۱۳۹۵ مرداد ۲۴, یکشنبه

بازی حقارت بار وزارت اطلاعات درپوش انجمن نجات و"خانواده "یا همان مافیای شکنجه گر خانواده های مجاهدین

مطالب مرتط
یک گالری از نمونه های دیگر، از بازی حقارت بار وزارت اطلاعات با مزدوران انجمن نجات(پایان مقاله )
به قلم خواهر مجاهد صدیقه کریمی


با سلام به هموطنان عزيزم
لازم ديدم نكاتي را در رابطه با يك جنگ رواني و توطئه کثیف كه رژيم آخوندي به اسم خانواده مجاهدين و از جمله خانواده من به راه انداخته است، با شما در ميان بگذارم.
اين روزها توطئه هاي ولي فقيه ارتجاع و رژيم رو به سقوط او، عليه تنها هماوردش يعني مجاهدين شدت بي سابقه اي گرفته است كه علت آن كاملا واضح است:
فعاليتهاي مقاومت ايران از جمله برگزاري گردهمايي بزرگ مقاومت ايران در پاريس و شركت بسياري از شخصيتهاي سياسي به خصوص آقاي تركي فيصل در اين تجمع باشكوه، ديدار تاريخي آقاي محمود عباس (ابومازن) با خانم مريم رجوي، انتقال مجاهدين از ليبرتي به آلباني و… از يكسو و از سوي ديگر وضعيت خراب رژيم آن هم يک سال بعد از خوردن جام زهر اتمي(برجام) و سگ دعواهاي سردمداران رژيم بر سر خوردن جام زهر، خيزشهاي اجتماعي و بحرانهاي سياسي و اقتصادي لاعلاج، وضعيت فلاكت بار و رو به سقوطي را براي رژيم فراهم كرده است. همین امر باعث شده رژیم به اين ميزان از توطئه عليه مجاهدين و مقاومت ايران كه براي سرنگوني آن قسم خورده اند، روی بیاورد و به همين دليل است که به هر خس و خاشاکي مياويزد تا بلکه سرنگوني خود را چند صباحی به تاخير بياندازد.
 اينکه مي گويم رژيم به هر خس و خاشاکي مي آويزد، اغراق نمي گويم. به همين منظور نمونه خودم را توضيح مي دهم تا روشن شود رژيم تا کجا، وجود خود را در نبود يا حذف مجاهدين مي بيند. براي توضيح اين مسئله به يكي از آخرين اقدامات رژيم اشاره ميكنم و آن گسيل كردن تعدادي از مزدوران و ماموران وزارتي به ليبرتي است. وزارت كثيف اطلاعات و گروه خبيث نجاست كه تجمع مشتي خائن خودفروخته و مزدوران وزارتي هستند، در هفته های گذشته افرادی را تحت پوش خانواده مجاهدين به مقابل ليبرتي اعزام کردند تا با ايجاد شکنجه رواني و فحاشي، خط رژيم عليه مجاهدين را پيش ببرند. مجاهدين را تهديد و تشويق به تسليم كنند و مثل هميشه زمينه سازي حملات و خونريزي مجاهدين را فراهم كنند. در اين ميان يكي از كساني كه اسم او را فریاد زده و مدعي «نجات!» او شدند، من هستم.
حال آنكه من، مجاهد خلق صديقه كريمي حدود يكسال است که از ليبرتي به آلباني منتقل شده ام و خانوادهام هم از حضور من در آلباني مطلع است. اين يك صحنه از بازي كثيفي است كه مهره آن زهرا كريمي است. كسي كه به اسم خواهر من، به تعريف و تمجيد مشمئزكننده از جنايتكاران و متهم كردن مجاهدين اشتغال دارد.
زهرا كريمي ادعاهايي را كه وزارت اطلاعات ديكته ميكند و براي جنگ رواني عليه مجاهدين به آن نياز دارد را تكرار و در سايتهاي وزارتي رله ميكند، از قبيل اين که ۳۰ سال است خانواده من اطلاعي از من ندارند و چندين بار به خارج يا به عراق آمده و خواستار بازگشت من شده اند ولي سازمان اجازه ديدن مرا به آنها نداده است.
 اين در حالي است که طي ۳۰سال گذشته، من به تناوب با خانواده ام در ارتباط بودم و هميشه به عقايد و مسير مبارزه يا زندگي همديگر احترام گذاشته و مشكلي نداشتيم. هرگز چنين چيزي نبوده که زهرا کريمي يا ساير اعضاي خانواده براي ديدار من، به خارج كشور يا به عراق و اشرف بروند، ولي سازمان مانع شده باشد، تمام اينها دروغ محض و ساخته و پرداخته وزارت بدنام اطلاعات و مزدوران شان است. اگر هم زهرا كريمي سفري به عراق داشته است، همراهي با كاروان وزارت اطلاعات و سپاه قدس و در زماني بوده كه ماموران عراقي مانع ورود سايرين به كمپ اشرف يا ليبرتي ميشدند و حتي به وكلاي ما اجازه ورود به كمپ داده نميشد.
مدتي قبل از طرف كميسارياي عالي پناهندگي در آلباني به من اطلاع داده شد كه براي يك امر شخصي به دفتر كميساريا مراجعه كنم. در اين مراجعه يك نامه از همين فرد يعني زهرا كريمي به من داده شد و گفته شد وي گفته من براي تماس با خانواده ام محدوديت دارم و به من كمك شود تا با آنها تماس بگيرم. اين مسئله برايم بسيار حيرت آور بود كه چه شده است؟ در آن نامه یک ایمیل مربوط به زهرا کریمی هم نوشته شده بود كه بخوبي برايم ماهيت اين اقدام و نقش کثیف وی بعنوان سرپل ارتباطی وزارت را برملا كرد. بخصوص كه همزمان متوجه شدم بعنوان يك قلم به مزد وزارتي مشغول فعاليت عليه مجاهدين است.
اف لكم و لما تعبدون
تف بر شما قلم به مزدان كثيف ولايت مفلوك و خائنين و مزدوران كثيف نجاستي و به آنچه مي پرستيد.
چه شده درست زماني كه من ليبرتي را ترك کرده ام، رژيم با مستمسك قرار دادن عاطفه ها و رابطه هاي خانوادگي مجاهدين، چنين خباثتي را به خرج ميدهد؟ زهرا كريمي هم مدعي است كه به خاطر نجات من به ليبرتي رفته است. مگر او خودش نامه براي من به آلباني نفرستاده بود و از محل من مطلع نبود؟ چگونه است كه همراهي با طرح و توطئه وزارت اطلاعات عليه ليبرتي را تحت پوش نجات من كه نسبت خوني با او دارم، ميپوشاند؟ او بخوبي ميداند تنها چيزي كه مطرح نيست، موضوع شخص من است، من كه از آزادترين انسانها و رها از هر قيد و بندي هستم و با گسستن هرگونه قيد و بندي، تمام انرژي و زندگي و توش و توان خود را در مسير رهايي ميهن اسيرمان گذاشته ام. او بخوبي ميداند كه من در آلباني هستم و سفر به عراق براي شركت در توطئه وزارت اطلاعات، فقط بخشي از يك هدف بزرگتر عليه مجاهدين است.
راستي چرا مزدوران خامنه اي دست به چنين بازي حقارت باري ميزنند تا به خیال خام خود تلاش کنند مجاهدي را از مسير مبارزه اش دور کنند؟ چرا رژيم به دنبال مزدورسازي از اعضاي خانواده مجاهدين عليه مجاهدين است و به شيوه هاي مختلف از افراد خانواده مجاهدين سوءاستفاده مي کند؟
پر واضح است تا آنجا که به من يا هر مجاهدي بر مي گردد، همواره مرزي سرخ بين ما با رژيم و ايادي آن با هر اسم و عنواني وجود دارد که دريايي از خون ۱۲۰هزار شهيد راه آزادي ايران است. ما به هر كس كه بخواهد دست در خون شهدا کرده و بين ما و رژيم، بازي کند و چاقوي رژيم را بر گلوي مقاومت تيز كرده و ريختن خون شهدا توسط جلاد را مشروع و تئوريزه كند، ميگوييم: نه ميبخشيم و نه فراموش ميكنيم.
رژيم پابه گور خامنه اي، البته به اين نمايشات سخيف نيازمند است و هزينههاي كلاني براي آن ميپردازد، چرا كه كفگير ولايت سفياني خامنه اي به ته ديگ خورده و در بن بست فلاكت پسا برجام گير كرده است و بوي سرنگوني اش را خوب استشمام ميكند. آن هم پس از گذشت يك سال از خوردن جام زهر اتمي و سگ دعواهاي جناحي در بالاي رژيم که اين روزها با برملا شدن دزدي هاي نجومي و فيش هاي حقوقي و افشاي نوار قتل عام زندانيان سياسي با صداي آقاي منتظري، ابعاد تازهاي بخودش گرفته و خامنهاي را به شدت در تنگنا و مخمصه گذاشته است و اين همه را در لجن نامه هايش به اسم زهرا كريمي هم نتوانسته كتمان كند.
نياز مبرم اين ولايت مفلوك در قدم اول اين است كه در انتقال مجاهدين به آلباني اخلال ايجاد کند و با زدن موشك و حملات وحشيانه و تروريستي هر چه بيشتر از مجاهدين قرباني بگيرد. ولي مجاهدين با رهبري فداكار و قهرمانشان قسم خورده اند كه اين رژيم رو به زوال را هر چه سريعتر سرنگون كنند و آزادي را به ميهن اسيرشان باز گردانند.
و اين تعهد من مجاهد خلق بوده و هست و خواهد بود. خامنه اي و اعوان و انصار نجاستي اش آرزوي ديرينه شان يعني نابودي مجاهدين را نه تنها به گور خواهند برد، بلکه بايد تك به تك شان در دادگاه خلق حساب همه اعمالشان و دست داشتن مستقيم یا غیرمستقیم در خون مجاهدين و مردم ايران را پس بدهند.
روز سرنگوني رژيم مفلوك آخوندي بيش از هميشه نزديك است. اليس الصبح بقريب!
زنده باد آزادي
درود بر مسعود و مريم رجوي رهبران عقيدتي ام
صديقه كريمي- آلباني21مرداد95
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر