انجمن نجات رژیم شعبه محلی وزارت اطلاعات - نامه نگاریهای مجعول برای تبلیغ بریدگی وخیانت زمانی که مجاهدین در اشرف۱ در دیالی عراق بودند
- نامه نگاریهای مجعول
نامه نگاري هاي مجعول
یكي از شيوه هاي وزارت اطلاعات جهت تأثيرگذاري برروي اعضاي مجاهدين، نامه نگاري به اسم خانواده و تشويق آنها به بازگشت به ايران است.
در مواردي هم افراد بريده و خائنان خودفروخته، براي مجاهدين نامه نوشته و آنها را به خيانت و بازگشت نزد رژيم تشويق كرده اند. مزدور حسين فرقاني يكي از عوامل اصلي وزارت اطلاعات در استانهاي شمالي كشور، در صحبت با خانوادهها به آنها توصيه ميكند كه «وقتي او را ديدي، او را به گوشه يي ببر، در قالب خاطره با او صحبت كن و ۱۰تا نامه برايش ببر و يك آلبوم عكس خانوادگي برايش ببر، آنموقع ميشود يك صحبتي كرد كه حالا برويم او را بياوريم».
نمونه هايي از نامه هاي وزارت اطلاعات براي اعضاي مجاهدين كه به اسم خانواده و اقوام جهت بازگشت به نزد رژيم و ترويج خط بريدگي، ارسال شده را ملاحظه نماييد که عکس آنها را در انتهای نوشته خواهید دید :
نامة مجعول به عنوان برادر يكي از كادرهاي مجاهدين: «... مادر و پدر پيرت در مرگ تدريجي به سر ميبرند و روز و شبشان اشك است و خوندل خوردن... مثل يعقوب و يوسف. زمينه مساعد است، برگرد و چشم دلشان را روشن كن».
نامة برادر يكي از بريده خائنان به نام كمندعلي عزيزي به وي
گفتنی است کمندعلی عزیزی در سال 1383 به همراه دو تن دیگر
از خیانت کارانی که تحمل شرایط سخت آنزمان عراق را نداشتند
از
مقر مجاهدین خلق فرار کرد وخود را تسلیم کرده و به نزد رژیم
بازگشته ودر انجمن نجات زنجان یکی از ماموران رسمی وزارت اطلاعات است«...
اميدوارم هرچه زودتر از آن زندان ويران شده آزاد شويد. برادرت داماد شده پدر ميخواهد دامادي من و تو در يك شب باشد..شما آن زندان سياه آمريكا را رها كن و به نزد خودمان برگرد». نامةمجعول به اسم خواهريكي ازكادرهاي مجاهدين خطاب به برادرش: «... تنها نگراني ما دوري از توست كه ميخواهيم هرچه زودتر به خاطر پدر و مادر و همة ما برگردي و مطمئن باش اينجا هيچ گيري به تو نميدهند و مشكلي برايت پيش نميآيد و فقط ارادة خودت هست... به حرفهاي اطرافيانت گوش نده و جرأت كن... دولت پول داده و كمك كردند كه پدر و مادر شما را ببينند. الآن بهترين موقعيت است، بلند شو بيا و ما را چشم بهراه نگذار». به همراه اين نامه يك شماره تلفن هم براي تماس او درصورت فرار به نزد رژيم، برايش فرستاده شده است.
نامه به اسم مادر به يك كادر مجاهد: «... شب و روزمان گريه است و از دينا سير شده ايم. اگر ميخواهي ديدار به قيامت بيفتد، نيا. تو كه بامداد و سپيد را خيلي دوست داشتي چطور دل كندي و رفتي؟ چشم به راهت هستيم. بيا». در ادامة نامه به اسم برادر وي نوشته شده: «... خواهرم در يك كلام ميگويم هرچه سريعتر از سياست كنار بكش تا آرامش از دست رفته را به دست آوري. همواره مواظب جسم و روحت باش». ۳ نامه به اسم برادر و دوست به يك كادر مجاهد:
نامة اول: «... اگر حق انتخاب كردن را به تو دادند حتماً ايران را انتخاب كن و نترس به تو كاري ندارند... برگردد».
نامة دوم: در نامه يي كه به اسم دوستش نوشته شده، بدون مقدمه ميگويد:
«تو كه نيت بدي نداشتي و بدون آگاهي وارد اين راه شده اي و بارها دولت اعلام كرده كه با آنها كه كاري نكرده اند و از غفلتشان سوءاستفاده شده كار نداريم. ميخواهيم جوانهاي مان به آغوش خانواده برگردند... هنوز دير نشده و اول راه هستيم. همه كساني كه تو را دوست داريم منتظر تو هستيم كه بيايي و با هم سركار برويم .
نامة سوم: به نام پسرعمهاش در نامه يي نوشته شده: «عكسهايي كه فرستاده بودي به دستمان رسيد. با عكسهاي قبلي مقايسه كردم تغييرات زيادي كرده بودي معلوم است كه در اسارت هستي و به طور عجيبي شما را مي رنجانند!! و به طور حيرت آوري مغز شما را از اينرو به آنرو ميكنند. ما دلمان تنگ شده و سؤال همه مان اين است كه چرا نمي آيي و درخواستم اين است كه در جواب نامه ام به اين سؤال پاسخ دهي». به ضميمة اين نامه، قسمتي از روزنامة همشهري و مقاله يي با تيتر «شرايط بازگشت، محاكمه و عفو اعضاي معمولي منافقين» ارسال شده است .
نامة مجعول خطاب به يكي از خواهران مجاهد از زبان برادرش: «... حالا كه مسئولان حكومت برايتان شرايط فراهم كرده اند، سريعتر تصميم بگير... اين جا انجمني به نام نجات هست كه براي بچه هاي اونور مرز شرايط را فراهم مي كند... اگر جواب مثبت براي آمدن به ايران نداري حداقل خودت را به يك كشور خارجي برسان كه جانت حفظ شود».
نامه به يك كادر مجاهدين از زبان پدرش: ۷نامه از طرف خواهران، خواهرزاده و نامزد سابق و پدرش ارسال شده است. در همة نامه ها خواستار بازگشت وي شده اند... در نامة پدرش صحبت از شكنجه شدن در مجاهدين كرده و در قسمتي از نامه آمده است:
رييس جمهور عزيزمان آقاي خاتمي شرايط بازگشت براي شما را فراهم كرده و آقايان گروه نجات در اين رابطه براي نجات دادن فرزندان ما از آن جا تلاش ميكنند. پس سريعتر برگرديد
همچنين قسمتي از روزنامة همشهري در مورد عفو و شرايط بازگشت به كشور نيز ضميمه نامه شده است. نامه به اسم خواهر فردي كه از بريدگان تسليم شده به رژيم است: از قول خواهرش نامه داده است كه: وقتي خبر سلامتي تو را بعد از ۱۵سال از اطلاعات آمل شنيديم خيلي خوشحال شديم و منتظر ديدن روي تو هستيم... اسامي خواهرزاده ها و برادرزاده ها را رديف كرده كه دانشگاه رفته و ليسانس يا فوق ليسانس گرفته، ازدواج كرده و هركدام ۲ ـ ۳بچه دارند و زندگي خيلي خوبي دارند. خبر فوت پدر و مادرش و اينكه آرزوي ديدار وي را به گور برده اند را داده و گفته اميدوارم ما با دست پر از كربلا برگرديم و دعايمان مستجاب شود.
در زیر بخشی از نامه هائی را میاوریم که ببینید رژیم به چه حیله ها فشارها ترفندها وتهدید وتطمیعی میزند که یک مجاهد را از تشکیلات جدا کند.
انجمن نجات ویک نامه مجعول از طرف خانواده مجاهدین
انجمن نجات ولو دادن آشکار خیانت واینکه با اطلاعات رژیم کار میکنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر