمایند .
با توجه به اینکه اشراف داشتند
از هرکجایش بگویند یک توسری برای ولی فقیه ومزدورانش میباشد ولی چاره ای
جز اعتراف نداشتند وندارند وحتما در روزهای آینده به اعترافات بیشتر مواجه
خواهیم شد.
به این عکس نگاه کنید بسیار سخن ها دارد .
همه
این زنان ، زنان شناخته اند، که رژیم حتی جرات نکرده ونمیکند که حتی یک
کلمه منفی از آنها بگویند .حالا همه اینها زنان حامی مقاومت،1000زن
مجاهداشرفی وسازمان مجاهدین وخصوصا مریم رجوی را لیدر ورهبر جنبش بین
المللی برابری وامید منطقه وآلترناتیو میدانند.
خبرهای درونی حاکی است که بیشترین سوزش را خامنه ای ووزارت اطلاعات وپاسداران ازحضور هم زمان چندین فرمانده ومسئول سازمان مجاهدین ،
که مریم رجوی برای نجات خلق قهرمان دستانش را با آنها زنجیر نمود
وبالابرد داشت ودارد،چرا که مینی مم 14 سال خواب های پنبه دانه ای برای قتل
عام آنها دیده بود وتا قبل از انتقال بزرگ هم میدید.
حالا
این فرماندهان در کنار هزار زن اشرفی ودر هیئت یک تشکیلات سازمان مجاهدین
ومردان مجاهد ومعتقد به برابری در کنار مریم رجوی ودریک فضای جدید بین
المللی میروند که با همراه با مردم خود ،ضربه نهائی را به ملاهای زن ستیز وارد کنند.
اما
انعکاسی که این برنامه ها در میهن اسیرمان داشت توصیف ناپذیر است پیامها
نامه ها وحمایتها وسخنانی که از داخل داشتیم ، انفجار انرژیهائی بود که از
جوانان وزنان ودانشجویان میهن اسیرمان میدیدیم ،آنها میگفتند
"تازه
ما این تشکیلات این انسجام واین وحدت را بیشتر حس کردیم در جائی امن وبا
این روحیه واین انسجام ،البته سازمان درهر شرایط اینجوری عمل کرده ولی
برنامه زنان وعید که مستقیم هم پخش شد یک قدرت یک امید ویک همبستگی خاصی را
در ایران در همه مردم ودانشجویان وخصوصا هواداران ایجاد کرده است ."
این حرفها بسیار مفهوم است زیرا مدتها بود که بعد از انتقال خبری از مجاهدان اشرفی به این صورت پخش نشده بود.
متاسفانه بدلایلی از بیان جزئیات انعکاسات احساسات وحمایتهای هم وطنان زنان جوانان ودانشجویان معذوریم ،باشد روزی که همه آنها را بازگو نمائیم.
بعد از این فشرده سخن بد نیست به اعترافات سیروس غضنفری مامور اطلاعات سپاه وگماشته همزمان وزارت اطلاعات در آذربایجان شرقی وهادی شعبانی شکنجه گر اطلاعات سپاه ونجات مازندران ومامور پیشانی سیاه وزارت بد نام اطلاعات فردی بنام آرش رضانی
از آذربایجان غربی نگاهی گذراداشته باشیم که به فرموده سرکرده های خود به
صحنه فرستاده شده اند اما خرفتی این اجیر شده ها از یک طرف وبرق شگفتی های
آفریده شده در آلبانی همراه با یک پارچگی سازمانی وانسجام تشکیلاتی بسیار
بالا همگی را مجبور کرد که سکوت را شکسته واعتراف نمایند که شیر از قفس
جهید وما باز هم بوروکور وزبون بر جای ماندیم .
وزارت اطلاعات وانجمن نجات ، بسیار مضحک والبته با دستپاچکی شگفت انگیزی سیروس غضنفری مامور اطلاعات سپاه وگماشته وزارت اطلاعات در آذربایجان شرقی را به صحنه فرستاد.
این
اجیر شده ملاها وشکنجه گر خانواده ها اما همه چیز را لو دادودر پاسخ
سئوالی مجبور شد به سرکرده های اطلاعات برساند که بابا با این دست پاچگی که
مرا فرستادید چی بگویم آنهم در برابر این قدرت نمائی بسیار بزرگ ومنهم
مجبورم بگویم اطلاعتم کم است چاره ای ندارم او اینجور حرفهایش را رساند
مصاجبه کننده وزارت اطلاعات پرسید
- پس شما امسال را که چند روزی است آغاز شده، سال خوبی را برای رهبران فرقه پیش بینی نمی کنید؟
جواب سیروس غضنفری:
جواب سیروس غضنفری:
البته باید باین اصل مهم توجه داشت که حقیقت ازکنار هم قرار دادن
واقعیت ها روشن می شود ومن اخبار زیادی در این مورد دراختیار ندارم که با
تحلیل آنها، نظر قاطعی دراین مورد ارائه دهم .
اما کلماتی که نمیبایست بگوید وبزبان بیاورد را گفت وبزبان آورد.
سیروس غضنفری با ادبیات دیکته شده اطلاعات گفت که ترجمه اش را در زیر میخوانید
"آنها (مجاهدین)حرفشان کماکان سرنگونی است
رجوی بیدی نیست که از این بادها بلرزد
تجربه من این است که آنها کوتاه نیامدند وشعار محوری سازمان " انقلاب نوین ایران توسط ارتش آزادیبخش "است
ما
بسیاری ازخانواده ها راگول زدیم وعده ووعید دادیم تطمیع کردیم تهدید کردیم
گرفتیم وبستیم و...ئتعدادی را هم برده بودیم جلو اشرف ولیبرتی که زمینه
کشتاروقتل عام آنها را فراهم کنیم یا جا بخورند ولی آنها ایستادند وطرح های
ولایت فقیه ما واطلاعات وسپاه تروریستی را با پرداخت بها در هم شکستند وبا
حمایت قاطع بین المللی ،آمریکا سازمان مللی وکمیسیاریای عالی پناهندگان
ودولت آلبانی به هیئت همان سازمان مجاهدین خلق ایران وانطوری که جان کری
وزیر خارجه آمریکا گفت مثل یک اپوزیسون وآلترناتیو به آلبانی رفتند وحالا
هم توی سرما زدند واین قدرت نمائی ها را کردند."
مضحک
تر از گماشته اطلاعات سپاه وماموراطلاعات سیروس غضنفری ،هادی شعبانی همراه
با تعدادی از ماموران نجات رژیم از مازندران وآرش رضائی ار آذربایجان غربی
بودند که نمیدانستند چی کارکنند چون حرفهای دیکته شده اطلاعات وهست وآنها
هم همان ها را نشخوار میکنند،ما هم برای جلوگیری از
اتلاف وقت بیشتر، سر جمع وترجمه حرفهایشان را در زیر میبینید چون آنها
خائن ومزدور اطلاعات هستند وبا ادبیات لمپنی آخوندی ،اطلاعاتی حرف میزنند
که ما هم آنها را مقداری باز میکنیم .
1- آنها اعتراف کردند که اشرف بخواهی نخواهی تکثر شده است وپیام هزار اشرف همه جا پا در آورده است.
2- گفتند حضور مسئولین در آلبانی با توجه به تجربه ای که ما داریم انسجام تشکیلاتی ایدئولوژیک ایجاد میکند.
3-
اعتراف کردند که با توطئه سازمان ملل ودولت دست نشانده مالکی آنها را
فرستاده بودیم زندان لیبرتی که محصور دم دست وقابل قتل عام وکشتار باشند
اما آنها از آنجا رفتند واشرف را تکثیر کردند.
4-
ای کاش آنها درعراق ولیبرتی میماندند ،درسته به مرز نزدیک بودند ولی آنها
رفتند جای امن آنهم با حمایت بین المللی ومردم ایران هزار اشرف میسازند
وپدر ما را در میاورند یک نمونه اش جلسه روز زن، که همه جهان را علیه ما
شوراندند وشعار همش شعار سرنگونی بود.
5-
عبدالله افغان یک جا گفت معلومه که آنها منسجم تر شدند و...که هادی شعبانی
با دست پاچگی توی حرفش پرید وسعی کرد موضوع را جمع جورکندکه اشتباه نشود
درست است آنها توان تشکیلاتی دارد ولی شعار سرنگونی چی میشود؟ شعبانی وقتی
عظمت جلسه وکمیت وکیفیت ومحتوای برنامه را دید نتوانست وحشت خود را ازسخنان
،سخنرانان ، شعارهای سرنگونی واینکه رهبری توسط مجاهدین میباشد را پنهان
کند
شعبانی گفت:
اشتباه
نشود آنها نمیخواستند به آلبانی بروند ولی یک خط در میان ترس ووحشت خود را
از استراتژی هزار اشرف وارتش قیام در داخل عیان میکرد .
آرش
رضائی هم مانند غضنفری وهادی شعبانی بسیار دلواپس قدرت گیری وانسجام
تشکیلاتی مجاهدین وقدرت سیاسی وحمایت بین المللی ای بود که بدست آوردند ولی
سعی میکرد مطابق قوانین خائنین بدهی خود به اطلاعت سپاه ووزارت اطلاعات
بپردازدوبا ادبیات لمپنی ،اطلاعاتی ملاها را شاد نگردارد
همه میدانند که این مزدوران باید به میدان آورده شوند، اولا چون به مردم پشت کردند وخائن وجیره خوار اطلاعات وسپاه هستند
دومااینها ضربه گیررژیم وپاچه گیرهستند کارشان فقط در همین حد است .
اما
بهتر است اینقدر دست پاچه ،پاچه گیری ونشخوار نکنند زیرا سرکرده اطلاعات
ملاها در آلبانی همه بندها را امروزآب داد که سازمان مجاهدین خلق بسیار
منسجم قوی ویک پارچه وخطرناک وآماده سرنگونی، همه آلبانی وروابط بین المللی
را قبضه کرده اند وما نمیتوانیم نفس بکشیم .
حالا بروید به این میزان مزدوری وگماشتگی خوددق کنید
مصاحبه رایزن فرهنگی رژیم را در زیرمیبینید
رایزن فرهنگی ایران در آلبانی در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم:
دریای آلبانی برای ایتالیا، هوا برای ناتو و زمین در اختیار آمریکا است (مردم بر خلاف حکومت، ایران را دوست دارند)
رایزن فرهنگی ایران در آلبانی در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم:
سید
احمد حسینی الست رایزن فرهنگی ایران در آلبانی است.
تسنیم
که ارگان رسمی سپاه قدس است از آقای رایزن یعنی احمد حسینی که از سرکرده
های جنایتکار اطلاعات است پرسید : چه مشکلاتی در آلبانی دارند؟
این سرکرده اطلاعات قبلا گفته بود که بگو چه مشکلی نداریم همش مشکل است .
احمد حسینی گفت
دریای آلبانی برای ایتالیا، هوا برای ناتو و زمین در اختیار آمریکا است اما حالا از کلیات خارج شده وجزئی تر لو داد که "بابا
مجاهدین همه جا را قبضه کرده اند نفس کشیدن هم برای مشکل است ما فقط زورکی
همین شعر وشاعری ورایزنی فرهنگی را چسبیده ایم که باد قدرت سیاسی تشکیلانی
مجاهدین ما را نبرد"
احمد حسینی در پاسخ به تسنیم ادامه داد
بخشی
از مشکلات اقتصادی است که قادر نیستند در خیلی از کشورها سفارتخانه تاسیس
کنند و آن را اداره کنند. نکته دوم نگاههای سیاسی است که آلبانی بیش از آن
که نگاه به شرق داشته باشد نگاه به غرب دارد.
رقبای ما یا بهتر است بگویم
دشمنان ما در آلبانی(مجاهدین خلق) فضا را اشغال کردند و تبعاً اجازه نخواهند داد آلبانی
در هر جایی سفارت بزند و ارتباط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعال داشته باشد.
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
دوران مفت خوری ملاها سپاه واطلاعات از خوان نعمت مماشات اوباما به پایان رسیده است خائن ومزدورهم در تاریخ تعیین تکلیف شده است .
دوران مقاومت ایران ومردم دلیر ما رو به شکوفائی است بهار آزادی مردم ایران هم بزودی فرا خواهد رسید
اشتراک در:
پستها (Atom)