”پنجه بر رخسار نظام“ !
احمدینژاد، آخوند صادق لاریجانی را غاصب و فاقد مشروعیت دانست
مهمترين خبرها
- کاخ سفید: شورای امنیت سازمان ملل درباره فعالیتهای موشکی رژیم ایران اقدام کند
- خانم مریم رجوی هموطنان را به هوشیاری و آمادگی و همبستگی و همیاری هر چه بیشتر در خصوص زلزله فراخواند
- مجمع عمومی سازمان مللمتحد انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس را رد کرد
اخبار مرتبط
جنگ بر سر قدرت و چپاول مردم میان دستهجات مافیایی نظام ولایتفقیه، آن را شرحه شرحه و دچار تلاطم بیسابقهیی کرده است.
طبیعی است که جدال فزاینده و تلاطم درونی آن از یک طرف بازتاب تضاد عمیق و نفرت بیسابقه مردم با این رژیم است، که این روزها در شعارهایشان علیه نظام متبلور میشود.
از طرف دیگر بازتاب شکست نظام در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بنبست آن در این زمینهها، و همچنین بنبست در زمینه سیاست بینالمللی و منطقهیی و انزوای شدید آن است.
در چنین فضایی است که باند روحانی در اثر بنبست فریب ”اعتدال و امید“، در اختلاف درونی عمیقی غوطه میخورد، تا جایی که طیفی از عناصر وابسته به این باند علم مخالفت با روحانی را برداشته و سرخوردگیشان را از او با کمپین ”ما پشیمانیم“ ابراز میکنند، این سرخوردگی به حدی است که به قول یک مهره وابسته به این باند آن را از درون تهی میکند.
شکاف و اختلاف در باند خامنهای موسوم به اصولگرایان نیز کاملاً عمیق و نهادینه است. از جمله این شکافها درگیری شدید احمدینژاد و افراد وابسته به او با آخوند صادق لاریجانی است که در واقع مقابله با شخص خامنهای است زیرا آخوند لاریجانی منصوب او است.
احمدینژاد کار را به جایی رسانده که سرانجام لاریجانیها را تهدید به پیاده کردن از «قطار انقلاب» نمود.
در رابطه با این مواضع آخوند جنتی دبیرشورای نگهبان رژیم بهطور غیرمستقیم به محمود احمدینژاد هشدار داد که انتقادهای او به رئیس قوۀ قضاییه نه فقط به مصلحت نیست، بلکه به منزله انتقاد از ولیفقیه است، که بر اساس قانون اساسی رئیس قوه قضاییه را منصوب میکند.
جنتی در این رابطه گفت: ”هر حرکتی که باعث شود جایگاه دستگاه قضایی کشور و مسئولان آن تضعیف شود، در حقیقت به اعتماد مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران خدشه وارد میآورد. “
پاسدار سعید قاسمی نیز ضمن دفاع از گذشته احمدینژاد و تأیید بخشی از مواضع اخیر او در مقابل لاریجانیها و در مقابل دولت روحانی، او را نصیحت کرد که در شرایط خوبی این مواضع را اعلام نمیکند. این پاسدار جنایتکار گفت: ”الان توی این شرایط چهکار کنیم جمع بشیم بیاییم با تو مسجد، بیاییم شاهعبدالعظیم تحصن کنیم؟ بر علیه نظام، درست تو لاریجانیها رو کینه میدانی فلان و اینها، یکی شون برجام رو 20دقیقهای امضا کرد، یکی دیگه شون فلان و اینها، مردم هم توجیهاند تقریبا، چهکار کنیم الان، بیاییم بر اساس تفکر شما بعد نمیگن اینها چه جور ولایتی اند، تو چه جور ولایتی هستی این چه شرایطی است که تو انتخاب کردی“ (سایت حکومتی آپارات 21آذر 96)
بر پایه شقه و شکاف عمیق در درون نظام و باندهای درونی آن است که ”رخسار نظام خدشه برداشته“ و روزنامه جوان وابسته به بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی 30آذر 96 با عنوان ”پنجه بر رخسار نظام“ در رابطه با این وضعیت درونی و از جمله جنگ و جدالهای اخیر در مجلس رژیم مینویسد:
”آنچه روز یکشنبه گذشته از تریبون مجلس شورای اسلامی و به بهانه مبارزه با فساد از سوی یکی از نمایندگان جبهه اصلاحات مطرح و با تخطئه اقدامات قانونی شورای نگهبان، تصویری سیاه از نظام اسلامی ترسیم شد“ این وضعیت از نظر پاسدار حاجی نجاری نویسنده این مقاله ”عملاً کشور را دچار چالشهایی میکند“ و آن را ”روی دیگر تقابل با ساز و کارهای نظام اسلامی“ دانست.
این روزنامه باند خامنهای یکی از مصادیق پنجه انداختن بر رخسار نظام را ”سیاهنمایی و آلوده و فاسد نشاندادن همه قوا“ می داند که ”بیشترین هجمهها را نثار دستگاه قضایی کرده است“.
همین روزنامه در رابطه با برخورد با احمدینژاد مینویسد: ”اکنون نیز راه چاره نه برخورد قضایی با سخنان طرح شده در فضای عمومی است و نه پاسخ مجادلهای در فضای عمومی. قوه قضاییه باید دست به ابتکار بزند و دادگاههای اطرافیان احمدینژاد را علنی برگزار کند – گرچه احمدینژاد علنی بودن دادگاه زنجانی را هم کتمان کرد – اما علنی بودن دادگاه، بسیاری از ذهنیتها را اصلاح میکند. حتی میتوان برخی محورها را که نافی امنیت ملی یا عفت عمومی نیست علنی نکرد. اما برخی جلسات مالی را علنی کرد (روزنامه جوان 29آذر 96)
آخوند پژمانفر عضو مجلس رژیم نیز به جای عمامه بر سر نظام ”کلاه گشاد“ بر سر آن میبیند و در این رابطه خطاب به روحانی میگوید: ”چرا تخلف کردید و کشور را در معرض خطرات بزرگ قرار دادید؟ آیا کلاه گشادی که به واسطه بیتدبیری شما بر سر نظام گذاشته شد درس عبرتی برای شما نبود؟“ (خبرگزاری فارس 28آذر 96)
این نمونههایی از شکاف و کشمکش در درون باندهای رژیم است که نهایتاً تبدیل به ”پنجه کشیدن بر روی نظام“ شده است.
بر پایه همین شکستها و چند پارگی نظام است که برای این رژیم دیگر فرصت از دست رفته و هیچکس و هیچ جریانی نمیتواند در درون نظام از شقاق درونی باندها و سقوط تمامیت نظام ولایت جلوگیری کند.
این وضعیت یکی از بارزترین نمودهای مرحله پایانی عمر این نظام قرونوسطایی است که سرنوشت محتوم سرنگونی بر ناصیه آن نوشته شده است.
طبیعی است که جدال فزاینده و تلاطم درونی آن از یک طرف بازتاب تضاد عمیق و نفرت بیسابقه مردم با این رژیم است، که این روزها در شعارهایشان علیه نظام متبلور میشود.
از طرف دیگر بازتاب شکست نظام در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بنبست آن در این زمینهها، و همچنین بنبست در زمینه سیاست بینالمللی و منطقهیی و انزوای شدید آن است.
در چنین فضایی است که باند روحانی در اثر بنبست فریب ”اعتدال و امید“، در اختلاف درونی عمیقی غوطه میخورد، تا جایی که طیفی از عناصر وابسته به این باند علم مخالفت با روحانی را برداشته و سرخوردگیشان را از او با کمپین ”ما پشیمانیم“ ابراز میکنند، این سرخوردگی به حدی است که به قول یک مهره وابسته به این باند آن را از درون تهی میکند.
شکاف و اختلاف در باند خامنهای موسوم به اصولگرایان نیز کاملاً عمیق و نهادینه است. از جمله این شکافها درگیری شدید احمدینژاد و افراد وابسته به او با آخوند صادق لاریجانی است که در واقع مقابله با شخص خامنهای است زیرا آخوند لاریجانی منصوب او است.
احمدینژاد کار را به جایی رسانده که سرانجام لاریجانیها را تهدید به پیاده کردن از «قطار انقلاب» نمود.
در رابطه با این مواضع آخوند جنتی دبیرشورای نگهبان رژیم بهطور غیرمستقیم به محمود احمدینژاد هشدار داد که انتقادهای او به رئیس قوۀ قضاییه نه فقط به مصلحت نیست، بلکه به منزله انتقاد از ولیفقیه است، که بر اساس قانون اساسی رئیس قوه قضاییه را منصوب میکند.
جنتی در این رابطه گفت: ”هر حرکتی که باعث شود جایگاه دستگاه قضایی کشور و مسئولان آن تضعیف شود، در حقیقت به اعتماد مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران خدشه وارد میآورد. “
پاسدار سعید قاسمی نیز ضمن دفاع از گذشته احمدینژاد و تأیید بخشی از مواضع اخیر او در مقابل لاریجانیها و در مقابل دولت روحانی، او را نصیحت کرد که در شرایط خوبی این مواضع را اعلام نمیکند. این پاسدار جنایتکار گفت: ”الان توی این شرایط چهکار کنیم جمع بشیم بیاییم با تو مسجد، بیاییم شاهعبدالعظیم تحصن کنیم؟ بر علیه نظام، درست تو لاریجانیها رو کینه میدانی فلان و اینها، یکی شون برجام رو 20دقیقهای امضا کرد، یکی دیگه شون فلان و اینها، مردم هم توجیهاند تقریبا، چهکار کنیم الان، بیاییم بر اساس تفکر شما بعد نمیگن اینها چه جور ولایتی اند، تو چه جور ولایتی هستی این چه شرایطی است که تو انتخاب کردی“ (سایت حکومتی آپارات 21آذر 96)
بر پایه شقه و شکاف عمیق در درون نظام و باندهای درونی آن است که ”رخسار نظام خدشه برداشته“ و روزنامه جوان وابسته به بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی 30آذر 96 با عنوان ”پنجه بر رخسار نظام“ در رابطه با این وضعیت درونی و از جمله جنگ و جدالهای اخیر در مجلس رژیم مینویسد:
”آنچه روز یکشنبه گذشته از تریبون مجلس شورای اسلامی و به بهانه مبارزه با فساد از سوی یکی از نمایندگان جبهه اصلاحات مطرح و با تخطئه اقدامات قانونی شورای نگهبان، تصویری سیاه از نظام اسلامی ترسیم شد“ این وضعیت از نظر پاسدار حاجی نجاری نویسنده این مقاله ”عملاً کشور را دچار چالشهایی میکند“ و آن را ”روی دیگر تقابل با ساز و کارهای نظام اسلامی“ دانست.
این روزنامه باند خامنهای یکی از مصادیق پنجه انداختن بر رخسار نظام را ”سیاهنمایی و آلوده و فاسد نشاندادن همه قوا“ می داند که ”بیشترین هجمهها را نثار دستگاه قضایی کرده است“.
همین روزنامه در رابطه با برخورد با احمدینژاد مینویسد: ”اکنون نیز راه چاره نه برخورد قضایی با سخنان طرح شده در فضای عمومی است و نه پاسخ مجادلهای در فضای عمومی. قوه قضاییه باید دست به ابتکار بزند و دادگاههای اطرافیان احمدینژاد را علنی برگزار کند – گرچه احمدینژاد علنی بودن دادگاه زنجانی را هم کتمان کرد – اما علنی بودن دادگاه، بسیاری از ذهنیتها را اصلاح میکند. حتی میتوان برخی محورها را که نافی امنیت ملی یا عفت عمومی نیست علنی نکرد. اما برخی جلسات مالی را علنی کرد (روزنامه جوان 29آذر 96)
آخوند پژمانفر عضو مجلس رژیم نیز به جای عمامه بر سر نظام ”کلاه گشاد“ بر سر آن میبیند و در این رابطه خطاب به روحانی میگوید: ”چرا تخلف کردید و کشور را در معرض خطرات بزرگ قرار دادید؟ آیا کلاه گشادی که به واسطه بیتدبیری شما بر سر نظام گذاشته شد درس عبرتی برای شما نبود؟“ (خبرگزاری فارس 28آذر 96)
این نمونههایی از شکاف و کشمکش در درون باندهای رژیم است که نهایتاً تبدیل به ”پنجه کشیدن بر روی نظام“ شده است.
بر پایه همین شکستها و چند پارگی نظام است که برای این رژیم دیگر فرصت از دست رفته و هیچکس و هیچ جریانی نمیتواند در درون نظام از شقاق درونی باندها و سقوط تمامیت نظام ولایت جلوگیری کند.
این وضعیت یکی از بارزترین نمودهای مرحله پایانی عمر این نظام قرونوسطایی است که سرنوشت محتوم سرنگونی بر ناصیه آن نوشته شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر