مرگ زندگی در سیستان و بلوچستان - دلم برای یک ذره آب آب میشود
- ایران
- 1402/04/23
دهخدا که گفته بود سیستان یکی از انبارهای گندم ایران بوده، اگر امروز سیستان را میدید چه میگفت؟ اگر فردوسی که سروده بود: بیاراسته سیستان چون بهشت- گلش مشک سارا بد و زرش خشت. حالا دیگر چه میسرود؟ سیستان و بلوچستان سرزمین افسانهها و حماسههای دلیرترین و فداکارترین قهرمانان اسطورههای ایرانیان است. زرتشت نیز این خطه را یازدهمین سرزمین آفریده اهورامزدا میدانست. مهد کیقباد و رستم دستان است و تاریخی پنج هزار ساله دارد. «شهر سوخته» سیستان به گواهی تاریخ، نخستین محل اسکان شهرنشینی در شرق ایران و بلکه نخستین شهر جهان بود. حتی در «انجیل متی» نیز داستانی شنیدنی از این سرزمین آمده است. (کتاب تاریخ سیستان-محمدتقی بهار). .
میتوان روزها و شبها از میراث گرانقدر سیستان و بلوچستان گفت و شنید. اما این روزهای سیستان که رژیم آخوندی بر آن سیطره یافته است، مملو از رنج و تباهی و نیستی و مرگ است. فاشیسم مذهبی به این بخش تبدار میهن چون پایگاه دشمنانش نگریسته و از هیچ دنائت و پستی و سرکوب و بیداد بهدست پاسداران جنایتکار خامنهای فروگذار نمیکند. این رژیم ضدمردمی، هستی و بقای مردمان سیستان را همچون سایر مناطقی که مورد کینه ورزی خامنهای و بیت تبهکارش است به آستانه فروپاشی همه شاخصهای حیات انسانی کشانده است.
به تباهی کشاندن مردم سیستان و بلوچستان
با اینکه خامنهای بنای حکومتش را بر افزایش جمعیت فقیر و محتاج به بیت و باندهای غارتگرش گذارده است. اما مردمان سیستان و بلوچستان با یک برنامه ضدانسانی حکومتی تباه کننده در اثر فقر و فلاکت عامدانه مواجه شده و با کاهش جمعیت و-منبع همه شاخصهای رفاه و پیشرفت و توسعه انسانی مواجه گردیدهاند.
ایلنا در رابطه با وضعیت مردم سیستان و بلوچستان مینویسد:
«طبق سند آمایش، حوزه سیستان و بلوچستان استعداد جمعیتپذیری حداقل ۴میلیون نفری را دارد اما در حال حاضر جمعیت این منطقه حدود ۱.۴ میلیون نفر است. با اینحال مواجه با مشکلاتی همچون سن امید به زندگی پایین، شاخص فلاکت بالا و امنیت غذایی بسیار پایین هستند» (ایلنا ۱آذر ۱۴۰۰)
سیاستهای افزایش جمعیت در سایر نقاط کشور در حالی اجرایی میشوند که چندی پیش مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت از رشد دوبرابری شاخص سوءتغذیه در کودکان در سیستان و بلوچستان خبر داده و گفته بود «وضعیت چند استان کم برخوردار کشور از جمله سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و خوزستان بهلحاظ امنیت غذایی نامطلوبتر است» (روزنامه اطلاعات ـ ۱۸مهر ۱۴۰۰).
با اینکه اعضای مجلس ارتجاع رژیم آخوندی در واقع منصوب شده هستند با این همه ناچارند به بعضی واقعیتها اذعان کنند.
عضو هیأت نمایندگان استان سیستان و بلوچستان گفت: «فقر ریشهدار در استان و شرایط بغرنج مالی باعث شده مردم به جز نان امکان استفاده از دیگر اقلام خوراکی را ندارند و در این شرایط شاهدیم که سرانه آرد مردم استان نیز کمتر از دیگر نقاط کشور است در حال حاضر قوت غالب مردم استان نان است و متأسفانه آب و رب و نان را بهعنوان غذا مصرف میکنند» (فرارو۱۷فروردین۱۴۰۲)
سیستان و بلوچستان؛ آفریقای ایران
سال گذشته آمار رسمی خط فقر و شاخص محرومیت توسط وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی منتشر شد. سیستانوبلوچستان در میان استانهای کشور رکورددار فقر مطلق و محرومیت مضاعف است. همچنین «نرخ فقر در کل کشور حدود ۳۰درصد محاسبه شده که در سیستانوبلوچستان به تنهایی بیش از ۵۰درصداست. با این وضعیت شاید بیراهه نباشد که اگر این استان را آفریقای ایران خطاب کرد» (اعتماد۲۹ دی۱۴۰۱)
رکوردهای فاجعهبار شاخص فلاکت در ایران
اما بحران معیشت، فقر و فلاکت و نیستی دیگر مختص به سیستان و بلوچستان نیست. رژیم آخوندی حیات و زندگی را در همه جای میهن به نابودی و مرگ رسانده است.
شاخص فلاکت در استانهای هرمزگان، کرمانشاه، خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری رکورد تاریخی دیگری رانشان میدهد. بر اساس دادههای مرکز آمار، نرخ بیکاری نزدیک ۱۰درصدی و تورم ۴۸.۵ درصد خرداد۱۴۰۲ نرخ فلاکت را به رکوردهای تازهای رسانده است. نرخ فلاکت در هشت استان ایران به بالاتر از ۶۰درصد و سایر استانها بالاتر از ۵۵درصد رسیده است. هرمزگان با ۶۴.۳ درصد بالاترین نرخ فلاکت و پس از آن استانهای کرمانشاه با ۶۳.۴ درصد، خوزستان۶۱.۱ درصد، لرستان ۶۱درصد، آذربایجان غربی ۶۰.۹ درصد، چهارمحال و بختیاری ۶۰.۸ درصد و یزد با ۶۰.۳ درصد در ردیفهای دوم تا هشتم بیشترین میزان فلاکت قرار دارند. حتی استانهای از قبل برخوردار نیز در شرایط کنونی از نظر شاخص فلاکت از میانگین کشوری بالاتر قرار گرفتهاند؛ بهطوری که یزد، کرمان، اصفهان و اردبیل هم در ردیف استانهای با شاخص فلاکت بالا قرار گرفتهاند. بر این اساس شاخص فلاکت از ۱۹.۳ در سال۱۳۹۵ به ۵۷.۷ درصد افزایش یافته است. لازم به یادآوری است که ارقام فوق از نرخ فلاکت، صرفاً بر پایه آمار حداقلی ذکر شده از تورم و بیکاری است در حالی که نرخ تورم توسط دیگر مراجع خود رژیم و کارشناسان اقتصادی بالاتر از ۷۰درصد است.
فاجعه انسانی در ایران: ۵۷درصد مردم سوءتغذیه دارند
چندی است که مقامات سابق رژیم آخوندی برای سفیدسازی پروندههای خود دست به افشاگری در رسانههای وابسته میزنند. بهعنوان مثال «مدیرکل سابق مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار میگوید ۵۷درصد از جمعیت ایران سوءتغذیه دارند و ۲۱۰۰ کالری مورد نیاز در روز را دریافت نمیکنند. وی هشدار میدهد که یک «فاجعه انسانی» در کشور در حال وقوع است» (نود اقتصادی۱۹تیر۱۴۰۲)
وی تأکید میکند که در میان جمعیت دچار سوءتغذیه در ایران، ۱۴میلیون و ۵۰۰هزار کودک از جمله ۱۰میلیون کودک زیر ۱۲سال هستند. همچنین دبیر همایش بیماریهای شایع طب کودکان اعلام کرده بود که، در چهار استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد کوتاهی قد، کم وزنی و لاغری شیوع بالایی دارد که ناشی از سوءتغذیه است.
مرگ زندگی
در سیستان ترانهای مردمی زمزمه میشود که میگوید: «دلم برای یک ذره آب، آب میشود». سیستان و بلوچستان در مجموع وضعیتشان از همه جا بدتر است. بهویژه اینکه بادهای ۱۸۰ روزه هم ریگها را به خانه و درون پیکر انسان میپاشند. مردمشان میگویند: «اینجا هیچکس زندگی نمیکند که ما زندگی میکنیم. مسئولان در به در شوند. بهشان میگوییم آبمان، غذایمان اگر باشد پر از ریگ است. حتی حاضر نیستند یک ساعت بیایند و در منطقه حاضر شوند. حالا آب آشامیدنی هم نداریم حداقل آب برای خوردن باشد که مجبور نشویم از تشنگی منطقه را ترک کنیم. اینجا زندگی نمیکنیم. اینجا مرده. زندگی نیست» (هم میهن۲۰تیر۱۴۰۲)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر