سیل در مشهد «آبگرفتگی جزئی»! یا فاجعهٔ تکراری؟!
- سیاسی
- 1403/02/29
امواج خشمآلود سیل، این فاجعهٔ تکراری در جغرافیای ایرانزمین باز چشمان ایران را به گریه نشاند و داغ جگرسوز ایرانیها را زنده کرد. این بار نوبت مشهد بود که فریاد بیکسی سر دهد. آیا کسی جز سردمداران و کارگزاران این رژیم را در ایران میتوان یافت که از شناور شدن و برهم غلتیدن ماشینها در آب گلآلود سیل و فریاد استغاثهٔ کودکان گرفتار شده در داخل آنها پریشان خاطر نشود؟!
از کتمان سیل تا مقصر جلوه دادن طبیعت
اگر از دستاربندان ریایی و اصحاب دجل و دغل بپرسیم که چرا یک بارش ۳۰ دقیقهیی در مشهد باعث سرازیر شدن این سیل ویرانگر شده است، بیدرنگ پاسخ را به قهر خدا نسبت داده و میگویند علت آن بدحجابی، بیحجابی و بالارفتن میزان فسق و فجور و لابد فاصله گرفتن جوانان از نظام مقدس و الهی جمهوری اسلامی است! آنها خرمردرندانه آثار مصیبتبار بیش از ۴دهه حاکمیت مغولوار خود بر ایران را به خدا و مردم حواله میدهند تا از زیر بار پاسخگویی به جنایتهایشان شانه خالی کنند. (۱)
عمق فاجعه در اینجاست که آنها در عصر جهانی شدن ارتباطات و در زیر چشمان مراقب ماهوارهها، با وقاحت تمام وقوع سیل در مشهد را کتمان میکنند و به هیچ تقلیل میدهند تا مبادا جرقهٔ خشم مردم دودمانشان را به آتش بکشد.
«کلیدری»، رئیس گروه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری مشهد با وقاحتی برگرفته از خامنهای و رئیسی مدعی شد:
«نه، نه، نه! سیلی در کار نیست؛ آبگرفتگی جزیی است.
نه بابا، اینجوریا نیست؛ ماشینهای کارتنی را آب برده، نه ماشین آهنی مردم!
فیلمی از این حوادث دارید بفرستید ما هم ببینیم!
روال طبیعی زندگی مردم در جریان است» (اعتماد آنلاین. ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳)
یادآوری یک فاجعهٔ مشابه
نظام ولایت فقیه نمیتواند بگوید که غافلگیر شده است. ۵ سال پیش در فروردین ۱۳۹۸ نخستین حادثه از این نوع در دروازه قرآن شیراز رخ داد. در آن زمان نیز بهرغم نادیدهانگاری و به عوامل طبیعی ربط دادن سیل معلوم شد که بهدلیل ایران فروشی آخوندها، بستر متعارف و قدیمیرودخانهٔ خشک شیراز به اتوبان تبدیل شده بود. هنگام جاری شدن سیل، ماشینهای زیادی بهخصوص از مسافران نوروزی و اهالی دیگر شهرها در محل حضور داشتند، سیلاب به گونهیی آنان را در کام گرفت و آن صحنههای دردناک را رقم زد. از آن زمان تاکنون حاکمیت ۵ سال زمان داشت تا زیرساختها را مرمت کند و به طرحهای استراتژیک برای پیشگیری از ویرانی فجایع طبیعی بیندیشد. چرا این کار را نکرده است؟!
اعتراف دیرهنگام به گوشهیی از فاجعه
بعد از چند روز کتمان و مینیمزه کردن سیل در مشهد، در اثر افشاگریهای هموطنانمان، یک کارگزار حکومت به گوشهیی از علت این فاجعه اعتراف کرده است.
«یکی از نکات اساسی این سیل که تعدادی از شهروندان به رحمت خدا رفتند و تردد را دچار مشکل کرد، مربوط به ساخت و ساز های غیرمجاز، ساخت کمربند جنوبی در کوهشاد اشاره کرد. کوهها را تراش دادند و جادهیی در کوه احداث کرده است... تشابه این سیل با شیراز این است که از ارتفاع آب سرازیر شده و فقدان آببندها این حجم از خسارت را وارد کرده است.» (موسی الرضا حاجی بیگلو، عضو کمیسیون نظارت شورای شهر مشهد، انتخاب. ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳)
این در حالی است که وزیر کشور رئیسی، تروریست تحت تعقیب انترپل، احمد وحیدی تنها لطفی که در حق سیلزدگان جانباخته کرده این است که دستور میدهد آنها را مجانی دفن کنند؛ لابد برای اینکه قضیه زود رفع و رجوع شود. وقاحت را میبینید! بر سر بازماندگان داغدار آنها از بابت چند گز کفن منت میگذارد. این چهرهٔ کریه و هولناک اشغالگران ایران است.
ثمرهٔ ایلغار آل خمینی و خامنهای
راستی چه کسی است که نداند فجایعی مانند سیل محصول هلاک حرث و نسل ایران در ایلغار فاشیسم دینی است. ایران عزیز مانند یک تیول از سوی علی خامنهای بین تیول دارانش تقسیم شده است. آنها با حرصی غیرقابل تصور در حال چاپیدن، ارزان فروشی آن هستند و تیشه به ریشهٔ ساختارهای این میهن میزنند. آنها طی این مدت نه تنها برای ایران و ایرانی کاری نکردهاند بلکه تا توانستهاند زیرساختهای قبلی را در راستای مطامع سودجویانه خود به نابودی کشاندهاند.
اولویت آنها نه زندگی مردم و آینده نسلها، بلکه حفظ حاکمیتی است که پایههای خود را بر جنایت و چپاول بنا کرده است.
آسیب دیدن مردم مشهد در اثر سیل در شرایطی است که «آستان قدس رضوی»، این امپراطوری وابسته به خامنهای و گماشتهٔ او در خراسان، مالکیت بیش از ۱۳هزار هکتار یعنی بیش از ۴۹درصد از کل مساحت شهر مشهد را در اختیار دارد. در سراسر ایران از آذربایجان شرقی گرفته تا یزد و کرمان اراضی موقوفی به نام «امام رضا» و به کام «خامنهای» ثبت کرده است. این ثروت ۲۰میلیاردی فقط بخشی از دارایی آن است. ارزش تقریبی زمینهای زیرکشت وابسته به این شبه سازمان دولتی، بیش از ۱۲۰میلیارد دلار تخمین زده میشود. مدیریت ۸۹ شرکت و مؤسسه را برعهده دارد. میزان سهام آن در ۴۴ شرکت و مؤسسه بیش از ۵۰درصد است. این ثروت افسانهیی در کجا خرج میشود؟ چرا چرا مشهد و دیگر شهرها و استانهای ایران در هنگام وقوع یک رخداد طبیعی بیدفاع باقی میمانند؟
آیا پاسخی هست؟!
پانوشت:
(۱) شما عزیزان باید توجه داشته باشید که وقوع این سیل یک بلای طبیعی بود که متولیان امر را غافلگیر کرد» (احمد علمالهدی. تابناک. ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر