حرکتهای بیسابقه انقلابی و نشانههای «وضعیت انقلابی»
سخن روز
مهمترين خبرها
- سه پژوهشگر آمریکایی برندهٴ جایزه نوبل پزشکی
- فرمان دونالد ترامپ علیه اعطای وامهای خارجی به رژیم ایران
- سخنرانی مریم رجوی در مراسم عاشورا- مهر ۱۳۹۵
اخبار مرتبط
این
روزها، حرکتها و تظاهرات اعتراضی اقشار مختلف مردم، در تهران و شهرهای
مختلف کشور، به یک صحنه و منظرة آشنای روزمره تبدیل شده است؛ کارگران
محروم و بهجانآمده، مالباختگان غارت شده توسط مؤسسات دستساز رژیم و دیگر
اقشار ستمدیده به خیابانها میآیند و با شعارهایی که هر روز رنگ تندتری
پیدا میکند و رادیکالتر میشود، علیه رژیم غارتگر و ستمکار آخوندی فریاد
اعتراض سر میدهند.
در این میان اعتراضات ادامهدار کارگران کارخانههای هپکو و آذرآب اراک که از بزرگترین کارخانههای کشور محسوب میشوند، جای ویژهیی دارد. کارگران معترض این دو کارخانه که تنها خواستارحقوق معوقة خود هستند، بارها مورد حمله و ضرب و شتم وحشیانه مزدوران نیروی انتظامی قرار گرفتهاند، اما کارگران دلیر مرعوب این اقدامات ضدانسانی نشدهاند و تجمع اعتراضی خود را ادامه و گسترش داده و در فریادهای خشمگینانه و افشاگرانه، مقامها و ارگانهای مختلف رژیم آخوندی را همدست یکدیگر در غارت و سرکوب خودشان دانستند. در پی ایستادگی و اوجگیری اعتراضات کارگران، اکنون شاهد آن هستیم که برخی مهرهها و رسانههای رژیم، شروع بهدلسوزی برای کارگران نمودهاند و برای آنها اشک تمساح میریزند. این واکنشها که با ماهیت رژیم هیچ سنخیتی ندارد، تنها یک تفسیر و یک معنا دارد. درماندگی و وحشت! وحشتی که به وضوح در حرفها و مطالب مهرهها و رسانههای رژیم منعکس است. مثلاً روزنامه حکومتی وطن امروز (4مهر) مینویسد: «از سال گذشته کارگران شرکتهای هپکو و آذرآب با مشکلات معیشتی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند و مشکلات آنها هر روز بیشتر میشود تا حدی که حالا برای اینکه مسئولان به آنها توجه کنند، دست به اردوکشیهای خیابانی، تجمع و تحصن زدهاند». «اردوکشی خیابانی» اصطلاحی است که رژیم عیناً در مورد قیام 88 بهکار میبرد.
همین روزنامه باند خامنهای سپس با اشاره به درگیری دستگاههای انتظامی با کارگران که در نتیجه شهر اراک تبدیل به یک شهر امنیتی شده، ابراز نگرانی کرد که این وضعیت موجب شده «برخی فرصتطلبان از آب گلآلود ماهی بگیرند». این هم تعبیر و اصطلاح آشنایی است که ایادی و سردمداران سرکوبگر و فاشیست حاکم برای نیروهای قیام و شرایط قیام بهکار میبرند.
آری، هراس و نگرانی از شعلهور شدن آتش زیر خاکستر قیام، برخی مهرههای رژیم را واداشته ژست دلسوزانه نسبت به کارگران و طرفداری از آنها بگیرند. بهنوشته یک روزنامه حکومتی «برخی نمایندگان بهخاطر شیوه برخورد با کارگران، بهوزیر کشور تذکر دادند و وزیر صنعت، معدن و تجارت هم برای رسیدگی بهوضعیت این دو کارخانه تحت فشار قرار گرفت». (1)
یکی از مهرههای رژیم نیز عمق وحشت رژیم را بارز کرده و هشدار داد که ابرچالشهای گریبانگیر و اعتراضات ناشی از آنها «پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند». (2)
علتها و دلایلی که موجب میشود رژیم از این حرکتهای اعتراضی اینچنین وحشتزده شود، عبارتند از:
گستردگی این اعتراضات در شهرهای مختلف کشو و ترس رژیم از بههم پیوستن آنها؛
حرکتهای اعتراضی اخیر نه تنها با سرکوب متوقف نشده، بلکه از یک سو شعارهای آنها از شعارهای صنفی به شعارهای سیاسی و ریشهیی، مانند «نه سازش نه بخشش، نبرد تا رهایی» بالغ شده و از سوی دیگر، به اقدامات عملی مثل بستن جاده، درگیری با نیروی انتظامی و... بالغ شده است.
مؤلفة مهم دیگر، ضعف و در گلماندگی رژیم ولایت فقیه در صحنه سیاست منطقهیی و بینالمللی است که به اقشار محروم روحیه و انگیزه میدهد تا مطالبات و خواستههای خود را با جدیت بیشتری پیگیری و دنبال کنند.
و بالاخره این واقعیت مهم که در حال حاضر آتش اعتراضات به اقشاری رسیده که جز زنجیرهای اسارتشان چیزی برای از دست دادن ندارند و این همان واقعیتی است که رژیم آخوندی بهشدت از آن در هراس است.
اما طبعاً ابراز نگرانی و وحشت سردمداران و مهرهها و رسانههای رژیم به این معنا نیست که رژیم دست از سرکوب، زورگویی و چپاول کارگران و سایر اقشار محروم و بهجانآمده برمیدارد. این رژیم ماهیتاً ضدمردمی، غارتگر و سرکوبگر است و تا آخرین دم حیات از ویژگیهای ذاتی خود جدایی ناپذیر است، اما در عینحال رژیم آخوندی مانند هر جانور وحشی، منطق تعادلقوا را بهطور غریزی نیز خوب میفهمد. بنابراین به هر اندازه که مردم معترض و اقشار بهستوه آمده پایداری ورزند و اعتراضات خود را مجدانه پیگیری کنند، میتوانند رژیم را به عقبنشینی وادارند و به بخشی از حقوق خود دست پیدا کنند.
نتیجهگیری و سخن آخر اینکه فضای کنونی بههیچوجه یک فضای عادی نیست و همچنان که در بیانیه سی و ششمین سالگرد شورای ملی مقاومت آمده بود: «مجموعه رویدادها در جبهه حاکمان و در صفوف تودهها و نیز اوضاع کلی کشور نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و رژیم بهشدت نگران آن است که مهار اوضاع از دستش خارج شود».
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ روزنامه حکومتی شرق ـ 4مهر 96
2 ـ مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی: «در شرایطی هستیم که اقتصاد ما دو چهره دارد؛ یک چهره میگوید تورم تکرقمی شده، رشد اقتصادی داشتیم و اشتغالزایی بالاست؛ اما در نقطه مقابل ابرچالشهایی هستند که نمیتوان منکر آنها شد و این 6ابر چالش شامل بحران آب، محیطزیست، بیکاری، چالشهای نظام بانکی، صندوق بازنشستگی و کسب و کارهای خرد، بسیار بزرگ و مخربند، هر کدام از ابرچالشها پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند». (روزنامه حکومتی جهان صنعت 3مهر 96)
در این میان اعتراضات ادامهدار کارگران کارخانههای هپکو و آذرآب اراک که از بزرگترین کارخانههای کشور محسوب میشوند، جای ویژهیی دارد. کارگران معترض این دو کارخانه که تنها خواستارحقوق معوقة خود هستند، بارها مورد حمله و ضرب و شتم وحشیانه مزدوران نیروی انتظامی قرار گرفتهاند، اما کارگران دلیر مرعوب این اقدامات ضدانسانی نشدهاند و تجمع اعتراضی خود را ادامه و گسترش داده و در فریادهای خشمگینانه و افشاگرانه، مقامها و ارگانهای مختلف رژیم آخوندی را همدست یکدیگر در غارت و سرکوب خودشان دانستند. در پی ایستادگی و اوجگیری اعتراضات کارگران، اکنون شاهد آن هستیم که برخی مهرهها و رسانههای رژیم، شروع بهدلسوزی برای کارگران نمودهاند و برای آنها اشک تمساح میریزند. این واکنشها که با ماهیت رژیم هیچ سنخیتی ندارد، تنها یک تفسیر و یک معنا دارد. درماندگی و وحشت! وحشتی که به وضوح در حرفها و مطالب مهرهها و رسانههای رژیم منعکس است. مثلاً روزنامه حکومتی وطن امروز (4مهر) مینویسد: «از سال گذشته کارگران شرکتهای هپکو و آذرآب با مشکلات معیشتی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند و مشکلات آنها هر روز بیشتر میشود تا حدی که حالا برای اینکه مسئولان به آنها توجه کنند، دست به اردوکشیهای خیابانی، تجمع و تحصن زدهاند». «اردوکشی خیابانی» اصطلاحی است که رژیم عیناً در مورد قیام 88 بهکار میبرد.
همین روزنامه باند خامنهای سپس با اشاره به درگیری دستگاههای انتظامی با کارگران که در نتیجه شهر اراک تبدیل به یک شهر امنیتی شده، ابراز نگرانی کرد که این وضعیت موجب شده «برخی فرصتطلبان از آب گلآلود ماهی بگیرند». این هم تعبیر و اصطلاح آشنایی است که ایادی و سردمداران سرکوبگر و فاشیست حاکم برای نیروهای قیام و شرایط قیام بهکار میبرند.
آری، هراس و نگرانی از شعلهور شدن آتش زیر خاکستر قیام، برخی مهرههای رژیم را واداشته ژست دلسوزانه نسبت به کارگران و طرفداری از آنها بگیرند. بهنوشته یک روزنامه حکومتی «برخی نمایندگان بهخاطر شیوه برخورد با کارگران، بهوزیر کشور تذکر دادند و وزیر صنعت، معدن و تجارت هم برای رسیدگی بهوضعیت این دو کارخانه تحت فشار قرار گرفت». (1)
یکی از مهرههای رژیم نیز عمق وحشت رژیم را بارز کرده و هشدار داد که ابرچالشهای گریبانگیر و اعتراضات ناشی از آنها «پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند». (2)
علتها و دلایلی که موجب میشود رژیم از این حرکتهای اعتراضی اینچنین وحشتزده شود، عبارتند از:
گستردگی این اعتراضات در شهرهای مختلف کشو و ترس رژیم از بههم پیوستن آنها؛
حرکتهای اعتراضی اخیر نه تنها با سرکوب متوقف نشده، بلکه از یک سو شعارهای آنها از شعارهای صنفی به شعارهای سیاسی و ریشهیی، مانند «نه سازش نه بخشش، نبرد تا رهایی» بالغ شده و از سوی دیگر، به اقدامات عملی مثل بستن جاده، درگیری با نیروی انتظامی و... بالغ شده است.
مؤلفة مهم دیگر، ضعف و در گلماندگی رژیم ولایت فقیه در صحنه سیاست منطقهیی و بینالمللی است که به اقشار محروم روحیه و انگیزه میدهد تا مطالبات و خواستههای خود را با جدیت بیشتری پیگیری و دنبال کنند.
و بالاخره این واقعیت مهم که در حال حاضر آتش اعتراضات به اقشاری رسیده که جز زنجیرهای اسارتشان چیزی برای از دست دادن ندارند و این همان واقعیتی است که رژیم آخوندی بهشدت از آن در هراس است.
اما طبعاً ابراز نگرانی و وحشت سردمداران و مهرهها و رسانههای رژیم به این معنا نیست که رژیم دست از سرکوب، زورگویی و چپاول کارگران و سایر اقشار محروم و بهجانآمده برمیدارد. این رژیم ماهیتاً ضدمردمی، غارتگر و سرکوبگر است و تا آخرین دم حیات از ویژگیهای ذاتی خود جدایی ناپذیر است، اما در عینحال رژیم آخوندی مانند هر جانور وحشی، منطق تعادلقوا را بهطور غریزی نیز خوب میفهمد. بنابراین به هر اندازه که مردم معترض و اقشار بهستوه آمده پایداری ورزند و اعتراضات خود را مجدانه پیگیری کنند، میتوانند رژیم را به عقبنشینی وادارند و به بخشی از حقوق خود دست پیدا کنند.
نتیجهگیری و سخن آخر اینکه فضای کنونی بههیچوجه یک فضای عادی نیست و همچنان که در بیانیه سی و ششمین سالگرد شورای ملی مقاومت آمده بود: «مجموعه رویدادها در جبهه حاکمان و در صفوف تودهها و نیز اوضاع کلی کشور نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و رژیم بهشدت نگران آن است که مهار اوضاع از دستش خارج شود».
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ روزنامه حکومتی شرق ـ 4مهر 96
2 ـ مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی: «در شرایطی هستیم که اقتصاد ما دو چهره دارد؛ یک چهره میگوید تورم تکرقمی شده، رشد اقتصادی داشتیم و اشتغالزایی بالاست؛ اما در نقطه مقابل ابرچالشهایی هستند که نمیتوان منکر آنها شد و این 6ابر چالش شامل بحران آب، محیطزیست، بیکاری، چالشهای نظام بانکی، صندوق بازنشستگی و کسب و کارهای خرد، بسیار بزرگ و مخربند، هر کدام از ابرچالشها پتانسیل این را دارند که تداوم اداره کشور را دچار مشکل کنند». (روزنامه حکومتی جهان صنعت 3مهر 96)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر